eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
5.4هزار دنبال‌کننده
311 عکس
182 ویدیو
38 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
. #امیرالمؤمنین گرم عشق علی ام سینه پر از تب باشد گفتن نادعلی واجبِ  هر شب باشد ذکر اوصاف علی شور و تحیر دارد جلوه ی ذکر هوالهو و هو الرب باشد باطن مجلس ما میکده ی عشق علیست روزی هرشب  ما جام لبالب باشد و خدا خواسته با نام علی مستی را  مستی از نام علی حکم مصوب باشد هرکه یک ذره فقط بغض علی را دارد تا ابد در وسط نار معذب باشد تا علی هست نگویم به کسی (مولانا ) برسانید به سنی که  مودب باشد الغدیری که امینی بنویسد یعنی خون دل ،  خونجگر جای مرکب باشد کعبه بی او که ندارد بخدا معنایی بی علی سنگ و گلی هست ، مکعب باشد بی علی عالم و آدم همگی ویرانند... با علی نظم جهان نیز مرتب باشد _ وَ سعادت بخداوند قسم راه علی ست _ نسخه ی گفته شده اصل و مجرب باشد هدیه ی حضرت زهرا به محبین این است گفتن نادعلی واجب هر شب باشد سه شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ ✍ ................................................................... کانال اشعار حسینی ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
السلام علیک یاابا عبدالله کانال ویژه مقتل امام حسین ع با متن عربی و ترجمه از منابع معتبر و پاسخ به شبهات مقتل در پیام رسان ایتا @zameneashk1 آی دی برای پرسش مقتل و ارسال مطلب @m_h_tabemanesh
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
. از تو يک عمر شنيديم و نديديم تو را به وصالت نرسيديم و نديديم تو را روزي ما فقرا شربت وصل تو نبود زهر هجر تو چشيديم و نديديم تو را شايد ايام کهن سالي ما جلوه کني در جواني که دويديم و نديديم تو را چه قدَر چلّه نشستيم و عزادار شديم چه قدَر شمع خريديم و نديديم تو را گاهي اندازه ي يک پرده فقط فاصله بود پرده را نيز کشيديم و نديديم تو را سعي کرديم شبي خواب ببينيم تو را سحر از خواب پريديم و نديديم تو را مدتي در پي تو رند و نظر باز شديم همه را غير تو ديديم و نديديم تو را فکر کرديم که مشکل سر دلبستگي است از همه جز تو بريديم و نديديم تو را لا اقل کاش دم خيمه ي تو جان بدهيم تا بگوييم : رسيديم و نديديم تو را ✍:
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
. صدق سخن های کلیم الله طوری روح مسیحی ، حلم ایوب صبوری ذکر نجات یونس و آرامش نوح صوت خوش داوود در متن زبوری شرح کتاب آیات جان بخش لب توست با چشم های روشنت تفسیر نوری با قال صادق ها چراغ راه مایی  همراه مان تا موسم سبز ظهوری هارون مکی  را که عشقت شعله ور کرد  در شعله ی خود کی بسوزاند تنوری گفتم تنور آتش به جان خرمنم ریخت  با یاد زخمی کهنه در کابوس دوری این شهر قبل از خانه ات سوزانده در خود دیوارو میخ و شعله و جام بلوری .
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
. دهان شیرین به قول قال صادق می‌شود گاهی حدیثت نقل استادان حاذق می‌شود گاهی برای روشنی بخشی به دنیا هستی اما حیف که ابری سد راه صبح صادق می‌شود گاهی هوای بین گیسویت تنفس‌گاه خوش‌بوییست اگر هر حزب بادی هم موافق می‌شود گاهی رییس مذهبی و هادی راه و بنی آدم سزاوارخلایق هرچه لایق می‌شود گاهی تنور نان این خانه محب‌ات را نسوزاند که از نان محبت نار عاشق می‌شود گاهی همیشه سفره‌ی روضه کنار منبرت پهن است که از روضه دلی با دین مطابق می‌شود گاهی اگر در چنگ دشمن جانمازت مانده طوری نیست متاع قیمتی اقبال سارق می‌شود گاهی مسیر روضه‌ات از معبر کوچه گذر کرده در و دیوار هم‌رنگ شقایق می‌شود گاهی اگر حتی نسوزد مادری پشت در از هیزم نصیب از احتراق بیت هق‌هق می‌شود گاهی زغالی سرخ و میخی گر گرفته باز هم‌دست‌اند در چوبی اگر آیینه‌ی دق می‌شود گاهی .
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
. ؛ ؛ تا که دور از هجمه‌ی ویرانگرِ طوفان شود دُرّ ارزشمند باید در صدف پنهان شود آسمان خورشید را دورِ سرت چرخانده تا_ غرقِ زیباییِ محجوبانه‌ات باران شود گوهرِ نابِ وجودِ تو به غیر از نور نیست پس سزاوار است دور از ظلمتِ عصیان شود چادرت شد پیله‌ی پرواز تا اقلیمِ عشق باید از پروانگی‌هایِ تو دل حیران شود پادشاهی کن! که داری بر سرت، تاجِ حجاب کاخِ شاهان با وقارت اینچنین ویران شود چشم‌های هرزه را یک لحظه خرج خود نکن حیفِ آن زیباییِ بی نقص که ارزان شود با حیا پیغمبری کن در خیابان! سر به زیر چشم‌های هرزه را بگذار با ایمان شود باید از نَفْسی که زینت داده زن را، بگذری تا که سر تا پای تو تفسیری از قرآن شود* زینتِ زن چیست؟! غیر از جلوه‌ی مستورگی زینتِ زن باید احساس ِ پُر از عرفان شود زندگی با بندگی زیباترین آزادی است زندگی این‌گونه دور از ورطه‌ی بحران شود زن شدی تا پاک باشی و وجودِ پاک تو بهترین مأمن برای خلقتِ انسان شود لذتِ مادر شدن گنجی‌ست در دستان تو باید انسان‌پروری این‌گونه جاویدان شود می‌شود آغوشِ پُر مهرت برایش مرهمی تا پس از این مادرانه دردها درمان شود باید از دستانِ تو نسلِ سلیمانی گرفت تا که پای دشمنان با دیدنش لرزان شود! * آیه ۵٩سورهٔ مبارکهٔ احزاب يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَٰلِكَ أَدْنَىٰ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا اى پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: روسرى‌هاى بلند(چادر) بر خود بيفكنند، اين(عمل) مناسب‌تر است، تا (به عفّت و پاكدامنى) شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند و خداوند آمرزنده مهربان است. ✍ ..................................................................... کانال اشعار حسینی ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
. چِقَدَرصفاداره اون روزی که مهدی میاد دلامون بیقراره اون روزی که مهدی میاد مژدهٔ ظهورشو، تاکه میدن به عاشقاش آسمون گل میباره اون روزی که مهدی میاد اونی که عاشقشه تـوی باغـچه ی دلش گل اُمّید می کاره اون روزی که مهدی میاد خوش بحال اونی که پیش عزیز فاطمه خیلی آبروداره اون روزی که مهدی میاد دلی که تنگه همش برای صاحب الزمان اون دلوخریداره اون روزی که مهدی میاد هرکه بازبون دل همش میگه یابن الحسن خیلی پرطرفداره اون روزی که مهدی میاد هـر کـه بی ولایتـه آقـا ازش رو گــردونه آبرویی نـداره اون روزی که مهدی میاد هرکه بانایب او، یکدل وهم عقیده شد بخدا رستگاره اون روزی که مهدی میاد شـرط عـاقبـت بخیـری عشق بــه ولایته بخـدا اثـر داره اون روزی که مهدی میاد کاش میشدکه دررکاب آقامون شهید بشیم برامون افتخاره اون روزی که مهدی میاد تو سپاه «حضرت مهدی صاحب الزمان» «حاج قاسم»علمداره اون روزی که مهدی میاد سرِ روی نیزه و، خواهردل شکسته اش هی روزا رومی شماره اون روزی که مهدی میاد اونی که توکوچه هابصورتش سیلی زدند همش آرزوداره اون روزی که مهدی میاد فاطمه که پشت درناله زد«اَینَ مَهدی ام» خیلی چشم انتظاره اون روزی که مهدی میاد الهی که ازکرم بگیره دست «مداح» رو همیشه امیدواره اون روزی که مهدی میاد ✍شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
. علیه السلام کشید بند طناب و تو را زمینت زد میان کوچه تو را بی هوا زمینت زد همین که پا شدی از جا دوباره افتادی دوباره کینه آن بی خدا زمینت زد بلند شو که دوباره جسارتی نکند چه ها نگفت به تو، هر کجا زمینت زد رسیده ای وسط کوچه بنی هاشم صدای ناله خیرالنسا زمینت زد صدای سیلی و آن گوشواره می آید صدای سیلی او بی صدا زمینت زد فدای گریه تو یا مروج العاشور همیشه یاد غم کربلا زمینت زد سری که گشت جدا از قفا شما را کشت سری که رفت روی نیزه ها زمینت زد میان شعله به یاد رقیه افتادی کشید بند طناب و تو را زمینت زد .
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
. علیه السلام هزار مرتبه شکر خدا که شیعه شدیم به سینه مُهر ولای علی نشانه زدیم غلام خانه ی اولاد مصطفی هستیم و دل به ریشه ی خاکی چادری بستیم، که گفته اید دو عالم گدای مادر ماست که خلق عالم و آدم برای مادر ماست به لطف درس تو ما شیعه ایم شکر خدا به زیر دین شمائیم تا ابد آقا تو شیعه را نه، که اسلام را بنا کردی چه مکتبی تو از این درس ها به پا کردی هزار حوزه و مکتب به پا شده امّا هنوز هم نرسیده به ابتدای شما اگر چه این همه عالِم به حوزه ها هستند هنوز جیره خور سفره ی شما هستند سلام ما به شما ای سلاله ی پر نور سلام ما به شما یا مروج العاشور نشسته ایم در این روضه ها کنار شما که اشک ما بشود مایه ی قرار شما چقدر گریه نوشتی به پای عاشورا چقدر روضه نوشتی برای عاشورا به داغ پیکر اکبر چقدر باریدی به یاد حنجر اصغر چقدر باریدی به دست بسته ی زینب چه گریه ها کردی چه گریه ها که به دست ز تن جدا کردی چقدر حسّ عجیبی حکایتت دارد چه ماجرای غریبی شهادتت دارد اسیر داغ شمائیم و سینه می کوبیم به سینه از غم داغ مدینه می کوبیم دوباره هیزم و آتش، دوباره دود سیاه دوباره روضه زهرا، دوباره گریه و آه تو را چو جدّ غریبت کشان کشان بردند میان خنده اوباش و این و آن بردند میان کوچه ی غم ها زمین زدند تو را شبیه حضرت زهرا زمین زدند تو را درست ... اینکه زمین خوردی و پر از دردی اگرچه پیر، ولی بازهم شما مردی خدا کند که دگر مادری زمین نخورد به پیش چشم ترِ دختری زمین نخورد علیه السلام .
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
. دنیای کلام تو جهان برکات است عمری‌ست جهان ریزه‌خور این کلمات است در ساحت عرفان غمت فلسفه مات است نام تو پر از عطر سلام و صلوات است ای سوره ی شأن تو پر از سجده ی واجب زانو زده در محضرت ادیان و مذاهب دارند نصیب از نفست حاضر و غایب راهی که تو ابلاغ کنی راه نجات است فیض ازلی چیست؟ مسلمانِ تو بودن لطف ابدی شیعه ی چشمان تو بودن در خوف و رجا دست به دامان تو بودن مهر تو و قهر تو حیات است و ممات است ای کاش که باشد نظر لطف تو با ما تا سوی تنور امر کنی باز اماما با عشق تو آتش شده برداً و سلاما آتش نه که این روشنی آب حیات است نام تو بلند است و مقام تو رفیع است لطف تو مدام است و عطای تو وسیع است هم در دل ما حسرت دیدار بقیع است هم در دل ما حسرت درک عتبات است .
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
بسم‌الله الرحمن الرحیم بالابلندی، شانه های مهربان داری بر طاق چشمانت دو ابروی کمان داری بر لب طنین دلنشین نور و الرحمن روی عبایت آیه هایی از دخان داری بارانی و با ابرهای جمعه می باری بارانی و در مشت خود هفت آسمان داری در دست گرچه ذولفقار انتقام اما بر روی دوشت بقچه های آب و نان داری ما عاشقان مدعی هرگز نفهمیدیم حسی که تو به هر کدام از شیعیان داری! گفتیم دوری، بی نشانی، غافل از اینکه هر جا که دلتنگ توایم، از خود نشان داری هر جا که نامت را بخوانم می رسی از راه هرجای دنیا باشم آنجا جمکران داری
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
بسم‌الله الرحمن الرحیم دنیاست در تلاطم و طوفان کران کران خشم و خشونت و غم کشتار بی‌امان چشمان ماست خیره به تو سمت آسمان ادرکنی ای امید دل، الغوث الامان عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان شرق است در تغافل و غرب است در نفاق هر فصل یک مصیبت و هر آن یک اتفاق یک روز رنج سوریه روز دگر عراق هر لحظه بیشتر شده اندوه شیعیان عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان با ذوق از حقوق بشر حرف می‌زنند یا از گزینه های تشر حرف می‌زنند اوج شرارت‌اند و ز شر حرف می‌زنند دنیای ما پر است از این حرف و داستان عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان خاورمیانه مرکز آوار ماجراست اخبار داغ در پی آمار ماجراست آل سعود باز میاندار ماجراست از پول نفت سرخوش و با خلق سرگران عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان اسلام در محاصره‌ی خون و آتش است داعش دروغ تازه‌ی این قوم سرکش است هر جا که صهیونیسم بخواهد کشاکش است از دست دیو فتنه به لب‌ها رسیده جان عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان در ذهن تار بسته‌ی شب ریشه می‌زنند آتش به هر اراده و اندیشه می‌زنند با نام دین به ریشه‌ی دین تیشه می‌زنند یک روز سهم داعش و یک روز طالبان عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان آقا ببین جنایت آل سعود را سرکوب و سرسپردن و جهل و جمود را اسباب روسفیدی آل یهود را ادرکنی ای عدالت موعود مستعان عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان از نحس کدخدایی این دشمن زبون فریاد دادخواهی هر شیعه غرق خون بغض یمن شکسته و بحرین لاله‌گون از دست ظلم کارد رسیده به استخوان عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان القاعده ز یک سو و سویی "بوکو حرام" "الله اکبر" آتش فرمان قتل عام انبوه مسلمین جهان‌اند تلخ کام آقا نگاه کن که چه شادند دشمنان عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان حال و هوای منطقه مثل محرم است در زینبیه‌ی دل ما شام ماتم است عهد مدافعان حرم با تو محکم است عباس‌های شیعه وفادار و جان‌فشان عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان امروز در حمایت تکفیریان پست تحریم و قصه‌ی عمر سعد باز هست کفر ایستاده است امان‌نامه‌اش به دست در پشت هر بیانیه دارند صد بیان عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان گاهی به تشنگی، به بلا فکر می‌کنم گاهی به کشتگان منا فکر می‌کنم گاهی به وضع کرب‌وبلا فکر می‌کنم آقا بیا گره بزن این بغض را به آن عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲