هدایت شده از مرصاد
از آنجا که نفس مجرد است و نیز نفوذ و حلول در وجود مادی نشان مادیت نفوذ کننده و حلول کننده است امر مجرد نمیتواند در امری مادی نفوذ و حلول کند؛
🔻🔻🔻
✅ زیرا برای نفوذ لازم است دو امر مادی با یکدیگر تلاقی ،کنند، به گونه ای که یکی درون دیگری قرار گیرد بر این اساس، لازمه نفوذ مادی بودن دو شیء است؛ مانند جریان یافتن خون در رگهای بدن با توجه به مادی بودن خون و رگها، مطمئناً خون بخشی از بدن را به خود اختصاص داده است و افزایش یا کاهش آن، موجب کم یا زیاد شدن حجم و وزن بدن میشود چنان که در دلیل سوم بر وجود نفس مجرد بیان شد امکان ندارد موجود مجرد محل مادی داشته باشد و در آن حلول کند؛ زیرا حلول واقعی در مادیات زمانی رخ میدهد که جزئی از حال بر جزئی از محل انطباق یابد و طبعاً حال به تبع محل امتداد داشته و مادی باشد؛ مانند رنگی که در خود چوب وجود دارد. و ولی در موجودات مجرد این گونه نیست پس نفس مجرد نمیتواند در بدن مادی به معنایی که گفتیم حلول كند.
هدایت شده از مرصاد
خیلی ساده اش این هست که امر مجرد که خصوصیات ماده را نداره برای حلول در ماده باید دارای امتداد زمانی و مکانی و اندازه و خلاصه ویژگی های مادی بشه.
هدایت شده از مرصاد
دوستان همراه خدا قوت 🌷
ما دیگه از این بحث رها شدیم کلا باید بریم سراغ مسایل جدید تر ...
اینکه حالا که روح ما ثابت شد و گفتیم اگر به روح اعتقاد نداری....
تو روحت.....« برهان قاطع »
ببینیم اصالت با کدام است [روح یا جسم؟]
اینکه ابعاد این روح چیه؟؟؟
بحث خیلی جدی و مهم اختیار و جبر انسان
هدف خلقت و دین و.......الی آخر
هدایت شده از حسن بهرامی نژاد
مگه نمیگین که انسان دو بُعد مادی و غیر مادی یا همون مجرد داره؟!
خب وقتی ابتدائا یک جسم مادی با وجودی مجرد یک انسان رو تشکیل داده ، چطور نمیشه که وجود مجرد با وجود مادی دیگه ای ترکیب بشه؟؟!
باتوجه به معنایی که از مجرد کردین شاید لفظ «ترکیب» که استفاده کردم درست نباشه
هدایت شده از حسن بهرامی نژاد
پس الان دیگه نباید ادعا کنیم انسان دو بُعد مادی و مجرد داره
هدایت شده از مرصاد
اما اینها بماند.. برای جلسات بعد ان شاءالله...
البته ما اگر میخواستیم مباحث دیگر کتب. و هم وارد بحث کنیم خیلی حجم مباحث زیاد میشد گرچه خیلی بحث های جذابی اینجا بود و فوقالعاده....
البته میزان انگیزه و حس ما برای بحث بیشتر به استقبال دوستان برمیگرده...
هدایت شده از مرصاد
نه نوع رابطه رو گفتیم نه حلول و نفوذ است نه ترکیب و مخلوط شدن و این چیزها بلکه تعلق و تصرف و تدبیر است...
مثال 👈 دقت کنید...
وقتی شما از لحاظ محبتی روی کسی احاطه دارید آیا با او ترکیب شدید!!!!
هدایت شده از مرصاد
اینکه دو بعد دارد که عقلا هم ثابت شد و دلیلی بر ردش نیست و کسی نتوانسته رد کنه غیر از نحوه ارتباط این دو بعد هست....
ربطی به هم ندارند...
ما دو بعد داریم....
حالا اگر مثلا روح ما مثل آبی نباشد که در لیوان جسم ما ریخته شده باشد. یا راننده ای که داخل ماشین هست این یعنی دو بعد داشتن باطل شد...
بذارید بحث حلول را بیشتر باز کنیم ناچارا
هدایت شده از حسن بهرامی نژاد
خب لفظ رو عوض میکنیم
نفس یک شخص بر جسم دیگری احاطه پیدا کنه
چنین مطلبی غیر غیر ممکنه؟!
و نتیجه تفاوتش با حلول چی میشه؟!
هدایت شده از مرصاد
مراد از نفوذ یا تلاقی دو شی آن است که سطح بیرونی شینی مانند «آب» با سطح درونی شینی مانند «لیوان تماس حاصل کند یا مانند نسبت میان خون» با «ارگ» در این موارد این گونه نیست که شینی در اعماق شی دیگر حلول کرده باشد بلکه صرفاً یک تلاقی با همان نفوذ ظاهری واقع شده است در این زمینه ر.ک: مرتضی مطهری مجموعه آثار، ج ۷، ص۱۴۵-۱۴۶)
منظور از حلول این است که اولاً واقعیت حلول کننده قائم به محل باشد؛ به این معنا که در هر جزئی از واقعیت محل واقعیت حلول کننده نیز حاضر و موجود باشد؛ ثانیاً با حلول صفتی جدید برای واقعیت محل حاصل شود. از باب مثال فرض کنید آهنی را حرارت داده ایم و سرخ شده است. در این حالت رنگ سرخی در جسم آهنی (محل) محلول کرده است؛ زیرا اولاً هر جزئی از آهن را که انگشت گذاریم میبینیم در همان جا رنگ سرخی نیز وجود دارد؛ ثانیاً بر اثر حلول رنگ سرخی در آهن آهن متصف به سرخی میشود رک همان عبدالرسول عبودیت، فلسفه مقدماتی برگرفته از آثار استاد شهید مرتضی مطهری، ص ۲۰۹)
یادآوری این نکته لازم است که مراد از حلول در اینجا حلول عرفی نیست. همانند حلول شکر در آب حلول شکر در آب عرفی است نه حقیقی زیرا حل شدن شکر در آب چیزی نیست جز قرار گرفتن اجزای شکر در کنار اجزای آب به طوری که به سادگی قابل تفکیک نباشند. در اینجا اجزای شکر آن قدر ریز می شوند که به طور عادی قابل رؤیت نیستند. پس از این جهت، حل شدن شکر در آب مانند مخلوط شدن شن با آب از باب نفوذ است.
هدایت شده از مرصاد
نگاه کنید گیر اینجاست که درست درک کنیم که اساسا حلول و نفوذ جایی مطرح هست که پای ماده در میان باشد.....
احاطه کسی بر کسی ممکن هست..
تفاوت هم همین که عرض شد...
در احاطه روحانی این شخص داخل بدن اون دیگری نمیشه....
هدایت شده از مرصاد
فکر میکنم برای امشب کفایت باشد...
اگر نکته و مسأله ای نیست ؟
سلام علیکم
شبتون بخیر
ان شاءالله قرار شد که هرشب یک بحث از اصول عقاید مطرح شود
و از کتاب اصول عقاید آیة الله مصباح مطالعه و در گروه مباحثه شود
سوالات در آخر هفته توسط استاد رمضان زاده پاسخ داده شود
البته منوط به استقبال عزیزان است
امیدوارم بعد از مدتی که گروه برنامه ای نداشته دوستان از این برنامه استقبال کنند تا برای ادامه برنامه ها دلگرمی و انگیزه داشته باشیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
2⃣اعتقاد صحیح به چه اعتقادی گفته می شود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
3⃣از حیث منطقی اولین سوال اعتقادی که در ذهن پدید می آید چیست؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
4⃣از کجا معلوم که خدایی هست؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
5⃣اگر نظم دلیل وجود ناظمه، بینظمی دلیل بر خالق بی نظمیه؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
6⃣برخی خلقت را تصادفی و نظم را بی معنی میدانند،پس برهان نظم چه می گوید؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
7⃣آیا ممکن است به تعداد موجودات عالم نظم_دهنده وجود داشته باشد؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
8⃣ما که از همه ی جهان خبر نداریم؛ممکنه همه جا منظم نباشه؛پس برهان_نظم درسته؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
9⃣ باتوجه به نظریه داروین← تکامل، ناظم داشتن جهان زیرسوال میره؛ پس برهان_نظم درسته؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
0⃣1⃣ چه اشکالی دارد، نظم_جهان بدون ناظم باشد و مواد عالم نظم_ذاتی داشته باشند؟.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
1⃣1⃣ تجربه و قاعده_عقلی نمیتوانند اثبات کنند همه جهان منظم است؛پس برهان_نظم درسته؟