دختر کوچولو وارد بقالی شد و کاغذی را بهطرف بقال دراز کرد و گفت: «مامانم گفته چیزایی که در این لیست نوشته را لطفاً بهم بدین، اینم پولش.»
بقال کاغذ را گرفت و لیست نوشته شده در کاغذ را فراهم کرد و به دست دختر بچه داد. بعد لبخندی زد و گفت: «چون دختر خوبی هستی و به حرف مامانت گوش میدی، میتونی یک مشت شکلات بهعنوان جایزه برداری.» ولی دختر کوچولو از جای خودش تکان نخورد!
مرد بقال که احساس کرد دختر بچه برای برداشتن شکلاتها خجالت میکشد، گفت: «دخترم! خجالت نکش، بیا جلو خودت شکلاتهاتو بردار.»
دخترک پاسخ داد: «عمو! نمیخوام خودم شکلاتها را بردارم، میشه شما بهم بدین؟»
بقال با تعجب پرسید: «چرا دخترم؟ مگه چه فرقی میکنه؟»
دخترک با خندهای کودکانه گفت: «آخه مشت شما از مشت من بزرگتره!»
خیلی از ما آدم بزرگها، حواسمان به اندازهی یک بچه کوچک هم جمع نیست که بدانیم و مطمئن باشیم که مشت خدا از مشت آدمها و وابستگیهای اطرافشان بزرگتر است.!.
چایِ عراقی
دیگر نمیگویم:عجب دردِ فراقی
نزدیکِ من هستی اگر چه در عراقی
نزدیکتر از من به من هستی، حبیبم
میگیری از حال دلم هر دم سراغی
در قلبِ این لبیکهای یا حسینی
همراهِ این اشکِ روانِ اشتیاقی
قلبم برای عشق شیرینت حرم شد
هر بطن و دهلیزش شده، صحن و رواقی
عشق تو بوده از ازل در سینهی ما
این شورِ بیپایان نبوده اتفاقی
باهرچه میکوشند تا یادت نباشد
اما همیشه یادِ تو باقیست ،باقی
با ذکرِ نامت باز در مشایهام من
سیرابِ "مایِ بارد"م کردهاست ساقی
با لطفِ موکبدار پیری باز، کامم
شیرین شده از تلخیِ چایِ عراقی
#چای_عراقی
#پیاده_روی_اربعین
#زیارت
#جامانده
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین
قصد داریم باهمت و همراهی شما در روز اربعین در مسیر پیاده روی مردم شریف وردنجان از امامزاده علی اکبر(ع) نافچ به سمت وردنجان،موکب پذیرایی هیات دانش آموزی،انصارالمهدی شهر وردنجان را برپا نماییم و از،عزاداران حسینی به نحوی شایسته پذیرایی نماییم. از همه ی شما ارادتمندان اهل بیت (س)تقاصا داریم مثل همیشه همراه ما در این امر خیر باشید.
شماره کارت :
به نام احمد رفیعی وردنجانی
۶۰۳۷۹۹۷۵۶۳۵۰۳۶۶۴
اشعار "احمدرفیعی وردنجانی"
صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین قصد داریم باهمت و همراهی شما در روز اربعین در مسیر پیاده روی مرد
مبلغش مهم نیست ولو با ۱۰۰۰۰ تومن سهیم بشید،خدا خیرتون بده
اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان چهارمحال و بختیاری
اداره فرهنگ و ارشاد شهرستان بن
با همکاری قرارگاه شهید آوینی
و انجمن شعر و ادب توکل شهر وردنجان برگزار می کند:
سومین سوگواره ی شعر عاشورایی
{شمیم شهادت}
(ویژه ی شهرستان بن)
با موضوعات:عاشورایی
موضوع ویژه:شهدای خدمت(شهید جمهور) و شهدای مقاومت(شهید اسماعیل هنیه)
🔻ارسال آثار به شماره ی ۰۹۱۳۳۸۵۷۴۶۳ در پیامرسان ایتا
[احمد رفیعی وردنجانی،دبیر انجمن توکل وردنجان]
🔻مهلت ارسال آثار:۱۴۰۳/۶/۲۰
*از پنج اثر برگزیده و دو اثر شایسته تقدیر با جوایز ارزنده و لوح تقدیر در مراسم ویژه ای در شهر وردنجان تجلیل خواهد شد.
"انتشار به مناسبت هفته دولت"
تصویر ارسالی دوست عزیزم علیرضا تیموری
تاچند؟
هر لحظه تصویری جدید از دوستانم
از کربلایت، میزند آتش به جانم
میسوزد از این غم وجودم شعلهشعله
آتش بیافشاند برون آتشفشانم
کی شعر گویایِ غمی باشد که دارم؟
کی طاقت گفتن از آن دارد زبانم؟
تاکی بگویم از غمِ و درد فراقت؟
تا چند شعر از غصه و حسرت بخوانم؟
من بیتوام یک پیکر خشکیده در هم
آه ای که باشد یاد تو روح و روانم
من بیتو جسمی مرده در آغوش مرگم
با عشقِ تو جزء شمارِ زندگانم
عمرم سراسر با تو رد شد، کاش روزی
در کربلا پایان بگیرد داستانم
#چای_عراقی
#پیاده_روی_اربعین
#زیارت
#جامانده
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
اشعار "احمدرفیعی وردنجانی"
دوستان به جای ما اینجا معنی پیدا می کند😭😭😭
یک اربعین غم
یک آسمان دارد دلِ تنگ زمین ،غم
با بند بند دهر گردیده عجین ،غم
دارند یک یک قدسیان اندوه در جان
دارد به جانش حضرتِ روح الامین،غم
در ماتم جانکاهِ ثارالله دارند
آیاتِ نورانیِ قرآن مبین،غم
از چه نمی گیریم از این داغ آتش
از چه نمی میریم از این ماتم از این غم
تا عالم هستی به پا باشد،یقین هست
با قلبهای عاشقانش همنشین ،غم
دارد دلِ زینب (س)پس از داغِ فراقش
هر ثانیه ،اندازه ی یک اربعین غم
#اربعین
#جامانده
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
درک در منزل..
ای تو ای آشنای بیهمدِل
ای که داری هزار تا مُشکل
ای که اقوام و آشنایانت
کردهاندت به خانه تنها وِل
یا به قول خودت در این ایام
ماندهای کنج خانهات سینگل
گله داری ز درد تنهایی
گاه رویِ زبان و گه در دِل
میروی وَر مدام با گوشی
میخوری تویِ رختخوابت قِل
میشماری همیشه موقعِ خواب
تا سه میلیون و ده هزار و چِهِل
گوسفندان آرزوها را
آرزوهایِ یک به یک باطل
میخوری در گرسنگی اغلب
نیمرو فوق فوق آن نودل
گاه هستی پیِ بدنسازی
میزنی چند صدگرم دمبل
گاه روی دوچرخهی ثابت
هستی و گاه رویِ پارالل
میروی هی به موی و رویت ور
با ژل و تینت و سایه و ریمل
تویِ این روزگار میگردی
پیِ یک راهِ چارهی عاجل
دوست داری کسی کُند درکت
بهر بذلِ محبتی سائل
سخت هستی پیِ رفیقی که
بشنود صحبت تو را کامل
بعد گویی به او برای سپاس
جملهای مثلِ هادیِ عامل
های ای آشنای تنهایم
های کوکب، مجید ، رافائل
گوشیات را درآر و زنگ بزن
کارِ ما هست درک در منزل
انگلیسی زبان اگر هستی
بنده دارم دو مدرک تافِل
متخصص به خانهات آید
کلِ کارِ تو را کند هَندِل
گر که خواهی به درک فوری ما
زود بهبودیات شود حاصل
هُل بده توی این شمارهی کارت
چند میلیون تُومان، ناقابل
۶۰۳۷_۱۰۰۰_۱۰۰۰_۱۰۰۰
#درک_در_منزل
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei