۱۶۹)
#تینا
.#قسمت_۱۶۹
برای اولین بار داشتم همه چیز را زیبا می دیدم.
صدای در، از ابتدای باغ به گوش رسید.
خانم محمدی به سمت در رفت و گفت:
-من باز می کنم.
متعجب به مرضیه خانم نگاه کردم. لبخند زد:
-ریحانه و خانواده اش هستند.
تازه یادم افتاد که آن ها هم قرار بود بیایند. وای کاملا فراموش کرده بودم.
نگاهی به ساحل و مادرش انداختم که از اتاق بیرون آمدند. چادر های رنگی به سر کرده بودند و به طرف آشپزخانه رفتند. رویا خانم، به مرضیه خانم تعارف کرد:
-خواهرجان کاری داری، کمکت کنیم؟
-ممنونم عزیزان، فعلا کاری نیست، حتما موقع ناهار صداتون می کنم.
مادر روی مبل نشسته و بی تفاوت به گوشه ای خیره شده بود. حال او را درک می کردم. بعد از سال ها دشمنی، بودن کنار آن ها سخت بود.
ریحانه و مادرش، وارد شدند و با همه سلام و احوالپرسی کردند. ریحانه مرا در آغوش گرفت و بوسید. دستم را گرفت و کنار مادر برد. نگاهی به ساحل و مادرش انداخت و جلو رفت. سلام داد و با آن دو به گرمی احوالپرسی کرد. دستشان را فشرد و به رویشان لبخند زد.
خانم محمدی تعارف کرد و همه نشستیم.
مرضیه خانم با سینی چای وارد شد و خانم محمدی سینی را از دستش گرفت.
تعارف کرد. ریحانه زود رفت و قندان را آورد.
نمی دانم چرا خشکم زده بود. در حضور ساحل و مادرش، احساس راحتی نداشتم. مادر هم حالش بهتر از من نبود. باید صبر می کردم تا ببینم چه پیش خواهد آمد.
🖋نویسنده (فرجام پور)
⛔️کپی و فروارد حرام❌
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
۱۷۰)
#تینا
#قسمت_۱۷۰
خانم محمدی رو به مادرش کرد:
-برای آقایون چای نمی بریم؟
به جای مرضیه خانم مادر ریحانه پاسخ داد:
-عزیزم نگران نباش، من زنبیل خوراکی و فلاسک چای رو دادم امیر براشون ببره. آخه بابای ریحانه بدون چای اصلا نمی تونه دوام بیاره.
بعد رو به ریحانه کرد و خندیدند.
نگاهی به ریحانه کردم و با تعجب پرسیدم:
-مگه برادرت اومده؟
-آره، دیشب رسید. ما هم تنهاش نگذاشتیم و با خودمون آوردیمش.
-خوبه، اینطوری شاید به سینا هم خوش بگذره.
- نمی دونی چقدر وسیله بازی آورده.
توپش که اصلا ازش جدا نمی شه. اصلا امیر تنها هم که باشه، تفریحش فقط ورزشه. هرجا بریم باید ورزش کنه. بهت قول می دم الان هم مشغوله.
برای سینا خوشحال شدم. لبخند زدم:
-چه خوب. پس امروز حسابی به سینا خوش می گذره.
مرضیه خانم رو به مادر ریحانه کرد:
-پروین خانم جان، چادر رنگی توی اتاق هست.
-ممنونم خواهر، آوردیم.
به کیف کنار ریحانه اشاره کرد.
ریحانه بلند شد و کیف را برداشت و به اتاق رفت.
به من هم اشاره کرد که بروم.
به اتاق که رفتیم در را بست و با ناراحتی گفت:
-چیه بُق کردی نشستی. نمی دونی با چه بدبختی مامانم و مرضیه خانم و خانم محمدی، ساحل و مادرش رو راضی کردند که بیان. حالا اخم کردین بهشون نگاه هم نمی کنین.
-آخه...
-آخه نداره. تا کی می خواین خون، به دل بابای بدبختت کنید. دلم براش می سوزه. این وسط گیر کرده. آن شب خونه ما، وقتی سید رضا باهاش صحبت می کرد، از لای در اتاق، چشمم بهشون افتاد. بغض کرده بود و چیزی نمی گفت. به خدا شماها دارین اون بنده خدا رو دق می دین. بسه دیگه. این همه سال قهر و ناراحتی، تا کی؟ تو رو خدا تینا تمومش کنید.
چند تقه به در خورد و خانم محمدی با اجازه ای گفت و وارد شد.
-دخترا چیزی لازم ندارید؟
ریحانه لبخندزد:
-نه ممنونم.
🖋نویسنده (فرجام پور)
⛔️کپی و فروارد حرام❌
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
1.08M
#نظر_شما
#مشاوره_تلفنی
خانم فرجامپور
چقدر با احساس🥰
ممنون از لطف و محبت شما💐
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
خدا را شکر، هر چه هست لطف خداست🌺
آی دی منشی، جهت هماهنگی مشاوره👇
@asheqemola
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
┄┅─✵💖✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
اِلهی
یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد
یا عالی بِحَقِّ علی
یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه
یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن
یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن
عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان
سلام امام زمانم❤️
سلام صبحتون پر نور🌹
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
#حدیث_نور
✨حضرت زهرا سلاماللهعلیها فرمودند:
محبت دخترم زینب به حسین بینهایت است، که بیدیدار حسین آرام نمیگیرد. اگر بوی حسین را نشنود، قالب تهی میکند.✨
#التماس_دعا_برای_ظهور
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
┄┅─✵💖✵─┅┄
﷽
#سلام_امام_زمانم💚
مرده از فیض تو احیاگر جان میگردد
عالم پیر از این نشئه جوان میگردد
سر تسلیم بہ پاے تو فرود آوردم
ڪہ بہ انگشت ولاے تو جهان میگردد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
پروژهی ویژهی شیطان.mp3
10.21M
🔹 دوست دارم همیشه از بقیه سر باشم!
دوست دارم از دیگران جلو بزنم!
دوست دارم انتخابهای بیعیب و نقصی داشته باشم!
#پادکست_روز
#استاد_شجاعی | #استاد_میرباقری
منبع : جلسه ۱۸ از مبحث انسان شناسی در آئینه صحیفه سجادیه
@ostad_Shojae | montazer.ir
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
رسیدن به #لذت_بندگی
و #برنامه_ترک_گناه ۱۲۷
🔷🔹🔷🌺
#مبارزه_با_راحت_طلبی ۴۷
"مرحله عملیاتی"
🔶برای زدن راحت طلبی باید بعضی از خصلت های خودمون رو تغییر بدیم
بعضی عادت ها رو باید "به صورت عملیاتی" از بین ببریم
🔹مثلا اگه سر سفره بودی و پارچ آب که اون طرف سفره بود رو میخواستی
به کسی نگو که پارچ رو بهت بده
✔️ بلند شو و سفره رو دور بزن و پارچ رو بردار و آب بخور بعد دوباره برگرد!☺️
✅✅✅ کلا از حالا به بعد خودت رو عادت بده که "به کسی دستور ندی".
تا خواستی دستور بدی
به خودت بگو
🚫بلند شو ببینم تنبل. تا کی باید چوب راحت طلبی های تو رو بخورم؟!
😒
همش به خاطر تنبل بازیای تو از معنویات عقب می افتم
حتی از مادیات هم به خاطر تنبلی های تو عقب می افتم.
😒
بلند شو برو خودت بیار.
⭕️✔️ تا آخر زندگیت این روحیه رو برای خودت حفظ کن که به کسی دستور ندی که چیزی برات بیاره.
برو خودت بردار. آقای خودت باش.
مخصوصا جوانان.
💖با این روحیه به اوج خواهی رسید....
🔺 حاج آقا چه ربطی داره؟ بهم دستور نماز شب بده!😤
🔸عزیزم آدمی که توی راحت طلبیش گیر باشه که معلومه نمیتونه نماز شب بخونه!!!😊
تو اول اینو درست کن
🎴بعد به نماز شب هم میرسیم....
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
رسیدن به #لذت_بندگی
و #برنامه_ترک_گناه ۱۲۸
🛫🔹🔸✔️
#مبارزه_با_راحت_طلبی ۴۸
"کار تشکیلاتی"
هیچ وقت از کار سخت نترسید.
🌴 حضرت علی علیه السلام میفرماید:
ثواب عمل به اندازه سختی و رنج اون هست.
🔶اگه دیدی که یه کار خوبی آسون هست
بدون که ثواب و رشد زیادی هم نداره!☺️
🔹بعضی از ما به خاطر راحت طلبیمون
میریم سراغ کارای خوبی که راحت تره!
🔺مثلا انجام کار تشکیلاتی خیلی سخته و البته بسیار پر ثمر
🔴اما نیروهای فرهنگی میگن ما خودمون تنهایی کار میکنیم!😤 اینجوری راحت تریم. حوصله غر شنیدن از همکارمون رو نداریم.
🎴خب عزیزم اگه تنهایی کار کنی که هیچوقت رشد هم نمیکنی!
😒
برای چی به خاطر "راحت طلبیت" بسیاری از زمینه های رشد خودت رو از بین میبری😒⁉️
اتفاقا با سایر مذهبی ها تشکل درست کن، هیات درست کن، دبستان بزن، کوه برو، گروه تلگرامی تشکیل بده و...
🔺تا زیردستا و همکارات هی اذیتت کنن و تو تحمل کنی😊
و هی رشد کنی...
هی بزرگ بشی...
"هم خانم ها و هم آقایون"
👆
🔴 تا حالا چقدر اسلام ضربه خورده فقط به خاطر "راحت طلبی عناصر فرهنگی"
خدا میدونه!
🚫بابا دست بردارید از راحت طلبیتون.
🌾✔️ بذار بهت غر بزنن. بذار هی اذیتت کنن و تو صبر کنی.
نترس هیچیت نمیشه!
🚫لوس بازی و ضعیف بازی هم در نیار.
🌹برید توی یه تشکیلات
بعد از یه مدت ببینید چقدر خدا بهتون لطف میکنه
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490