142.9K
:
ما در منطقه کوهستانی هستیم منطقه سرشار از گیاهان دارویی
کتاب یا کانالی دارید که با این گیاهان آشنا بشیم
چون خیلی هاشو نمیشناسیم از لحاظ ظاهری
محمد علی تبریزیان:
شهید مهندس مرتضی آوینی:
در کتاب «مبانی توسعه و تمدن غرب» درباره طب اسلامی آمده است: طب قدیم دقیقاً بر مبانی حکیمانه ای منشاء گرفته از دین اسلام، استوار بوده است و بدین ترتیب، امکان تعلیم و تدریس آن در حوزه های علمیه وجود داشته است.
در مورد طب، نباید پنداشت که علم پزشکی امروز، صورت تکامل یافته ی طب قدیم است؛ علم پزشکی اصولاً بر مبانی دیگری استوار است. در قدیم انسان را از یک سو جزئی از طبیعت و از سوی دیگر جامع همه ی طبایع می دانسته اند و بدین ترتیب سعی می کرده اند که نظم داخلی بدن انسان رادقیقاً در انطباق با طبیعت خارج، شناسایی کنند. بر این مبنا، انسان راهمچون طبیعت خارج، صاحب طبایع چهارگانه ی گرم وخشک، گرم وتر، سرد وتر، سردو خشک می دانسته اند و اخلاط چهارگانه ی بدن انسان- صفرا، خون، بلغم و سودا- رامتناظر با این طبایع اربعه قرار می داده اند و سعی می کرده اند از روز نظامی که فی ما بین این طبایع چهار گانه در طبیعت موجود است، نظام داخلی بدن انسان را پیدا کنند و بر همان اساس عمل کنند. این مبنا، بر خلاف آنچه معمولاً می پندارند، توسط پزشکی امروز، نه تنها نقض نشده است، بلکه روز به روز حقانیت آن آشکارتر می شود. به هر تقدیر، پزشکی امروز را هرگز نمی توان همان علم طب قدیم دانست. بین پزشکی امروز و مبانی اعتقادی و فلسفی ما پیوندی استوار وجود ندارد. این حرف را به عنوان سرزنش تلقی نکنید؛ مقصود حقیر، بیان این نکته است که چرا دیگر امکان تدریس این علوم در حوزه های علمیه وجود ندارد. آن چه در زمینه ی علم طب و پزشکی امروز گفتیم، درباره ی همه علوم دیگر، حتی ریاضیات و هندسه نیز صادق است. همه ی این علوم در گذشته بر مبانی دیگری استوار بوده اند و فی مابین آنها و مجموعه ی اعتقادات مذهبی و فلسفی انسان پیوندی کامل برقرار بوده است. این پیوند اکنون بریده شده و به اعتقاد حقیر، این انقطاع نه به علت تخصصی شدن علوم، بلکه به علت جدایی علم و دین از یکدیگر حاصل شده است. تخصصی شدن علوم، خود معلول همین جدایی است.
علم جدید، وقتی مستقیما سراغ یک عضو از میان اعضا می رود، مسلماً اشتباه خواهد کرد، زیرا (بدن) حتی اگر به تعبیر خودشان یک سیستم باشد، همه اعضایش پیوسته به هم است و این اجزاء در ارتباط با هم معنا دارند و هر کدام فی نفسه و به طور مجرد از سایر اعضاء معنا ندارند. بنابر این اگر بخواهید سراغ یک عضو بروید، باید همه اعضا را بشناسید. باید از طریق کل گرایی به جزء رسید نه با جزء گرایی به سراغ اجزا رفت. عالَم جزء را فقط از طریق عالَم کل می توان شناخت. وقتی کسی به کل عالم اشراف علمی پیدا می کند به او حکیم می گویند. این آدم از کل می آید سراغ جزء؛ چون حکمت پیدا کرده از عالم اجمال به عالم تفصیل می آید و علت را پیدا کرده و برطرف می کند. درطبابت قدیم همین کار را می کردند. این طب جدید است که فوراً می خواهد برود عوارض شیمیایی یا فیزیکی حادث شده را از سر راه بر دارد و این غلط ترین و اشتباه ترین کاری است که ممکن است در این عالم اتفاق بیفتد. به این خاطر که خیلی از این عوارضی که هست، خودش در جهت شفاست. طبیعت عالم، این طور است که خودش شفا را در خود به وجود می آورد. اگر شما بخواهید این عوارض را از سر راه بردارید یعنی سیر جریان شفا را منقطع کرده اید، نه تنها معالجه نکرده اید، بلکه در طریقه علاج هم ممانعت پیش آورده اید. این جزء نگری در طب، دیوانگی است و به خدا (قسم) جنون است! شما تا آن وقت که تصوری از کل عالَم نداشته باشید، نمی توانید اجزاء را بشناسید. بنابراین تغییراتی که در بدن حادث می شوند و یارفتارهایی که ظاهر می گردند به عللی بر می گردند که ابتدا باید آن علل را شناسایی کرد و از آن طریق، معلول را هم از سر راه برداشت بدون اینکه به بقیه اعضا لطمه ای بخورد. و این فقط از طریق حکمت میسر است و راه دیگری ندارد. علم جدید همیشه و بلااستثناء در همه موارد (به جای درست کردن ابرو) چشم را کور می کند! من در بررسی امراض مختلف و معالجات این ها. به این رسیده ام که روش معالجات این ها مضحک و خنده دار است و سراپا جهل است.
Esmaeilzadeh:
برای مشکل ریه وتنگی نفس چیکارمیشه کرد؟؟
محمدعلی تبریزیان:
اگر مشهد هستید که حضورا تشریف بیاورید والا که از راه دور
حامد:
سلام استاد تبریزیان
میخواستم بپرسم، آیا طب اسلامی، تمایلی داره، روشها و تجربیات دارویی و درمانی اش را، از طریق روش مورد تایید، طب نوین، اثبات کند ، مثل کار آزمایی بالینی و..
آیا طب اسلامی، توان این را دارد که بشنود، فلان درمانش بی تاثیر است؟
157.9K
زهرا رضائی:
سلام استاد خسته نباشید استاد پایین کمرمن سمت راستم دردمیکنه علت چیه وچکار کنم
واینکه من ۱۰روزقبل ازپریودم وقبل تخم گذا ریم دچارعوارض بدی دربدنم میشم .دردقفسه سینه .تیرکشیدن پشت کمرم .گرم شدم سرم وبی اشتهایی شدید وسردرد
استادکلا بدنم اصلا چاق نمیشه
ایا علت ودلیلی داره چه پیشنهاد میکنین ؟؟
214.6K
حامد:
تشکر استاد بزرگوار
یه سوال دیگه
آیا در طب اسلامی محدوديتي برای تجویز دارو دارید؟
مثلا به این تجربه و نتیجه برسید، فلان دارو و درمان ، در طب نوین، موثر تر هست
آیا مجاز به تجویز توسط طبیب های اسلامی است؟
محمدعلی تبریزیان:
از نظر ایده آلی که در روایات مطرح است نه ولی در حیطه فعلی ومحدودیت ما بله
حامد:
تشکر
احتمال داره، نظر طب اسلامی، مطابق اسلام نباشه
مثلا در فلان بیماری، نظر اسلام به شیمی درمانی باشه، ولی طبیهای طب اسلامی، مخالف آن باشند!؟
محمدعلی تبریزیان:
سلام عليكم نه بلکه در طب نوین مخالفت احکام اسلام به مرات مشاهده می شود.
دوستان التماس دعا تا هفته بعد خدانگهدار
آرشیو پرسمان
🌸مهم ترین هشتک ها🌸 سلام و عرض ادب هشتک های جدید و مهم رو مجددا جهت تسهیل در سرچ کردن مطالب اساتی
دوستان برای دسترسی به بحث های گروه به هشتک ها در پیام سنجاق شده مراجعه بفرمایید 👆
#پاسخ_به_شبهات_وهابیت
جلسه: 1️⃣
مورخ: پنجشنبه 1400/12/12
ارائه دهنده:
حجت الاسلام مومنی
موضوع: دلالت آیه ۶۷ مائده بر ولایت امیرالمومنین علیه السلام
👇👇👇
یامهدی ادرکنی:
سلام خدمت اعضای محترم گروه وآرزوی قبولی طاعات وعبادات
دوستان آیه ی تبلیغ یاهمون آیه ی۶۷سوره ی بقره
سوره المائدة آیه 67
يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَۖ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُۚ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ
اي فرستاده [خدا]! آنچه را از طرف پروردگارت به سوي تو فرود آمده، برسان؛ و اگر انجام ندهي، پس پيام او را نرسانده اي؛ و خدا تو را از (گزند) مردم حفظ مي كند؛ براستي كه خدا گروه كافران (منكر) را راهنمايي نمي كند.
شیعیان قایل اند که در مورد غدیر خم وولایت حضرت علی علیه السلام است
اما اهل سنت گروهی میگویند که مربوط به روز غدیر نیست بلکه مربوط به اول رسالت رسول اکرم هست!کسی جوابی داره؟
گروهی دیگر از اهل سنت هم قائل اند که این آیه هیچ ربطی به روز غدیر وولایت حضرت علی نداره چرا که درمیان سیاق آیاتی است که درمورد یهودیان هست
سوره المائدة آیه 67
يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَۖ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُۚ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ
مصداق ما انزل را در ایه منظور برملا کردن خیانت ها ومکر یهود دانسته اند.نه ولایت مولا علی
آیه ی قبل
سوره المائدة آیه 66
وَ لَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَ الْإِنْجِيلَ وَ مَا أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْۚ مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌۖ وَ كَثِيرٌ مِنْهُمْ سَاءَ مَا يَعْمَلُونَ
و اگر (بر فرض) آنان، تورات و انجيل و آنچه را كه از جانب پروردگارشان بر آنان فرود آمده، به پا مي داشتند، حتماً از بالاي (سر) شان (نعمت هاي آسماني) و از زير پاهايشان (نعمت هاي زميني روزي) مي خوردند؛ گروهي از آنان معتدل هستند، و [لي بسياري از آنان بد رفتاري مي كنند.
وآیه ی بعد
سوره المائدة آیه 68
قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَسْتُمْ عَلَىٰ شَيْءٍ حَتَّىٰ تُقِيمُوا التَّوْرَاةَ وَ الْإِنْجِيلَ وَ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْۗ وَ لَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْيَانًا وَ كُفْرًاۖ فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ
بگو:» اي اهل كتاب! بر هيچ چيز (از آيين حقّ) نيستيد، تا اينكه تورات و انجيل و آنچه را از طرف پروردگارتان به سوي شما فرود آمده، به پا داريد. «و [لي قطعاً آنچه از طرف پروردگارت به سوي تو فرود آمده، بر طغيان و كفر بسياري از آنان مي افزايد؛ پس بر گروه كافران اندوهگين مباش.
هردو آیه در مورد اهل کتاب ویهودیان است!
چطور شیعیان این آیه را مربوط به ولایت علی ابن ابی طالب میدانند؟!
مدنظر داشته باشید که توجه به سیاق آیات ومعنای کلی که از مجموع کلمات وآیات بدست می آید را مفسران در فهم تفسیر ایات معتبر میدانند من جمله علامه که روش ایشان توجه به سیاق وتفسیر قرآن به القرآن است
موحد:
دلیلشون فقط سیاق؟
یامهدی ادرکنی:
جالبه بدونید که علامه در المیزان می پذیردکه آیات درمورد اهل کتاب است وسرآخر میگویند این آیه معترضه است
وجای این آیه اینجا نبوده!ویه سوال عجیب تر پیش میاد که اگه جاش اینجا نبوده پس کجاست؟!
مهم ترین دلیل اهل سنت که بیان میکنند همین سیاق هست
میگن سیاق آیات حرف شیعیان رابه هیچ وجه تایید نمیکنه
ودرجریان باشید که اکثر مفسران قائل اند چینش آیات توقیفی وبدست نبی اکرم بوده
اهل سنت در آیات مهمی که شیعه استدلال بر امامت میکند یعنی همین آیه ی تبلیغ وآیه ی اکمال که۳مائده میشه دلیل مخالفتشون را سیاق بیان میکنند
موحد:
استاد سوال
هیچ جای قرآن نیست که اهل سنت برخلاف سیاق تفسیر کنند؟
یامهدی ادرکنی:
اهل سنت در آیات مهمی که شیعه استدلال بر امامت میکند یعنی همین آیه ی تبلیغ وآیه ی اکمال که۳مائده میشه دلیل مخالفتشون را سیاق بیان میکنند
سیاق یکی از راه هایی است که مفسر آیه را فهم کرده وتفسیر میکند راه های دسیابی به تفسیر خود قرآن هست یاتفسیر قرآن به قرآن یا تفسیر روایی عقلی اجتهادی و...
«گــ🌸ـــلِ نـرگـــِس»:
سیاق یعنی چی؟
موحد:
جریان کلام
هماهنگی قبل و بعد کلام
یامهدی ادرکنی:
نوعی خصوصیت وفضای معنایی که از کنار هم قرار گرفتن کلمات وآیات بدست میاد
حنیفه زاده:
همون رکوعات قرانی؟
یامهدی ادرکنی:
نزدیک به همین معنا
یامهدی ادرکنی:
خب دوستان درمورد اون شبهه ی اول هم که گفتن منظور کل دین هست ودر ابتدای رسالت نبی اکرم بوده فکر کنند
حنیفه زاده:
یعنی معتقدند این آیه در مکه نازل شده؟
یامهدی ادرکنی:
بله میگویند مربوط به زمانی است که به جان پیامبر سوء قصد میشده
وزمانی که عباس عموی پیامبر ازایشان در مقابل کفار قریش محافظت میکرده
باش جواب شبهه ی اول اینه این احتمال صحیحی نیست، برای اینکه این احتمال با جمله" وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ" سازگار نیست. زیرا در اول بعثت هنوز دین تبلیغ نشده تا در تبلیغ این امر مهم بیم از بین رفتن دین و هدر رفتن زحمات پیامبر وجود داشته باشد،
.:
خب اونا همه چیز را به خودشان ربط میدهند.
و دوست ندارند نامی از علی علیه السلام به کار برده شود.
تفاسیر اهل سنت اعتبار ندارد.
بعد از ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ،تمام این تفاسیر از بین خواهند رفت .چون اشتباه هستند .
یامهدی ادرکنی:
به هرحال به مریدانشون این ها رادرس میدن وباید جواب داشته باشیم
اون که صحیح ولی ما برای این شبهات اونها جواب داریم
.:
درست میفرمایید.
یامهدی ادرکنی:
خب جواب شبهه ی اول رادادیم اماشبهه ی دوم که اصلی هست
آیا واقعا پیامبر ترس از برملاکردن مکر یهود داشتن ((والله یعصمک من الناس))
باید گفت که نمیتونه درمورد یهودیان باشه چرا که یهودیان در زمان نزول این آیات که اواخر عمر حضرت رسول بوده قدرتی نداشتند ودر جریان خیبر شکست بزرگی خوردند واصلا تهدیدی برای اسلام محسوب نمیشدند تا بتونند ثمره ی رسالت نبی اکرم را از بین ببرند
((فان لم تفعل فما بلغت رسالته))👆👆
حنیفه زاده:
اگر گفته بشه در اوایل رسالت حضرت بوده و درباره یهود چه جوابی باید داد؟
یامهدی ادرکنی:
اصولا میدانید که یهودیان تبلیغ دین خود نمیکنند بخلاف مسیحیان واز یهودیان در قلعه های خود بوده و پول هایی به حاکمان میدادند تا امنیت آن ها را تامین کنند وگفتیم که نمیتواند اول رسالت باشد چون هنوز دینی به آن صورت تبلغ نشده تا ترس از بین رفتن دین باشد
اما اگر بتوانیم از خود همین سیاق آیات ثابت کنیم که ولایت مولا علی علیه السلام مورد بحث بوده پاسخ محکمی به اهل سنت خواهد بود
حنیفه زاده:
چرا ترس از بین رفتن؟
مگه ترجمه فما بلغت رسالته نمیشه رسالتت را ابلاغ نکردی؟
چرا جایز نباشه که گفته بشه اگر درباره خیانتهای یهود تبلیغ نکنی رسالتت را ابلاغ نکردی؟
یامهدی ادرکنی:
منظور من از ترس اشاره به این قسمت آیه است عبارت والله عصمک من الناس
معلوم میشود که مسئله هر چه که بوده پیامبر بیم داشته اند که آن را بیان کنند
نه بیم از جان اینجا مسئله شخصی نبوده چرا که پیامبر برای فدا کردن جانشان در راه خدا لحظه ای درنگ نمیکنند معلوم میشود بحث هدایت وگمراهی بوده یعنی پیامبر بیم داشته اند که اگر این مطلب مهم را بیان کنند احتمال داره افرادی از مسلمین اطاعت نکنند واسلام رامنحرف کنند
واما بیان خیانتهای یهود در عین حالی که آن ها زخم خورده جریاناتی مثل فتح خیبراند وهیچ قدرتی ندارند معنا ندارد
دوستان حاضرید جواب سیاقی بدیم به این استدلال سیاقی اهل سنت یعنی از خود سیاق اثبات کنیم منطور ابلاغ ولایت امیر المومنین بوده؟
حنیفه زاده:
بله بفرمایید
یامهدی ادرکنی:
جواب ما۳مرحله داره
اول بررسی سیاق درونی خود آیه ی۶۷
دوم بررسی سیاق آیه ی قبل یعنی۶۶ وآیه ی بعد۶۸
وسوم بررسی سیاق در نگاهی کلان ترآیات۵۱تا۶۸
یامهدی ادرکنی:
در همین آیه ی ۶۷چند نکته خیلی حائز اهمیت است
اول از عبارت والله یعصمک من الناس معلوم میشود مسئله بسیار جدی ومهم بوده
دوم دقت کنید ضمیر مرجع آن در رسالته به ماانزل الیک نیست چراکه لغو پیش می آید یعنی معنی آیه این طور میشود که
ابلاغ کن دین را زیرا اگر ابلاغ نکنی دین را ابلاغ نکرده ای دین را، واین بی معنی است
پس معلوم میشود چیزی که قرار است ابلاغ شود جزئی از دین است (همان بحث ولایت وامامت))
پس جمله ی ماانزل نمیتواند تمام دین باشد که گفتیم بالا
وگفتیم این آیات در اواخر عمر نبی اکرم وقدرت یافتن اسلام نازل شده پس خطری از جانب یهود نبوده چون ضعیف شده بودند وازجانب مسیحیان هم نبوده چون تسلیم شده وبه اسلام جزیه میدادند
پس خطر ازجانب خود مسلمانان بوده یعنی((منافقین))
اما مرحله ی دوم آیات۶۶و۶۸
سوره المائدة آیه 66
وَ لَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَ الْإِنْجِيلَ وَ مَا أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْۚ مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌۖ وَ كَثِيرٌ مِنْهُمْ سَاءَ مَا يَعْمَلُونَ
و اگر (بر فرض) آنان، تورات و انجيل و آنچه را كه از جانب پروردگارشان بر آنان فرود آمده، به پا مي داشتند، حتماً از بالاي (سر) شان (نعمت هاي آسماني) و از زير پاهايشان (نعمت هاي زميني روزي) مي خوردند؛ گروهي از آنان معتدل هستند، و [لي بسياري از آنان بد رفتاري مي كنند.
سوره المائدة آیه 68
قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَسْتُمْ عَلَىٰ شَيْءٍ حَتَّىٰ تُقِيمُوا التَّوْرَاةَ وَ الْإِنْجِيلَ وَ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْۗ وَ لَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْيَانًا وَ كُفْرًاۖ فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ
بگو:» اي اهل كتاب! بر هيچ چيز (از آيين حقّ) نيستيد، تا اينكه تورات و انجيل و آنچه را از طرف پروردگارتان به سوي شما فرود آمده، به پا داريد. «و [لي قطعاً آنچه از طرف پروردگارت به سوي تو فرود آمده، بر طغيان و كفر بسياري از آنان مي افزايد؛ پس بر گروه كافران اندوهگين مباش.
دقت کنید که از روش های سیاق گیری آیات وجود ارتباط ومشابهت بین آیات هست ما یک عبارت((ماانزل))داریم که در چند آیه اومده ونشان از وحدت سیاق میده در آیه ی ۶۶ببینیداقامو التورات والانجیل وماانزل الیهم و در ایه۶۸حتی تقیموالتوراه والانجیل وماانزل الیکم
معلوم میشود که ماانزل غیر از کتاب یعنی تورات وانجیل است ودر آیه ی میانی یعنی۶۷هم ماانزل الیک غیر از کتاب یعنی قرآن است یعنی همان عترت و ولایت است مضافا بر اینکه زمان نزول این آیه را تاریخ نویسان نزدیک به زمان صدور حدیث ثقلین دانسته اند
ومدنظر داشته باشید که خلیفه ی ثانی جریان حسبنا کتاب الله را به راه انداخت تا عترت یا همان ماانزل الیک را به حاشیه براند
اگر به داستان یهود وبنی اسرائیل نگاهی بیندازید میبینید که اونها کتاب خودشان را اقامه کردند اما رکن دیگر یعنی ولایت رانپذیرفتند وگفتند دست خدابسته است وشاهد مادر همین سوره است آنها مخالف ولایت خدای متعال بودند
دقیقا چندآیه قبل که خداوند به شدت آنها رانکوهش میکند
یامهدی ادرکنی:
سوره المائدة آیه 64
وَ قَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌۚ غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَ لُعِنُوا بِمَا قَالُواۘ بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ يُنْفِقُ كَيْفَ يَشَاءُۚ وَ لَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْيَانًا وَ كُفْرًاۚ وَ أَلْقَيْنَا بَيْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَ الْبَغْضَاءَ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِۚ كُلَّمَا أَوْقَدُوا نَارًا لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُۚ وَ يَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًاۚ وَ اللَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ
و يهوديان گفتند:» دستِ خدا بسته است. «دست هايشان بسته باد! و بخاطر آنچه كه گفتند، از رحمت (الهي) دور شدند! بلكه هر دو دستِ (قدرتِ) او، گشاده است؛ هر گونه بخواهد، (و شايسته بداند) مصرف مي كند. و [لي آنچه از طرف پروردگارت، به سوي تو فرود آمده، حتماً بر طغيان و كفر بسياري از آنان مي افزايد؛ و ما در ميان آنان تا روز رستاخيز، دشمني و كينه افكنديم. هر گاه آتشي براي جنگ بر افروختند، خدا آن را خاموش ساخت؛ و براي فساد در زمين، مي كوشند؛ و خدا، فسادگران را دوست ندارد.
وهمچنین در جریان برگشت حضرت موسی از کوه دیدید که یهودیان ولایت جانشین او یعنی هارون را نپذیرفتند وگوساله پرست شدند
وحدیث نبی اکرم خطاب به مولا علی رابه یاد اورید که فرمود
انت منی بمنزله هارون من موسی الا انه لانبی بعدی
ولایت امام بر روی زمین هم در راستای همان ولایت الهی است
درواقع خداوند جریان ابلاغ ولایت امیر مومنان را درمیان سرنوشت یهود در عدم ولایت پذیری می آورد تا هشدار وعبرتی برای مسلمانان شود
وآیه دقیقا درجایی است که باید باشد
ولایت فقیه همان ولایت رسول الله است:
به نام خدا
باسلام
چرا طبق این آیه آنچه که مایه نجات مؤمنین است و برای پیامبر(ص) فرستاده شده بر طغیان و کفر آنها می افزاید به عبارتی چرا نعمتی که به ایمان مؤمن می افزاید اینجا بر عکس عمل می کند و به کفر و طغیان بعضی می افزاید؟
یامهدی ادرکنی:
تازه در همین سوره ولی مومنان وولایت مشخصا بیان شده
ابتدا در آیه ی۵۱همین سوره میگوید یهود ونصاری را ولی نگیرید ودر ادامه درآیه۵۵میگوید چه کسی راولی بگیرید
سوره المائدة آیه 51
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَ النَّصَارَىٰ أَوْلِيَاءَۘ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍۚ وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ
اي كساني كه ايمان آورده ايد! يهوديان و مسيحيان را هم پيمانان [و دوستان خود] مگيريد، برخي آنان هم پيمانان [و دوستان برخي [ديگر] ند. و هر كه از شما با آنان هم پيمان [و دوست شود، پس در حقيقت او از آنان است؛ براستي كه خدا، گروه ستمكاران را رهنمايي نمي كند.
سوره المائدة آیه 55
إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَ هُمْ رَاكِعُونَ
سرپرست شما، تنها خدا و فرستاده او و كساني كه ايمان آورده اند؛ مي باشند (همان) كساني كه نماز را بر پا مي دارند، و در حالي كه آنان در ركوعند، زكات مي دهند.
که مصداق آیه ی۵۵مشخصا مولاعلی طبق تفسیر فریقین میباشد
وَ لَیَزِیدَنَّ کَثِیراً مِنْهُمْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ طُغْیاناً وَ کُفْراً".
این جمله و سایر جملات تا آخر آیه بطوری که از سیاق آن استفاده میشود کلامی است که بمنظور توضیح جمله" وَ قالَتِ الْیَهُودُ" ریخته و پرداخته شده است و در جمله" و لیزیدن" بخصوص اشاره است به اینکه این جرأت و جسارت یهود نسبت به خداوند عظیم و لب به مثل" یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ" گشودنشان هیچ از یهود بعید نیست، زیرا اینان مردمی هستند که در دشمنی با ادیان و در کفر، از قدیم الایام مشخص و ممتاز بودند و اصولا مردمانی حسود و ستم پیشه اند، و معلوم است چنین مردمی وقتی خبردار شوند که خدای متعال قریش را بر آنان فضیلت داده، و از بین ایشان شخصی را به نبوت برگزیده تا چه اندازه حسدشان تحریک میشود، بنا بر این قریش جز این نباید از یهود توقع داشته باشد و نباید از شر آنان و از اینکه آتش طغیان و کفرشان تیزتر شود ایمن بنشینند.
معنای اینکه فرموده: " آنچه بر تو نازل شده- قرآن- بر طغیان و کفر یهود میافزاید"👆👆
ولایت فقیه همان ولایت رسول الله است:
ممنون
نام نعمتی به به کفر یهود می افزاید چیست؟
ولایت فقیه همان ولایت رسول الله است:
البته اینکه نوشتم نام نعمت منظورم نعمتی که به سوی پیامبر(ص) نازل شد که برای مؤمنین سود داشت و برای یهود ضرر
قرآن که نور است پس چرا نور سبب کفر یهود می شود
یامهدی ادرکنی:
به سبب حسادت ولجاجتی داشتند واون حس نزادپرستی که دوست داشتند پیامبر وقرآن از میان آنهاباشد که اینگونه نشد ومنکر شدند
ولایت فقیه همان ولایت رسول الله است:
ممنون لطف کردید
یامهدی ادرکنی:
فقط به عنوان تکمله ی بحث
علت دیگه ای که بحث ولایت حضرت امیر در جریان یهودیان بیان شد تین بود که
نقش یهود درشکل گیری جریان های مخالف ولایت حضرت علی بسیار پررنگ بودوخلیفه ی دوم افکار واعتقادات اهل کتاب راترویج داد یهودیان درمسجد نشسته وداستان سرایی میکردند ومردم راسرگرم میکردند وانهارااز ولایت حقیقی دور میساختند
بنابراین یهود بدلیل کینه ای که از اسلام داشت سعی در بخطر انداختن وانحراف اسلام داشت وکارهای فرهنگی بسیار کردند تا مردم رامنحرف کنند اماازحیث سیاسی قدرتی نداشتند بلکه نفوذفرهنگی داشتند وبرخی از منافقین از مسلمانان از انان حرف شنوی داشتند