عیبپوشی از کودکان
پوشاندن اسرار، عیبها و اشتباهات کودکان بسیار با اهمیت است.
اگر کودکی خطایی و خلافی کرد، به او سرکوفت نزنیم، خطای او را افشا نکنیم، جلوی دیگران آبرویش را نبریم.
انسان باید حافظ اسرار دیگران باشد. هیچ انسانی فطرتاً دوست ندارد عیب و بدیهایش بروز کند و ظاهر شود. کودکان نیز شاید از نظر مهارتی از ما کمتر بدانند و کمتر بلد باشند؛ اما آنها هم مانند ما در ساحتهای انسانی برابرند. دوستدارند با احترام با آنها برخورد شود، دوستدارند عزتنفسشان پایمال نشود، دوستدارند دیگران نسبت به آنها خطاپوش باشند و...
البته در ارتباط با همه باید همینطور باشیم، ولی در خصوص کودکان باید بیشتر به این امر اهمیت بدهیم؛ چراکه والدین در جایگاه خدای بچهها هستند و بهتر است ما نیز خداگونه با آنها رفتار کنیم و سَتّار باشیم تا آنها نیز خطاپوشی و گذشت را بیاموزند...
«محافظ حریم شخصی و شخصیتی کودک خود باشیم.»
شما تا حالا خطاپوشی کردید؟ واکنش فرزندتون چی بود؟
و آیا تا حالا آبروی بچهتون رو بردید؟ چه حسی بهش دست داد؟
@asraredarun
وارد موضوع #اعتماد_به_نفس می شویم که در حوزه ی مهارت ها است و توانایی ها را می شناسد. به یاد دارید که گفتیم خودپنداره ی واقعی چگونه شکل می گیرد. خودپنداره ی واقعی، اعتماد به نفس واقعی می آورد. اعتماد به نفس واقعی یعنی دیدن توانایی ها و تقویت حیطه ی اهمیت (مهارت ها) . اعتماد به این که من می توانم یاد بگیرم. من همیشه تأکید کرده ام که کار یا عمل را از وجود جدا کنید چه در مورد کودک و چه در مورد خودتان یا دیگران.
اعتماد به نفس و عزت نفس مربوط به وجود است، توانایی است. کار را بلد هستم یا نیستم؛ می توانم یاد بگیریم. بنابراین کسی که اعتماد به نفس دارد قدرت این را دارد که کار را از وجود خودش جدا کند یعنی اگر مرتکب اشتباهی شد وجود و شخصیت خودش را زیر سوال نبرد با درک مسئول مسئله را بررسی کند بها پرداخت کند و جبران کند یا اگر کاری را بلد نیست باز وجود خودش را زیر سوال نبرد مثلاً خودش را بی عرضه یا ناتوان تلقی نکند بلکه زمان بگذارد و به دنبال یاد گیری آن برود.
بچه ها کاملاً به صورت فطری این قدرت را دارند که کار را از وجود جدا کنند. مادری اذعان می کرد که دائم به کودکش می گوید نمی تونی!! ولی کودک پافشاری می کند که می تونم خوب هم می تونم، بلد نیستم اما می تونم!!!! کودک، کار را از وجود جدا می کند. گاهی که من با بچه ها درگیر می شوم اخم می کنم و محکم میگم برو کنار، قاطعیت را نشان می دهم؛ کودک یک کمی از من بدش می آید و اخم می کنه و میره اما یک کم بعد که حالش خوب میشه میاد و می بینه که من باهاش مشکلی ندارم. بچه ها دید عمیقی دارند در صورتی که بزرگترها دید سطحی دارند.
کودک، درون من را می تواند ببیند و حس کند و وقتی به من نگاه می کند می داند که من از درون مشکلی با او ندارم یعنی با وجود او مشکلی ندارم بلکه با کارش مشکل دارم. می داند که این اخم ابروی من اصلاً از درون من نمی آید و بعد ها حتی برایم شیرینی هم می آورند و بوسم هم می کنند چون دقیقاً قدرت تفکیک دارند که من با وجودش مشکلی ندارم خیلی هم دوستش دارم و حتی برایشان این دوگانگی پیش می آید که این سلطانی که منو دوست داره و با من مسئله ای نداره پس چرا اخم می کنه! در حالیکه والدین به خاطر کارِ بچه، وجود او را زیر سوال می برند.
@asraredarun
نتیجه محوری ، چیزی که خیلی از ما درگیرش هستیم و باعث میشه از فرآیند غافل بشیم و لذت کافی رو نبریم.
👈🏻یکی از مسائل مورد نیاز ما جایگزین فرآیند محوری بجای نتیجه محوری است .
تا الان درمورد استفاده از کمک بچه ها و مشارکت گفتیم و الان میخوام بگم که ما نیاز داریم به اینکه نگاه خودمون و فرزندانمون رو به سمت فرآیند معطوف کنیم.
🔰وقتی همیشه ، همه چیز ، حاضر و آماده جلو افراد قرار میگیره و در فرآیند مشارکت نمی کنند ، در آینده هم منتظر یک میز و پست و سمت آماده میشینند .
فرآیند محوری به ما یاد میده که تلاشی که برای این محصول و نتیجه کشیده شده رو ببینیم و درگیرش باشیم.
🔻مشارکت بچه ها هم هزینه داره هم دستاورد . اما به نظر من دستاوردش خیلی بیشتره و هزینه اش یه زیراندازه و یه دور لباسشویی و ظرف و ظروفی که به کمک هم جمع میکنیم و میشوریم اما در بلند مدت ، دستاوردی داره بنام یادگیری مشارکت...
در مشارکت بجای رقابت منفی و حذف بقیه ، همه با توجه به توانمون کمک میکنیم برای رسیدن به نتیجه و همه با هم از نتیجه لذت میبریم .
💠یکی از دلایل کاهش میزان مشارکت بعضی آقایون در کار خونه همینه ... همیشه حاضر و آماده دیدند .
🔻حالا من بعنوان مادر ، مشارکت و تعامل رو هم یاد دخترم میدم هم پسرم...
هر کدوم به یک شکل. البته انگیزه و علاقه مهمه. سیما رضاییان
✅ شما نتیجهمحورید یا فرایندمحور؟
@asraredarun
ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﻣﯿﺴﻮﺯﺩ
ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﻢ
ﺗﻨﺪﯼ ﻣﯿﮑﻨﻢ
ﺗﻨﺪ ﻫﻢ ﭘﺸﯿﻤﺎﻥ ﻣﯿﺸﻮﻡ
ﻭﻟﯽ ﻫﻤﯿﺸﻪ
ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻣﻦ ﯾﮏ ﺳﯿﻨﯽ ﭼﺎﯼ ﻣﯿﺎﻭﺭﺩ
ﺗﺎ ﺍﺯ ﺩﻟﻢ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩ
ﻣﯿﺘﺮﺳﻢ
ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﻫﻮﺱ ﭼﺎﯼ ﮐﻨﻢ
ﻭﺯﺣﻤﺖ ﺁﻭﺭﺩﻧﺶ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﺎﺷﺪ
#تربیت_فرزند
@asraredarun
هدایت شده از طبیبِ جان 🇮🇷
🍲ضرورت مصرف شام
🔸امام علی علیه السلام می فرمایند: پیغمبران پس از نماز عشاء شام میخوردند
📚[الکافی ج ۶ ص ۳۸۸ ح ۱]
➕مصرف شام را به تاخیر نیندازید چون باعث بهم خوردن نظم قوای بدنی میشود و این عاملی برای مبتلا شدن به بیماریهای مختلف است.
#خرما #شام
#اصول_تغذیه
#طب_المعصومین
◣@Javaher_Alhayat ◢
࿐❁☘❒◌🍇◌❒☘❁࿐
هدایت شده از مشاور خانواده| خانم فرجامپور
سلام 🌹
در خدمتتون هستم
با بحث مشاوره
در رابطه با 👇
✴️خانواده و مشکلات خانوادگی
✴️همسرداری
✴️سیاستهای زنانه
✴️تربیت فرزند
✴️ازدواج
✴️اصلاح تغذیه
✴️مسائل اعتقادی
(فرجامپور)
جهت تنظیم نوبت به ای دی زیر پیام بدید
👇👇
@masoomi56
مبحث نکات و سیاست های همسرداری و طب اسلامی را در این کانال پیگیر باشید👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
کانال فرم های مشاوره
https://eitaa.com/joinchat/3032088595Cbc12a9d09e
#نظر_شما
باتشکر فراوان از خانم فرجام پور عزیز و بزرگوار.
متشکرم که با صحبتها تون باعث پیدا کردن مسیر زندگیمون میشین و ما رو از اشتباهات بزرگ باز میدارین.
پیامهاتون که در گروه میذارین خیلی خیلی راهنمای زندگیمون هست، راهگشا و آرامش بخش مسیر زندگی.
اجرتون با خدا و شهدا.
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
خدا را شکر🌹
همه لطف خداست🌹
محتاج دعای خیرتان هستم 🌺
مشاور خانواده| خانم فرجامپور
💐🍃🌿🌸🍃🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 #فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا #قسمت_صـد_و_دومــ ✍دیدنِ حسام آن هم درست در نقطه ی صفر دنیا
💐🍃🌿🌸🍃🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
#فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا
#قسمت_صـد_و_ســومــ
✍صدای پوزخندم بلند شد من؟ من انقدر سیاهم که دعام تا سقف اتاقم بالا نمیره.. زانویش را بغل کرد و به رو به رویش خیره شد تو؟تو انقدر سفیدی که منِ بچه سید، یه عمر واسه اومدن به اینجا نذرو نیاز کردمو تو فقط هوسش از دلت گذشتو اومدی..
بودن کنارِ دوست داشتنی ترین مردِ زندگیم، وسطِ زمینِ کربلا.. شنیدنِ یاحسین خوانی و گریه هایِ بی اَدا حالی بهشتی تر این هم میشد؟
دانیال آمد با چشمانی متعجب شده از چادرِ رویِ سرم.
به سمتم چرخید ظاهرا دیگه از دست رفتی سارا خانووم..
رشته ایی بر گردنم افکنده دوست.. میکشد هرجا که خاطرخواهِ اوست..
و حسام به آغوشش کشید.. بماند که چه زیر گوشش پچ پچ کرد و برادر بیچاره ام، قیافه ایی مثلا ترسیده به خود گرفت و کامم شیرین شد از خوشبختیم..
خوشبختی که حتی به خواب هم نمیدیدم. هرگز نداشتمو حالا نفس به نفس هم آغوشش بودم..
حسام مرا به دانیال سپرد و رفت..
به هتل رفتیم و بعد از کمی استراحت ساعت یازده شب درست در مکانی که امیرمهدی گفته بود حاضر شدیم..
آسمان تاریک اما گنبدِ طلایی رنگِ حسین میدرخشید..
قیامت برپا بود و من با چشمم میدیدم دویدن و بر سر و سینه کوبیدنهایِ عاشقانه را..
پرچمهای عظیم و قرمز رنگ منقش به نام حسین در آسمان میچرخید و انگار فرشتگان با بالهایی گرفتارِ آتش به این خاک هجوم آورده بودند..
مسیحی اشک میریخت.. خاخام یهودی می بارید.. دانیال سنی حیران ودلباخته میشد و شیعه ی علی، میسوخت و جنون وار خاکستر میشد..
خدایا بهشت را بخشیدم، این ساعت را به نامم بزن..
گیج و گنگ سر میچرخاندم و تماشا میکردم.. زمین طاقتِ این همه زیبایی را یکجا داشت؟
اشک، دیدم را تار میکرد و من لجوجانه پرده میگرفتم محضِ عشق بازی دل، چشم وگوش..
باید ظرف نگاه پر میشد .. پر از ندیده هایی که دیده بودم و شاید هیچ وقت دیگر نمیدیدم.
حسام نفس نفس زنان آمد حالمِ پریشانم از صد فرسنگی نمایان بود..
دانیال و حسام کمی حرف زدند و امیرمهدی دستام را در انگشتان قفل کرد و به دنبال خود کشید.
قدم به قدم همراهیش میکردم و او کنار گوشم نجوا کرد حال خوبتو میخرم بانو و مگر میفروختمش؟ حتی به این تمامِ دنیام..من
مفاتیح الجنان را
زیرو رویش کرده ام
نیست یک حرزو دعااندر دوامِ وصلِ تو..
⏪ #ادامہ_دارد...
📝نویسنده:اسعد بلند دوست
@asraredarun
اسرار درون
┄┅─✵💝✵─┅┄
خدایا
آغازی که تو
صاحبش نباشی
چه امیدیست به پایانش؟
پس با نام تو
آغاز می کنم روزم را
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
الهی به امید تو💚
سلام صبحتون بخیر🌹
@asraredarun
┄┅─✵💝✵─┅┄
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
#حدیث_نور
✨حضرت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمودند:
خداوند متعال، تعرض به جان و مال مسلمان و سؤظن و گمان بد بردن به او را حرام فرموده است.✨
موضوع: #حسن_ظن
@asraredarun
┄✦۞✦✺💠✺✦۞✦┄