eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
5.1هزار دنبال‌کننده
284 عکس
179 ویدیو
37 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
. یک اربعین دلتنگ مردی خسته ایم ما یک اربعین دربُهت وغم بنشسته ایم ما یک اربعین نا باوری از داغ آن مرد یک اربعین هجران ودوری غصه ودرد یک اربعین درسوگ وهجران رئیسی قربان هشت آلاله قربان رئیسی مردی که درسختی گشاده بودرویش خدمت به مردم بود فوق آرزویش افسوس دیگر رفت آن مرد الهی قلب وطن را داغ زد از این جدایی مردی که عمری بار تهمتها کشیده آخر در آغوش رضا خوش آرمیده به قصدغربت هرکسی ازجان بکوشید پیراهن سرخ شهادت را بپوشد آری شهادت لایق بی ادعاهاست مزدخلوص وعشق پاک بی ریاهاست دل سوخت ازقلبی که قبل ازسوختن سوخت قلب«رئیسی»پیش ازافروختن سوخت آنسان که ازنامردمی قلب«ولی» سوخت دل سوخت وقتی که دل«سیدعلی» سوخت گرچه «رئیسی»قلب پاکش باخدا بود قبل از شهادت اوشهیدطعنه ها بود آنانکه روزی قلب پاکش را شکستند حرمت دریده اند وحرمتها شکستند باز آمدند تا راه او را سد نمایند اینبار ظلم و فتنه را بی حد نمایند این قوم گرچه حربهٔ آنان دروغ است راه«رئیسی»روشن است وپرفروغ است راه«رئیسی»راه عزت، سربلندی است راه شهیدان و امام و پایبندی است این راه ای مردم صراط مستقیم است راه امامان راه قرآن کریم است راه«رئیسی»هست راه عشق وعزت این راه را ترسیم فرموده «ولایت» مردم اگر ما از «ولایت» دور گردیم همراه ظلمت گشته وبی نورگردیم مردم،«ولایت»گرقضاگردد روا نیست والله دیگر فرصتی بهر ادا نیست بایدکه بیش ازهر زمان هوشیار باشیم درصحنه ها«سیدعلی» را یار باشیم والله دیگر برهمه حجت تمام است «سیدعلی خامنه ای» برما امام است ما گر امام خویش را تنها گذاریم نزد شهیدان و خدا حجت نداریم کشتی دین را ناخدا باشد «ولایت» هادی اُمت تـا خـدا باشد «ولایت» ای بی ریا ، بی ادعا ای سیدابراهیم وی مرد پاک باخدا ای سیدابراهیم بهر تو هم ای کاش ، ابراهیم دوران همچون خلیل الله بودآتش گلستان در راه خدمت سوختی آتش گرفتی آخر در آغوش رضا آسوده خفتی سلطان جان شاه غریبان ضامنت شد مانند آهـو در بیابان ضامنت شد چون «امیرعبداللهیان» وارسته بودی با«آل هاشم»،«رحمتی»درخون غنودی درکام «دریا نوش» و «بهروز قدیمی» شهدشهادت ریخت مولای صمیمی شد «موسوی» و«مصطفوی» اِرباً اِربا کـرده تـداعی قتلـگاه کـربـلا را پرواز بی فرودتان تا به خدا بود ازهجر رویتان وطن ماتمسرا بود هرچند قتلگاهتان دور ازوطن شد اما تن پاک شما آخر کفن شد گرسوخت درآتش زپا تابه سرتان بی حرمتی هرگز نشد بر پیکرتان بر دختران تان کسی سیلی نمیزد بر روی آنان رنگی از نیلی نمیزد براشک شان هرگز نخندیدندمردم پیس عزاداران نرقصیدند مردم ای دل بسوز ازآه سینه سوز زینب بعدحسین شدتیره دیگرروز زینب هرچند زینب بود عزادار عزیزش اماخجالت میکشیدپیش کنیزش دخت علی را درخرابه جای دادند بی سرپناه آل علی را وا نهادند داغ دل زینب خدایا بیکران است تابه ابد«مداح»زین غم درفغان است ✍ .
. میدان‌داریِ ما امروز روز ماست، برخیز! امروز وقت یاری ماست برخیز! چشم مرد میدان حالا به میدان‌داری ماست از ما چه می‌ماند پس از ما جز عشق، جز شور و حماسه؟ شرح تمام عاشقی‌هاست در این حضور ما خلاصه یک روز هنگام جهاد و یک روز هنگام نبرد است هر کس که باشد مرد میدان هرجا که باشد مرد مرد است وقت ستیزِ ماست امروز با هر دروغ و ناامیدی آمیخته هر برگۀ رأی با جوهر خون شهیدی وقت حضور ماست امروز امروز، روز انتخاب است امروز جشن هم‌دلی‌ها امروز جشن انقلاب است ✍ 🏷 🇮🇷
«من به انتخاب رأی می‌دهم» پرچمت بلند خاک سرخ! سرزمین سبز! موی و روی تو سپید باد میهن مهین مهربان من! انتخاب من تویی، وطن! گرچه از عبور گه‌گدار گلۀ گراز خسته‌ای از هجوم دار و دستۀ ملخ از ش-کاف‌ها و گاف-ها و یا-و-ها، از ف-صادهای ح-ف-نون و غ-ر و الخ شرحه شرحه‌ای، ولی؛ پارۀ تنم! ریشۀ مقاوم کهن! انتخاب من تویی وطن! تویی که وارث کمان آرشی جلوۀ نجابت سیاوشی جمع آب و خاک و باد و آتشی مهد مردمان مرد سرزمین من! مادرم! شیرزن! تا همیشه انتخاب من تویی وطن! معنی دقیق سرزمین! آب و خاک بهترین! من به قلّه‌های قاف تو به سروهای سربلند به رودهای سر به زیر به تک تک ستاره‌های این مسیر من به توده‌های ناگزیر رأی می‌دهم؛ بین این همه سؤال بی‌جواب من به انتخاب، رأی می‌دهم ما درخت باوریم وارثان قول قیصریم: «ریشه‌های ما به آب، شاخه‌های ما به آفتاب می‌رسد» من به ریشه‌های سرخ من به شاخه‌های سبز من به اعتبار روشن سپیده‌دم به ائتلاف آب و آفتاب رأی می‌دهم ✍🏻 🏷 | .
. السلام علیکم یا اهلَ بیتِ النبوة شهیدان پرواز اردیبهشت همه پر کشیدند سوی بهشت به سوی خدا آسمانی شدند چنین تا ابد جاودانی شدند ز هجرانشان بغض دوران شکست غمی بیکران در دل و جان نشست همه فخر ایران و ایرانی اند شهیدان مُلک سلیمانی اند شده میزبان همه از قضا علی بن موسی الرضا المرتضى .
. صلی الله علیک یا اباالحسن یا موسی بن جعفر یا باب الحوائج با جام غدیر مست دائم هستیم از عشق ولایت متنعم هستیم دلداده ی حضرت رضاییم ولی ما ریزه خور امام کاظم هستیم ✍ .
. داغ محبوب، خانمان سوز است بر دل ما غمی چهل روز است خون مظلوم زنده خواهد ماند جبهه حق همیشه پیروز است #### اعتنایی به روزگار نکرد خدمتی جز رضای یار نکرد گرچه جان در مسیر خدمت داد عده ای گفته اند که کار نکرد #### صحبت این بار بر سر دین است هجمه های نفاق سنگین است طبق فرموده های رهبرمان چارهٔ ما جهاد تبیین است #### بندگی جلوه اش مواسات است برگ تاریخ عین مرآت است غربت اهل بیت آثار ِ بی محلی به انتخابات است #### مردمی که همیشه دلسردند پشت بر انتخاب خود کردند بی حضور ملازمان غدیر آن سه... یکباره رأی آوردند #### آی مردم برای حفظ قیام شاهدی دارم از غم اسلام با سکوت خواص کوفه می شود قتلگاه جای امام ##### دورهٔ آخر الزمان شده است لحظهٔ سخت امتحان شده است شرکت حداکثری ما همچنان تیر ،در کمان شده است #### دستها رو به آسمان باشد اشک از دیده ها روان باشد چاره مشکلاتمان تنها فرج صاحب الزمان باشد #### یک صدا گر دعا کنیم همه التماس ِ خدا کنیم همه گِرِه غیبت ِ امام زمان صبحِ یک جمعه وا کنیم همه #### العجل ، آفتاب ، یامهدی بر دل ِ ما بتاب ، یامهدی چارهٔ مشکلات دست شماست بهترین انتخاب یامهدی #### من چه کردم برای آمدنت قلب من نیست جای آمدنت کاش بالای برگهٔ رأیم می نوشتم دعای آمدنت #### العجل ای امید آخر ما رنگ و بوئی بده به باور ما جمکران ، نیمه شب ، به دیدهٔ تر نام تو در قنوت ِ رهبر ما انشاءالله هرچه هست به صلاح انقلاب و نظام مقدس و‌مردم رقم بخورد . ✍ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. تقدیم به روح بگو که بعد تو ما این فراق را چه کنیم؟ غم نهفته،در این اتفاق را چه کنیم؟ تو در میان مه و دود و ابر جا ماندی فراق ماهِ میان محاق را چه کنیم؟ بهار می‌شود این فصل سرد پاییزی ولی غبار غمِ روی باغ را چه کنیم؟ به روی شانه‌ی تو داغ بارِ خدمت بود بگو به شانه‌ی دل بارِ داغ را چه کنیم؟ حرم قرار دل بی قرار هاست ولی غمی که خفته به کنج رواق را چه کنیم؟ عزیز تر شده ای و برای دیدارت هجوم شعله‌ی این اشتیاق را چه کنیم؟ تو غرق شوقِ وصالی کنار زائرها بگو که بعد تو ما این فراق را چه کنیم؟ ✍ .
. ما منتظریم تا که فردا بشود در خاک وطن دوباره غوغا بشود با عزم همه، پرچم ایران بی شک بر قله‌ی افتخار، بر پا بشود .
. صد فتنه اگر به پا شود این ایام با فیض حضور میشود نافرجام هر برگه که میرود درون صندوق تیریست به چشم دشمنان اسلام ✍ .
. گرفته است جهان را به زیر بال و پرش همانکه شهره شده بذل کیسه های زرش فقط برای محبان نبوده چشمه ی خیر چشیده مرحمتش را عدوی خیره سرش امین و صابر و عابد، فروبرنده ی خشم گره گشایی و باب الحوائجی ،هنرش نشسته مِهر کلامش همیشه در دل سنگ به راه آمده «بُشر» از کلام چون گهرش گرفته عطر وجودش تمام محبس را کنیز ،عابده شد از سجود تا سحرش تمام کشور ایران حریم حضرت اوست که بار داده در این جا درخت پر ثمرش مرید سفره ی موسی بن جعفریم و زیاد نشسته بر نفس روزگارمان اثرش ✍ .