هدایت شده از علیرضا پناهیان
Panahian-Clip-YekTamrinMohem.mp3
2.38M
🎵یک تمرین مهم!
🔻راز سفارش ویژه قرآن به تبعیت از والدین چیست؟
#کلیپ_صوتی
@Panahian_ir
⚪️وقت پاکسازیه❗️
🀄️ پاکسازی موبایل 📲
🀄️ لپ تاپ و رایانه 💻
♻️هر عکس، فیلم، برنامه، کانال یا
هرچی که باعث تحریکت میشه…
🖱همـه رو 👈 پاک کن 🚮
⚠️نباید ریسک کنی❗️
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
💬✍🏻متاسفانه تو زمانی داریم زندگی میکنیم که وضع حجاب و شبکههای ماهوارهای و مجازی خیلی راحت مجال انواع گناها رو فراهم کرده...📛
💝میخوام یکم از خدا بگم...😇
🛎بذار رک و پوست کنده بهت یه چیزی بگم :
🎁هر بار که به گناه میگی نه، خدا یه کادو بهت میده🎁
☑️یادت باشه کنترل شهوت اونم تو جوونی امتحان بزرگ خداست…😉
ما آدما تو هر لحظه از زندگیمون مدام در حال امتحان شدنیم...
☑️ هر بار که به گناه بگی «نه»، خدا بعدش یه کادو بهت میده…🎁😍
🀄️ بعد از اینکه به شهوت خودتون «نه» گفتید رو به قبله کنید و بگید:
✨خدایا همه چی واسه گناه فراهمه…این گوشی این لب تاپ همه چی… اما بخاطر ترس از تو، اینکار رو انجام نمیدم و دعا کن...✨
😉دعات مستجاب میشه رفیق... میدونی چرا؟🤔
✳️چون خدا گفته تو به حرف من گوش کن تا به حرف تو گوش کنم.
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
❌گاهی اوقات، چون شیطون تو خلوت نتونسته بهت ضربه بزنه،
💢با وسوسه های مختلف بهت تلقین میکنه که تو آدم با اراده ای هستی!
♨️چون حرفای رفیقاتو گوش نکردی... ولی آخه چرا خودتو از نگاه کردن به دخترا، محروم می کنی؟!😩
⚠️اینجاست که اگه به نامحرم نگاه کنه، شیطان هم تیر زهرآلودی به قلبش میزنه
✳️و نتیجه همون میشه که برخی از نوجوونها و جوونها گرفتار شدن تو عشقای افراطی....
💭خیلیاشون میگن: یه لحظه، به طور اتفاقی با جنس مخالف رو به رو شدمو چون نگاهمو کنترل نکردم، امروز گرفتارش شدم😣
☑️آره؛ این حقیقتیه که پیامبر هم در موردش هشدار دادن و میفرمایند:
✨«نظر دوختن، تیری مسموم از تیر های ابلیس است و چه بسا نگاهی که حسرت دراز مدتی را (در دل) به ارث بگذارد.»✨
📌 #نگاه_به_نامحرم
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
داستان کوکانه😍🌹
برای کوچولو های نازنین👶🌺
ومامان های نازنین ☺️🌸
#داستان_کودکانه
خونه تکونی🌹😊
وقتی زهرا از خواب بیدارشد.
خونه مثلِ هر روز ساکت نبود.
از آشپزخانه سر وصدا می آمد.
مادر مشغولِ تمیز کردنِ کابینت های آشپزخانه بود.
زهرا سلام داد و مامان جوابش را داد.
زهرا گفت :
_مامان خونه تکونی می کنی؟😊
مامان لبخندی زد وگفت:😊
_بله دخترم ، عید نزدیکه .باید همه جا را تمیز کنیم.
زهرا با خوشحالی دست و صورتش را شست. صبحانه خورد و رفت کمک مامان.
وقتی تمیز کردن کابینت ها تمام شد.
نوبت رسید به تمیز کردنِ یخچال.
مامان گفت:
_باید یخچال را جابه جا کنیم ؛ تا زیرش را تمیز کنم.
ولی زهرا ومامان به تنهایی نمی توانستند. آن را جا به جا کنند.
صدای زنگ در آمد و زهرا در را باز کرد.
بابا از اداره برگشته بود.
زهرابا خوشحالی به بابا سلام داد و
گفت:
_بابا جان لطفا بیا کمک .
ودست بابا را گرفت وبه آشپزخانه برد.
مامان منتظر بود وسلام دادوبابا جواب سلامش را داد و گفت:
_خدا قوت 😊
مامان گفت:
_ممنونم .
ولی یخچال را نمی تونم تکون بدم.
بابا کُتش را در آورد و با کمک مامان یخچال را جلو کشیدندو زهرا زیر یخچال را جارو کشید .
ودوباره یخچال را سر جایش گذاشتند.
وبه این ترتیب، کار تمیز کردنِ آشپزخانه به پایان رسید.
وهمگی باهم دور سفره نشستند ویک ناهار خوشمزه خوردند .😊
(فرجام پور)
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
#گندمزار_طلایی
#قسمت_217
هر روز بابا می آمد دنبالم ولی آن روزنبود .با مامان رفته بودند شهر دکتر.
به خودم سپرد که تنها برگردم ومراقب خودم باشم.
من هم تنهایی برام سخت بود ومی ترسیدم.
داشتم با ترس ولرز می آمدم که صدای زوزه ی سگی را شنیدم.دویدم.
به جوی آب رسیدم .داخلش پریدم که در اثرِ جریانِ آب تعادلم را از دست دادم و
افتادم .
نمی تونستم خودم را جمع وجور کنم.
ومرتب جیغ می زدم .
همان موقع قادر رسید وخودش رابه آب انداخت و من را بیرون کشید.
خیلی ناراحت شدم وزدم زیر گریه .
که صدای گلین خانم را شنیدم .
_چرا گریه می کنی ؟دخترِ گلم به خیر گذشت.
من با ناراحتی به قادر اشاره کردم.
گلین خانم خندید و گفت:
_قادر که نامحرم نیست😊
_یعنی چی؟
_هیچی منظوری نداشتم .
پاشو چادرم را دورت بپیچم سرما نخوری .
پاشو عزیزم .
ولی من هنوز با تعجب به قادر نگاه می کردم که اون طرف تر سر به زیر وایساده بود.
به گلین خانم نزدیک تر شدم وگفتم:
_تورو خدا منظورتون چی بود ؟
وآنقدر اصرار کردم تا مجبور شد بگه .
که من وقادر خواهر وبرادریم و قادر اینو می دونه .
باورم نشد .عصبی شدم .گفتم:
_شما دروغ می گید و می خواهید من به بابام نگم که قادر منو نجات داده و دستش به من خورده .
خلاصه خیلی بد قلقی کردم.
تا گلین خانم من را برد خونه شون .
اول برام لباس خشک آورد و لباسهام را عوض کردم .لیلا از دیدنم خیلی خوشحال شدو سریع لباسهای خیسم را شست.
بعد گلین خانم ازم قسم گرفت به کسی چیزی نگم .حتی مامان وبابا .
وبعد رفت شناسنامه اصلی منو آورد.
مغزم هنگ کرده بود .نمی دونستم چی بگم.
لیلا هم حرف هاش رو تأیید کرد و خلاصه دوره ام کرده اند کلی برام حرف زدند.
گیجِ گیج بودم. تا عصر آنجا بودم .وقتی برگشتم خانه رفتم سر صندوق مدارک بابا
با کمال تعحب دیدم. اسمِ من توی شناسنامه هاشون نیست.
فقط یه شناسنامه به اسم من بود .
یعنی من دوتا شناسنامه دارم. یه واقعی ویکی تقلبی که بابام برام گرفته .
چند روز حالم بد بود . نمی تونستم با بابا ومامان خوب صحبت کنم .
ولی قسم خورده بودم به روشون نیارم.
بعد از اون گلین خانم وخانواده اش بیشتر بهم محبت می کردند. وگاهی می رفتم خونه شون .
وقادر.....
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
#گندمزار_طلایی
#قسمت_218
قادر هم مثلِ من خیلی تنها بود .
آرام آرام به هم نزدیک شدیم.
دیگه باهم صحبت می کردیم و برای هم دردِ دل می کردیم.
با وجود قادر ،تنهایی را دیگه حس نمی کردم.
اولش سخت بود ولی بعد چقدر احساس خوبی داشتم .
که یک برادر خوب ومهربون مثل قادر دارم.
گندم قادر خیلی مهربونه .
و از بچگی تورو دوست داره .
اینکه می بینی بهت نزدیک نمی شه.
باهات حرف نمی زنه .فقط وفقط به خاطرِ اینه که به گناه نیفته .
چون دوستت داره ازت دوری می کنه .
و این سالها را صبر کرده تا در موقعیت مناسب ، از راه درست بیاد خواستگاری .
با شنیدن حرفهای ملیحه مغزم سوت کشید. گیج شده بودم.
حالم را فهمیدو رفت برام چای گرم آورد.
_بیا بخور . هنوز خیلی چیزها هست که باید بدونی.
ولی فکر کنم برای امروز کافی باشه .
دستش را روی دستهام گذاشت.
وبعد با اصرار چای را به خوردم داد.
نمی دونستم چی بگم .
ولی هنوز موضوع سپهر مانده بود .
باید سر در می اوردم .
_پس سپهر چی⁉️
عیبش چیه⁉️
چون قادر برادرته ، اصرار داری باهاش ازدواج کنم و سپهر را رها کنم⁉️
_نه گندم اشتباه نکن .
درمورد سپهر هم صحبت می کنیم .
ولی بذار برای بعد.
_نه نه نمی شه.
من باید همین الآن همه چیز را بدونم .
_باشه بهت می گم .
ولی قبلش قول بده .صبورباشی و هرچی می شنوی ناراحت نشی .
_باشه قول می دم .
تورو خدا ملیحه زودتر بگو دارم سکته می کنم .
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
دلنوشته 🌹
چو عشقت از ازل با من سرشتند
برایم هر چه از خوبی نوشتند
اگر تلخ است کامم ازمن است عیب
نه از تقدیر و هر آنچه سرشتند
اللهم عجل لولیک الفرج🌹
شبتون بهشت
التماس دعا 🌹
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
مشاور خانواده| خانم فرجامپور
#خانواده_متعالی 12 #جلسه_پنجاه_و_یک 👇👇
ریپلی به جلسه قبل 👆👆🌹
✨🌺بسم الله الرحمن الرحیم🌺✨
✨افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد✨
💢در ادامه ی ← ویژگی هایی→که برای دختران ذکر شد
می فرماید :↓👇🍃
دخترها
⬇️⬇️
"""""مُبارَکاٰت"""" هستند.
✔️🔝🙋 ⬅️ دختر برکت هست 🏅💎🎁
و پسر نعمت💰💰
🌺💯
و "مُفْلِیاٰت"...👌🍃💫
یعنی چی. ❓❓
⬇️⬇️
دخترا اهل """""پاکیزگی"""""هستند💦☄🚿
💢یه دختری توی خونه 🏡⚡️☄
باشه این خونه ""پاکیزه تره""
اما یه خونه ای
چهارتا پسر هم داشته باشه🕵👦👱👴
ماشاءالله هزارماشاءالله همیشه کل و کثیفه😅(البته بعضی از آقایونم هستن که واقعا از خانمها تمیزتر هستن)👌
و یه مادر نمیرسه
اینا رو جمع بکنه❌
⬇️⬇️
"""★دختر عامل پاکیزگیه★"""
البته اینا رو باید باید به دخترا هم یاد داد👌✔️
دیگه پس فردا
یه دختری خونه شوهر👰❌
نفرستین
که بلد نیست جمع و جور بکنه.❌
🔶 دخترا👧🌺
همه این استعداد رو دارن 🚺✔️
وقتی که میگی ،⤵️⤵️
🔚✔️ هم""""" لذت """" میبره 😋😃
🔚✔️و هم """"""روحیه"""""💪😄
پیدا میکنه
🔚✔️ و هم رفتارش رو اصلاح میکنه.👌✅
✔️🔶✔️
ببینید← ریشه های→ دعواها
چیه🤔🤔⁉️
شوهر و خانم دعوا میکنن🗣
بعد شوهره میگه:
ایشون خونه رو جمع آوری نمیکنه. 😒
آقا خسته از سرکار اومده 😖☹️
تو خونه نیاز به آرامش داره😌
ولی خب با صحنه ای روبرو میشه که بیشتر خستگی تو تنش میمونه
😞😒
وقتی دقت میکنی🤔🙄
میبینی این دختر توی خونه ای 🏡بوده
مشکلاتی در
⬇️⬇️
✔️☑️ دوران←• تربیتی •→ اون و """""کرامت"""""
برای دختر وجود ⬅️ نداشته❌
↘️↘️بلکه
🔙🔴 استعداد های فطری خودش رو بروز نداده، عادت نداره به تمیزکردن.⚠️😏
⭕️🔴⭕️
شما ببینید اگر دختر 🍃"محترم" 🍃نباشه چقد بده❌😔
🌺اگر دختر توی خونه خیلی عزیز😇 باشه،"""" تبرج """"
نمیکنه،💅💄👠
⬅️⬅️ هزارتا پسر نگاهش کنن،
التماسش کنن،← دل نمیده→
⬅️⬅️ وابستگی ای در اثر لبخند به این و اون پیدا نمیکنه
⬅️⬅️هزارتا مشکل پیدا نمیکنه.
⬇️⬇️
💠🔰ببینید☑️ """"ریشه ها""""☑️
رو باید درست کرد.✅
بله ✅
ممکنه یه کسی رو
احترام بگذاری و اون از احترام سوءاستفاده کنه 🙄
همیشه هم هست👌🔘
ولی
بخاطر یه "بی نماز" در مسجد 🕋 رو
که نمیبندن هیچی
حتی بخاطر صدتا بی نمازم در مسجد رو نمیبندن 🚪🗝
⚡️🌴 در روایت می فرماید : 🌴⚡️
هیچ مردی نیست که دل خانمی رو خوشحال کنه😃 🎁🎀
(البته همین جا بگیم از محارم باشه ها😊)
💥🍃 مگر اینکه خدا روز قیامت قلبشو خوشحال بکنه 🍃💥
آخرین روایت رو باز از ارزش دخترداری عرض بکنیم👇
✨ 🌴مَنْ کانَتْ لَهُ ابْنت واٰحِدَه ،
کانت خَیْرٌ له مِن ألْف حَجّه و الف غزوه🌴✨
میفرماید که :↓
⬅️ 🍃اگه کسی یه دختر داشته باشه
از """"هزار حج""" ارزشش براش بیشتره✅
🌺🍃✨
از هزار""" جهاد فی سبیل الله""" ارزشش براش بالاتره✅🍃👌
بابا اینجوری که باشه پدرا دور دختراشون می گردن😍
🔰💠 خب اگه دور دختراشون بگردن چه اتفاقی میفته ❓❓👇
⏮ دخترها تو خونه "مهربان تر"میشن ❤️😍
مهربان تر که شدند به برادراشون مهربانی میکنن،
با مهربانی بیشتری برخورد میکنن😊❤️
⚜⬅️ اگه یه مردی یا یه پسر جوونی خیلی آدم بداخلاقی بود
دیدید که
در ارتباط با خانمها بداخلاقی های فراوانی داشت 😡😤
↙️↙️
بدونید این یه خواهر مهربان نداشته❌.
💟🚺
خواهر مهربان """روحیه"""
برادرش رو هم رقیق و مهربان خواهد کرد❤️ 🔁❤️
👆💯👆
⤵️⤵️⤵️
پس خوب بودن خیلی از مسائل در خانواده ، بستگی به تربیت و احترام دختر داره✅
⤴️⤴️⤴️