eitaa logo
『عارف‌ شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)
1.8هزار دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
4.8هزار ویدیو
77 فایل
*موسسه‌فرهنگی‌ هنری و پژوهشیِ شمیم‌عشق‌رفسنجان* شماره ثبت 440 به یادشهیدعارف‌محمدحسین یوسف الهی وبه یادتمامی شهدا کپی‌از‌مطالب‌کانال‌با‌ذکر‌صلوات‌آزاد‌است🪴 ارتباط با ادمین: 『 @shamimeshghar
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
●💞☘● 💥 رفیق...🖐🏾 ظہور نزدیڪ‌تر از اون ‌چیزیه ڪہ‌ذهن‌ وعقل ‌و‌ منطق‌ ما؛ درڪش‌ڪنه! ڪوچیڪ‌ترین‌ڪار ما... دقت‌ ڪن...❗️ ڪوچیڪ‌ترین ‌ڪار ما تو ظہور آقا اثر داره... 🤲🏻 ┄┅═✧❁✧═┅┄
✿⃟🥀 🩸 🦋 ❀انگشت و انگشتر❀ فکر می‌کنم سال ۷۳ بود یا ۷۴ که عصر عاشورا بود و دلها محسون از یاد اباعبدالله الحسین علیه السلام ، خاطرات مقتل و گودال قتلگاه ، پیکر بی سر و . . . بچه ها در میدان مین فکه ، منطقه والفجر ۱ مشغول جستجو بودند. مدتی میدان مین را بالا و پایین رفته بودیم ، ولی ازشهید هیچ خبری نبود. خیلی گرفته و پکر بودیم . همینجور که تنها داشتم قدم میزدم ، به شهدا التماس می کردم که خودی نشان بدهند. قدم قدم زنان تا زیر ارتفاع ۱۱۲ رفتم. ناگهان میان خاک ها و علف های اطراف ، چشمم افتاد شیئی ای سرخ رنگ که خیلی به چشم می زد. خوب که توجه کردم ، دیدم یک انگشتر است. جلوتر رفتم که آن را بردارم . در کمال تعجب دیدم یک بند انگشت استخوانی داخل حلقه انگشتر قرار دارد. صحنه عجیب و زیبایی بود بلادرنگ مشغول کندن اطراف آنجا شدند تا بقیه پیکر شهید را در آورم . بچه‌ها را صدا زدم و آمدند. علی آقا محمود و بقیه آمدند. آنجا یک استخوان لگن و یک کلاه خود آهنی و یک جیب خشاب پیدا کردیم. خیلی عجیب بود. در ایام محرم ، نزدیکه عاشورا و اتفاقاً صحنه دیدنی بود. هر کدام از بچه ها که می آمدند، با دیدن این صحنه خواه‌ناخواه بر زمین نشستند و بغض شان می ترکید و می زدم زیر گریه. بچه ها شروع کردند به ذکر مصیبت خواندن. همه در ذهن خود موضوع را پیوند دادن به روز عاشورا و انگشتر انگشت و انگشتر حضرت امام حسین (علیه السلام). برگرفته‌از کتاب‌آسمان‌زیر‌خاک💚 ۵صلوات‌هدیه‌به‌شهیدتورجی‌زاده‌وسپس‌کپی🙂 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5996816729483773633.mp3
4.35M
| زمینه توی خرابه هر شب منتظرت نشستم... بنی‌فاطمه🎤 ◍⃟🌴 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
💐گره های بزرگ به دستان کوچکت باز میشود خیلی ها چشم به دستان شما دارند ... ✋صل الله علیک یابنت الحسین(ع) 💐شهادت نازدانه امام حسین ،خانم حضرت رقیه(س) تسلیت باد😭😭. 🖤🌴🖤
( قسمت سیزدهم)تقدیم نگاه سبزشما👇👇
✍️ 💠 دیگر رمق از قدم‌هایم رفته بود، بدنم هر لحظه سُست‌تر می‌شد و او می‌دید نگاهم دزدانه به طرف در می‌دود که به سمتم آمد و دوباره با انگشتانش به مچم دستبند زد. از سردی دستانم فهمید اینهمه ترس و درد و خونریزی جانم را گرفته و پای فراری برایم نمانده که با دست دیگرش شانه‌ام را گرفت تا زمین نخورم. بدن لختم را به سمت ساختمان می‌کشید و حتی دیدن این حال خرابم رؤیای فتح را از یادش نمی‌برد که نبوغ جنگی رفقایش را به رخم کشید :«البته ولید اینجا رو فقط به‌خاطر آب و هواش انتخاب نکرده! اگه بتونیم داریا رو از چنگ بشار اسد دربیاریم، نصف راه رو رفتیم! هم رو جاده درعا مسلط میشیم، هم جاده دمشق امان، هم جاده دمشق بیروت! کل دمشق و کاخ ریاست جمهوری و فرودگاه نظامی دمشق هم میره زیر آتیش ما و نفس حکومت رو می‌گیریم!» 💠 دیگر از درد و ضعف به سختی نفس می‌کشیدم و او به اشک‌هایم شک کرده و می‌خواست زیر پای اعتقاداتم را بکشد که با نیشخندی دلم را محک زد :«از اینجا با یه خمپاره میشه رو زد! اونوقت قیافه و دیدنیه!» حالا می فهمیدم شبی که در به بهانه مبارزه با دیکتاتوری با بنزین بازی می‌کرد، در ذهنش چه آتشی بوده که مردم سوریه هنوز در تظاهرات و او در خیال خمپاره بود. 💠 به در ساختمان رسیدیم، با لگدی در فلزی را باز کرد و می‌دید شنیدن نام دوباره دلم را زیر و رو کرده که مستانه خندید و را به تمسخر گرفت :«چرا راه دور بریم؟ شیعه‌ها تو همین شهر سُنی‌نشین داریا هم یه حرم دارن، اونو می‌کوبیم!» نمی‌فهمیدم از کدام حرف می‌زند، دیگر نفسی برایم نمانده بود که حتی کلماتش را به درستی نمی‌شنیدم و میان دستانش تمام تنم از ضعف می‌لرزید. 💠 وارد خانه که شدیم، روی کاناپه اتاق نشیمن از پا افتادم و نمی‌دانستم این اتاق زندان انفرادی من خواهد بود که از همان لحظه بهشت سعد و جهنم من شد. تمام درها را به رویم قفل کرد، می‌ترسید آدم فروشی کنم که موبایلم را گرفت و روی اینهمه خشونت، پوششی از کشید :«نازنین من هر کاری می‌کنم برای مراقبت از تو می‌کنم! اینجا به‌زودی میشه، من نمی‌خوام تو این جنگ به تو صدمه‌ای بخوره، پس به من اعتماد کن!» 💠 طعم عشقش را قبلاً چشیده و می‌دیدم از آن عشق جز آتشی باقی نمانده که بی‌رحمانه دلم را می‌سوزاند. دیگر برای من هم جز تنفر و وحشت هیچ حسی نمانده و فقط از ترس، تسلیم وحشی‌گری‌اش شده‌ بودم که می‌دانستم دست از پا خطا کنم مثل مصطفی مرا هم خواهد کشت. شش ماه زندانی این خانه شدم و بدون خبر از دنیا، تنها سعد را می‌دیدم و حرفی برای گفتن نمانده بود که او فقط از نقشه جنگ می‌گفت و من از غصه در این ذره ذره آب می‌شدم. 💠 اجازه نمی‌داد حتی با همراهی‌اش از خانه خارج شوم، تماشای مناظر سبز داریا فقط با حضور خودش در کنار پنجره ممکن بود و بیشتر شبیه بودم که مرا تنها برای خود می‌طلبید و حتی اگر با نگاهم شکایت می‌کردم دیوانه‌وار با هر چه به دستش می‌رسید، تنبیهم می‌کرد مبادا با سردی چشمانم کامش را تلخ کنم. داریا هر جمعه ضد حکومت اسد تظاهرات می‌شد، سعد تا نیمه‌شب به خانه برنمی‌گشت و غربت و تنهایی این خانه قاتل جانم شده بود که هر جمعه تا شب با تمام در و پنجره‌ها می‌جنگیدم بلکه راه فراری پیدا کنم و آخر حریف آهن و میله‌های مفتولی نمی‌شدم که دوباره در گرداب گریه فرو می‌رفتم. 💠 دلم دامن مادرم را می‌خواست، صبوری پدر و مهربانی بی‌منت برادرم که همیشه حمایتم می‌کردند و خبر نداشتند زینب‌شان هزاران کیلومتر دورتر در چه بلایی دست و پا می‌زند و من هم خبر نداشتم سعد برایم چه خوابی دیده که آخرین جمعه پریشان به خانه برگشت. اولین باران پاییز خیسش کرده و بیش از سرما ترسی تنش را لرزانده بود که در کاناپه فرو رفت و با لحنی گرفته صدایم زد :«نازنین!» با قدم‌هایی کوتاه به سمتش رفتم و مثل تمام این شب‌ها تمایلی به هم‌نشینی‌اش نداشتم که سرپا ایستادم و بی‌هیچ حرفی نگاهش کردم. 💠 موهای مشکی‌اش از بارش باران به هم ریخته بود، خطوط پیشانی بلندش همه در هم رفته و تنها یک جمله گفت :«باید از این خونه بریم!» برای من که اسیرش بودم، چه فرقی می‌کرد در کدام زندان باشم که بی‌تفاوت به سمت اتاق چرخیدم و او هنوز حرفش تمام نشده بود که با جمله بعدی خانه را روی سرم خراب کرد :«البته تنها باید بری، من میرم 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
4_5902504019372295170.mp3
2.17M
°•🌱 ټٰایـمِـ⏰ــ 🎧 『بابایی...✨💔•』 📿🕯 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
12.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬این کلیپ هم هدیه به عاشقان اباعبدالله الحسین (ع) عزیزانی که دوست دارن پیاده اربعین حسینی کربلا باشند. این کلیپ رو از دست ندید👌 بخیر😭😭 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
🍃🌹🌾🌹🍃 ✴️ دوشنبه 👈 22 شهریور/ سنبله 1400 👈 6 صفر 1443👈 13 سپتامبر 2021 🍃🌹🌾🌹🍃 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی . ☢ اول ماه ایلول رومی : 👈این ماه سی روز میباشد. 👈 در این ماه هوا تمیز و بهتر و پاکیزه میشود 👈سودا بر بدن بیشتر میشود👈 خوردن انواع گوشت معتدل مثل گوسفند یکساله و بزغاله نر برای بدن مفید است 👈 خوردن شیرینی های سالم مفید است 👈 از حمام کردن زیاد پرهیز شود 👈 افراط در خوردن گوشت گاو و زیاده روی در خوردن کباب و گوشت سرخ شده، مضر است 👈از گلهای خوشبو با مزاج معتدل بهرمند گردید 👈و از خوردن خیار چنبر و همچنین خربزه نارس اجتناب کنید . 🌙⭐️ امور دینی و اسلامی . 👶مناسب زایمان و نوزاد مبارک و خوش قدم و از آفات و بلاها دور باشد . ان شاءالله 🤕 مریض امروز ازارش زیاد است .(منظوری مریضی است که امروز مریض شود) ✈️ مسافرت : مسافرت خوب نیست و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد . 🔭 احکام و اختیارات نجومی . 🌓 امروز قمر در برج قوس و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است : ✳️ شروع کار . ✳️ خواستگاری و عقد و ازدواج . ✳️ قولنامه و قباله نوشتن . ✳️ مشارکت و امور شراکتی . ✳️ امور بازرگانی . ✳️ جابجایی و نقل و انتقال . ✳️ قرض دادن و قرض گرفتن . ✳️ و به خانه نو رفتن نیک است . 📛 ولی فروش جواهرات . 📛 و فروش حیوان خوب نیست . 👩‍❤️‍👨 مباشرت و مجامعت امشب :"شب سه شنبه " ، شهادت در راه خدا نصیب فرزند چنین شبی گردد و با توحید و سعادت از دنیا برود . ان شاءالله 💇‍♂ طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، بلای ناگهانی می شود . 🔴 یا در این روز از ماه قمری ، موجب رعشه اعضا می شود . 🍃🌹🌾🌹🍃 🔵 دوشنبه برای ، روز مناسبی است و برکات خوبی از جمله قاری و حافظ قران گردد . 👕 دوشنبه برای بریدن و دوختن روز بسیار مناسبی است و آن لباس موجب برکت میشود . ✴️️ وقت در روز دوشنبه: از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعداز ساعت ۱۰ تا ساعت ۱۲ ظهر و از ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن) ❇️️ ذکر روز دوشنبه : یا قاضی الحاجات ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۱۲۹ مرتبه لطیف که موجب یافتن مال کثیر میگردد . 🍃🌹🌾🌹🍃 💠 ️روز دوشنبه طبق روایات متعلق است به و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 😴تعبیر خواب شب سه شنبه اگر کسی خواب ببیند تعبیرش از آیه ی 7 سوره مبارکه " اعراف " است . و الوزن یومئذ الحق ..... و از مفهوم آن استفاده می شود که خواب بیننده انجام کاری از کارهای خود را به گروهی واگذارد بعضی در انجام آن تلاش کنند و باعث رفعت مقامشان شود و برخی نیز کوتاهی کنند و از چشم وی بیفتد .ان شاء الله و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید . 🍃🌹🌾🌹🍃 🌸زندگیتون مهدوی🌸 📚 منبع مطالب ما تقویم همسران نوشته ی حبیب الله تقیان انتشارات حسنین علیهماالسلام قم:پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24 تلفن 025 377 47 297 0912 353 2816 0903 251 6300 🍃🌹🌾🌹🍃
●∞🖤∞● 🌙✨ الهی... اگر گویم؛ ستایش و ثنای تو گویم و اگر جویم؛ رضای تو جویم اگر طاعت بسی ندارم اندر دو جهان جز تو کسی ندارم... شهدایی💖 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093