✴️راه درمان
و اصلاح مزاج.
دوستانی پیام دادند و راهکار درمانی خواستند
عزیزان دقت کنید
اولا، برای دادن درمان و اصلاح مزاج
باید
ابتدا، طبع و مزاج با دقت بررسی شود.
🔺بدون داشتن اطلاعات دقیق،
و بررسی وضعیت جسمانی و روحانی،
اصلا
نمیشه نسخه ای پیچید.
البته
بنده طبیب نیستم.
در حال گذراندن دوره ها هستم
و
در حد اصلاح مزاج می تونم کمک تون کنم.
🔺که
البته
اگر طبیبی بدون دادن اصلاح مزاج
و سفارش های تغذیه ای
بخواد فوری دارو تجویز کنه باید به تخصصش شک کرد.
🔸چون
در هر صورت ابتدا باید اصلاح مزاج انجام بدید
و در مراحل بعد
دارو مصرف کنید.
چه بسا با اصلاح مزاج
مشکل تون حل شود
در حال تعادل مزاج، سلامتی هم خواهید داشت.
🔸پس
ابتدا
اصلاح سبک زندگی
و تغذیه
بعد طبیب و دارو
اگر نیاز بود👌
🔸اما سفارش های کلی برای
افراد سوداوی👇
لطفا از سرخ کردنی ها و فست فودها
پرهیز کنید.
مایعات و غذاهای آبکی را بیشتر کنید.
مصرف روغن زیتون
و
شیره و سه شیره استفاده کنید.
کشمش و مویز
و دمنوش های گرم مثل دارچین
و پرهیز از سردی ها داشته باشید
🔸حضور در فضاهای معنوی،
مثل
حرم
و مزار شهدا و هیئت
که بسیار تاثیر خوبی دارد.
ان شاءالله همیشه سلامت و موفق باشید💐
🔸برای بررسی طبع و مزاج تان
و دریافت مشاوره اصلاح مزاج
با منشیمون هماهنگ کنید👇
@asheqemola
#سالها_در_انتظار_یار
#قسمت_257
روزهای گرم تابستان در این شهر جنوبی، آزار دهنده بود. ولی آن ها با شوق و ذوق مشغول به کار بودند. استاد تهرانی، گاهی سر می زد و روند کار را نظارت می کرد.
کار کردن کنارِ محسن و هم اتاق شدن با او، با آن نجواهای شبانه، برای امید، ارمغانی از جنسِ آرامش، به همراه داشت.
خوابِ راحت و عمیقی داشت که سالها برایش آرزو بود.
دیگر از سردردهای عجیب و طولانی خبری نبود. با خوشحالی به پای سالمش با کمک عصا تکیه داد. فضای گلکاری و درختکاری محوطه را از چشم گذراند. روبه محسن کرد و گفت:" فردا دیگه از دستِ این گچِ سنگین راحت می شم."
محسن لیوان آبمیوه را به دستش داد و گفت:" خدا را شکر. بله هر رنجی یه روزی تموم می شه. فقط باید صبور باشیم و امیدوار. حتما در پس هر رنجی حکمتی هست. ولی به نظرِ من خدا می خواد با این رنج ها ما رو امتحان کنه. راستش مامانم همیشه می گه(هر اتفاقی که می افته یه امتحانه باید حواسمون جمع باشه.) حتی شهادت بابا رو همیشه می گه یه امتحانه. گاهی حسرت می خورم که چقدر صبوره. چقدر راحت می پذیره. همین بیماری خودش رو؛ می گه یه امتحانه. گاهی انقدر با ما بگو و بخند می کنه که ماهم یادمون می ره بیماره. اصلا
اهل شکایت و ناله کردن نیست. وای وای که چقدر دلم براش تنگ شده."
امید به چهره محسن نگاه کرد. با تردید گفت:" راستش من فکر می کنم مادرم هنوز نتونسته واقعیت زندگیش را قبول کنه. می دونی اون روز توی بیمارستان، حرف هایی زد که تا حالا نگفته بود. خوب که فکر می کنم؛ می بینم دلیلِ بیشتر کارهاش همینه. همین که نتونسته با شرایط زندگیش کنار بیاد. همیشه استرس داره، گاهی قلبش اذیت می کنه احساس می کنم، آرام و قرار نداره.
تا حالا این جوری به رفتارهاش نگاه نکرده بودم."
آرام روی تخت نشست وگفت:" اگر ناراحت نمی شی می خوام چند تا سؤال ازت بپرسم.:"
محسن لبخند زد و گفت:" در خدمتم مهندس.:"
🖋نویسنده (فرجام پور)
⛔️کپی و فروارد حرام❌
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
#سالها_در_انتظار_یار
#قسمت_258
امید دستانش را روی صورتش کشید و بعد از کمی مکث گفت:" راستش بعضی رفتارهاتون برام عجیبه."
محسن خندید و گفت:" وای من عاشقِ چیزای عجیب و غریبم. چه جالب! بگو مهندس جان:"
امید لبخندی زد. محسن همیشه با کوچک ترین سوژه لبخند را مهمان لبهایش می کرد. محسن کنارش نشست و گفت:" منتظرم؟"
امید گفت:"راستش برام عجیبه، شماها هزار تا درد و بدبختی دارید. یعنی خدایی که می گی هست، این همه بدبختی ریخته روی سرتون، باز می شینید سر سجاده و نماز می خونید و دعا می کنید. باز می گید مهربونه و دوستش دارید. اصلا سر در نمیارم.؟"
محسن دستش را روی پای امید گذاشت وگفت:" یه خورده توضیحش سخته.
ولی اگر ناراحت نشی چند تا مثال بزنم که راحت تر متوجه بشی. می خوام از زندگی شخصیت مثال بزنم. ناراحت نمی شی که؟"
امید گفت:" نه اصلا ناراحت نمی شم. فقط الان حسابی ذهنم مشغوله:"
محسن دستاش را توی هم قفل کرد. به روبرو خیره شد و گفت:" ببخشید ولی برای اینکه بهتر متوجه بشی، مجبورم این مثال رو بزنم. البته اولش بگم که توی این مدت که با هم هستیم، خوب شناختمت. می دونم که چقدر باگذشت و مهربونی. توی رفاقت هم که ماشاءالله کم نمی ذاری. ولی من با اجازه ات، از تمامِ مسائل زندگیت تا حدودی خبر دارم.نه اینکه بخوام فضولی کنم، نه. فقط متوجه شدم. اینو گفتم که اگه مثالی زدم، پیش خودت نگی من از کجا می دونم. حله؟"
امید نفس عمیقی کشید وگفت:" حله."
🖋نویسنده (فرجام پور)
⛔️کپی و فروارد حرام❌
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490