eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
5هزار دنبال‌کننده
279 عکس
174 ویدیو
37 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh آی دی تبادل @purbakhsh
مشاهده در ایتا
دانلود
. کاروان به کربلا وقتی که تو برای همه نور رحمتی از چه همیشه ساکن صحرای ظلمتی غافل شدیم از تو که این گونه ای طرید بیش از هزار سال تو در بند غیبتی تنها شدی چرا پدر مهربان ما در خیمه های بی کسی ات غرق محنتی ای مجری عدالت حیدر ظهور کن پر شد بدون تو همه جا بی عدالتی آقا بیا که رزق حلالی نمانده است در فکر ثروتند همه با چه قیمتی!؟ حق می دهم اسیر هزاران بلا شویم وقتی غریب عصر، گرفتار غربتی حالا که پای عمه به کربوبلا رسید دیگر نمانده در دل تو صبر و طاقتی داری کنار عمه به خود لطمه می زنی گویا به فکر روز دهم، عصر غارتی آقا نه اینکه ماه محرم، تمام سال صبح و مساء تو شاهد عصر جسارتی آقا بگو به عمه که قدری صبور باش امروز در کنار محارم، تو راحتی عمّه هنوز پیکر بی سر ندیده ای بر حنجر حسین ندیدی جراحتی از کعب تازیانه که حرفی هنوز نیست نشنیده ای هنوز تو سبّ و اهانتی در ازدحام و کوی یهودی نرفته ای از رقص و هلهله تو نداری شکایتی ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. اي اميري كه علمدار شه كرب و بلايي اسد بيشه ي صولت، پسر شير خدايي به نسب پور دلير علي آن شاه عدو كش به لقب ماه بني هاشم و شمع شهدايي يك جهان صولت و پنهان شده در بيشه ي تمكين يك فلك قدرت و تسليم به تقدير و قضايي من چه خوانم به مديح تو كه خود اصل مديحي من چه گويم به ثناي تو كه خود عين ثنايي بي حسين آب ننوشيدي و بيرون شدي از شط تو يم فضل و محيط ادب و بحر حيايي دستت افتاد ز تن مشك به دندان بگرفتي تا مگر دست دهد باز سوي خيمه گه آيي گره از كار تو نگشود چو از دست، هماناخواستي تا مگر آن عقده ز دندان بگشايي هيچ سقا نشنيدم كه لب تشنه دهد جان جز تو اي شاه كه سقاي يتيمان ز وفايي دیده بر هم منه ای سرو به خون غلطیده تا نگویند حسین داغ برادر دیده ✍ .
. ققنوس غم صلا زده لبیک یاحسین عشّاق را صدا زده لبیک یاحسین نقشی به هر کجا زده لبیک یاحسین بر پرچم عزا زده لبیک یاحسین آتش به قلب ها زده لبیک یاحسین بیرق به پا کنید که هنگام ماتم است دمّامه آورید که داغ دمادم است احوال آسمان و زمین جمله در هم است باز این چه شورش است که در خلق عالم است دنیا تو را صدا زده لبیک یا حسین! ای روشن از تجلی تو آسمان من سرشار از محبت و عشقت جهان من ای عبد خانوادگیت خانمان من خورده است مُهر مِهر تو بر قلب و جان من این مُهر را خدا زده لبیک یا حسین معراج آیتی ز مقام و جلال تو قوسین شرح ابروی همچون هلال تو دیگر نیامده است و نیاید مثال تو فرمود مصطفی به بیان کمال تو، بر عرش کبریا زده لبیک یاحسین ما کیستیم تا که فدای سرت شویم یا جان نثار و سینه زنِ اصغرت شویم خواهیم اگر که خاک ره خواهرت شویم، باید مدافع حرم دخترت شویم بر دهر پشت پا زده، لبیک یاحسین شکر خدا که داغ تو بر جان خریده ایم گشتیم در جهان و تو را برگزیده ایم عشقت چه کرده با دلِ ما و چه دیده ایم در شاهراه کوی شهادت شنیده ایم آغاز و انتها زده لبیک یاحسین فطرس گواه میدهد آقایی تو را حر دیده است حسن پذیرایی تو را تاریخ شاهد است شکیبایی تو را زینب لوای غربت و تنهایی تو را در دشت کربلا زده لبیک یاحسین داغی که آب خواستنت بی جواب ماند، داغی که پیکرت وسط آفتاب ماند، آن داغ حسرتی که به قلب رباب ماند، آن صحنه ای که از تو و بزم شراب ماند، آتش به قلب ها زده لبیک یاحسین ✍ .
. از تَهِ دل کشید آهی تا .... دلش آرام گیرد آه نشد با خودش گفت این امانت را می‌رسانم به خیمه‌گاه نشد پسری که درونِ رگهایش خونِ سرخِ یلِ جمل جاری‌ست بی عمو در حرم نمی‌ماند یک‌تنه ارتشِ فداکاری‌ست از رویِ ذوالجناح وقتی که .... شد عمو سرنگون دلِ او ریخت دستش از دستهایِ عمّه کشید مثلِ شیری به سمتِ دشت گریخت حسن از خیمه‌گاه می‌آید تا نباشی غریب در صحرا پابرهنه به سمتِ شاه دوید یادم افتاد روضه‌یِ زهرا پابرهنه دوید مولا را این چنین بینِ‌ کوچه‌ها نبرید دستِ او شد گِره به شالِ علی من نمردم‌‌ امام را نبرید ای امان از غلافِ قنفذ که .... رویِ بازویِ یاسِ نیلی خورد ناگَه افتاد دستِ عبداللّه چشمِ او تار دید .... سیلی خورد ؟! مثلِ مادربزرگ چشمش تار بازویش مثلِ فاطمه افتاد پسرِ غیرتیِ شیرِ جمل پیش از روضه‌یِ حرم جان داد پیکرش مانده رویِ دستِ عمو تَهِ گودال تا غروبی‌‌ که ..... نعلِ حیوان عوض شده یعنی .... باید اِی اسب پا بکوبی که .... هیچ ردّی نماند از این تن بدنِ او یکی شود با دشت اهلِ روضه سوال دارم من جسمِ کودک به خیمه‌ها برگشت؟! طبقِ مقتل دو تن شده دَرهم زیرِ سُم‌هایِ اسب واویلا بدنش شد کبود مثلِ حسن صورتش نیلی است یازهرا‌‌ سر او رویِ نیزه بود که رفت چنگِ نامرد سویِ آویزه ندبه‌خوان شد سرِ غیورِ حرم خیره بر خیمه دیده‌یِ هیزِ .... یک حرامی شده زبانم لال حرفِ خلخال و معجرِ زنهاست عمّه‌جانِ رقیّه در بینِ‌ ..... لشکری از حرامیان تنهاست ✍ .
. روضه حضرت رقیه سلام الله علیها ام ابیها شد رقیه در شب آخر زهرایی‌اش تکمیل شد آخر شب آخر از وضع نامطلوب سر، بر صورت خود زد دختر چه الهامی گرفت از سر شب آخر می‌گفت: بابا این چه رگ هایی‌ست داری؟ خیلی شکایت داشت از خنجر شب آخر شب های قبل آشفته تر بودم اگر، افسوس وضعم نشد بابا از این بهتر شب آخر من دلخوشم از اینکه مثل مادرت هستم می‌ریخت خون از سینه در بستر شب آخر با ضربه های زجر، بابا کاملا حس شد اینکه چه دردی داشته مادر شب آخر با اشک‌هایم فتح کردم شام را بابا با گریه کردم کار یک لشکر شب آخر ✍ .
. سلام الله علیها باید بگویم از غم خود مو به مو عمو با مو عدو کشید مرا کو به کو عمو با قصد قربتِ به کدامین خدا چنین ما را زدند لشکریان با وضو عمو؟ زجر آن شبی که گم شده بودم میان دشت آنقدر داد زد سرِ من که نگو عمو! وقتی بدو بدو پی‌ام افتاده بود زجر هی داد میزدم که کجایی عمو عمو گفتم به خود میایی و دعواش میکنی اصلا چه‌شد نیامدی آخر؟ بگو عمو جز رنگ‌های تیره‌ی نیلی و رنگ دود رنگی دگر نمانده برایم به رو عمو با احتیاط‌ و کند دگر راه می‌روم این چشم‌های تر که ندارند سو عمو هق هق مزاحم کلماتم شده ببخش پایان نمی‌پذیرد اگر گفتگو عمو یک شب مرا پدر ببرد با خودِ خودش حالا که هست نقطه‌ی ختم و شروعم او ✍ .
در بی‌تبی بر لحظه‌ی تب می‌خورم غبطه بعداً به احوالات امشب می‌خورم غبطه وقتی که از ذکر خدا دورم چه بد حالم حتی به حال «خشکه مذهب» می‌خورم غبطه گاهی «نمی‌دانم نمی‌دانم» ولی خوبم گاهی به آن جهل مرکب می‌خورم غبطه وقتی که راحت تر ز من او اشک می‌ریزد آنجا به حال این مخاطب می‌خورم غبطه ای خوش به حال آن کسی که پیر شد در عشق آری به آن قد مُحدّب می‌خورم غبطه :: پنجاه سال او با تو بوده من سه‌سال، آری خیلی به حال عمه زینب می‌خورم غبطه این «زخم» بوسیده لبت را زودتر از من بابا به زخمت روی هر لب می‌خورم غبطه ای کاش جای تو، تن من زیر و رو می‌شد خیلی به جسم نامرتب می‌خورم غبطه ✍ .
باید در این خشکی پیِ باران بگردم من مُرده‌ام باید پیِ یک جان بگردم مَردم به من ایراد می‌گیرند اما من دوست دارم بی سر و سامان بگردم بی‌آبرو هستم ولی امیدوارم تا آخرش با آبرودارن بگردم تا که‌ قیامت را بیندازم جلو‌تر در هروله مانند یک طوفان بگردم من جلد اینجایم، بخواهی یا نخواهی تا به ابد دور و بر این خوان بگردم میگفت بابا بی هوا زد آنقدر که فرصت نشد تا که پی دندان بگردم من یک عمو دارم، که با آن هم رفیقم بابای من گفته فقط با آن بگردم هی بیشتر می‌فهمم این را که عمو کیست؟ وقتی که در بازارِ نامردان بگردم ✍ .
. بیداری دل از حسین است به عالم همه بیداری دل کس نیامد بجز از وی پی غمخواری دل راه او راه حقیقت ، ره او راه خداست نهضتش نهضت حق ، نهضت بیداری دل می بَرد تیرگی از قلب گنهکار بیا می شود پاک ازو رنجش بیماری دل دل اگر بار فتاده ست مدد گیر ز وی می کند نام حسین بن علی یاری دل عزّت هر دو جهان مهر حسین بن علی ست دور کن با گل مهرش به جهان خواری دل سعی کن تا که دلت را نبری جای دگر گر که در راه حسین است وفاداری دل انعکاس دل تو آینه ی کرب و بلاست می رود سوی جنان آینه ی جاری دل می کند ناله و زاری دلم از داغ حسین فقط از داغ حسین است چنین زاری دل دل من سرخ ترین واژه ی پرپر شده است لاله ای نیست درین دشت به گلناری دل گرچه خون می چکد از چشم پریشان اما هیچ زخمی نرسیده ست به خونباری دل دل آئينه اگر بسته به زنگار غم است «یاسر» از اشک بَرَد ظلمت زنگاری دل ** «یاسر»✍ .
. حسین جان روحی فداک دل جز به یاد روی تو خرّم نمی شود دیده به غیر نام تو پُر نَم نمی شود چشمان تر ز آتش دوزخ دهد امان گریه کن ات ز اهل جهنم‌ نمی شود راه وصال تا به لقای خدا بلی جز از مسیر روضه فراهم نمی شود ما را بهشت مجلس روضه است والسلام طوبی شبیه سایه پرچم‌ نمی شود بر ما که عاشقیم و اسیر غم تواییم ماهی شبیه ماه محرم نمی شود درمان دردهای دل ماست روضه ات ما را به غیر اشک تو مرهم نمی شود نام تو برد، توبه آدم قبول شد آدم بدون لطف تو آدم نمی شود یک عمر هم اگر‌ که بگوییم "یاحسین" یک ذره از حلاوت آن کم نمی شود زینب رسید و گفت کجایی حسین من؟! جسم کسی که اینهمه درهم نمی شود با نیزه ها مگر بدنت را چه کرده اند هر کار میکنم که منظم نمی شود ۲۹ ذی الحجه ۱۴۴۵ ۱۶ تیر ۱۴۰۳ .
هدایت شده از کانال تبادل مذبوح فرات
سلام علیکم لطفا جهت ترویج کلاس مقتل امام حسین ع و تفسیر زیارت عاشورا بنر را در کانال خودتان قرار دهید با تشکر
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
با سلام بر وجود مقدس حضرت رقیه س 🌴🌴 جلسه ی دهم تذکرات مجلس 🌺 تذکرات برای استفاده از کتاب مذبوح فرات و هشتکهای حضرت رقیه س در کانال تلگرام و ایتا @zameneashk1 ضامن اشک بر امام حسین ع مادرش فاطمه س است., [۰۸.۰۷.۲۴ ۰۹:۱۷] با سلام و صلوات بر بنت الحسین س سه ساله ی ابا عبد الله انتقال اهل بیت^ به خرابه‌ی شام 763 «شهادت بنت الحسین‘ حضرت رقیه÷» 763 نبش قبر حضرت رقیه÷ و سالم بودن بدن مطهر 770 بیدار شدن مردم شام و عزاداری برای امام حسین× 773 سخنان یزید با امام سجاد× جهت خروج ایشان از شهر شام 775 کتاب مذبوح فرات @zameneashk1 ضامن اشک بر امام حسین ع مادرش فاطمه س است., [۰۸.۰۷.۲۴ ۰۹:۱۹] هشتکهای حضرت رقیه س در تلگرام و ایتا در کانالهای ضامن اشک،نوای مقتل،اشعار حسینی، و باب الحسین ع @zameneashk1