eitaa logo
آرشیو مطالب(سخنرانی)
2.2هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1هزار ویدیو
26 فایل
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 https://eitaa.com/joinchat/2017460411C29baaffe93 تعرفه وتبلیغات👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼 @kianatv ─┅═ ༅✤ ⃟ ⃟ ‌✤༅═┅─ #کانال_آرشیو_مطالب_سخنرانی #احادیث_روایات_صوت_متن_سخنرانی @archive_mataleb_sokhanrani
مشاهده در ایتا
دانلود
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂 یک : ♦️ از گناهانی که، کبیره بودنش به واسطهء وعدۀ عذابی است که در قرآن مجید و اخبار کثیره بر آن داده شده، غیبت کردن است. چنانچه در سوره نور می فرماید: «و کسانی که دوست می دارند، خصلت ناشایسته فاش شود (مانند زنا و انواع قبائح و زشتیها) دربارۀ کسانی که ایمان آورده اند، برای ایشان است عذابی دردناک در دنیا و آخرت» ١. ♦️در روایت ابن ابی عمیر، از حضرت «علیه السّلام» است: «هرکس دربارۀ مؤمنی بگوید آنچه دو چشمش از او دیده و دو گوشش از او شنیده، پس از کسانی است که خداوند دربارۀ آنها فرموده: به راستی کسانی که دوست دارند فاش شود کار زشت دربارۀ مؤمنین، برایشان عذاب دردناکی است» ٢. ♦️پس به شهادت این روایت صحیحه، به غیبت، برطبق این آیه شریفه صریحاً وعدۀ عذاب داده شده است. در سورۀ می فرماید: «نباید بعض شما دیگری را غیبت کند. آیا دوست می دارد یکی از شما که گوشت برادر خود را بخورد درحالیکه مُرده باشد. البته بد می دارید آن را» ۳. ♦️در این آیه شریفه احتمالاتی است: یکی اینکه، بیان کیفیت عذاب آخرتی غیبت کننده باشد. به این ترتیب که غیبت، در آخرت، به صورت خوردن گوشت مردۀ غیبت شده مجسّم می شود. و شاهد این احتمال هم، روایت شریفی از «صلّی اللّه علیه و آله» است که می فرماید: «در شب ، گروهی را در آتش دیدم درحالی که مردار می خوردند. از جبرئیل پرسیدم: اینها چه کسانی هستند؟ گفت: اینها کسانی هستند که در دنیا، گوشت مردم را می خوردند» ۴. یعنی غیبت مردم را می کردند. ♦️احتمال دیگر آن است که مراد تنزیل حکمی باشد، یعنی غیبت کردن به منزلۀ خوردن گوشت مردۀ غیبت کرده شده است در حکم، و چنانچه قبلاً ذکر شده، خوردن مردار، از گناهان کبیره است. ♦️حضرت امام «علیه السّلام» می فرماید: «غیبت کردن شما از برادر مؤمنتان بزرگتر است، در حرام بودن از خوردن مردار» ۵. ♦️در سورۀ می فرماید: «وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ» در تفسیر می نویسد: این جمله، وعدۀ عذابی است از طرف خداوند برای هر غیبت کننده و نمّامی کننده( خبرچین) که بین دوستان را جدائی می اندازد. ♦️بعضی گفته اند: همزه، طعن زننده، و لمزه، غیبت کننده است. و بعضی بر عکس گفته اند. و بعضی هم فرموده اند: همزه، کسی است که روبرو بدگوئی کند. و لمزه، کسی است که در غیاب شخص از او غیبت کند. ♦️ویل هم، نام درکه ای است از درکات جهنّم، یا چاهی در آن است. و به معنی شدّت عذاب هم استعمال شده است. ♦️بنابراین ، گناهی است که در قرآن مجید، در جاهای متعدّد، وعدۀ عذاب بر آن داده شده و کبیره است. 📚پاورقی: ١) - إِنَّ اَلَّذِینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ اَلْفٰاحِشَةُ فِی اَلَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذٰابٌ أَلِیمٌ. . . (سورۀ ، آیه ١٩) . ٢) -من قال فی مؤمن ما رأته عیناه و سمعته اذناه فهو من الذین قال اللّه عز و جل إِنَّ اَلَّذِینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ اَلْفٰاحِشَةُ. . . (اصول کافی ج ٢ ص ٣۵٧). :۳) - وَ لاٰ یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ (سورۀ ، آیه ١٢) . ۴) - کتاب حج باب ١٣٢. ۵) -اعلموا ان غیبتکم لاخیکم المؤمن من شیعة آل محمد صلّی اللّه علیه و آله اعظم فی التحریم من المیتة قال اللّه تعالی وَ لاٰ یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً. . . ( نقل از تفسیر عسکری) . 🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂 ♦️معنی غیبت و موارد آن: ♦️ رسول خدا «صلّی اللّه علیه و آله» می فرماید: «غیبت آن است که برادر دینیت را به آنچه کراهت دارد، یاد کنی» ١. ♦️حضرت صادق «علیه السّلام» می فرماید: «غیبت آن است که دربارۀ برادر دینیت عیبی را که خداوند بر او پوشیده است، بگوئی» ٢. ♦️حضرت «علیه السّلام» می فرماید: «هرکه بگوید دربارۀ کسی که، حاضر نیست چیزی را که در او هست و مردم هم آن را می دانند غیبت نیست، و اگر چیزی را که در او است و مردم نمی دانند، بگوید، غیبتش را کرده و اگر چیزی را که در او است و مردم نمی دانند، بگوید، غیبتش را کرده و اگر چیزی که در او نیست بگوید، او را بهتان زده است».( ). ♦️بنابراین، هرگاه چیزی را که دربارۀ مؤمنی نقل می کند، عیبی از او باشد که بر شنونده و دیگران پوشیده نیست، داخل در عنوان غیبت نیست. هر چند در عنوان مذمّت و سرزنش و ایذا و استخفاف به مؤمن باشد و به واسطه این عناوین حرام باشد چنانچه ذکر می شود. ♦️شیخ انصاری، پس از نقل کلمات اهل لغت، و روایات وارده در معنی غیبت، و تحقیق در اطراف آن، بیاناتی فرموده که خلاصه اش این است که: ♦️ مصادیق غیبت بر سه قِسم است: یا غیبت بودنش مسلّم یا ظاهر، غیبت نبودنش هست. ✔️ قِسم اوّل، یعنی موردی که قطعاً غیبت است، ذکر کردن چیزی است که نقص شرعی یا عرفی نسبت به حال شخص غیبت شده باشد و آن چیز هم بر شنونده پوشیده باشد. به طوری که فاش شدنش را راضی نیست و غیبت کننده هم در مقام کوچک کردن آن شخص و گذاری بر او است و خلاصه هرگاه در مقام انتقاص مؤمنی، عیب پنهانش را نقل کند، مسلّماً غیبت و گناه کبیره است. ✔️ قِسم دوم، که ظاهراً از موارد غیبت است، نقل عیب پنهان دیگری است. لیکن نه به قصد مذمّت کردن و عیب گذاردن و پست کردن او، بلکه به غرض دیگری مانند سرگرمی یا نقل شاهد و نظیر، یا از روی دلسوزی، عیب پنهان دیگری را نقل کند و شکّی در حرام بودنش نیست و ظاهر روایات آن است که از موارد غیبت، و داخل در همین عنوان است. ✔️ قِسم سوّم، نقل کردن عیب کسی، نزد دیگری است، که آن را می داند. و ظاهر بعضی از روایات آن است که از عنوان غیبت بیرون است. هرچند از پاره ای روایات استفاده می شود که این مورد نیز غیبت است. در صورتی که گوینده، در مقام سرزنش و مذمّت کردن طرف باشد، قطعاً حرام است. هرچند غیبت بودنش مشکوک است. زیرا این نقل موجب اذیّت و اهانت به مؤمن است و شکّی در حرمت آن نیست. اگر در مقام مذمّت و اهانت نیست لیکن قهراً ( از روی اجبار) مذمّت می شود، مثلاً شخصی را به القاب و اوصافی که مذمّت را می رساند یاد کند، مانند اینکه بگوید: فلانی که یهودی زاده است فلان شخص که مادرش بدعمل بوده است این هم حرام است. چنانچه در سوره صریحاً از لقب زشت گذاردن به دیگران نهی فرموده است ۳. 📚پاورقی: ١) -الغیبة ذکرک اخاک بما یکرهه (مکاسب محرمه) . ٢) -الغیبة ان تقول فی اخیک ما ستره اللّه علیه (مکاسب اصول کافی ج ٢ ص ٣۵٨). ۳) - وَ لاٰ تَنٰابَزُوا بِالْأَلْقٰابِ بِئْسَ اَلاِسْمُ اَلْفُسُوقُ بَعْدَ اَلْإِیمٰانِ (سوره ، آیه ١٠) . 🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂
:مسخره کردن يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِّن قَوْمٍ عَسَىٰ أَن يَكُونُوا خَيْرًا مِّنْهُمْ وَلَا نِسَاءٌ مِّن نِّسَاءٍ عَسَىٰ أَن يَكُنَّ خَيْرًا مِّنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنفُسَكُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيمَانِ وَمَن لَّمْ يَتُبْ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﺍی ﺍﻫﻞ ﺍﻳﻤﺎﻥ!ﻧﺒﺎﻳﺪ ﮔﺮﻭهی،ﮔﺮﻭﻩ ﺩﻳﮕﺮ ﺭﺍ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﻛﻨﻨﺪ،ﺷﺎﻳﺪ ﺷﺪﻩ ﻫﺎ ﺍﺯ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﺑﻬﺘﺮ ﺑﺎﺷﻨﺪ،ﻭﻧﺒﺎﻳﺪ ﺯﻧﺎنی ﺯﻧﺎﻥ ﺩﻳﮕﺮ ﺭﺍ [ ﻛﻨﻨﺪ ] ﺷﺎﻳﺪ ﺷﺪﻩ ﻫﺎ ﺍﺯ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﺑﻬﺘﺮ ﺑﺎﺷﻨﺪ،ﻭ ﺍﺯ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﻋﻴﺐ ﺟﻮﻳﻲ ﻧﻜﻨﻴﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻟﻘﺐ ﻫﺎی ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﻧﺰﻧﻴﺪ،ﺑﺪ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻭ ﻋﻠﺎمتی ﺍﺳﺖ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺍﻧﺴﺎنی ﺭﺍ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻧﺶ،ﺑﻪ ﻟﻘﺐ ﺯﺷﺖ ﻋﻠﺎﻣﺖ ﮔﺬﺍﺭی ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﻛﺴﺎنی ﻛﻪ[ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﻮﺭ ﻧﺎﻫﻨﺠﺎﺭ ﻭ ﺯﺷﺖ ]ﺗﻮﺑﻪ ﻧﻜﻨﻨﺪ،ﺧﻮﺩ ﺳﺘﻤﻜﺎﺭﻧﺪ. 📚سوره مبارکه آیه ١١ وَيْلٌ لِّكُلِّ هُمَزَةٍ لُّمَزَةٍ ﻭﺍی ﺑﺮ ﻫﺮ ﺑﺪﮔﻮی ! 📚سوره مبارکه آیه١ پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم اِنَّ المُسْتَهْزِئينَ يُفْتَحُ لاَِحَدِهِمْ بابُ الجَنَّةِ، فَيُقالُ: هَلُمَّ! فَيَجی ءُ بِكَرْبِهِ وَ غَمِّهِ فَاِذا جاءَ اُغْلِقَ دونَهُ، ثُمَّ يُفْتَحُ لَهُ بابٌ آخَرُ... فَما يَزالُ كذلِكَ حَتّی اِنَّ الرَّجُلَ لَيُفْتَحُ لَهُ البابُ فَيُقالُ لَهُ:هَلُمَّ هَلُمَّ فَما يَأْتيهِ درِ بهشت،به روی یكی از كنندگان باز می شود و به او گفته می شود:بیا ! او با وجود سختی و اندوهی كه دارد،جلو می رود و چون آمد،در به رویش بسته می شود،سپس در دیگری به رویش باز می شود... و این كارمرتّبا تكرار می شود،تا جایی كه در به رویش باز می گردد و گفته می شود:بیا،بیا ! امّا او دیگر از نامیدی جلو نمی رود. 📚كنز العمّال،حدیث 8328 امام عليه السلام وَ الذُّنُوبُ الّتى تُنزِلُ النِّقَمَ عِصيانُ العارِفِ بِالبَغىِ وَ التَطاوُلُ عَلَى النّاسِ وَ الاِستِهزاءُ بِهِم وَ السُّخريَّةُ مِنهُم گناهانى كه باعث نزول عذاب مىشوند،عبارتاند از:ستم كردن شخص،از روى آگاهى،تجاوز به حقوق مردم،و دست انداختن و كردن آنان. 📚وسایل الشیعه جلد 16 صفحه281 حدیث 21556 امام عليه السلام لا يَطْمَعَنَّ المُستَهزِئُ بِالنّاسِ فى صِدْقِ المَوَدَّةِ كسى كه مردم را مى كند،نبايد به دوستىِ خالصانه آنان،اميد داشته باشید. 📚بحار الأنوار جلد 75 صفحه 144حدیث 9 مرحوم شیخ عباس قمی (ره) درکتاب انوار البهیه،نقل کرده اند که:درشهر بغداد زنی را دیدندکه با سرعت درحال حرکت است،از وی پرسیدند:این چنین عجله به کجا می روی؟ گفت:به سوی حرم حضرت موسی بن جعفرعلیه السلام می روم تا از از او بخواهم پسرم را که به زندان افتاده آزاد شود،مردی که سنّی مذهب بود از روی گفت:موسی بن جعفر خودش در زندان مرده است ! چگونه می خواهی پسرت را آزاد کند؟آن زن درهمان لحظه دست به دعا بر داشت وگفت:خدا یا!به حق آن کسی که در زندان کشته شد،قدرتت را برمن آشکار کن! درهمان لحظه دید پسرش از زندان آزاد شده وبه سوی او می آید،وکسی هم برای آن مرد سنّی مذهب خبر آورد که پسرت را گرفته وبه زندان برده اند. 📚انوار البهیّه صفحه320