eitaa logo
مشاور خانواده| خانم فرجام‌پور
4.3هزار دنبال‌کننده
16.2هزار عکس
4.8هزار ویدیو
137 فایل
💞کمک‌تون می‌کنم از زندگی لذت بیشتری ببرید💞 🌷#کبری فرجام‌پور هستم، نویسنده و مشاور تخصصی 👇 💞همسرداری و زناشویی 👼تربیت فرزند 🥰اصلاح مزاج ارتباط با ما و تبلیغات👇 @asheqemola #فوروارد_وکپی_ممنوع⛔ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از صوت | علیرضا پناهیان
940101-Panahian-Jamkaran-LahzeTahvil-18k.mp3
زمان: حجم: 5.06M
🔉 لحظۀ تحویل سال؛ یادآور تحول دلها 📅 یک جلسه | ۱۳۹۴/۰۱/۰۱ 🕌 قم، مسجد مقدس جمکران @Panahian_ir @Panahian_mp3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
استاد شجاعی لخظه سال تحویل را چگونه بگذرانیم؟ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از تنهامسیرآرامش 💞
eitaa.apk
حجم: 14.57M
نسخه جدید ایتا ✅ با امکانات فراوان، همراه با امکان تغییر تم نسخه 3.1.14 🌺 @IslamLifeStyles
🌺🍃🍃✨🕊✨🍃🍃🌺 ‌لحظه تحویل سال همه با هم دعای فرج (الهی عظم البلاء) را قرائت میکنیم یادتون نره ..‌. یه آقایی سالهاست منتظره ...‌ همه با هم دعا کنیم ان شاءالله مولامون ظهور کنه... http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون 🌺🍃🍃✨🕊✨🍃🍃🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 دعای مخصوص برای سال جدید🌸 🕗 اولین سین سفره امسال 👰 سفیدی لباس عروس مجردا باشه... 🕗 سین دوم.... 🎎 سور و سات مهمونیا و شادی توی خونه هاتون باشه... 🕗 سین سوم.... 😷 سفره سلامتی همه مریض ها... 🕗 سین چهارم.... 🍎 سیب سرخی برای همه ی دلا... 🕗 سین پنجم.... 👨‍👩‍👧‍👧 سلامتی و شادابی پدر مادرا.... 🕗 سین ششم..... 💰سڪه های طلا و حلال تو جیبتون... 🕗سین هفتم.... 🎄سبزی زندگی خودتون و عزیزانتون... الهی آمــــــــــین 🙏 http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون
تنها یک قدم مانده به آغاز سال 1398🎊 برایتان❣️ 12 ماه عشق👫 52 هفته آسایش😌 365 روز خوشبختى💑 8760 ساعت سلامتی آرزومندم🙏 نوروز یعنی هیچ زمستانی ماندنی نیست 👌😊 http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داستان کوکانه😍🌹 برای کوچولو های نازنین👶🌺 ومامان های مهربون ☺️🌸
کتاب داستان 🌹 صدای زنگ مدرسه به گوش رسید و احمد هنوز نرسیده بود . وقتی رسید درِ مدرسه بسته بود. در زد و بابای مدرسه در راباز کردو مثل همیشه خندید وگفت : _بازهم دیر اومدی پسر☺️ واحمد آهسته داشت از گوشه دیوار می رفت تا معاون اورا نبیند که آقای مدیر از پشت پنجره دفتر اورا صدازد و گفت : _بیا دفتر. احمد با ترس و خجالت به دفتر رفت . ومدیر به خانواده اش زنگ زد که باید بیایید مدرسه . آخه احمد هر روز دیر می رفت. وقتی مادرش آمد او هنوز توی دفتر بود. وآقای مدیر با مادرش صحبت کردو گفت: _چرا احمد هر روز دیر می آید .؟ مادر گفت: _آخه احمد هرشب تا دیر وقت بیدار ه. ولی به شما قول می دم که دیگه به موقع بیاد . آن روز وقتی احمد از مدرسه برگشت. تکالیفش رانوشت و پای تلویزیون نشست. ولی بعد از شام مامان گفت: _باید بخوابی . احمد گفت : _نه مامان من با دیدنِ تلویزیون خوابم می بره. مامان خندید وگفت: _یه فکر دیگه برات کردم . واحمد را به اتاق بردو بعد بسته ای را به او داد. وقتی بازش کرد. دید چند کتاب زیبا است. مامان گفت: _حالا با خوندن ِکتاب زودتر خوابت می بره. تازه کلی چیزهای مفید هم یاد می گیری . کتاب ها جلد های زیبایی داشت. وعکس های قشنگی داخلشان بود. احمد با خوشحالی یکی از آنها را برداشت در رختخوابش دراز کشید وشروع کرد به خواندن. صبح که مامان بیدارش کرد هنوز کتاب در کنارش بود . آن روز برای اولین بار احمد به موقع به مدرسه رسید. وبعد از آن هرشب با خواندن کتاب داستان خوابش می برد. ودیگر تا دیر وقت تلویزیون نگاه نمی کرد. چون کلی چیز های خوب یادگرفته بود.ِ https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون