eitaa logo
مشاور خانواده| خانم فرجام‌پور
4.3هزار دنبال‌کننده
16.1هزار عکس
4.8هزار ویدیو
137 فایل
💞کمک‌تون می‌کنم از زندگی لذت بیشتری ببرید💞 🌷#کبری فرجام‌پور هستم، نویسنده و مشاور تخصصی 👇 💞همسرداری و زناشویی 👼تربیت فرزند 🥰اصلاح مزاج ارتباط با ما و تبلیغات👇 @asheqemola #فوروارد_وکپی_ممنوع⛔ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با نگرانی به چهره قادر نگاه کردم. جوابِ تلفنش را داد. چیزی نفهمیدم. تلفن را قطع کرد و به طرفم برگشت. لبخند زد و گفت: _گندم جان، حالا که اینقدر نگرانی، بهتره که بدونِ من بری روستا. _با تعجب نگاهش کردم و گفتم: _یعنی چی؟😳 _آخه عزیزم من هنوز کارهای فیزیوتراپی ام مانده. با این وضعیت هم که نمی تونم توی ماشین بشینم. بهتره شما برید. تا من هم یک فکری کنم و بعدا خودم را برسونم. از حرفش شوکه شدم. _نه قادر جان، باید با هم بریم. خیلی نگران بابا هستم ولی بدون تو نمی رم. تورا تنها نمی گذارم. _آخه نمی شه که... _آخه نداره. یا باهم می ریم. یا اصلا نمی ریم. فکرش را بکن من بدونِ تو. اصلا امکان نداره. بعد تو با این وضعیت، اینجا، تک و تنها، مگه می شه. امکان نداره قادر جان تورا خدا. سرش را پایین انداخت و دوباره یک شماره را گرفت و صحبت کرد. بعد از قطع تماسش لبخند زد و گفت: _می ریم روستا.😊 با تعجب پرسیدم: _چطوری؟😳 لبخند زد و گفت: _پاشو جمع و جور کن. تا یک ساعتِ دیگه راه می افتیم. نگاهی به پایش کردم و گفتم: _آخه قادر جان چطوری؟ _عزیزم شما آماده شو. نگران هیچی هم نباش. با تردید شروع کردم به جمع کردنِ وسایل و لباس های بچه ها. ناهار و عصرونه هم برداشتم. جلوی در گذاشتم. ولی همچنان تردید داشتم که چطوری می تونیم بریم؟ بچه هارا آماده کردم و منتظر به قادر نگاه کردم. با خونسردی بهم نگاه کرد و لبخند زد و گفت: _نگران نباش عزیزم می ریم.😊 https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون
نگاهم به ساعت بود. آماده بودم و حسین را توی بغلم گرفته بودم. تلفنِ قادر زنگ زدو بعد از جواب دادن گفت: _آماده باش، الان پیمان میاد بالا برای کمک. چادرم را سر کردم. صدای زنگ در را که شنیدم در را باز کردم. پیمان، یکی از همکارهاش بود که این مدت هم خیلی کمکمون کرده بود برای بیمارستان بردنِ قادر. با خانمش هم آشنا بودم. بعد از احوالپرسی، وسایل را برد که توی ماشین بگذاره. وبعد برگشت و کمک قادر کرد که بلند شه و باهم بیرون رفتیم. درها را قفل کردم. دنبال ماشین می گشتم که با تعجب دیدم. یک آمبولانس، آورده. خوشحال شدم. چون دیگه قادر اذیت نمی شد.😊 قادر راحت پشت آمبولانس دراز کشید و من و بچه ها هم کنارش بودیم. نفس راحتی کشیدم و خدا را شکر کردم. راه دور بود و خسته کننده. به فاطمه زنگ زدم و گفتم داریم میاییم. خیلی خوشحال شد. دلم کمی آرام گرفته بود که بالاخره بعد از مدتها دوری می تونم بابا را ببینیم. دیگه بغض نداشتم. هر چند ساعت، نگه توقف می کردیم. ولی بیرون بردن قادر سخت بود. من بچه ها را بیرون می بردم. تا خستگی در کنند و کارهای شخصیشون را انجام بدم. هر چند بیشتر راه را گنارِ قادر خواب بودند. من و قادر هم فرصتی پیدا کرده بودیم واز هر دری باهم صحبت می کنیم. مخصوصا خاطرات گذشته که قادر عاشق بیان کردنش بود. و عاشقِ شنیدنشون😊 واقعا کنار قادر زندگی شیرین و بدون درد بود.😊 https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلنوشته 🌹 یارب چو باشد خاطرت در یادم ای دوست نگیرد این دلم رنگ غم ای دوست کزان عشقی که افکندی به جانم بسوزد تا ابد این جانم ای دوست اللهم عجل لولیک الفرج 🌸 شبتون بهشت التماس دعا 🌹 https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┅─✵💝✵─┅┄ #بسم_الله_الرحمن_الرحیم سلام به خدا که آغازگر هستی ست سلام برمنجی عالم که آغازگر حکومت الهی‌ست سلام به آفتاب که آغازگر روزست سلام به مهربانی که آغازگر دوستی‌ست سلام به شماکه آفتاب مهربانی هستید الهی به امید تو💚 سلام صبحتون بخیر وشادی 🌹 http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون
╭━═━⊰🍃💔🍃⊱━═━╮ #حدیث_نور 💚امام رضا علیه السلام فرمودند:💚 هیچ بنده اى حقیقت ایمانش را کامل نمى کند مگر این که در او سه خصلت باشد: دین شناسى، تدبر نیکو در زندگى، و شکیبایى در مصیبت ها و بلاها. http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚 ای مهربان من تو کجایی که این دلم مجنون روی توست که پیدا کند تو را ای یوسف عزیز چو یعقوب صبح و شام چشمم به کوی توست که پیدا کند تو را http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون
❤️ خـ♡ـودش گــــــــــفته: «یَدُ اللَّه فَـــــوْق أَیْدِیهِــــــــــمْ» یعنی بنده من نباش از ڪارهای آدمـــهای اطـــرافت دلگـــــــیر نباش، اخـــــم نڪن؛ تا نخواهـــــم! برگـــی🍃از درخت نمی افــتد. http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون