عاشقان_ظهور
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• #زندگی_پس_از_مرگ #قسمت1⃣3⃣1⃣ 🌺🍃مَثَلِ چهارم 🍃برای اشخاصی است که عمری به نعم
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#زندگی_پس_از_مرگ
#قسمت2⃣3⃣1⃣
پس روان شد تا نیابد زو گَزَند
سگ بخورد آن نان و از پی آمدش تا مگر بار دگر آزاردش عابد آن نانِ دگر دادش روان تا که باشد از عذابش در امان کلب آن نانِ دیگر را نیز خورد
پس روان گردید از دنبال مرد
همچه سایه از پی او می دوید
عفّ عف می کرد و رختش می درید
گفت عابد چون بدید این ماجرا
من سگی چون تو ندیدم بی حیا
صاحبت غیر دو نان چیزی نداد
وان دو را خود بِستُدی ای کج نهاد
دیگرم از پی دویدن بهر چیست [وین همه رختم دریدن بهر چیست؟]
سگ به نطق آمد که ای صاحب کمال بی حیا من نیستم چشمت بمال هست از وقتی که بودم من صغیر
مسکنم ویرانه این گبر پیر
گوسفندش را شبانی می کنم خانه اش را پاسبانی می کنم گه به من از لطف نانی می دهد
گاه مشت استخوانی می دهد
گاه از یادش رود اطعام من در مجاعت(380) تلخ گردد کام من روزگاری بگذرد کاین ناتوان نه زِ نان یابد نشان
نه ز استخوان گاه هم باشد که این گبر کهن نان نیابد بهر خود نه بهر من چون که بر درگاه او پرورده ام رو به درگاه دیگر ناورده ام هست کارم بر در این پیر گبر
گاه شکر نعمت او گاه صبر
تو که نامد یک شبی نانت بدست در بنای صبر تو آمد شکست از در رزّاق رو بر تافتی بر در گَبری روان بشتافتی بهر نانی دوست را بگذاشتی کرده ای با دشمن او آشتی خود بده انصاف ای مردِ گُزین بی حیاتر کیست من یا تو ببین؟
مرد عابد زین سخن مدهوش شد
دست خود بر سر زد و بیهوش شد
ای سگ نفس بهایی یاد گیر
این قناعت(381) از سگ آن گبر پیر
بر تو گر از صبر نگشاید دری از سگ گَرگینِ گبران کمتری(382)
📚پی نوشتها
380) به معنای گرسنگی.
381) نصیحت. خ ل.
382) کشکول بهائی، ج 1، ص 220.
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
عاشقان_ظهور
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃 #شش_ماه_پایانی_ظهور #قسمت1⃣6⃣ - «از ابتدا تا انتهایش فتح و پیروزی است.» ابو حمزه ثمالی
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃
#شش_ماه_پایانی_ظهور
#قسمت2⃣6⃣
در این حدیث اجازه داده شده است که شتاب کردن در مسافرت تا پایان ماه رمضان به تأخیر انداخته شود. امام باقر(ع) برای راهنمایی کردن شیعیان خویش در قسمتی از حدیثی طولانی چنین فرمودهاند:
«وکَفَى بِالسُّفْیَانِیِ نَقِمَةً لَکُمْ مِنْ عَدُوِّکُمْ وَ هُوَ مِنَ الْعَلَامَاتِ لَکُمْ مَعَ أَنَّ الْفَاسِقَ لَوْ قَدْ خَرَجَ لَمَکَثْتُمْ شَهْراً أَوْ شَهْرَیْنِ بَعْدَ خُرُوجِهِ لَمْ یَکُنْ عَلَیْکُمْ مِنْهُ بَأْسٌ حَتَّى یَقْتُلَ خَلْقاً کَثِیراً دُونَکُمْ فَقَالَ لَهُ بَعْضُ أَصْحَابِهِ فَکَیْفَ نَصْنَعُ بِالْعِیَالِ إِذَا کَانَ ذَلِکَ قَالَ یَتَغَیَّبُ الرِّجَالُ مِنْکُمْ عَنْهُ فَإِنَّ خِیفَتَهُ وَ شِرَّتَهُ فَإِنَّمَا هِیَ عَلَى شِیعَتِنَا فَأَمَّا النِّسَاءُ فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ بَأْسٌ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى قِیلَ إِلَى أَیْنَ یَخْرُجُ الرِّجَالُ وَ یَهْرُبُونَ مِنْهُ فَقَالَ مَنْ أَرَادَ أَنْ یَخْرُجَ مِنْهُمْ إِلَى الْمَدِینَةِ أَوْ إِلَى مَکَّةَ أَوْ إِلَى بَعْضِ الْبُلْدَانِ ثُمَّ قَالَ مَا تَصْنَعُونَ بِالْمَدِینَةِ وَ إِنَّمَا یَقْصِدُ جَیْشُ الْفَاسِقِ إِلَیْهَا وَ لَکِنْ عَلَیْکُمْ بِمَکَّةَ فَإِنَّهَا مَجْمَعُکُمْ وَ إِنَّمَا فِتْنَتُهُ حَمْلُ امْرَأَةٍ تِسْعَةَ أَشْهُرٍ وَ لَا یَجُوزُهَا إِنْ شَاءَ اللَّه؛121
سفیانی برای شکنجه کردن دشمنان شما کافیست و او از جمله نشانههایی برای شماست (برای فهم نزدیکی ظهور). علیرغم اینکه این فاسق شورش کرده، شما یک یا دو ماه پس از خروج او از جای خود تکان نخورید؛ ناراحتی به شما نخواهد رسید تاجمع زیادی از غیر شما (غیر شیعیان) را بکشد (اشاره به معرکة قرقیسیاست).»
برخی از اصحاب گفتند: با عیال (زن و فرزند) خود در آن زمان چه کنیم؟ فرمودند:
«مردان خویش را از سفیانی پنهان کنید؛ چرا که او کینه و حرص شیعیان را به دل دارد ولی زنان انشاءالله ناراحتی به آنها نخواهد رسید.»
پرسیدند: پس مردان از دست او به کجا فرار کنند؟ فرمودند:
«در «مدینه» چه میتوانید بکنید؛ در حالی که سپاهیان آن فاسق بدانجا روی میکند؟ ولی شما به «مکّه» بروید که محلّ اجتماع شما آنجاست و فتنة او به مدّت حمل یک زن، یعنی نُه ماه طول میکشد و انشاءالله بیش از این اجازه نخواهد یافت.»
#📚پی نوشتها
121. «بحارالانوار»، ج 52، ص 141.
#ادامه.دارد....
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃
عاشقان_ظهور
✨🌹🍃🌸🌸🍃🌹✨ #آنچه_در_کربلا_گذشت #قسمت1⃣0⃣1⃣ و در تعلیقة وحید بهبهانی است: چنین در یاد دارم که کَفعَم
✨🌹🍃🌸🌸🍃🌹✨
#آنچه_در_کربلا_گذشت
#قسمت2⃣0⃣1⃣
مؤلّف گوید: اَبواَراکة مذکور از اصحاب امیرالمؤمنین(ع) است و بَرقی او را در شمارة اصحاب او از مردم یمن آورده است مانند اَصبَغ بن نباته و مالک اَشتر و کُمیل بن زیاد و خاندان ابیاَراکه در رجال شیعه مشهورند و روات ائمه در میان آنها بسیار25 مانند بشیر نَبّال و شجره و پسر میمون بن ابیاراکه و اِسحق بن بشیر و علی بن شجره و حسن بن شجره و همه از مشاهیر و ثقات امامیه و بزرگاناند و اینکه اَبواراکه با رشید کرد از روی استخفاف نبود بلکه بر خویش میترسید چون زیاد بن ابیه سخت در طلب رشید و امثال وی بود از شیعة امیرالمؤمنین(ع) برای شکنجه و آزار آنها و هر کس اعانت کند یا ضیافت یا پناه دهد ایشان را. و از اینجا بزرگواری و جوانمردی هانی دانسته میشود که مسلم بن عقیل ـ علیهالرّحمة ـ را به مهمانی پذیرفت و پناه داد و در خانة خود و جان خویش فدای او کرد طَیَّبَ الله رَمْسَهُ و اَنْزَلَهُ حَظیرةَ و قُدسه.
و شیخ کشّی از ابی حیّان بَجَلی از قَنواء دختر رشید هجری روایت کرده است ابوحیان گفت: با قنوا گفتم: آنچه از پدرت شنیدی مرا بر آن آگاه کن. گفت: از پدرم شنیدم میگفت: خبر داد مرا امیرالمؤمنین(ع) و گفت: ای رشید صبر تو چگونه است وقتی این حرامزاده که بنیامیه او را به خود ملحق کردهاند تو را بطلبد و دست و پای و زبان تو ببرد؟ گفتم: یا امیرالمؤمنین سرانجام بهشت است فرمود: تو با منی در دنیا و آخرت. دختر رشید گفت: روزگار بگذشت تا عبیدالله26بن زیاد وَعیِّ سوی او فرستاد و او را به بیزاری از امیرالمؤمنین(ع) بخواند. او امتناع کرد. ابن زیاد گفت: به چه نوع خواهی تو را بکشم؟ گفت: خلیل من خبر داد که مرا میخوانی به بیزاری از وی و من بیزاری نمیجویم، پس دست و پای و زبان مرا میبری. گفت: قسم به خدا قول او را دروغ گردانم و گفت: او را بیاورید و دست و پایش را ببرید و زبان وی را بگذاشت او را برداشتند تا بیرون برند من گفتم: ای پدر از این زخمها دردی در خویش مییابی؟ گفت: ای دخترک من دردی نمییابم مگر به آن اندازه که کسی در میان انبوه مردم فشرده شود.
#نویسنده حاج شیخ عباس قمی ره
#ادامه.دارد....
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
✨🌹🍃🌸🌸🍃🌹✨
عاشقان_ظهور
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃 #شش_ماه_پایانی_ظهور #قسمت1⃣7⃣ «وقتی که در میان بنیفلان اختلاف افتاد در آن زمان چشم انتظ
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃
#شش_ماه_پایانی_ظهور
#قسمت2⃣7⃣
«اگر آنها معجزهای را مشاهده کنند از آن رو گردانده و میگویند این همان جادوی همیشگی [آنها] است.»
زرارة بن اعین از امام صادق(ع) روایت کرده که فرمودند:
«یُنَادِی مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ إِنَ فُلَاناً هُوَ الْأَمِیرُ وَ یُنَادِی مُنَادٍ إِنَّ عَلِیّاً وَ شِیعَتَهُ هُمُ الْفَائِزُونَ قُلْتُ فَمَنْ یُقَاتِلُ الْمَهْدِیَّ بَعْدَ هَذَا فَقَالَ إِنَّ الشَّیْطَانَ یُنَادِی إِنَّ فُلَاناً وَ شِیعَتَهُ هُمُ الْفَائِزُونَ لِرَجُلٍ مِنْ بَنِی أُمَیَّةَ قُلْتُ فَمَنْ یَعْرِفُ الصَّادِقَ مِنَ الْکَاذِبِ قَالَ یَعْرِفُهُ الَّذِینَ کَانُوا یَرْوُونَ حَدِیثَنَا وَ یَقُولُونَ إِنَّهُ یَکُونُ قَبْلَ أَنْ یَکُونَ وَ یَعْلَمُونَ أَنَّهُمْ هُمُ الْمُحِقُّونَ الصَّادِقُون؛140
منادی از آسمان ندا میدهد که فلانی فرمانرواست و منادی [دیگری] هم ندا میدهد! «همانا علی و شیعیان او رستگارند.»
گفتم: چه کسی پس از این با مهدی(عج) میجنگد؟ فرمودند:
«مردی از بنیامیّه که شیطان ندا میدهد: همانا فلانی و پیروان او رستگار میشوند.»
گفتم: پس چه کسانی راستگو را از دروغگو تشخیص میدهد؟ فرمودند:
«آنها که احادیث ما را روایت میکنند و پیش از وقوع این اتّفاقات میگویند چنین میشود و میدانند که آنها راستگویند و حق دارند.»
این ندا مصداق این آیه است که:
«اَفَمَن یَهدی اِلَی الحَقّ اَحَقُ أَن یُتَّبَعَ اَمَّن لا یَهِدّی اِلاّ أَن یُهدی فَما لَکُم کَیفَ تَحکُمونَ؛141
📚پی نوشتها
140. نعمانی، «الغیبـة»، ص 264؛ «بحارالانوار»، ج 52، ص 295.
141. سورة یونس (10)، آیة 35.
#ادامه.دارد....
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃
عاشقان_ظهور
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃 #شش_ماه_پایانی_ظهور #قسمت1⃣8⃣ جابر جعفی هم طیّ حدیثی طولانی از امام باقر(ع) چنین روایت ک
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃
#شش_ماه_پایانی_ظهور
#قسمت2⃣8⃣
عبدالله بن ابی یعفور میگوید که امام باقر(ع) به ما فرمودند:
«إِنَ لِوُلْدِ الْعَبَّاسِ وَ لِلْمَرْوَانِیِّ لَوَقْعَةً بِقِرْقِیسَا یَشِیبُ فِیهَا الْغُلَامُ الْحَزَوَّرُ وَ یَرْفَعُ اللَّهُ عَنْهُمُ النَّصْرَ وَ یُوحِی إِلَى طَیْرِ السَّمَاءِ وَ سِبَاعِ الْأَرْضِ اشْبَعِی مِنْ لُحُومِ الْجَبَّارِینَ ثُمَّ یَخْرُجُ السُّفْیَانِی؛162
برای بنیعبّاس و بنیمروان حتماً اتّفاقی در «قرقیسیا» میافتد که در آن جوان قوی و تنومند، پیر میشود و خداوند از آنها پیروزی را برمیدارد و شکست میخورند؛ [پس از این جنگ] به پرندگان آسمان و درّندگان زمین وحی میکند که شکم خود را از گوشت تن جبّاران سیر کنید و پس از آن است که سفیانی شورش میکند.»
حذیفة بن منصور هم از امام صادق(ع) روایت کرده که فرمودند:
«إِنَ لِلَّهِ مَائِدَةً وَ فِی غَیْرِ هَذِهِ الرِّوَایَةِ مَأْدُبَةً بِقِرْقِیسِیَاءَ یَطَّلِعُ مُطَّلِعٌ مِنَ السَّمَاءِ فَیُنَادِی یَا طَیْرَ السَّمَاءِ وَ یَا سِبَاعَ الْأَرْضِ هَلُمُّوا إِلَى الشِّبَعِ مِنْ لُحُومِ الْجَبَّارِین؛163
📚پی نوشتها
162. نعمانی، «الغیبـة»، ص 303؛ «بحارالانوار»، ج 52، ص 251؛ «یومالخلاص»، ص 690؛ «السفیانی»، ص 127.
163. نعمانی، «الغیبـة»، ص 278؛ «یومالخلاص»، ص 699؛ «الممهدون للمهدی(عج)»، ص 113؛ «السفیانی»، ص 127.
#ادامه.دارد....
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃🌸
عاشقان_ظهور
✨🌹🍃🌸🌸🍃🌹✨ #آنچه_در_کربلا_گذشت #قسمت1⃣1⃣1⃣ اما فرستادگان معاویه اصحاب حجر را یکی بعد از دیگری میک
✨🌹🍃🌸🌸🍃🌹✨
#آنچه_در_کربلا_گذشت
#قسمت2⃣1⃣1⃣
ابوالفرج اصفهانی گوید: ابومخنف گفت: حدیث کرد مرا ابن ابیزائده از ابیاسحق که گفت: از مردم میشنیدم میگفتند: اول ذلّتی که مردم کوفه را رسید کشتن حجر و الحاق زیاد به ابیسفیان و کشتن حسین(ع) بود. و معاویه هنگام مرگ میگفت: روزی دراز بر من گذرد برای ابن اَدْبَر و مراد وی از ابن اَدبَر حجر است و عدی پدر حجر را ادبر میگفتند که شمشیر بر سُرین وی جراحتی کرده بود.
و حکایت شده است که: ربیع بن زیاد حارثی والی خراسان بود، چون کشتن حجر و یاران او را شنید آرزوی مرگ کرد و دست به آسمان برداشت و گفت: خدایا اگر مرا در نزد تو خیری است جان مرا به زودی بستان و بعد از آن بمرد.
ابن اثیر در کامل گوید: حسن بصری گفت: چهار خصلت است در معاویه که اگر نبود مگر یکی از آنها هلاک او را کافی بود. جهیدن او بر گردن این امّت به شمشیر تا امر خلافت را به دست گرفت بیمشورت با اینکه بازماندگان صحابه و صاحبان فضل در میان امّت بسیار بود و پسرش یزید را پس از خود خلیفه کرد که همیشه مست و میگسار بود و حریر میپوشید و طنبور مینواخت و زیاد را به خود ملحق گردانید32 و پیغمبر فرمود: «اَلْوَلَدُ لِلْفِراشِ وَلِلْعاهِرِ الحَجَر». و حجر و یاران او را بکشت وای بر او از حجر و اصحاب حُجر.
گویند: اول خواری که داخل کوفه شد مرگ حسن بن علی(ع) و کشتن حجر و دعوت زیاد بود و هند دختر زید انصاریه زنی شیعیه بود و در رثای حجر گفت:
تـَرَفَّع اَیُّهَا الْقَمَرُ الْمُنِیرُ
تَبَصَّر هَلْ تَری حُجراً یَسِیرُ
مترجم گوید: ابوحنیفة دینوری در اخبار الطّوال گوید: آن وقت که زیاد، حجر و یاران او را با صد تن سپاهی از کوفه سوی معاویه روانه کرد مادر حُجر این اشعار را بگفت:
تَرَفَّعَ اَیُّهَا الْقَمَــرُ الْمُنِیــرُ
تَرَفَّعَ هَلْ تَری حُجْراً یَسِیرُ
اَلا یا حُجر حُجرَ بَنِی عُدِیٍّ
تَلقَّتْکَ البِشارَةُ وَالسُّــرُورُ
وَ اِنْ تَهْلِک فَکُلُّ عَمِیدِ قَومٍ
مِنَ الدُّنْیا اِلی هَلَکٍ یَصِیـرُ
و مضامین ایناشعار مناسب با حدیث دینوری است.
مؤلف گوید: دربارة قتل حُجر غیر از این هم گفتهاند که زیاد روز جمعه خطبه میخواند و خطبه را طولانی کرد و نماز تأخیر افتاد. حجری بن عُدیّ گفت: الصلوة. زیاد همچنان خطبه میخواند و چون حجر ترسید وقت نماز بگذرد دست زد و مشتی ریگ برداشت و به نماز ایستاد و مردم با او ایستادند. زیاد چون این بدید از منبر به زیر آمد و با مردم نماز بگزارد و خبر را سوی معاویه نوشت و بسیار از حجر بد گفت. معاویه برای زیاد نوشت او را به زنجیر بند کند و سوی معاویه فرستد.
و چون زیاد خواست او را دستگیر کند قوم وی به یاری او به ممانعت برخاستند حجر گفت: چنین نکنید سمعاً و طاعةً فرمانبردارم. او را در زنجیر بستند و سوی معاویه فرستادند و چون بر معاویه وارد شد گفت: السلام علیک یا امیرالمؤمنین. معاویه گفت: امیرالمؤمنین من هستم. به خدا قسم که تو را عفو نمیکنم و نمیخواهم معذرتخواهی از من، او را بیرون برید و گردنش بزنید. حجر به آنها گفت: بگذارید دو رکعت نماز بگزارم. گفتند. نماز بگزار. دو رکعت نماز سبک بگزارد و گفت: اگر نه آن بود میپنداشتید از مرگ میترسم که هرگز در اندیشة آن نیستم نماز را طولانی میکردم؛ و خویشان خود را که آنجا بودند گفت: بند و زنجیر را از من برندارید و خونهای مرا مشویید که من فردا معاویه را بر سر شاهراه ملاقات میکنم.
و در اُسْدُالغابَة گوید: حجر دو هزار و پانصد (درم) عطا میگرفت و کشتن وی در سال 51 است و قبرش در عذرا معروف است و مردی مستجابالدعوه بود. مؤلف گوید: در آن نامهای که مولانا ابوعبداللهالحسین(ع) به معاویه فرستاد در جمله نوشت: آیا نیستی قاتل حجر بن عدیکندی با آن نمازگزاران و عابدان که ستم را ناپسندیده میداشتند و بدعتها را بزرگ میشمردند و در راه خدا از سرزنش کسی نمیترسیدند. تو آنها را به ستم و کینه کشتی با آن سوگندهای مَغلّظ و پیمانهای محکم که آزارشان نکنی.
#نویسنده حاج شیخ عباس قمی ره
#ادامه.دارد...
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
✨🌹🍃🌸🌸🍃🌹✨
عاشقان_ظهور
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃 #شش_ماه_پایانی_ظهور #قسمت1⃣9⃣ ... (سفیانی) سپاهیان صد و سی نفری خود را به «بغداد» گسیل
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃
#شش_ماه_پایانی_ظهور
#قسمت2⃣9⃣
بیچاره بغداد از دست پرچمهای زرد و مغرب و پرچم سفیانی.»
مفضل بن عمر میگوید از آن حضرت پرسیدم: بغداد در آن زمان چه وضعیتی خواهد داشت؟ حضرت پاسخ فرمودند:
«تکون محل عذابالله و غضبه فَالْوَیْلُ لَهَا وَ لِمَنْ بِهَا کُلُّ الْوَیْلِ مِنَ الرَّایَاتِ الصُّفْرِ وَ رَایَاتِ الْمَغْرِبِ وَ مَنْ یَجْلِبُ الْجَزِیرَةَ وَ مِنَ الرَّایَاتِ الَّتِی تَسِیرُ إِلَیْهَا مِنْ کُلِّ قَرِیبٍ أَوْ بَعِیدٍ وَ اللَّهِ لَیَنْزِلَنَّ بِهَا مِنْ صُنُوفِ الْعَذَابِ مَا نَزَلَ بِسَائِرِ الْأُمَمِ الْمُتَمَرِّدَةِ مِنْ أَوَّلِ الدَّهْرِ إِلَى آخِرِهِ وَ لَیَنْزِلَنَّ بِهَا مِنَ الْعَذَابِ مَا لَا عَیْنٌ رَأَتْ وَ لَا أُذُنٌ سَمِعَتْ بِمِثْلِهِ وَ لَا یَکُونُ طُوفَانُ أَهْلِهَا إِلَّا بِالسَّیْفِ فَالْوَیْلُ لِمَنِ اتَّخَذَ بِهَا مَسْکَناً فَإِنَّ الْمُقِیمَ بِهَا یَبْقَى لِشَقَائِهِ وَ الْخَارِجَ مِنْهَا بِرَحْمَةِ اللَّهِ وَ اللَّهِ لَیَبْقَى مِنْ أَهْلِهَا فِی الدُّنْیَا حَتَّى یُقَالَ إِنَّهَا هِیَ الدُّنْیَا وَ إِنَّ دُورَهَا وَ قُصُورَهَا هِیَ الْجَنَّةُ وَ إِنَّ بَنَاتِهَا هُنَّ الْحُورُ الْعِینُ وَ إِنَّ وِلْدَانَهَا هُمُ الْوِلْدَانُ وَ لَیَظُنَّنَّ أَنَّ اللَّهَ لَمْ یَقْسِمْ رِزْقَ الْعِبَادِ إِلَّا بِهَا وَ لَیَظْهَرَنَّ فِیهَا مِنَ الْأُمَرَاءِ عَلَى اللَّهِ وَ عَلَى رَسُولِهِ ص وَ الْحُکْمِ بِغَیْرِ کِتَابِهِ وَ مِنْ شَهَادَاتِ الزُّورِ وَ شُرْبِ الْخُمُورِ وَ إِتْیَانِ الْفُجُورِ وَ أَکْلِ السُّحْتِ وَ سَفْکِ الدِّمَاءِ مَا لَا یَکُونُ فِی الدُّنْیَا کُلِّهَا إِلَّا دُونَهُ ثُمَّ لَیُخْرِبُهَا اللَّهُ بِتِلْکَ الْفِتَنِ وَ تِلْکَ الرَّایَاتِ حَتَّى لَیَمُرُّ عَلَیْهَا الْمَارُّ فَیَقُولُ هَاهُنَا کَانَتِ الزَّوْرَاءُ ثُمَّ یَخْرُجُ الْحَسَنِیُّ الْفَتَى الْصَبِیحُ الَّذِی نَحْوَ الدَّیْلَمِ یَصِیحُ بِصَوْتٍ لَهُ فَصِیحٍ یَا آلَ أَحْمَدَ أَجِیبُوا الْمَلْهُوفَ وَ الْمُنَادِیَ مِنْ حَوْلِ الضَّرِیحِ فَتُجِیبُهُ کُنُوزُ اللَّهِ بِالطَّالَقَانِ کُنُوزٌ وَ أَیُّ کُنُوزٍ لَیْسَتْ مِنْ فِضَّةٍ وَ لَا ذَهَبٍ بَلْ هِیَ رِجَالٌ کَزُبَرِ الْحَدِیدِ عَلَى الْبَرَاذِینِ الشُّهْبِ بِأَیْدِیهِمُ الْحِرَابُ وَ لَمْ یَزَلْ یَقْتُلُ الظَّلَمَةَ حَتَّى یَرِدَ الْکُوفَة؛180
📚پی نوشتها
180. «بحارالانوار»، ج 53، صص 14-15؛ «بشارةالاسلام»، ص 143؛ «یومالخلاص»، ص 701.
#ادامه.دارد....
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃
عاشقان_ظهور
✨🌹🍃🌸🌸🍃🌹✨ #آنچه_در_کربلا_گذشت #قسمت1⃣2⃣1⃣ نیمه شب صدای آن دو طفل بشنید، برخاست و به سوی آنها آمد م
✨🌹🍃🌸🌸🍃🌹✨
#آنچه_در_کربلا_گذشت
#قسمت2⃣2⃣1⃣
پس پسر شمشیر برگرفت و پیشاپیش آن دو طفل میرفت چیزی دور نشده بود که یکی از آنها بدو گفت: ای جوان چه اندازه میترسم بر این جوانی تو از آتش جهنّم. جوان گفت: ای دوستان شما کیستید؟ گفتند: ما از عترت پیغمبر تو محمد(ص)، پدر تو کشتن ما میخواهد.
پس آن جوان بر پای آنها افتاد آنها را بوسید و همان سخن غلام سیاه را بگفت و شمشیر را انداخت و خود را در فرات افکند و بگذشت به جانب دیگر.
پس پدر او فریاد زد: ای پسر نافرمانی من کردی؟ گفت: اگر اطاعت خدا کنم و نافرمانی تو بهتر است از آنکه نافرمانی خدا کنم و اطاعت تو. آن مرد گفت: قتل شما را هیچ کس به عهده نگیرد جز من و شمشیر برداشت و پیش آنها رفت. وقتی به کنار فرات رسید شمشیر را از نیام بیرون کشید چون دیدة آن دو طفل به شمشیر افتاد اشک در چشمان بگردید و گفتند: ای پیرمرد ما را به بازار بر و بفروش و بهای ما را برگیر و مخواه دشمنی محمد(ص) را فردای قیامت. گفت: نه ولکن شما را میکشم و سرتان را برای عبیدالله میبرم و دو هزار درم جایزه میگیرم. گفتند: ای پیرمرد خویشی ما را با پیغمبر خدا(ص) مراعات نمیکنی؟ گفت: شما را با رسول خدا(ص) خویشی نیست. گفتند: ای پیرمرد پس ما را نزد عبیدالله بر تا خود او هر حکم که خواهد دربارة ما بکند. گفت: به این راهی نیست باید تقرّب جویم نزد او به ریختن خون شما. گفتند: ای پیرمرد به خردی و کوچکی ما دل تو نمیسوزد؟ گفت: خدای تعالی در دلمن رحم قرار نداده است. گفتند: ای پیرمرد اکنون که ناچار ما را میکشی بگذار چند رکعت نماز گزاریم. گفت: هر چه خواهید نماز گزارید، اگر شما را سودی داشته باشد.
پس هر کدام چهار رکعت نماز گزاردند و چشمان خود را سوی آسمان بلند کردند و گفتند: یا حیُّ یا حکیم یا اَحکَمَ الحاکمینَ و احکُمْ بیننا و بینَهُ بالحقِّ پس آن مرد برخاست و بزرگتر را گردن زد و سرش را برداشت در توبره نهاد و روی به جانب کوچکتر کرد و آن پسر کوچک خود را در خون برادر میمالید و میگفت: پیغمبر(ص) را ملاقات کنم آغشته به خون برادرم. آن مرد گفت: مترس اکنون تو را به برادرت ملحق میکنم. پس گردن او را بزد و سر او برگرفت و در توبره نهاد و بدن آنها را خونچکان در آب انداخت و نزد عبیدالله آمد.
#نویسنده حاج شیخ عباس قمی ره
#ادامه.دارد....
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
✨🌹🍃🌸🌸🍃🌹✨
عاشقان_ظهور
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃 #شش_ماه_پایانی_ظهور #قسمت1⃣0⃣1⃣ آن واقعه اتّفاق نخواهد افتاد، تا اینکه یکی از شورشیان ا
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃
#شش_ماه_پایانی_ظهور
#قسمت2⃣0⃣1⃣
از آن حضرت باز نقل شده که:
«و یکون قتل سبعین من الصالحین علماء دین، و علی رأسهم رجل عظیم القدر، یحرقه أی السفیانی و یذر رماده فی الهواء بین جلولاء و خانقین، بعد أن یقتل فیالکوفة أربعة آلاف؛191
هفتاد نفر از صالحان (عالمان دینی) که سر دستهشان مرد با منزلتی است کشته خواهند شد که او را (سفیانی) میکشد و خاکسترش را در میان جلولاء و خانقین برباد میسپرد و این پس از آن است که در کوفه چهار هزار نفر را کشته است.»
از امام صادق(ع) همچنین نقل شده است:
«کَأَنِّی بِالسُّفْیَانِیِّ أَوْ لِصَاحِبِ السُّفْیَانِیِّ قَدْ طَرَحَ رَحْلَهُ فِی رَحْبَتِکُمْ بِالْکُوفَةِ فَنَادَى مُنَادِیهِ مَنْ جَاءَ بِرَأْسِ [رَجُلٍ مِنْ] شِیعَةِ عَلِیٍّ فَلَهُ أَلْفُ دِرْهَمٍ فَیَثِبُ الْجَارُ عَلَى جَارِهِ وَ یَقُولُ هَذَا مِنْهُمْ فَیَضْرِبُ عُنُقَهُ وَ یَأْخُذُ أَلْفَ دِرْهَمٍ أَمَا إِنَّ إِمَارَتَکُمْ یَوْمَئِذٍ لَا تَکُونُ إِلَّا لِأَوْلَادِ الْبَغَایَا [وَ] کَأَنِّی أَنْظُرُ إِلَى صَاحِبِ الْبُرْقُعِ قُلْتُ وَ مَنْ صَاحِبُ الْبُرْقُعِ فَقَالَ رَجُلٌ مِنْکُمْ یَقُولُ بِقَوْلِکُمْ یَلْبَسُ الْبُرْقُعَ فَیَحُوشُکُمْ فَیَعْرِفُکُمْ وَ لَا تَعْرِفُونَهُ فَیَغْمِزُ بِکُمْ رَجُلًا رَجُلًا أَمَا [إِنَّهُ] لَا یَکُونُ إِلَّا ابْنَ بَغِیٍ؛192
#📚پی نوشتها
191. «یومالخلاص»، ص 635؛ مشابه این حدیث در «بحارالانوار»، ج 52، ص 220: «... َ إِحْرَاقُ رَجُلٍ عَظِیمِ الْقَدْرِ مِنْ شِیعَةِ بَنِی الْعَبَّاسِ بَیْنَ جَلُولَاءَ وَ خَانِقِینَ وَ عَقْدُ الْجِسْرِ مِمَّا یَلِی الْکَرْخَ بِمَدِینَةِ السَّلَامِ وَ ارْتِفَاعُ رِیحٍ سَوْدَاءَ بِهَا فِی أَوَّلِ النَّهَارِ وَ زَلْزَلَةٌ حَتَّى یَنْخَسِفَ کَثِیرٌ مِنْهَا وَ خَوْفٌ یَشْمَلُ أَهْلَ الْعِرَاقِ وَ بَغْدَادَ وَ مَوْتٌ ذَرِیعٌ فِیه...»
192. شیخ طوسی، «الغیبـة»، ص 450؛ «بشارةالاسلام»، ص 124؛ «یومالخلاص»، ص 703؛ «بیانالائمه(س)»، ج 2، ص 612.
#ادامه.دارد....
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃
عاشقان_ظهور
🏴🏴🏴🏴🏴🏴 #آنچه_در_کربلا_گذشت #قسمت1⃣3⃣1⃣ و معنی اشعار در حکایت قصه ملاقات حُرّ بیاید. چنانکه خواند
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#آنچه_در_کربلا_گذشت
#قسمت2⃣3⃣1⃣
و نیز اگر حفظ جان خود میخواست پس از آنکه دانست عبیدالله زیاد به کوفه آمده است و مسلم بن عقیل را کشتند و امیدی به یاری اهل کوفه نیست میتوانست در صحرای عربستان متواری شود تا با حُرّ ملاقات نکرده بود بلکه پس از ملاقات حُرّ نیز میتوانست قهراً فرار کند و لیکن مقصود وی که خدا و رسول او را بدان مأمور کرده بودند انجام نمیگرفت خواست مردم را دعوت به متابعت دین کند و زیان دنیاپرستی و شهوترانی را باز نماید تا بدانند دین خدا برای آن نیامد که بنیامیه آن را وسیلة سلطنت و قدرت و خوشگذرانی خود کنند اگر مردم یاری او کردند فهو المطلوب و اگر نپذیرفتند و به شهادت نائل آمد باز مردم بدانند که دین آن نیست که دنیاطلبان بنیامیه دارند و پسر پیغمبر که صاحب این دین است که آن اعمال را برخلاف دین دانست که در این راه کشته شد و آن نفرت که در دل مردم از رفتار بنیامیه بود موجب نفرت از دین نگردد با مصالح بسیار دیگر که از ما پوشیده است.
و اگر امام تصدیق اعمال آنها را میکرد مردم تازهمسلمان میگفتند: این دین که ظلم و اسراف و فسق و خوشگذرانی بنیامیه را تجویز کند باطل است. اما اینکه آن حضرت عراق را اختیار فرمود برای این بود که شیعه آنجا برگزیدة مسلمانان و خردمندتر و دیندارتر بودند و سالها زیر منبر امیرالمؤمنین(ع) نشسته و آن حضرت تخم علوم و معارف در دل آنها کشته بود و آنها سِرّ مجاهدت پسر پیغمبر را بهتر ادراک میکردند.
عراق عروس مشرق است و مَهد تمدّن بود در قدیم و بعد از آن هم همة علوم اسلامی از این کشور سرچشمه گرفت. نحوییّن یا کوفی بودند یا بصری که امیرالمؤمنین(ع) به آنها نحو آموخته بود. و هم فقها و متکلمین و اهل حدیث و قرّاء و مفسرین از عامه و خاصه کوفی یا بصری بودند و پس از آنکه بغداد عاصمة کشور اسلام شد باز همان مردم کوفه و بصره در آنجا فراهم آمدند و آن مدارس و کتب و علما که در بغداد جمع آمد در هیچ زمان نبود که هنوز آثار آن علوم باقی و همة روی زمین از آن معارف بهره میگیرند حتی بتپرستان هندوچین و ترسایان فرنگ مأخذ آنها معارف و علوم عربی است و اصل آن بغداد بود و آن از کوفه و شاگردان امیرالمؤمنین(ع) و هنوز هم نجف مرکز علوم شیعه است و چون امام حسین(ع) میدانست کشور عراق و عاصمة آن کوفه در آیندة عالم اسلام این مقام دارد دعوت خود را در آنجا اظهار کرد و قبر خود را در آنجا برگزید.
#نویسنده حاج شیخ عباس قمی ره
#ادامه.دارد....
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
عاشقان_ظهور
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃 #شش_ماه_پایانی_ظهور #قسمت1⃣1⃣1⃣ بخش هفتم: حوادث ماه محرّم و آخرین روزهای غیبت بالأخره با
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃
#شش_ماه_پایانی_ظهور
#قسمت2⃣1⃣1⃣
حوادث این ماه را در دو بخش روز فجر مقدّس و باقی این ماه بررسی میکنیم:
الف) فجر مقدّس و صبح موعود
آنگونه که از احادیث برمیآید به دنبال حوادثی که طی ماههای پیش در جهان رخ داده، حدود هفت نفر از عالمان دینی و همراهان آنها214 از نقاط مختلف عالم اسلام و بلاد اسلامی رو به سوی حجاز کرده و مخفیانه به دنبال حضرت مهدی(عج) میگردند تا با ایشان بیعت کنند.
دراین اثنا هم حضرت حجّت(عج) همانند حضرت موسی(ع) از ترس آنها که تعقیبش میکردند رو به سوی «مدینه» کرد،215 از مدینه خارج شده و رو به مکّه مکرمه نمودهاند و از دست سپاهیان سفیانی بدانجا پناهنده میشوند و پس از ایشان هم سیصدوسیزده یار و یاور ایشان از نقاط مختلف جهان بیآنکه با هم قراری از قبل گذاشته باشند در مکّه جمع میشوند تا نهضت جهانی خویش را آغاز کنند.
📚پی نوشتها
214. الممهدون للمهدی(عج)، ص 60.
215. خائفاً یترقب؛ رک: سورة قصص (28)، آیات 18 و 21.
#ادامه.دارد....
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹
عاشقان_ظهور
🏴🏴🏴🏴🏴🏴 #آنچه_در_کربلا_گذشت #قسمت1⃣4⃣1⃣ باز یکی از ما به دیگری گفت: نزد آن مرد شویم و او را از خبر
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#آنچه_در_کربلا_گذشت
#قسمت2⃣4⃣1⃣
(ملهوف) و روایت شده است که: چون صبح شد مردی از اهل کوفه مکنّی به ابیهِرّه ازدی را دیدند آمد بر او سلام کرد و گفت: یابن رسولالله چه باعث شد که از حرم خدا و جدّت(ص) بیرون آمدی؟ حسین(ع) فرمود: وَیحَکَ یا اباهِرّة بنیامیه مال مرا گرفتند صبر کردم و مرا ناسزا گفتند. صبر کردم خواستند خون مرا بریزند، بگریختم. قسم به خدا که این گروه ستمکار مرا میکشند و خدای تعالی بر آنها جامة مذلّت پوشاند و شمشیری تیز بر سر آنها گمارد و مسلط کند بر آنها کسی را که زیردست او ذلیلتر باشند از قوم سبا که زنی مالک آنها شد و در مال و خون آنها حکم میکرد.
و شیخ اجلّ ابوجعفر کلینی روایت کرده است از حَکَم بن عُتَیبه گفت: مردی حسین بن علی(ع) را در ثعلبیه دید و نزد او آمد و سلام کرد حسین(ع) فرمود: از کدام شهری؟ گفت: از مردم کوفه. گفت: قسم به خدا ای برادر کوفی اگر در مدینه تو را دیده بودم اثر جبرییل را در سرای خود وقت نزول وحی بر جدّمان به تو مینمودم. ای برادر کوفی آیا سرچشمة علم مردم از پیش ما باشد و آنها بدانند و ما ندانیم چنین نخواهد شد؟ (حکم بن عُتَیبه کندی قاضی کوفه بود و به سال 115 درگذشت و نزد اهل سنت مقامی بلند دارد).
باز آن حضرت رفت تا منزل زباله و خبر کشته شدن عبدالله بن بقطر بدو رسید.
(ملهوف) و در روایتی خبر مسلم بدو رسید.
( ارشاد) و نوشتهای بیرون آورد و برای مردم بخواند: بسماللهالرحمنالرحیم اما بعد ما را رسید جانسوز و دلخراش که مسلم بن عقیل و هانی بن عروه و عبدالله بن بقطر کشته شدند و شیعیان ما را بییاور گذاشتند هر کس از شما خواهد بازگردد بر او حرجی نیست و تعهدی ندارد پس مردم پراکنده شدند و از راست و چپ راه بیابان پیش گرفتند. تنها همانها که از مدینه آمدند و اندکی از مردم دیگر که در راه بدانها پیوسته بودند بماندند. این کار برای آن کرد که گروهی از اعراب میپنداشتند به شهری میروند کار آن راست شده و مردم آن شهر به فرمان او درآمده و نخواست با او همراه باشند مگر آنان که بدانند که چه در پیش دارند.
مؤلف گوید: شاید برای همین بود که بسیار یاد میکرد یحیی بن زکریا را اشاره به اینکه کشته میشود و سرش را هدیه میبرند چنانکه سر یحیی را.
#نویسنده حاج شیخ عباس قمی ره
#ادامه.دارد....
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
🏴🏴🏴🏴🏴🏴