به لطف خدا کتاب #پلنگ_زخمی نامزد مرحله نهایی بیستمین جشنواره قلم زرین شد.
لینک خبر:
https://anjomanghalam.ir/%d8%a7%d8%b9%d9%84%d8%a7%d9%85-%d8%a7%d8%b3%d8%a7%d9%85%db%8c-%d9%86%d8%a7%d9%85%d8%b2%d8%af%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a8%d8%ae%d8%b4-%d8%af%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%86-%da%a9%d9%88%d8%af%da%a9-%d9%88/
[ @asraneh313 ]
بهشتی اگر بود الان در حصر بود! در حصرِ رسانهای شما. در حصرِ هوچیگریهای شما.
بهشتی اگر بود روزی نبود که شما بخاطر حرفهایش درباره آزادی و عدالت و حکومت اسلامی و ولایت فقیه مسخرهاش نکنید. همانگونه که اکنون کارتان همین است و همه زورتان را میزنید که بگویید حکومت اسلامی بدون خضوع دربرابر جامعه جهانی چندنفره شکست خورده است.
درد شما آن است که تکریم کسانی که نیستند تا توی دهانتان بزنند برایتان آسانتر است از تحمل و دیدن کسانی که مقابل چشمتان دارند راه همانها را میروند. درست شبیه کسانی که پایشان روی گردن علی ع بود و مشغول سخنرانی درباره سنت و آیین محمد ص بودند.
خوشا به حال بهشتی که نیست. و مجبور نیست حواسش را از طبقه هشتم بهشت، پرتِ جهنمِ اندیشههای به گِلنشستهی اصلاحطلبانهی شما کند که تا اُحُد را دودستی تقدیم ابوسفیان نکنید ولکنِ حکومت اسلامی نیستید.
شمایی که با عمله و نوچههایتان خبرهای بازار ارز و سکه را با خبرهایی از مذاکره بالا پایین میکنید تا بگویید همهی اقتصاد ما همهی موجودیت ما به آمریکا بند است و تا مذاکره حل نشود هیچ مشکل مملکت ما حل نخواهد شد.
شما با این سطح از تحلیل، بهتر است به جای دم زدن از بهشتی و چمران و رجایی و یارانشان، مراسم یادبود بگیرید برای بنیصدر و منظومه فکریاش که قرابت غریبی داشت با شما و معتقد بود که زمین بدهیم تا زمان بگیریم! و زمین داد و زمان او را به قعر خود برد و این بسیجیهای خمینی بودند که زمینهای وادادهی او را در کمترین زمان پس گرفتند.
و شما هم امروز بر همان سیاقاید که آرمان میدهید تا نان بگیرید! ولو پس از ۸ سال جان دادنهایتان برای دست دادن و سلفی گرفتن و قهقهه زدن با جان و جانسون و دیگران، نان ملت را برای ده سال آینده آجر کرده باشید و وقیحانه طلبکارِ تورمی باشید که با سیاستهای ذلیلانهی خود برای کشور به ارث گذاشتهاید.
به راستی بهشتی اگر بود چه میکرد با وقاحتهای نجومیِ شما؟
[ @asraneh313 ]
هر از گاهی برو در استخر فرح قدم بزن
و به یاد بابایی که خیلی گندهتر از تو بود
موجهای تند زندگانی را از زیر نگاهِ تارت بگذران.
در نمایش همهی کمالاتِ به گِل نشستهات شتاب نکن؛
مقصد خاک است
حتی اگر دلبسته به آبی باشی که ملکهها به آن خو گرفتهاند.
#فائزه_هاشمی_رفسنجانی
[ @asraneh313 ]
✍ #به_صرف_حرف 🤒
فائزه هاشمی: در آبان ۹۸ مردم رو راحت میکشتند تا بیفته گردن روحانی، اما الان نمیکشند تا نیفته گردن رئیسی!
🤒 فقط نمیدونم چرا هم آبان ۹۸ و هم الان فحشها مستقیم سمت رهبریه!
نجمه جودکی(مجری پیشین تلویزیون): از تلویزیون رفتم راحت شدما!
🤒 آره بابا چی بود. آدم خوبه از اول تو اصل خودش بمونه و هیچوقت نقش بازی نکنه. ولو بخاطر شهرت و پول.
یک نماینده مجلس خطاب به وزیر آ.پ: تاخیر در اجرای رتبهبندی معلمان قابل قبول نیست.
🤒 وزیر آموزش پرورش: صحیح است صحیح است.
علی دایی: فوتبالیستها از خیلی چیزها میگذرند که شاید شما نتونید.
🤒 مثلا؟!
عادل فردوسیپور: حق وریا غفوری خیلی بیشتر از اینهاست.
🤒 اسکوچیچ: من با سیاست چی کار دارم داداش. بازیاش خوب نبود دعوتش نکردم تیم ملی.
اصلاحطلبان: دولت اصلاحات موفقترین کابینه اقتصادی پس از انقلاب بود.
🤒 و دقیقا بخاطر همین مردم بعدش رفتند به احمدینژاد رای دادند!
فاضل میبدی: اسلام بعضی از زنان را از داشتن حجاب استثنا کرده.
🤒 منظورش بعضی پیرزنانه که تو خیابون میبینی فقط دماغشون بیرونه.
علیاکبر صالحی: اگر در احیای برجام تعلل کنیم وارد کلاف سردرگمی میشویم که بازکردنش با خداست.
🤒 واللهِ و تاللهِ و باللهِ برجام را خواندهام که میگویم.
شایان مصلح (فوتبالیست): معتقد به حکومت اسلامی در زمان غیبت نیستم.
🤒 بهتره باشی، چراکه در بقیه حکومتها هرکس تو حیطه تخصصی خودش اظهار فضله میکنه!
پزشکیان: سیاست خارجی ما طوریه که با همه دعوا داریم.
🤒 والا ما که نداریم. همین چند ماهه فرت و فرت رئیسجمهور کشورهای مختلف میان دیدن ما. شما اصلاحطلبان با همه دعوا دارید به جز آمریکا و انگلیس.
اینستاگرام علت حذف سرود سلام فرمانده رو حقوق معنوی خوانندهاش یعنی ابوذر روحی اعلام میکنه!
🤒 تو این قسمت 🤥 از روحِ بابای دروغگو.
[ @asraneh313 ]
۱۷ سالش بود و هیچ گناه کبیره نکرده بود.
#شهید شدن کار هر کس نیست.
[ @asraneh313 ]
این حرف که چون در یک حکومت اسلامی که به نام دین بنا نهاده شده، اگر دزدی و فساد و مشکلی پیش بیاید به نام دین مقدس تمام میشود پس نتیجه میگیریم که تشکیل حکومت اسلامی نباید صورت گیرد؛
درست مثل این میماند که بگوییم:
چون ازدواج کردن و تشکیل خانواده ممکن است به خیانت و بیمسئولیتی طرفین منجر شود، پس برویم دوستدختر پیشه کنیم تا نام مقدس ازدواج را خراب نکنیم.
پ.ن: (ارتباط متن با عکس با خودتان😊).
[ @asraneh313 ]
برشی کوتاه از زندگی مردی که روزی به علی (ع) دست بیعت نداد، و روزی دیگر با پای حجاجبنیوسف ثقفی بیعت کرد؛ "عبداللهبنعمر"
در قالب #داستان_کوتاه.
برشهایی کوتاه از این داستان با نام "مردن با چشمان کور" که در ویژهنامه "خمنامه" منتشر شده است:
🔵 همان وقت بود؟ یا بعد بود؟ که وحی نازل شد: «آیا آن زمان که محمد وفات یافت یا کشته شد شما به گذشته بازخواهید گشت؟» و خدا پاسخش را بعد از وفات محمد دریافت نمود. آن زمان که هنوز پیکر محمد بر زمین بود و پدر تو همراه چندی از صحابه، در تدارک تعیین خلیفه و بر زمین زدن غدیر بودند.
🔵 همیشه همینطور بودی. و همینطور زندگی کردی. همه جا حق را به کسی دادی که قدرت با او بود و یقین داشتی که پیروز است. برای همین در مرام تو روزگاری حق با پدرت بود، روزگاری با معاویه، روزگاری با یزید و اینک نیز با حجاجبن یوسفِ قصاب. و حق هیچگاه با «او» و خاندانش نبود. او سیاست نمیدانست. او به مردم اختیارِ انتخاب میداد و امیری چون او هیچگاه نمیتوانست بر حق باشد؛ چراکه مردم چون فرصت انتخاب بیابند چونان زنی هوسباز هر دم به رهگذری دل میبندند.
🔵 پدر! در این آخرین لحظات زندگانیام دلم برای آغازین روزهای مسلمانیام تنگ شده است. کاش محمد هیچگاه از پیش ما نمیرفت. و هیچگاه ما را در مقابل انتخابی نو قرار نمیداد. ما تازه داشتیم به انتخاب نوی خود عادت میکردیم. تازه داشتیم سروسامان میگرفتیم. و ما قرار بود جهان را فتح کنیم.
پدر! ما بودیم. تو بودی. و خیلیهای دیگر بودند آن روز که محمد دست او را گرفت و بالا برد و گفت او برای من مثل هارون است برای موسی.
راست گفت. ما درست مثل هارون با او رفتار کردیم؛ روزی که موسی به طور رفته بود. محمد را که دور دیدیم رو آوردیم به گوسالهی سامری؛ زر و زور، و چیزی نمانده بود هارون را بکشیم. دستش را بستیم و فاطمهاش را به گریه انداختیم.
🔵 فاطمه. هرگاه این اسم به یادت میآید به رعشه میافتی. درست شبیه ستونهای همان مسجدی که دختر محمد آخرین خطبهی زندگیاش را در آن خواند و چندی بعد در سکوت سهمگین تاریخ به سوی پدرش شتافت.
🔵 هشتادوچهارسال. تو بگو هشتادوچهار روز. نه؛ هشتادوچهار ساعت. لحظات عمرت از مقابل چشمت میگذرند و تو را با تمام حسرتهایت به سوی گورِ ابدیات بدرقه میکنند. چند خلیفه را درک کردهای؟ چند امام را؟
«امام». کلمهی امام، تو را به هم میریزد. یاد «او» میافتی. از بردن نامش وحشت داری. انگار در لحظات پایانی عمرت، مقابل چشمان کورت ایستاده و منتظر است ببیند تو در پاسخِ سؤالِ «مَن اِمامک؟» چه خواهی گفت؟
#تقی_شجاعی
#عید_غدیر_خم #امام_علی(ع) #عید_ولایت #داستان #داستان_کوتاه#علی_مع_الحق_و_الحق_مع_علی ع #علی_مع_الحق
[ @asraneh313 ]
بگو چند معامله میکنی
امامداشتن را؟
الحمدللهالذی جعلنا منالمتمسکین بولایه علیبنابیطالب (ع)
عید غدیر مبارک
[ @asraneh313 ]
Sami Yousef - Molla Mamad Jan 128.mp3
4.96M
علی شیر خدا یا شاه مردان
دلِ ناشادِ ما را شاد گردان
🌺🌺🌺
یک ترانه حالخوبکن با صدای سامی یوسف👌
[ @asraneh313 ]
عصرانه (تقی شجاعی)
الحمدلله #وقتی_بابا_رئیس_بود منتشر شد. [ @asraneh313 ]
وقتی بابا رئیس بود جنگ بود. خیلی جنگتر از الان. ولی همه رئیسهای مملکت را دوست داشتند.
وقتی بابا رئیس بود صدام و دارودستهاش تندتند رئیسهای مملکت را میکشتند؛ رئیسهایی را که همه دوستشان داشتند و پشتسرشان نماز میخواندند.
وقتی بابا رئیس بود خیلیها شاید سالی یکبار برنج و گوشت میخوردند؛ اما رئیسهای مملکت را دوست داشتند. چون میدانستند رئیسها هم مثل آنها زندگی میکنند.
وقتی بابا رئیس بود امام خمینی که گفت: "هرکس بلد نیست رئیس باشد برود کنار و الا حقوناس است و آن دنیا باید جواب پس بدهد"؛ بابا خودش را کشت که برود کنار اما رئیسش قبول نکرد. چون میدید چطور همه بابا را دوست دارند.
وقتی بابا رئیس بود فاصله یک رئیس مملکت با بابای رحمت که کارگر بود، به اندازهی دیوارِ خانهی توران خانماینا بود که بابا یخچال خانه را برد داد بهش تا انقلاب خراب نشود و توران خانم پشیمان نشود از اینکه چندسال پیش با شوهرش انقلاب کرده و برای تظاهرکنندگان ساندویچ سیبزمینی درست میکرده و پخش میکرده تا امامخمینی زودتر بیاید و مملکت را از دست شاهها و اربابها نجات بدهد.
وقتی بابا رئیس بود همه جا کربلا بود. و بابا از کربلای ۴ که برگشت، رفت کربلای ۵ و دیگر هیچوقت برنگشت.
بابا که رفت، جنگ که تمام شد، دیگر رئیسها کت و شلوار پوشیدند. شاسیبلند سوار شدند. دیوارِ خانهی تورانخانم را خراب کردند و به جایش برج ساختند و هیچ یک مترش را هم به نام تورانخانم نکردند. حالا دیگر تورانخانم با قد خمیده و گردنی که آرتروز دارد حتی نمیتواند سرش را برگرداند و به طبقه بالای برج که رئیسها دارند از آنجا نگاهش میکنند نگاه کند.
***
"وقتی بابا رئیس بود" تقابل دو شیوه مملکتداری از نگاه یک پسربچه دبستانی است که پدرش فعالِ انقلابی زمان شاه و رئیس آموزش و پرورش قم در سالهای ۶۳تا۶۵ است. او حوادثی را که از پدر و اطرافیان درباره زمان شاه شنیده با کلی آب و تاب و کلی غلط املایی برای ما مینویسد. و همچنین پابهپای انقلاب و جنگ و بابای خستگیناپذیرش تا کربلای ۵ میآید و مرام و رفتار بابا را در خلال حوادثی شیرین با زبانی کودکانه و طنزگونه بازگو میکند. درعینحال از اینکه بخاطر موتورگازیِ داغانِ بابا مدام باید در محله و مدرسه خجالت بکشد و از حسنژیان -که پدرش قاضی است و وضعش خوب است- و دارودستهی حسن، حرف بشنود و مجبور به دعوا با آنها شود ناراضی است.
"وقتی بابا رئیس بود" تلاش دارد الگویی عملی از زندگی یک مسئول در تراز اسلام و انقلاب نشان دهد برای نوجوانی که گوش و چشمش با اعمال مسئولان تراز پایین پر شده است. تا با بیراهه رفتن مسئولی اینگونه تصور نشود که راه از اول اشتباه بوده است.
#وقتی_بابا_رئیس_بود
#تقی_شجاعی
#نشر_جمکران
#شهید_علی_بیطرفان
[ @asraneh313 ]