eitaa logo
آوای ققنوس
8.3هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
594 ویدیو
31 فایل
دوستای عزیزم، اینجا کنار هم هستیم تا هم‌از ادبیات لذت ببریم هم حال دلمون خوب بشه.😍 ♦️کپی پست ها بعنوان تولید محتوا برای کانال های دیگر ممنوع بوده و رضایت ندارم♦️ تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/1281950438C0351ad088a
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 💢 اشتباهاتم را دوست دارم ؛ آن ها همان تصمیماتی هستند که خودم گرفته ام و نتیجه اش را هر چه باشد می پذیرم ... 💢 اشتباهاتم را گردن کسی نمی اندازم ؛ می پذیرم که انسانم و اشتباه می کنم. نه فرشته ام و نه شیطان و نه انسان کامل ... 💢 تا زنده ام برای انتخاب راه درست فرصت هست ، وقتی زمین می خورم بلند می شوم خود را می تکانم و ادامه می دهم ... 💢 اشتباهاتم را دوست دارم ؛ آن ها حباب شیشه ای غرورم را می شکنند ، هر زمان به اشتباهاتم پی ببرم بزرگتر شده ام ... 💢 اشتباهاتم را دوست دارم ؛ آن ها گران ترین تجربه هایم هستند ، چرا که برایشان هزینه گزافی پرداختم ... 👌 @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
●○♡○● فردوسی عاقبت ناسپاسی رو اینطور تعریف میکنه: به یزدان هر آن کس که شد ناسپاس به دلش اندر آید ز هر سو هراس @avayeqoqnus
از بعضی‌ ها نباید رنجید، درست همینطور است، بعضی ها ارزش اعتنا ندارند... 👌 👤 فئودور داستایوسکی (نویسنده روس) ✨@avayeqoqnus
🌼 رنگ‌ها محو می‌شوند، 🍀 معبدها فرو می‌ریزند، 🌼 امپراطوری‌ها سقوط می‌کنند، 🍀 ولی... مهربانی جاودانه است 🌼 مهربانی بهترین هدیه خداست 🍀 از هم دریغش نکنیم...@avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. خند‌ه‌ی خورشید را هر صبح دانی چیست رمز؟ گوید از عمرت گذشت ای بی‌خبر شامی دگر! صبح بخیر رفقا 🌞🌹 هفته پربرکتی پیش رو داشته باشید 🪴 @avayeqoqnus
ای خدایی که راه ها را هموار می‌کنی گره ها را باز می‌کنی امید را به ناامیدان برمی‌گردانی دل‌ها را خوشنود می‌کنی چهره‌ها را می‌گشایی گرفتاران را گشایش می‌بخشی دستان ما را رها مکن ما را در کنار حرم امنت نگاه دار. آمین 🙏💛 @avayeqoqnus
آنجا که تویی همه غم و جنگ و جفاست چون غرقه‌ی ما شدی همه لطف و وفاست گر راست شوی هر آنچه ماراست تو راست ور راست نِه‌ای چپِ تو را گیرم راست @avayeqoqnus
📜 روزی بازرگانی خرش را که دو گونی بزرگ بر دوش داشت به زور مي‌كشيد، تا به مرد حکیمی رسيد. حکیم پرسيد چه بر دوش خَر داری كه سنگين است و راه نمی رود؟ پاسخ داد يك طرف گندم و طرف ديگر سنگ. حکیم پرسيد به جايی مي‌روی که سنگ كمياب است؟ پاسخ داد: خير ، به منظور حفظ تعادل طرف ديگر سنگ ريختم! حکیم دانا سنگ را خالی كرد و گندم را به دو قسمت تقسيم نمود و به بازرگان گفت: حال خود نيز سوار شو و برو به سلامت. مرد کاسب وقتی چند قدمی به راحتی با خَر خود رفت ، برگشت و پرسيد با اين همه دانش چقدر ثروت داری؟ حکیم گفت هيچ ! مرد کاسب فورا از خر پیاده شد و شرايط را به شكل اول باز گرداند و گفت من با این نادانی خيلی بيشتر از تو دارم ، پس علم تو مال خودت و شروع كرد به كشيدن خَر و رفت...!! ثروت ، ربطى به علم و عقل ندارد؛ هر نادانى مي‌تواند ثروتمند شود! ✨@avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا