eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
6هزار دنبال‌کننده
271 عکس
204 ویدیو
44 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم رب الفاطمه آغاز کردم گریه را از گلوی بغض هایم باز کردم گریه را مثل یک مادر که فرزندش زدستش می رود اقتدا کردم به او ابراز کردم گریه را این سیاهی های هیئت چادر خاکی او است با غم پنهانی اش همراز کردم گریه را تا که از ذکر غریب مادر افتادم ز پا با نگاه او پر پرواز کردم گریه را سایه ای را بر سرم حس می کنم در روضه ها در پناه فاطمه آغاز کردم گریه را گفته اند، اذن دخول ماه غم یا فاطمه ست روزیِ اشک محرم های ما با فاطمه ست شال غم بر روی دوشم پیرهن مشکی به تن آرزو دارم شود این جامه بر جسمم کفن محتشم دم می دهد باز این چه شور و ماتم است گویی آویزان شده از عرش کهنه پیرهن تا که از خانه به قصد روضه بیرون می زنم حیدر کرار می آید به استقبال من فاطمه پایین مجلس مینشیند پیش در می نشاند صدر مجلس گریه کن ها را حسن خواهرش هم روضه می خواند برادر کاش کاش وقت بوسه از گلو میرفت جانم از بدن بوسه ای کردم گلویت را نَبُرّد تیغ ها غافل از اینکه تو آخر می شوی ذبح از قفا
. علیه السلام اِی بهترین حکایتِ عشقِ خدا حسین دق می‌کنیم بی تو وُ این روضه‌ها حسین از ابتدایِ خلقتمان گریه‌کُن شدیم از ما مَگیر آه و غم و گریه را حسین پشتِ سرِ حرم همِه‌دَم آه می‌کشیم تنها عبادتی که ندارد ریا حسین پیراهنِ سیاهِ عزایِ تو خلعت است این تحفه‌ایست از طرفِ مرتضی حسین با اِذنِ مادرت به سر و سینه می‌زنیم حیِّ علی‌َالعزا شده بر نیزه‌ها حسین دارُالشِّفاست مجلسِ اشک و غمِ شما یا دافعَ البلا به تواَم مبتلا حسین این اَربعین به سمتِ حرم می‌کشی مرا پایِ رکابِ منتقمِ نینوا حسین ............................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. چاوُش که می خوانی دعایت می‌کند زهرا می ریزد اشک و می زند بر سینه‌اش مولا چاوش که می‌خوانی پیمبر می‌کشد آهی شخصاً خدا در عرش روضه می‌کند برپا این بی‌قراری‌هایِ پایِ پرچمِ ارباب آرامش و اُمّید شد در قلبِ نوکرها دارد خدا حتماً هوایِ گریه‌کن‌ها را شالِ عزا  انداخته بر شانه‌ها  آقا آقا نگاهم کرده که از شاه می‌گویم شد این نفس تسبیح وقتی آه می‌گویم آه از تَهِ دل می‌کشم چه بر سرت آمد ؟! هر جا به پا شد روضه فوراً مادرت آمد بر سینه‌اش کوبید با ذکرِ حسینم وای ظالم که با خنجر به سویِ پیکرت آمد پشتِ سرِ هم زخم خوردی پشت‌ ُو رو شد تن خنجر نمی‌برّید وقتی خواهرت آمد خیلی معطّل شد برایِ کشتنَت قاتل تا اینکه از خیمه صدایِ دخترت آمد راحت کنید این تشنه‌یِ مظلوم و تنها را این صبرِ بیجایِ شما که کُشت زهرا را ای سرفرازِ بی‌سرِ نیزه‌نشین ارباب ای پاره پاره پیکرت نقشِ زمین ارباب بر رویِ نِی قرآن که می‌خواندید زینب گفت شاهِ سَریرِ عشق عاشق را ببین ارباب چه بر سرِ آن نازنین دختر نیاوردند ناز و نوازش شد چه بد این نازنین ارباب جانم فدایِ روضه‌خوانی که ادب دارد عالم فدایِ ناله‌یِ اُمُّ‌البنین  ارباب بر سینه‌اش می‌زد به جایِ مادری غمگین جایِ همان بانو که خورده سیلیِ سنگین از روضه‌یِ گودال سنگین‌تر کجا ؟!  کوچه ای وای از روزی که رفته مجتبی   کوچه دستِ پلیدی راه را بر مادرِ ما بست بر چادرِ ناموسِ ما بُگذاشت پا  کوچه خون می‌چکید و خاکِ رویِ معجری گِل شد آویزه‌ای افتاده رویِ خاکها    کوچه چشمی نمی‌دید و تنی لرزید و می‌خندید .... بر گریه‌هایِ کوثرِ پرپر    چرا؟! کوچه در کوچه راهِ پابه‌ماهی با لگد بستند که سینه را در حینِ ندبه سخت بِشکستند ✍ .
. مدح و مرثیه‌یِ علیه السلام سربه‌زیر آمده این سینه‌زنِ سربه‌هوا توبه‌ام را بپذیر و ببرم کرب‌وبلا دیده بر پرچمِ تو دوختم و سوختم و .... مانده این حسرتِ دیرینه بر این سینه خدا خیلی از سینه‌زنان در حرمت مهمانند باز جا ماندم از این قافله‌یِ عشق چرا ؟! خوش بر احوالِ غلامی که به چشمش دیده شده تعویض حسین جان پرچمِ سرخ و سیاه جانِ عالم به فدایِ نخِ مشکیِ عَلم رخصت از مادرتان خواسته‌‌ام بسمِ‌اللّه دیگر امسال در این روضه‌یِ تو می‌میرم تَهِ گودال چه آمد به سرت ؟! واویلا قصّه‌یِ خنجرِ کُند و قتلِ صبر و خواهر روضه‌یِ پیرُهن و زمزمه‌یِ وا اُمّاٰ من بمیرم به سرِ یار چه‌ها آوردند ؟! مانده عریان بدنِ بی‌سرِ او در صحرا أَیُّهاَالنّاس کسی نیست کمی جمع کند روضه را ریخت‌وپاشی شده اینجا .... آنجا نعل‌ها عطرِ شهیدم جابه‌جا می‌کردند لَعل‌ها ندبه‌سرایند بیا آه بیا 📄 ۱۴۰۳/۴/۱۱ ✍ .
. غزل مدح و مرثیه‌یِ امام حسین علیه السلام ماه محرّم سربه‌زیر آمده این سینه‌زنِ سربه‌هوا توبه‌ام را بپذیر و ببرم کرب‌وبلا دیده بر پرچمِ تو دوختم و سوختم و .... مانده این حسرتِ دیرینه بر این سینه خدا خیلی از سینه‌زنان در حرمت مهمانند باز جا ماندم از این قافله‌یِ عشق  چرا ؟! خوش بر احوالِ غلامی که به چشمش دیده شده تعویض حسین جان پرچمِ سرخ و سیاه جانِ عالم به فدایِ نخِ مشکیِ عَلم رخصت از مادرتان خواسته‌‌ام بسمِ‌اللّه دیگر امسال در این روضه‌یِ تو می‌میرم تَهِ گودال چه آمد به سرت ؟! واویلا قصّه‌یِ خنجرِ کُند و قتلِ صبر و خواهر روضه‌یِ پیرُهن و زمزمه‌یِ وا اُمّاٰ من بمیرم به سرِ یار چه‌ها آوردند ؟! مانده عریان بدنِ بی‌سرِ او در صحرا أَیُّهاَالنّاس کسی نیست کمی جمع کند روضه را ریخت‌وپاشی شده اینجا .... آنجا نعل‌ها عطرِ شهیدم جابه‌جا می‌کردند لَعل‌ها ندبه‌سرایند  بیا  آه   بیا ✍ .
. مثنوی سیاه‌پوشان امام حسین علیه السلام آسمان را به زیرِ پر دارد هر که این سایه را به سر دارد هر کسی زیرِ چترِ این عَلم است در دو عالم چقدر محترم است پسرِ شیر قاهر ُو غالب احترامِ غلامتان واجب شالِ مشکیِ روضه‌هایِ شما نخش از جنسِ چادرِ زهرا نَه در این ماه که تمامیِ سال می‌دهد حاجتِ مرا این شال تار و پودی که دارد است شبیه .... به نمایِ مُشبّکیِ که ضریح .... دارد و دلبری کند از ما رشته‌یِ دل گره شده آقا .... به هر آنچه که مُنتسب به شماست بی‌خیالِ بهشت چون اینجاست .... جنّتِ بی‌نظیرِ نوکرتان جانمان نذرِ یک مویِ سرتان گفتم از یک مویِ سرت انگار روضه‌هایِ غروب شد تکرار مویِ سر را نسیم ریخت به هم وَجناتِ کریم ریخت به هم پنجه‌‌ای بینِ گیسویت گره است سیبِ سرخی به روزنِ زره است از عبا و عمامه تا خاتم تا به پیراهنِ تنِ دَرهم همه را برده‌اند آه حسین مانده عریان به قتلگاه حسین نعلِ نو خورده سُمِّ مرکب که .... بزند لطمه عمّه زینب که .... همه‌یِ قصّه را تماشا کرد آمد از قتلگاه آن نامرد سرِ خورشید را گرفته به دست سرِ خواهر میانِ روضه شکست سرِ بانویِ دین شکسته ولی .... سرشکسته شده عدویِ علی یاعلی بیرقِ شما بالاست یاعلی اسمِ روزِ عاشوراست یاعلی انتهایِ اَجر و ثواب یاعلی ذکرِ زینبین و رباب یاعلی نوحه‌یِ محرّمِ ما یاعلی نقشِ نابِ پرچمِ ما از نجف تا حرم نوا این است یاعلی خطِّ سِیرِ آئین‌‌‌‌ است ذکرِ روزِ ظهور یاحیدر رجزش با غرور یاحیدر .