🖇 ادامه داستان شاه عباس و شیخ بهایی:
شاه عباس با تعجب از حرف شیخ بهایی
پاسخ داد: این چه حرفی است، فردا هم
مثل امروز و امروز هم مثل دیروز.
این عمل گربهها اکتسابی بوده و در
نتیجه تربیت و ممارست زیاد بدست آمده
است.
اما شیخ نپذیرفت و تا جایی پیش رفت که
شاه را مجبور کرد تا همین کار را فردا نیز
تکرار کند.
لذا شیخ متفکرانه به خانه رفت و بعد از
رسیدن به خانه، به سرعت چهار جوراب
برداشته و چهار موش را درون آنها قرار
داد.
فردای آن روز، طبق قرار شاه عباس و
شیخ بهایی، همان سفره پهن شد و
گربههای بازیگر نیز وارد شدند.
شاه که مغرورانه تکرار مراسم دیروز را
میدید و صحت حرفهای خود را باور
داشت، زیر لب برای شیخ رجزخوانی
میکرد.
در همین زمان، شیخ موشها را رها کرد و
با این کار، هر یک از گربهها به طرفی
دویدند.
در همین حین، شیخ دستی به پشت شاه
زد و گفت: ای شاه بزرگ؛ به یاد داشته
باش که اصالت گربه، شکار موش است.
گرچه تربیت اهمیت زیادی دارد ولی
اصالت ذاتی از آن مهمتر خواهد بود.
درست است که با تربیت میتوان یک
گربه را اهلی و رام کرد ولی زمانی که
گربه، موش را که ببیند، به اصل و اصالت
خود باز میگردد.
#حکایت
✨@avayeqoqnus✨
سینه از آتش دل،
در غمِ جانانه بسوخت
آتشی بود در این خانه
که کاشانه بسوخت
#حافظ
✨@avayeqoqnus✨
همه آن چیزهای پنهان و آشکاری که
زن و شوی را به هم میبندند، از میان
مَرگان و سُلوچ برخاسته بود.
نه کار بود و نه سفره. هیچکدام.
بی کار؛ سفره نیست و بی سفره، عشق.
بی عشق، سخن نیست و سخن که نبود
فریاد و دعوا نیست، خنده و شوخی
نیست؛
زبان و دل کهنه میشود، تَناس بر لبها
میبندد، روح در چهره و نگاه در چشمها
میخشکد.
📚 جای خالی سلوچ
🖌 محمود دولت آبادی
#بریده_کتاب
✨@avayeqoqnus✨
سرنوشت من سرودن است!
تکیه دادهام به باد
با عصای استواییام
روی ریسمان آسمان...
ایستادهام
بر لب دو پرتگاه ناگهان
ناگهانی از صدا
ناگهانی از سکوت...
زیر پای من
دهانِ درهی سقوط
باز مانده است...
ناگزیر
با صدایی از سکوت
تا همیشه
روی برزخ دو پرتگاه
راه می روم
سرنوشت من سرودن است!
#قیصر_امین_پور
✨@avayeqoqnus✨
هدایت شده از آوای ققنوس
🌼🍀🌼🍀
یکی از دوستام و خانمش میخواستن
از هم جدا بشن.
یه روز تو یه مهمونی بودیم ازش پرسیدم خانومت چه مشکلی داره که میخوای
طلاقش بدی؟
گفت: یه مرد هیچ وقت عیب زنشو
به کسی نمیگه...
بعد از چند ماه از هم جدا شدن
و سالِ بعد خانومش با یکی دیگه
ازدواج کرد...
یه روز ازش پرسیدم خب حالا بگو
چرا طلاقش دادی؟
گفت: یه مرد هیچوقت پشت سر زنِ
مردم حرف نمیزنه...
پستترین انسان کسی است که راز
دوران دوستی را به وقت دشمنی فاش کند.
#تلنگر
✨@avayeqoqnus✨
بایزید بسطامی را گفتند:
چرا مدح گرسنگی می گویی؟
گفت: اگر فرعون گرسنه بودی
هرگز «انا ربکم الا علی» نگفتی.
🔻 برگرفته از تذکرة الاولیا عطار
نیشابوری
#عطار
✨@avayeqoqnus✨
ميليونها درخت در جهان
به طور اتفاقي
توسط موشها و سنجابهايي
کاشته شدند؛
که دانههايي را مدفون کردند
و سپس جاي مخفی آن را
فراموش کردند؛
خوبي کن و فراموش کن
روزي رشد خواهد کرد...
✨@avayeqoqnus✨
معامله پر سود زندگی
ایناست كه حال خوب را
جایگزين حال بد کنیم...
صبحتون بخیر و حال دلتون خوب
رفقا 🌞🌺
✨@avayeqoqnus✨
📕 زندگی هر چی باشه خوبه...
فریدون یه انگشت نداشت، مادرزادی؛
انگشت اشارهی دست چپ نداشت!
ننه بابای خوب داشت، خانوادهی درست حسابی;
مدرسهی خوب درس خوند; سفرای خوب خوب رفت;
دانشگاه رفت، مهندس شد،
اما..
یه انگشت نداشت..
همین درد توی سینهش بود!
درد بدتر اینکه دختری که عاشقش بود بخاطر همین یه دونه انگشت نداشته، بهش جواب رد داد;
اونجا بود که هرچی فریدون کلاس موفقیت و عزت نفس رفته بود، دود هوا شد!
چندسالی گذشت و فریدون با دختر خوبی ازدواج کرد،
میگفت خوب، چون فریدون رو با انگشت نداشتهش خواسته بود!
بعد چندسال زندگی، فریدون فهمید غم عشقش اونقدرا هم دردناک نبوده و بی جهت عمری غصهشو خورده;
درد بدتر اینه که هنوز بچهای نداشت;
تو حین و بین دوا درمون;
مادر فریدون مُرد!
اونجا بود که فریدون فهمید درد بدتر غم بی مادریه، بچه نداشتن چه اهمیت داشت وقتی خودش گلی به سر مادرش نزده بود و الان حسرت روی حسرت تلمبار میکرد..
بالاخره خدا به فریدون یه دختر سالم داد، همون لحظه اول به دستای بچهش نگاه کرد که یه وقت انگشتی کم نباشه..
بچه بزرگ شد،
پدر فریدون مرد،
زنش مریض شد،
فریدون پیر شد...
دم مرگش..;
به دخترش گفت: ما آدما همیشه فکر میکنیم یه چیزی نداریم..
فکر میکنیم خونمون کوچیکه، ماشینمون خوب نمیرونه، هوامون بده، اونی که خواستیمش رفته، عزیزمون مُرده...
انقد تو زندگیمون فکر نداشتههاییم که یادمون میره چیا رو داریم، کیا رو داریم..
اونقد حساب کتاب دل و عقلمون اشتباهه که چشم باز میکنیم، می بینیم ساعتای آخر عمرمونه و حیف که کیف زندگی رو نکردیم...
کاش ده انگشت نداشتم، اما کم غصه میخوردم،
اون موقع کمتر هرروز می مُردم..!
تو مث من نشو بابا جان..زندگی هرچی باشه خوبه!
✍ نسرین قنواتی
#داستان
#داستان_کوتاه
✨@avayeqoqnus✨
.
مادرش به او یاد داد
که همه را "شما" خطاب کند
چون معتقد بود "تو" گفتن
زمینهساز سلطهٔ دیگران بر ماست
به او گفته بود "شما"
اولین سد امنیت در زندگی است.
📚 در انتظار بوجانگلز
✍ اولیویه بوردو
#بریده_کتاب
✨ @avayeqoqnus ✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من نگفتم که تو حاکم نشوی
گفتم آدم نشوی جان پدر ...
🔻 شعرخوانی دکتر رشید کاکاوند
✨@avayeqoqnus✨
ازحکیمی پرسیدند که چرا استماع تو
از نطق تو زیادت است؟
گفت: زیرا که مرا دو گوش داده اند
و یک زبان ، یعنی دو چندان که
میگویی می شنو.
به قول خواجه نصیرالدین طوسی:
کم گوی و به جز مصلحت خویش مگوی
چیزی که نپرسند تو از پیش مگوی
دادند دو گوش و یک زبانت ز آغاز
یعنی که دو بشنو و یکی بیش مگوی
#حکمت
✨@avayeqoqnus✨
میلیاردها انسان در جهان متولد شده اند؛ اما هیچ یک اثر انگشت مشابه نداشتهاند.
اثر انگشت تو، امضای خداوند است که اتفاقی به دنیا نیامدهای و دعوت شدهای.
تو منحصر به فردی مشابه یا بدل نداری
تو اصل اصل هستی و تکرار نشدنی...
وقتی انتخاب شده بودن و منحصر به فرد بودنت را یادآوری کنی؛ دیگر خودت را با هیچکس مقایسه نمیکنی و احساس حقارت یا برتری که حاصل مقایسه کردن است از وجودت محو میشود.
#حسین_الهی_قمشهای
✨@avayeqoqnus✨
همین مجازات تو را بس،
که من دیگر تو را آن طور که میدیدم، نمیبینم… 🍂🍂
#محمود_درویش
✨@avayeqoqnus✨
#تلنگر
جغد نزد خدا شکایت برد:
انسانها آواز مرا دوست ندارند !!
خداوند به جغد گفت:
آوازهای تو بوی دل کندن میدهند
و آدمها عاشق دل بستن اند ...!
دل بستن به هرچیز کوچک و بزرگ ؛
تو مرغ تماشا و اندیشهای !
و آنکه میبیند و میاندیشد ،
به هیچ چیز دل نمیبندد ...
دل نبستن سختترین و قشنگترین
کار دنیاست.
اما تو بخوان و همیشه بخوان ...
که آواز تو حقیقت است
و طعم حقیقت تلخ...
✨@avayeqoqnus✨
بلبلان از بوی گل مستند
و ما از روی دوست
دیگران از ساغرِ ساقی
و ما از جام او
صبح بخیر و شادکامی رفقا 🌞🌺
✨@avayeqoqnus✨
همیشه امیدت به خدا باشد
نه به بندگانش...
چون امید بستن به غیر خدا
همچون خانه عنکبوت است :
سست،
شکننده،
و بی اعتبار.
خدا به تنهایی برایت کافیست
اگر در همه حال به او اعتماد کنی... 👌🌸
#خدا
✨@avayeqoqnus✨