.
#مناجات_مهدوی
#امام_حسن
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
ای روضه خوان ِغربت ِقبر کریم ها
شاه غریب ، وارث صبر کریم ها
بین بقیع، صاحب بزم عزا شدی
زائر برای مظهر جود خدا شدی
وقت عزای جدّ کریم تو مجتباست
اما بقیع، بی علم و بیرق عزاست
گریه کنی به دور حصارش نمانده است
جز تو کسی کنار مزارش نمانده است
حالا به روی خاک حریمش نشسته ای
از بی کسی شبیه حسن دل شکسته ای
مثل حسن تو هم شده ای شاه بی سپاه
صحرانشین فاطمه، لبریز اشک و آه
اما دلیل اشک حسن داغ کوچه بود
آن کوچه ای که صورت مادر شده کبود
یک بی حیا رسید و به یکباره جان گرفت
از فرصت نبودن حیدر توان گرفت
جمع ِ تمام کینه ی او مشت بسته شد
بد زد که گوشواره ی مادر شکسته شد
از آن به بعد بر رخ مادر نقاب دید
روی کبود حوریه را در حجاب دید
از آن به بعد روز خوشی مجتبی ندید
در روضه های کوچه ی غربت قدش خمید
راحت شد آخر از غم جانکاه مادرش
وقتی که شد شهید جنایات همسرش
با زهر کینه پاره جگر شد اگر حسن
او را نموده غسل و کفن شاه بی کفن
دیگر نرفته بر سر سرنیزه ها سرش
در زیر نعل تازه نمانده ست پیکرش
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
.
#مناجات_مهدوی
#امام_حسن
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
داری کدام خیمه، پدر ناله می زنی
با روضه های ماه صفر ناله می زنی
با داغ ِ روی داغ، گذشته دقایقت
داری برای چند نفر ناله میزنی
آیا همیشه گریه کنی هست پیش تو
وقتی که شام تا به سحر ناله می زنی
اشک تو را کدام ملک پاک می کند
آن دم که با دو دیده ی تر ناله می زنی
داری خودت که غُصّه، نبینم ابَالرَّئوف
با غصّه های کلّ بشر ناله می زنی
این روزها برای عموجان خود حسن
با یاد پاره های جگر ناله می زنی
مثل حسین؛ جدّ غریبت کنار طشت
دستی گرفته ای به کمر ناله می زنی
باران تیر روبه روی توست گوئیا
مانده تنش بدون سپر ناله می زنی
وقتی که تیر می کشد از پیکرش، حسین
با یاد زخم ِتیر ِسه پَر ناله می زنی
یک تیر از گلوی علی می کشد برون
یک تیر هم ز چشم قمر ناله می زنی
حرف از حسن که می شود ای صاحب عزا
حتما برای داغ دگر ناله می زنی
حتما گریز روضه ی تو فرق میکند
یاد جفای بین گذر ناله می زنی
ایام فاطمیه فقط نه ؛ تمام سال
از زخم میخ و ضربه ی در ناله می زنی
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#بیست_و_هشت_صفر
#شهادت_امام_حسن
.
.
#امام_زمان
#مناجات_مهدوی
#شهادت_امام_عسکری
صاحب عزای سامرا آجرک الله
مأنوس اشک و روضه ها آجرک الله
بودی تو در شهر مدینه داغدار ِ
شش ماهه ی شیر خدا آجرک الله
در پشت درب خانه بین آتش و میخ
مادر تو را می زد صدا آجرک الله
حالا تو سمت موطن خود رهسپاری
داری به لب سوز و نوا آجرک الله
داغ پدر آتش زده بر سینه ی تو
داری به تن رخت عزا آجرک الله
آخر شده بابای تو با زهر کینه
از بند زندان ها رها آجرک الله
کاری شده زهر جفا در پیکر او
می لرزد او سر تا به پا آجرک الله
بر دامنت سر می گذارد با دل خون
راحت شود از هر بلا آجرک الله
شکر خدا در زیر سایه جان سپارد
رأسش نمی گردد جدا آجرک الله
دیگر نمی گردد تن او پاره پاره
از مرکب ده بی حیا آجرک الله
آقا ندیدی بر تنش زخم ِ روی زخم
از نیزه و سنگ وعصا آجرک الله
در وقت تدفینش خدا را شکر دیگر
لازم نباشد بوریا آجرک الله
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
.
#امام_زمان صلوات الله علیه
#مناجات_مهدوی
بیا بیا که جهان تشنه ی عدالت توست
عدالتی که فقط در جهان رسالت توست
بیا که قحط مروت گرفته عالم را
که کام عالمیان تشنه ی کرامت توست
گرسنگان جهان را مگر تو دریابی
که چشمشان همه بر دست با سخاوت توست
امامتی که به ذریه ی خلیل رسید
به نوبت است و کنون نوبت امامت توست
اگر چه وعده ی احقاق حق مظلومان
قیامت است ولی پیش از آن قیامت توست
میان این همه رایات ظلم و تاریکی
زمانه چشم به راه طلوع رایت توست
تو کیستی که امام مسیح موعودی
که چشم عیسویان هم به قد و قامت توست
ز انبیا به رکابت مسیح تنها نیست
که گردن همه در حلقه ی ارادت توست
ستاده کعبه به راهت چهارده قرن است
که وامدار تو و صبر و استقامت توست
چه احتیاج به تعریف مثل من داری
از آنکه خون خدا شاهد اصالت توست
به انتقام شهیدان کربلا برخیز
که دست لطف خدا ضامن حمایت توست
یتیم از تو چه گوید که گفته حافظ هم
سلامت همه آفاق در سلامت توست
ـ✦ــ✦ــ✦ــ✦ــ✦ــ✦ــ✦ــ✦ــ✦ــ✦ــ✦
#مناجات_با_امام_زمان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شاعر:#مرتضی_جام_آبادی ✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
.
#زیارت_مخصوصه
#مناجات_مهدوی
#مناجات_شهادت_حضرت_رضا_علیه_السلام2
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
عمرم گذشته است بدون شما چرا؟
در پشت ابر، مانده ای ای ماه ما چرا؟
شاه جهان که ساکن صحرا نمی شود!
هستی همیشه در به در ِذی طُویٰ چرا؟
دشمن که جای خود، چه توقّع از آن ولی
از یاد برده است تو را آشنا چرا؟
غیر از دعا برای ظهورت که چاره نیست
اما نمی رسد به اجابت دعا چرا؟
هستی کجای مجلس ما،صاحب ِعزا؟
حاضر شوی به مجلس ما در خفا چرا؟
روضه برای حضرت سلطان گرفته ایم
کشته شده ست جدّ رئوفت رضا چرا؟
ای منتقم بگیر دگر انتقام ِاو
اجر امامتش شده زهر جفا چرا؟
در بین قصر و حجره ی خود خورده بر زمین
انداخته به روی سرش یک عبا چرا؟
حالا که روی خاک، سرش را گذاشته
جدّت حسین را زده دائم صدا چرا؟
گوید: حسین از چه تو را تشنه کشته اند
موی سپید تو شده با خون حنا چرا؟
وقتی که پیش عمّه، سرت را بریده اند
دیگر جدا شده سر تو از قفا چرا؟
در زیر نعل تازه ی ده مرکب عدو
شد عضوعضو پیکر تو جابجا چرا؟
جسمی که جای بوسه ندارد سه روز و شب
شد روی خاک گودی مقتل رها چرا؟
#امام_زمان #امام_رضا
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
.
#مناجات_مهدوی
#محرم۱۴۰۴
#ورودیه به_ماه_محرم
#حضرت_مسلم علیه_السلام
روضه خوان آل هاشم، ای غریب فاطمه
صاحب اشک مداوم، ای غریب فاطمه
باز هم داری به تن رخت عزا یابن الحسن
آتشت زد آه دائم ای غریب فاطمه
فتنه از حدّش گذشته، چاره ی شیعه بیا
چون ظهور توست لازم ای غریب فاطمه
جان ما بر لب رسیده یا معزّالاولیا
ظلم شد بر شیعه حاکم ای غریب فاطمه
اشک تو شد خون دوباره، من بمیرم که شدی
خون جگر از داغ مسلم ای غریب فاطمه
مثل تو تنهاست بین کوفیان بی وفا
شد اسیر خصم ظالم ای غریب فاطمه
بر روی دارالاماره فکر شاه بی کس است
گشته سمت کوفه عازم ای غریب فاطمه
ناله زد: برگرد که اینجا نماند ای حسین
بر تنت یک جای سالم، ای غریب فاطمه
گر بیایی روبه رویت،غرق در خون می شوند
اکبر و عبّاس و قاسم، ای غریب فاطمه
گر بیایی از سر نیزه ببینی یا حسین
بند بر دست محارم، ای غریب فاطمه
#مناجات_با_امام_زمان
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
.
#مناجات_مهدوی جدید
با موضوع کاروان اسرا و شهادت حضرت شریفه خاتون علیهاالسلام
ای کاش می شد لحظه ای تنها نمانی
ای شاه عالم، گوشه ی صحرا نمانی
معشوق عالم هستی و دور از نظرها
ای کاش دور از عاشق شیدا نمانی
کاری نکرده شیعه ات، آقای مظلوم
تا که بدون همدم و مأوا نمانی
می شد به یاری ِدعاهامان، تو اینقدر
مضطر میان محنت دنیا نمانی
ای کاش می شد با هزاران آه، هر روز
در روضه های عصر عاشورا نمانی
بنگر که زینب می زند ناله؛ حسینم
ای کاش بر نی ای مه زیبا نمانی
ای کاش می شد با گلوی پاره پاره
هر روز پیش دیدگان ما نمانی
آمد کنار جسم بی جان شریفه
گفت ای عزیزم از بقیّه جا نمانی
ای گل قرار ما نبوده مثل قاسم
در زیر پای مرکب اعداء بمانی
ای کاش می شد با لب تشنه، دم مرگ
در پیش چشم خونی سقّا نمانی
هرگز قرار ما نبوده لاله ی من
دور از پدر در غربت اینجا بمانی
من خاک می ریزم به روی پیکر تو
ای کاش در حلّه، چنین تنها نمانی
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#اسارت #شریفه_بنت_الحسن
.
.
#مناجات_با_امام_زمان
#مناجات_ورود_به_شهر_شام1
#مناجات_مهدوی #شام
کی می رسد زمان غمت انتها شود
شیعه ز درد غیبت رویت رها شود
بنگر میان قلب مُحِبّین ِ آل تو
هر جمعه از فراق تو برپا عزا شود
بر درد دوری تو طبیبی نخواستیم
این درد ِلاعلاج به دیدن دوا شود
کی می شودکه کوری آل سعود ِپست
بر تو نماز جمعه ی ما اقتدا شود
آباد کی کنی تو بقیع و به امر تو
صحنی برای مادرت اول بنا شود
از خاک در بیاوری آن دو پلید را
پرونده ی جنایت آن کوچه وا شود
آتش زنی جنازه ی آن دونفر که این
تسکین آه و ناله ی (مهدی بیا) شود
آقا بیا بگو به چه جرمی کنار آب
رأس امام تشنه ای از تن جدا شود
کهنه لباس او برود غارت و تنش
در زیر نعل تازه ی دشمن رها شود
ناموس او رود به اسیری و رأس او
تا شام همدم سر سرنیزه ها شود
آقا ببین که جدّ تو مهمان شام شد
دردی که بدتر از غم کرب وبلا شود
وای از دمی که عمه ی قامت کمان تو
با اشک و ناله وارد شام بلا شود
با رقص و تار و هلهله آیند در رهش
بر مرگ خود ز شدت غُصّه رضا شود
وای از گذر ز کوی یهودیّ شهر شام
رأس همه شکسته ی سنگ جفا شود
(بزم شراب وچوب یزید و لب حسین)
قدّش به زیر بار غم و درد تا شود
اذنی بده که نوکر تو روز اربعین
پای پیاده راهی کرب وبلا شود
#امام_زمان
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
.
#مناجات_با_امام_زمان
#پنجم_صفر #شب_سوم_محرم
#مناجات_مهدوی
#حضرت_رقیه علیهاالسلام
در جهان قحط امان است پدرجان برگرد
العجل ورد زبان است پدرجان برگرد
سالها می گذرد از غم هجر رویت
اشک هر شیعه روان است پدرجان برگرد
باز هم ماه محرم شده امّا افسوس
ماه ما از چه نهان است پدرجان برگرد
خسته از قوم ریاییم و نمانده چاره
ظلم بر شیعه عیان است پدرجان برگرد
هست دنیای بدون تو جهنّم اما
با تو بهتر ز جنان است پدرجان برگرد
سالها ساکن صحرا و بیابان هستی
مادرت دل نگران است پدرجان برگرد
در خرابه بِنِگر ؛ آه ِ رقیه مانده
عمّه ات مرثیه خوان است پدرجان برگرد
نیمه شب گفت رقیه: تو کجایی بابا
بعد تو تیره جهان است پدرجان برگرد
چند روزی ست که محتاج عصا شد طفلت
قدّم از غصّه؛ کمان است پدرجان برگرد
دختری پست به موهای سفیدم خندید
گل باغ تو خزان است پدرجان برگرد
از زمانی که عمو را به سر نی دیدم
دخترت لطمه زنان است پدرجان برگرد
یاد اکبر نرود از دل لیلا هرگز
کوه غم؛ وقت اذان است پدرجان برگرد
بدترین درد برای دل پرخون رباب
دیدن تیر و کمان است پدرجان برگرد
چاره ای نیست بیا و ببرم همراهت
مرگ من راه امان است پدرجان برگرد
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
.
#مناجات_مهدوی
#امام_حسن_علیه_السلام
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
داری کدام خیمه، پدر ناله می زنی
با روضه های ماه صفر ناله می زنی
با داغ ِ روی داغ، گذشته دقایقت
داری برای چند نفر ناله میزنی
آیا همیشه گریه کنی هست پیش تو
وقتی که شام تا به سحر ناله می زنی
اشک تو را کدام ملک پاک می کند
آن دم که با دو دیده ی تر ناله می زنی
داری خودت که غُصّه، نبینم ابَالرَّئوف
با غصّه های کلّ بشر ناله می زنی
این روزها برای عموجان خود حسن
با یاد پاره های جگر ناله می زنی
مثل حسین؛ جدّ غریبت کنار طشت
دستی گرفته ای به کمر ناله می زنی
باران تیر روبه روی توست گوئیا
مانده تنش بدون سپر ناله می زنی
وقتی که تیر می کشد از پیکرش، حسین
با یاد زخم ِتیر ِسه پَر ناله می زنی
یک تیر از گلوی علی می کشد برون
یک تیر هم ز چشم قمر ناله می زنی
حرف از حسن که می شود ای صاحب عزا
حتما برای داغ دگر ناله می زنی
حتما گریز روضه ی تو فرق میکند
یاد جفای بین گذر ناله می زنی
ایام فاطمیه فقط نه ؛ تمام سال
از زخم میخ و ضربه ی در ناله می زنی
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#هفتم_صفر #شهادت_امام_حسن
.
.
#مناجات_مهدوی #اربعین
در میان خیمه ها تنها نمانی ای پدر
لحظه ای حتّی در این گرما نمانی ای پدر
حاضرم من جان دهم در راه ِامضای ظهور
تا دگر بی کس ترین بابا نمانی ای پدر
حاضرم جای تو آواره به صحراها شوم
تا دگر آواره ی صحرا نمانی ای پدر
(انتقم یا رب) شده ذکرم میان این مسیر
تا شرید از کینه ی اعداء نمانی ای پدر
کاش می شد لایق وصلت، نگاه ِپرگناه
تا که دور از چشم ما هر جا نمانی ای پدر
زیر قبّه حاجتم تنها شود دیدار تو
تا برای دیده ام رویا نمانی ای پدر
اربعین آمد سکینه گفت ای شاه غریب
کاش می شد که تو دور از ما نمانی ای پدر
رو زدم بر نیزه دار تو ولی لجباز بود
خواستم تا که سر نی ها نمانی ای پدر
سنگباران می شدی در کوچه ی قوم یهود
هر کسی می خواست آن بالا نمانی ای پدر
وقت مرگ تو دعا کردم ولی گویا نشد
تا که تشنه پیش این دریا نمانی ای پدر
#امام_زمان
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
#مناجات_شهادت_حضرت_رضا_علیه_السلام2
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
عمرم گذشته است بدون شما چرا؟
در پشت ابر، مانده ای ای ماه ما چرا؟
شاه جهان که ساکن صحرا نمی شود!
هستی همیشه در به در ِذی طُویٰ چرا؟
دشمن که جای خود، چه توقّع از آن ولی
از یاد برده است تو را آشنا چرا؟
غیر از دعا برای ظهورت که چاره نیست
اما نمی رسد به اجابت دعا چرا؟
هستی کجای مجلس ما،صاحب ِعزا؟
حاضر شوی به مجلس ما در خفا چرا؟
روضه برای حضرت سلطان گرفته ایم
کشته شده ست جدّ رئوفت رضا چرا؟
ای منتقم بگیر دگر انتقام ِاو
اجر امامتش شده زهر جفا چرا؟
در بین قصر و حجره ی خود خورده بر زمین
انداخته به روی سرش یک عبا چرا؟
حالا که روی خاک، سرش را گذاشته
جدّت حسین را زده دائم صدا چرا؟
گوید: حسین از چه تو را تشنه کشته اند
موی سپید تو شده با خون حنا چرا؟
وقتی که پیش عمّه، سرت را بریده اند
دیگر جدا شده سر تو از قفا چرا؟
در زیر نعل تازه ی ده مرکب عدو
شد عضوعضو پیکر تو جابجا چرا؟
جسمی که جای بوسه ندارد سه روز و شب
شد روی خاک گودی مقتل رها چرا؟
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#مناجات_با_امام_زمان
#شهادت_امام_رضا
#مناجات_مهدوی
.