eitaa logo
مشاور خانواده| خانم فرجام‌پور
4.5هزار دنبال‌کننده
15.3هزار عکس
4.4هزار ویدیو
133 فایل
💞کمک‌تون می‌کنم از زندگی لذت بیشتری ببرید💞 🌷#کبری فرجام‌پور هستم، نویسنده و مشاور تخصصی 👇 💞همسرداری و زناشویی 👼تربیت فرزند 🥰اصلاح مزاج ارتباط با ما و تبلیغات👇 @asheqemola #فوروارد_وکپی_ممنوع⛔ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
مشاهده در ایتا
دانلود
با اینکه خیلی خسته بودم، ولی نتونستم راحت بخوابم. فکرم درگیر بود که در این غربت چه در انتظارِ ماست؟ هوای این شهر مرزی از هوای تابستانی شهرِ خودمان؛خنک تر بود. صبح که برای نماز پاشدیم؛ اول از همه پنجره را باز کردم و دوباره اطراف را نگاه کردم. باز هم برایم دلگیر بود. ولی نخواستم قادر را ناراحت کنم. "اگر مردِ من برای دفاع از مرز و بومِ کشورم، از خانواده و راحتی خود گذشته؛ دلیلی ندارد که من با آمدنم به جای همراهیش، مرتب باعثِ نگرانیش باشم. پس باید قوی باشم و با صبوری؛ همراهیش کنم در این هدف والایی که دارد.," پس لبخند به لب، نگاهش کردم که عاشقانه درحال ذکر گفتن بود. و چقدر این حالتش را دوست داشتم. همیشه عاشقِ این بودم که موقع نماز و ذکر و دعایش؛ بنشینم ونگاهش کنم. و حسرت می خوردم به حالِ خوشی که داشت.😊 نشستم و محوِ مناجاتش شدم. واو در حالِ خوشِ معنویش؛ گویی مرا نمی دید. ومن تمامِ غم و تنهایی ام را فراموش کردم. که با بودنِ کنارِ مردِ مؤمنم؛ بهشت را تجربه می کردم.😊 هنوز مناجاتش تمام نشده بود که صدای گریه ی زینب؛ مرا وادار کرد که آن صحنه زیبا را رها کنم. زینب را درآغوش گرفتم و مشغول شیر دادنش شدم. ودوباره به آینده نا معلوم مان در این شهر غریب؛ می اندیشیدم. https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون