#حضرت_حر
#شب_چهارم
سوارِ گمشده را از میان راه گرفتی
چه ساده صید خودت را به یک نگاه گرفتی
من آمدم که تو را با سپاه و تیغ بگیرم
مرا به تیر نگاهی تو بیسپاه گرفتی
چگونه آب نگردم؟ که دست یخزدهام را
دویدی و نرسیده به خیمهگاه گرفتی!
چنان به سینه فشردی مرا که جز تو اگر بود
حسین فاطمه! میگفتم اشتباه گرفتی
شنیدهام که تو نوحی! نه، مهربانتر از اویی
که حُرِّ بد شده را هم تو در پناه گرفتی
نشاندهای به لبانت، چنان تبسم گرمی
که از دلِ نگرانم مجال آه گرفتی
چه کردهام، که سرم را گرفتهای تو به دامن؟
چه شد که دست مرا از میان راه گرفتی؟
به روی من تو چنان عاشقانه دست کشیدی
که شرم را هم از این صورت سیاه گرفتی
#قاسم_صرافان
#شب_چهارم_محرم
.............................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
حضرت حر بن ریاحی
بگیر چشم مرا جرعه جرعه دریا کن
معطر از نفست کوه و دشت و صحرا کن
خلیل خانه زهرا سرم فدای شما
مرا به آتش عشقت بسوز و شیدا کن
دل آشنای همه بخشش از بزرگان است
به این غریبه که دیر آمده مدارا کن
زیاد ساکتم از بس به تو بدی کردم
به چشم حرف گلو ، می زنم تماشا کن
تو را به حرمت قنداقه علی اصغر
به من بگو که سرت را دوباره بالا کن
کنار حرمله و شمر ، حال من بد بود
مرا کنار حبیب و زهیرتان جا کن
به کوثر لبتان ، راه آب را بستم
ولی تو راه نجاتی به روی من وا کن
غرور خواهرتان را شکسته ام حالا
مرا فدای غرور ، زینب کبری کن
منی که از در میخانه دور افتادم
شبیه عابث و جون و بریر ، " منّـا " کن
تو را قسم به علی می دهم کمی هم با
کسی که بالوپرش را شکسته غم ، تا کن
گرفته خاک کف پای مرتضی دستم
تو هم مرا به دعایی ، عزیز زهرا کن
روح الله قناعتیان✍
#حضرت_حر
#شب_چهارم_محرم
.............................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
🏴
#شب_چهارم_محرم
#حضرت_حر
آفتاب آمده و عشق...تبلور شده بود
مرد میدان بلا بود اگر حُر شده بود....
اولین قطره ی ایثار صحابه است اگر
پیش از این دشمن این خانه تصور شده بود...
و به یمن نظر عشق ابا عبدالله
کاسه ی قلبش از ایمان و وفا پُر شده بود
او جهان را به جهنم نسپرده است...چرا؟
فکر او با تپش آینه دمخور شده بود...
هی ادب کرد و ادب کرد...که نوکر مانده...
با وجودی که پر از رنج تحیّر شده بود
سینه زن آمد و از هئتیان اذن گرفت
چشم این مرد گنهکار پر از کُر شده بود
لحظه ای بعد فقط عشق تجلی می کرد...
آفتاب آمده و عشق تبلور شده بود
#مبین_اصفهانی✍
....................
🏴 السلام علی ساکن کربلا 🏴
یک جهان زیر پَر خیمه تان جا شده است
فرصت توبه ی یک شهر...مهیّا شده است
از کتابی که ورق هاش ترک خورده و بعد...
تا همین کهنه علم که...قد او...تا شده است
و دل آدم آلوده نه...که شهر به شهر
اصلا از برکت حُزن تو چه زیبا شده است
قطره قطره همه را دور خودت جمع کنی
هیئت از لطف شما خانه ی دریا شده است
احترام تو برای همه معلوم شده...
قدرتت حضرت مظلوم هویدا شده است...
عطر پیراهن تو می چکد از سینه عرش
روضه ی دار و ندار همه برپا شده است...
فصل نورانیت سینه زنان سر زده است
این هلال از غم تو قدِّ کمان،سر زده است
مبین اصفهانی✍
.
....................................................................
کانال اشعار حسینی ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#حضرت_حر علیه السلام
مرا شرمنده ی عفوت نمودی،شرمسارم کردی
ز لطف خود نگاهی بر من و احوال زارم کردی
اگر چه دیده ام لایق نباشد بهر دیدارت
ولیکن تو ترحم بر دو چشم اشکبارم کردی
ز فیض حسن دلجویت تو ای حسن خدادادی
خدا داند مرا فارغ ز قلب داغدارم کردی
چنان مهرت در این کاشانه ی دل جای بگرفته
که بهر دادن جان از برایت بیقرارم کردی
ز تو ممنونم ای آلاله ی گلزار پیغمبر
دل پاییزی ام را دیدی و غرق بهارم کردی
از این لطفی که کردی شامل حال پریشانم
قسم بر عشق در عشقت همیشه پایدارم کردی
بدم اما دخیل زلف خوبانت شدم مولا
بزرگی از تومیباشد،که عفوت را نثارم کردی
#شب_چهارم_محرم
#اسلام_مولایی ✍
.
.
📝 #من_کیـم_حـر_گنه_کار_اباعبدالله
🖊 #واحد #مرثیه
🖊 #شب_چهارم_محرم
🖊 #حضرت_حر #اصحاب
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
من کیم حر گنهکار اباعبدالله
شده ام سخت گرفتار اباعبدالله
رهبر و سید و مولای همه توابین
چهره بنهاده به دیوار اباعبدالله
جان به کف راهی بازار محبت شده ام
گشتم امروز خریدار اباعبدالله
پیش از آنی که خدا خلق کند آدم را
نام من بود به طومار اباعبدالله
دست و دل از سر و سرداری لشکر شستم
تا شدم بنده دربار اباعبدالله
او مرا یار شد و رخصت جانبازی داد
من کیم تا که شوم یار اباعبدالله
میشوم آب ز شرم دو لب عطشانش
چشمم افتد چو به رخسار اباعبدالله
آمدم بوسه به پای علی اکبر بزنم
شوم از زمره ی انصار اباعبدالله
یوسف فاطمه با یک نگهش عفوم کرد
که بود لطف و کرم کار اباعبدالله
میثما آرزوی هر دو جهان گر خواهی
باش خاک ره زوار اباعبدالله
شاعر: #حاج_غلامرضا_سازگار✍
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.