⛔️ تبعات نزدیکی به دربار حکومتهای ظالم چیست؟ 🌹 پيامبر اکرم ص : هیچ بنده ای به حاکم ستمگری نزدیک نمی شود، مگر آنکه از خدا دور می‌شود؛ و مالش از این راه زیاد نمی شود، مگر اینکه حسابش سخت تر می‌گردد؛ و هر چه پیروانش بیشتر شوند، شیاطینش نیز بیشتر خواهند شد. 📕مَا اقْتَرَبَ عَبْدٌ مِنْ سُلْطَانٍ جَائِرٍ إِلَّا تَبَاعَدَ مِنَ اللَّهِ وَ لَا کَثُرَ مَالُهُ إِلَّا اشْتَدَّ حِسَابُهُ وَ لَا کَثُرَ تَبَعُهُ إِلَّا کَثُرَتْ شَیَاطِینُهُ. 📚 وسائل الشیعة ح 22300

✅ ویژگی اصلی حکومت امیرالمؤمنین چیست؟ 🌷 امام خامنه ای: در دوران حكومت امير المؤمنين، كه حاكميت حقيقى الهى است، بلاشك اين گونه است كه ارزشها روز به روز پررنگ تر مى شود و چيزى كه پشتوانه ى اين امر است، همان معنايى است كه گفتيم در امير المؤمنين از همه آشكارتر است و آن، استقرار ولايت الهى در نفس آن بزرگوار است. يعنى آن #عبوديت كاملِ امير المؤمنين در مقابل خدا، آن خلوص امير المؤمنين در تمام تلاشها و كارهايش براى خدا. اين، آن چيزى است كه بايد از امير المؤمنين درس بگيريم. اين به آن معنا نيست كه خودمان را به آن سطح برسانيم كه هيچ كس نمى تواند خود را به آن سطح برساند بلكه به اين معناست كه هركس در نظام جمهورى اسلامى، در هرجا كه مشغول كار كردن است، بايد اين تمرين را هرگز از دست ندهد و فراموش نكند و سعى كند هر كارى انجام مى دهد، براى خدا انجام دهد؛ هر مسئوليتى قبول مى كند، براى خدا قبول كند و هر حركتى از او صادر مى شود، براى خدا صادر شود. (19/ 03/ 1372) ✍️ توضیح: عبودیت یعنی خدا را مولا، و خود را عبد او بدانیم و از دستورات #واجب و #حرامش اطاعت کنیم مثل اطاعت یک عبد از مولایش پند 286

📹 بیانات آیت اللَّه‌ خوشوقت 🔸الگوی هدایت در قرآن از منظر نهج البلاغه 🔸 خصوصیات قرآن کریم: 1. خیرخواهی 2. هدایت 3. با همه انسانها حرف می زند 🔸 راه سعادت بشر

✅ اتفاقات آغاز قیامت چه اثری در مسلمانان #باتقوا خواهد داشت؟ 🌷 سخن خدا در قرآن: بدون شک مسلمانان #باتقوا که قبلا از جانب ما وعده پاداش به آنها داده شده، فقط آنها از جهنم دور نگه داشته می شوند.* آنها حتی صدای جهنّم هم به گوششان نمی رسد و تا ابد در خوشی‌هایی که دلشان خواسته، خواهند بود. * مسلمانان #باتقوا را صدای وحشتناک شیپور دوّم قیامت هم غصه‌دار نمی کند و وقتی زنده شده و از قبرها بیرون می آیند، فرشتگان به استقبالشان آمده و به آنها مژده می دهند: «این همان روزی است که در دنیا به شما وعده داده می شد.» ✍️ شرح: مسلمان #باتقوا کسی است که #واجبات را انجام می دهد و #حرامها را ترک می کند. 📖 إنَّ الَّذينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنى‌ أُولئِكَ عَنْها مُبْعَدُونَ * لا يَسْمَعُونَ حَسيسَها وَ هُمْ في‌ مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خالِدُونَ * لا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ وَ تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ هذا يَوْمُكُمُ الَّذي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ (انبیاء، 101 تا 103) آیه شماره 337

✅ چرا فقط خدا باید دستور بدهد و انسانها باید مطیع او باشند؟ 🌷 سخن خدا در قرآن: این دستور دادنهای خدا بدان سبب است که فقط خدا حق است و فقط فرماندهی او حق؛ و چیزهایی غیر از او که دیگران می پرستند، خودِ باطل است؛ ضمن اینکه مولای برتر و بزرگ جهان، فقط خداست.* محمد! مگر ندیده‌ای که این خداست که از آسمان، بارانی بر زمین می فرستد که در نتیجه‌ی آن، زمین خشکیده، سرسبز می گردد؟ بدون شک خدا هم بسیار دقیق است و هم از همه چیز باخبر. پس فقط او حق فرماندهی و دستور دادن دارد. از این بالاتر، تمام آنچه در آسمانها و تمام آنچه در زمین است، مِلک اوست و از طرفی بی‌نیازِ مطلقی که واقعاً شایسته تعریف و ستایش است، فقط اوست. پس فقط او حق فرماندهی و دستور دادن دارد.* مگر ندیده‌ای که این خداست که تمام آنچه را در زمین است، در اختیار شما گذاشته، و این خداست که کشتی‌ها را که به فرمان او بر روی آبِ دریا روان است، رامِ شما کرده، و این خداست که کرات آسمانی را نگه داشته تا جز با اجازه او بر زمین نیفتند؟ واقعاً که خدا نسبت به انسانها هم دلسوز است و هم مهربان. پس فقط او حق فرماندهی و دستور دادن دارد.* ضمن اینکه او بوده آن کسی که به شما حیات داده و بعداً جانتان را می گیرد و پس از آن دوباره زنده‌تان می کند. پس فقط او حق فرماندهی و دستور دادن دارد. با این حال، انسان در مقابل خدا و این همه نعمت خدا واقعاً ناسپاس است.* محمد! علاوه بر همه این دلایل، ما پیش از تو هم برای هر امّتی، مجموعه‌ای از دستورات واجب و حرام وضع کرده‌ایم و همه آنها مأمور به اجرای آن بوده‌اند. پس اوّلاً مخالفان تو نباید در پذیرش این دستورات واجب و حرامی که از جانب ماست، با تو نزاع کنند؛ ثانیاً تو همگان را فقط به اطاعت از دستورات اربابت دعوت کن. تو خودت در مسیر معتدل اطاعت از اربابت و هدایت‌شده‌ی این صراط مستقیمی. 📖 ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَ أَنَّ ما يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ هُوَ الْباطِلُ وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبيرُ * أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَتُصْبِحُ الْأَرْضُ مُخْضَرَّةً إِنَّ اللَّهَ لَطيفٌ خَبيرٌ * لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ إِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْغَنِيُّ الْحَميدُ * أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي الْأَرْضِ وَ الْفُلْكَ تَجْري فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَ يُمْسِكُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلاَّ بِإِذْنِهِ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُفٌ رَحيمٌ * وَ هُوَ الَّذي أَحْياكُمْ ثُمَّ يُميتُكُمْ ثُمَّ يُحْييكُمْ إِنَّ الْإِنْسانَ لَكَفُورٌ * لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنا مَنْسَكاً هُمْ ناسِكُوهُ فَلا يُنازِعُنَّكَ فِي الْأَمْرِ وَ ادْعُ إِلى‌ رَبِّكَ إِنَّكَ لَعَلى‌ هُدىً مُسْتَقيمٍ (انبیاء، 62 تا 67) آیه شماره 338

✅ امام خمینی، اوج عبودیت! 🌷 امام خامنه ای: اين سه خصوصيّت در امام بزرگوار برجسته بود. ايمان آن مرد بزرگ، نمونه و استثنايى بود. عمل صالح او، عملى بود كه بعد از صدر اسلام تا امروز، كسى آن را انجام نداده است. يعنى تشكيل نظام اسلامى، كه امروز اندكى به آن خواهم پرداخت. تزكيه ى او هم چنان بود كه در اوج شهرت و قدرت و محبوبيت، اوج #عبوديت را براى خود انتخاب كرد و هر روز كه گذشت، بر الحاح و تضرّع و توسّل او به خداى بزرگ، افزوده شد. (14/ 03/ 1373) ✍️ توضیح: عبودیت یعنی خدا را مولا، و خود را عبد او بدانیم و از دستورات #واجب و #حرامش اطاعت کنیم مثل اطاعت یک عبد از مولایش پند 287

✅ چه چیزی ایمان را در انسان تثبیت می کند؟ 🌹 ابان بن سوید می گوید: از امام صادق (ع) پرسیدم: چه چیزی ایمان را در بنده تثبیت می کند؟ ایشان فرمود: آنچه ایمان را تثبیت می کند، #ورع است و آنچه او را از ایمان خارج می کند، طمع است. ✍️ شرح: #ورع یعنی دوری از #گناه. 📖 عنْ أَبَانِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قُلْتُ لَهُ مَا اَلَّذِي يُثْبِتُ اَلْإِيمَانَ فِي اَلْعَبْدِ قَالَ اَلَّذِي يُثْبِتُهُ فِيهِ اَلْوَرَعُ وَ اَلَّذِي يُخْرِجُهُ مِنْهُ اَلطَّمَعُ . 📚 منبع: وسائل الشیعه، جلد۲۰ , صفحه۳۵۸

✅ داستان کوتاه (274) 🔹ولایتعهدی امام رضا ع 🔻 اباصلت هروی نقل می‌کند: روزی مأمون به امام رضا (ع) گفت: «ای فرزند رسول خدا، من به فضیلت، علم، زهد، ورع و عبادت تو آگاهی دارم و تو را از خودم برای خلافت شایسته تر می‌دانم. » امام رضا (ع) فرمودند: «به بندگی خدا افتخار می‌کنم، و امید دارم با زهد در دنیا از شر دنیا نجات یابم، و با پرهیز از محرمات به رستگاری برسم، و با فروتنی در دنیا، نزد خداوند متعال رفعت یابم. » مأمون گفت: «من تصمیم گرفته‌ام خلافت را به تو واگذار کنم و با تو بیعت کنم. » امام (ع) فرمودند: «اگر این خلافت از توست و خدا آن را برای تو قرار داده، روا نیست لباسی که خدا بر تن تو پوشانده، از تن درآوری و به دیگری بسپاری. و اگر خلافت از تو نیست، جایز نیست چیزی که برای تو نیست به من بدهی. » مأمون گفت: «ای فرزند رسول خدا، چاره ای نیست جز اینکه این امر را بپذیری. » امام (ع) فرمودند: «هرگز از روی اختیار این را نمی پذیرم. » مأمون چندین روز اصرار کرد و ناامید شد. پس گفت: «اگر خلافت را نمی پذیری، ولیعهدی من را قبول کن تا پس از من به خلافت برسی. » امام (ع) فرمودند: «به خدا قسم، پدرم از پدرانش و آن‌ها از امیرالمؤمنین علی (ع) و او از رسول خدا (ص) به من خبر دادند که من از دنیا خارج می‌شوم، در حالی که مظلومانه با سم کشته خواهم شد و فرشتگان آسمان و زمین بر من گریه خواهند کرد و در سرزمین غربت، کنار هارون الرشید دفن خواهم شد. » مأمون این را که شنید، گریست و گفت: «ای فرزند رسول خدا، چه کسی تو را خواهد کشت و چه کسی می‌تواند به تو آسیب برساند در حالی که من زنده ام؟ » امام (ع) فرمودند: «اگر بخواهم بگویم چه کسی مرا خواهد کشت، می‌گویم.» مأمون گفت: «این حرف‌ها را برای سبک کردن خودت می‌گویی تا مردم بگویند تو نسبت به دنیا زاهدی. » امام (ع) فرمودند: «به خدا قسم، از وقتی خداوند مرا آفریده، دروغ نگفته‌ام و از دنیا رویگردان نبوده‌ام تا به دنیا برسم. بلکه می‌دانم چه منظوری داری. » مأمون گفت: «منظور من چیست؟ » امام (ع) فرمودند: «امان می‌دهی اگر راستش را بگویم؟ » مأمون گفت: «امانت دادم. » امام فرمودند: «می خواهی مردم بگویند علی بن موسی الرضا (ع) زاهد در دنیا نبود، بلکه دنیا از او رو گرداند و ببینید چگونه ولایت عهدی را برای طمع به خلافت پذیرفت. ». مأمون خشمگین شد و گفت: «تو همیشه با من برخوردی می‌کنی که خوشایند من نیست و از خشم من ایمن شده ای. به خدا قسم اگر ولایت عهدی را قبول نکنی، تو را مجبور خواهم کرد و اگر نپذیری، گردنت را خواهم زد. » امام (ع) فرمودند: «خداوند مرا نهی کرده که خود را به هلاکت اندازم، پس اگر چنین است، هرچه می‌خواهی بکن. من قبول می‌کنم به شرطی که کسی را منصوب نکنم و کسی را برکنار نکنم و رسم و سنتی را تغییر ندهم و در امور از دور نظر بدهم. » مأمون پذیرفت و امام (ع) را به اکراه ولیعهد خود قرار داد. 📚 وسائل الشیعة ح 22349

✅ شرط حلال بودن کارمندی حکومت غیر شیعه! 🌹 عمار نقل کرده که از امام صادق (ع) درباره کار کردن برای حکومت‌های غیر شیعه پرسیدند که آیا جایز است مردی به این کار وارد شود. امام (ع) فرمودند: نه، مگر اینکه نتواند چیزی برای خوردن و آشامیدن پیدا کند و هیچ راه چاره ای نداشته باشد. و اگر وارد شد و مالی به دست آورد، باید خمس آن را بدهد. 📕عَنْ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع سُئِلَ عَنْ أَعْمَالِ السُّلْطَانِ یَخْرُجُ فِیهِ الرَّجُلُ قَالَ لَا إِلَّا أَنْ لَا یَقْدِرَ عَلَی شَیْ ءٍ یَأْکُلُ وَ لَا یَشْرَبُ وَ لَا یَقْدِرُ عَلَی حِیلَةٍ فَإِنْ فَعَلَ فَصَارَ فِی یَدِهِ شَیْ ءٌ فَلْیَبْعَثْ بِخُمُسِهِ إِلَی أَهْلِ الْبَیْتِ. 📚 وسائل الشیعة ح 22346

✅ کار برای حکومت غیر شیعه در چه صورتی حلال است؟ 🔸 از حسن بن حسین انباری نقل شده: به امام رضا (ع) نامه ای نوشتم و به مدت چهارده سال از ایشان درخواست اجازه برای کار در دستگاه حاکم غیر شیعه را داشتم. در آخرین نامه‌ام نوشتم که از جان خود می‌ترسم، چون حاکم به من می‌گوید تو رافضی هستی و معتقدیم که تو به دلیل رافضی بودن، از کار برای حاکم کناره گیری کرده ای. امام (ع) در پاسخ نوشت: نامه ات و آنچه درباره ترس از جانت گفته ای را فهمیدم. اگر می‌دانی که در این مسئولیت، به آنچه پیامبر (ص) دستور داده عمل خواهی کرد، و معاونان و کاتبانت از شیعیان خواهند بود، و اگر مالی به تو رسید آن را بین فقرای شیعه تقسیم خواهی کرد تا خود نیز یکی از آنان باشی، در این صورت اجازه داده می‌شود؛ در غیر این صورت، نه. 📕عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْحُسَیْنِ الْأَنْبَارِیِّ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع قَالَ: کَتَبْتُ إِلَیْهِ أَرْبَعَ عَشْرَةَ سَنَةً أَسْتَأْذِنُهُ فِی عَمَلِ السُّلْطَانِ فَلَمَّا کَانَ فِی آخِرِ کِتَابٍ کَتَبْتُهُ إِلَیْهِ أَذْکُرُ أَنِّی أَخَافُ عَلَی خَیْطِ عُنُقِی وَ أَنَّ السُّلْطَانَ یَقُولُ لِی إِنَّکَ رَافِضِیٌّ- وَ لَسْنَا نَشُکُّ فِی أَنَّکَ تَرَکْتَ الْعَمَلَ لِلسُّلْطَانِ لِلرَّفْضِ- فَکَتَبَ إِلَیَّ أَبُو الْحَسَنِ ع فَهِمْتُ کِتَابَکَ وَ مَا ذَکَرْتَ مِنَ الْخَوْفِ عَلَی نَفْسِکَ فَإِنْ کُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّکَ إِذَا وُلِّیتَ عَمِلْتَ فِی عَمَلِکَ بِمَا أَمَرَ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ ص ثُمَّ تُصَیِّرُ أَعْوَانَکَ وَ کُتَّابَکَ أَهْلَ مِلَّتِکَ وَ إِذَا صَارَ إِلَیْکَ شَیْ ءٌ وَاسَیْتَ بِهِ فُقَرَاءَ الْمُؤْمِنِینَ حَتَّی تَکُونَ وَاحِداً مِنْهُمْ کَانَ ذَا بِذَا وَ إِلَّا فَلَا. 📚 وسائل الشیعة ح 22344

✅ داستان کوتاه (275) 🔸 شیوه توبه کارمندان حکومت‌های غیر شیعه 🌹 علی بن ابی حمزه نقل کرده: دوستی داشتم از نویسندگان دربار بنی امیه. او به من گفت: "اجازه بده تا بروم به محضر امام صادق (ع). " من برایش از امام ع اجازه گرفتم. وقتی که به محضر ع امام وارد شد، سلام کرد و نشست. سپس گفت: "جانم فدای شما، من در دیوان بنی امیه بوده ام و از دنیای آنان مال زیادی به دست آورده ام و در طلب‌های آنان چشم پوشی کرده ام. " امام (ع) فرمود: "اگر بنی امیه مردمی نداشتند که برای آنها بنویسند و مالیات را برای آنان بگیرند و برایشان بجنگند و در جماعت آنان حاضر شوند، حق ما را از ما نمی گرفتند. اگر مردم آنان را رها می‌کردند و آنچه را که در دستشان است، به آنان نمی دادند، آنان چیزی جز آنچه خودشان داشتند، نمی یافتند. " سپس آن جوان گفت: "جانم فدای شما، آیا برای من راهی برای فرار از این کار وجود دارد؟ " امام ع فرمود: "اگر بگویم آیا عمل می‌کنی؟ " گفت: "عمل می‌کنم. " امام ع فرمود: "از تمام آنچه در حکومت آنان به دست آورده ای خارج شو. هر چه از آنان داری و صاحبش را می شناسی، به صاحبش برگردان و آنچه صاحبش را نمی شناسی، صدقه بده. در این صورت من برای تو نزد خداوند بهشت را ضمانت می‌کنم. " آن جوان سر به زیر انداخت و سپس گفت: "من این کار را خواهم کرد، جانم فدای شما. " او به دستورات مولایش عمل کرد. 📚 وسائل الشیعة ح 22343

https://eitaa.com/joinchat/2840135051Ceb6c733605 📚حکمتهای نهج البلاغه🌹 خطبه ها_ونامه ها🌹 ✔️هر روز یک حکمت بهمراه شرح ان شاءالله با مدیریت شعبان پور @payamhaye_amiralmomenin