🍂ببین چقدر شکم آوردم❌
🍂حیف دماغم بزرگه🤥
🍂کاش کمی قدم بلند تر بود🤨
🍂غذام امروز خوب نشده بود😥
🍂کاش پوستم برنزه بود🤢
🍂کاش پوستم سفیدتر بود😓
🍂کاش کمی لاغرتر بودم😞
🍂کاش این لکه ها روی پوستم نبود😱
⛔️آخ آخ آخ این حرفها ممنوع❌
خانم گل و با #سیاست از خودت بد نگو❌
باور کن همسرت خیلی از این عیبها را اصلا نمی بیند 😐
🍃میدونی چرا؟
چون مردا کلی نگرند
ما زنها جزییات رو میبینیم🧐
👈خود تو هستی که او را متوجه آن قسمت می کنی و جزیی نگرش میکنی👌
اتفاقا فقط از خوبیات بگو تا ملکه ذهنش شود😌👌
یادت باشد کلمات تاثیر فراوانی دارند✅
💞خانم عزیز،
برای اینکه همیشه در قلب همسرت باشی
و
او را جذب خود کنی
باید
کلی ترفند یاد بگیری👌🤗
مشاور خانواده| خانم فرجامپور
#دوره_های_آموزشی_اسرار_درون👇👇 #تخفیف_ویژه🎁😍👏👏 #دهدرصد_تخفیف👏👏👏 💞#دوره_اسرار_زناشویی💞 #سرفصلهای👇
💞توی دوره #سیاستهای زنانه
یا
#زنان_قدرتمند💪
کلی ریزه کاری یادتون می دم
که همیشه ملکه و معشوق همسرت باشی😉❤️
تا دیر نشده بیا و زندگیت را از نو بساز👏
#دلبرانه😍💞
همین که میخندی😍
دوباره دلم ضعف میرود🥴
دوباره واژه ها صف میکشند
برای سرودنت
برای بوسیدنت😘
دوباره بیچاره ات میشوم
دوباره عاشقت ...!❤️
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
۱۶۹)
#تینا
.#قسمت_۱۶۹
برای اولین بار داشتم همه چیز را زیبا می دیدم.
صدای در، از ابتدای باغ به گوش رسید.
خانم محمدی به سمت در رفت و گفت:
-من باز می کنم.
متعجب به مرضیه خانم نگاه کردم. لبخند زد:
-ریحانه و خانواده اش هستند.
تازه یادم افتاد که آن ها هم قرار بود بیایند. وای کاملا فراموش کرده بودم.
نگاهی به ساحل و مادرش انداختم که از اتاق بیرون آمدند. چادر های رنگی به سر کرده بودند و به طرف آشپزخانه رفتند. رویا خانم، به مرضیه خانم تعارف کرد:
-خواهرجان کاری داری، کمکت کنیم؟
-ممنونم عزیزان، فعلا کاری نیست، حتما موقع ناهار صداتون می کنم.
مادر روی مبل نشسته و بی تفاوت به گوشه ای خیره شده بود. حال او را درک می کردم. بعد از سال ها دشمنی، بودن کنار آن ها سخت بود.
ریحانه و مادرش، وارد شدند و با همه سلام و احوالپرسی کردند. ریحانه مرا در آغوش گرفت و بوسید. دستم را گرفت و کنار مادر برد. نگاهی به ساحل و مادرش انداخت و جلو رفت. سلام داد و با آن دو به گرمی احوالپرسی کرد. دستشان را فشرد و به رویشان لبخند زد.
خانم محمدی تعارف کرد و همه نشستیم.
مرضیه خانم با سینی چای وارد شد و خانم محمدی سینی را از دستش گرفت.
تعارف کرد. ریحانه زود رفت و قندان را آورد.
نمی دانم چرا خشکم زده بود. در حضور ساحل و مادرش، احساس راحتی نداشتم. مادر هم حالش بهتر از من نبود. باید صبر می کردم تا ببینم چه پیش خواهد آمد.
🖋نویسنده (فرجام پور)
⛔️کپی و فروارد حرام❌
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
۱۷۰)
#تینا
#قسمت_۱۷۰
خانم محمدی رو به مادرش کرد:
-برای آقایون چای نمی بریم؟
به جای مرضیه خانم مادر ریحانه پاسخ داد:
-عزیزم نگران نباش، من زنبیل خوراکی و فلاسک چای رو دادم امیر براشون ببره. آخه بابای ریحانه بدون چای اصلا نمی تونه دوام بیاره.
بعد رو به ریحانه کرد و خندیدند.
نگاهی به ریحانه کردم و با تعجب پرسیدم:
-مگه برادرت اومده؟
-آره، دیشب رسید. ما هم تنهاش نگذاشتیم و با خودمون آوردیمش.
-خوبه، اینطوری شاید به سینا هم خوش بگذره.
- نمی دونی چقدر وسیله بازی آورده.
توپش که اصلا ازش جدا نمی شه. اصلا امیر تنها هم که باشه، تفریحش فقط ورزشه. هرجا بریم باید ورزش کنه. بهت قول می دم الان هم مشغوله.
برای سینا خوشحال شدم. لبخند زدم:
-چه خوب. پس امروز حسابی به سینا خوش می گذره.
مرضیه خانم رو به مادر ریحانه کرد:
-پروین خانم جان، چادر رنگی توی اتاق هست.
-ممنونم خواهر، آوردیم.
به کیف کنار ریحانه اشاره کرد.
ریحانه بلند شد و کیف را برداشت و به اتاق رفت.
به من هم اشاره کرد که بروم.
به اتاق که رفتیم در را بست و با ناراحتی گفت:
-چیه بُق کردی نشستی. نمی دونی با چه بدبختی مامانم و مرضیه خانم و خانم محمدی، ساحل و مادرش رو راضی کردند که بیان. حالا اخم کردین بهشون نگاه هم نمی کنین.
-آخه...
-آخه نداره. تا کی می خواین خون، به دل بابای بدبختت کنید. دلم براش می سوزه. این وسط گیر کرده. آن شب خونه ما، وقتی سید رضا باهاش صحبت می کرد، از لای در اتاق، چشمم بهشون افتاد. بغض کرده بود و چیزی نمی گفت. به خدا شماها دارین اون بنده خدا رو دق می دین. بسه دیگه. این همه سال قهر و ناراحتی، تا کی؟ تو رو خدا تینا تمومش کنید.
چند تقه به در خورد و خانم محمدی با اجازه ای گفت و وارد شد.
-دخترا چیزی لازم ندارید؟
ریحانه لبخندزد:
-نه ممنونم.
🖋نویسنده (فرجام پور)
⛔️کپی و فروارد حرام❌
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
1.08M
#نظر_شما
#مشاوره_تلفنی
خانم فرجامپور
چقدر با احساس🥰
ممنون از لطف و محبت شما💐
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
خدا را شکر، هر چه هست لطف خداست🌺
آی دی منشی، جهت هماهنگی مشاوره👇
@asheqemola
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490