.
خدایا
میان تاریکیها فقط تو را به یاد دارم
در قعر چاه زندگی
تنها تو فریادرسم هستی
ای دریای بیکران عشق
پناهم باش
آنگونه که آشیان، پرنده ای را
آمین 🙏🌺
#مناجات
✨ @avayeqoqnus ✨
.
پدر خیال میکرد آدم وقتی
در حجره خودش تنها باشد، تنهاست.
نمیدانست که تنهایی را فقط در شلوغی
میشود حس کرد... 🥀
📙سمفونی مردگان
✍ عباس معروفی
#بریده_کتاب
✨ @avayeqoqnus ✨
تو چه دانی
که پس هر نگه سادهی من
چه جنونی ،
چه نیازی ،
چه غمی ست ؟ 🥀
#مهدی_اخوان_ثالث
✨ @avayeqoqnus ✨
📗 #حکایت
یکی در تاریکی شب دم صبح افسار
الاغش را جلو حمام به مردی که چهرهاش
نمایان نبود سپرد و به حمام رفت.
وقتی برگشت دید که افسار الاغش در
دست دزدِ معروفِ ده است. شروع کرد به
داد و بیداد...
دزد گفت چرا داد و بیداد می کنی؟
مرد گفت: ای دزد نابه کار، افسار الاغ من
در دست تو چه می کند؟
دزد گفت: تو خود در تاریکیِ شب الاغت
را به دستِ من سپردی و تازه مرا از کارم
باز داشتی. حالا داد و بیداد هم می کنی؟
مرد پرسید: پس چرا الاغ را ندزدیدی؟
دزد گفت: تو الاغت را به من سپردی.
من دزدم نه خیانتکار و چیزی را که به من
سپرده اند به آن خیانت نمی کنم. 👌
برگرفته از: مثنوی معنویِ مولانای جان
#مولوی
✨ @avayeqoqnus ✨
خوب بودن آدمها را
به حساب وظیفه شان نگذاریم
خوب بودن وظیفه نیست ؛
خوب بودن و انسان بودن یک مرام است ...
عصرتون زیبا و دلپذیر 🌺
✨ @avayeqoqnus ✨
اگر معاشرت با دیگران تو را آزرده میکند،
همیشه قدری از تنهاییات را
با خود به جمع ببر؛
یعنی بیاموز آنچه میاندیشی را
فورا ابراز نکنی ،
چیزی که میشنوی را زیاد جدی نگیری،
و از دیگران بیش از اندازه انتظار نداشته باشی...
📙 در باب حکمت زندگی"
✍ آرتور شوپنهاور
#بریده_کتاب
✨ @avayeqoqnus ✨
.
دست به دستِ مدعی شانه به شانه می روی
آه که با رقیب من جانبِ خانه می روی
بی خبر از کنار من ای نفس سپیده دم
گرم تر از شراره ی آه شبانه می روی
من به زبانِ اشک خود می دهمت سلام و تو
بر سر آتشِ دلم همچو زبانه می روی
در نگه نیاز من موج امیدها تویی
وه که چه مست و بی خبر سوی کرانه می روی
گردش جام چشم تو هیچ به کام ما نشد
تا به مراد مدعی همچو زمانه می روی
حال که داستان من بهر تو شد فِسانه ای
باز بگو به خواب خوش با چه فسانه می روی؟
#شفیعی_کدکنی
✨ @avayeqoqnus ✨
باید یاد بگیرم
مادامی که از عشق کسی
مطمئن نشدهام،
با او خاطره ای نسازم
چرا که تاوان خاطرات
جنون است
و بس...
✍ گابریل گارسیا مارکز
✨@avayeqoqnus✨
دشتهایی چه فراخ
كوههایی چه بلند
در گلستانه چه بوی علفی میآمد!
من در اين آبادی، پي چيزی میگشتم:
پي خوابی شايد،
پی نوری، ريگی، لبخندی...
#سهراب_سپهری
✨@avayeqoqnus✨
فرق بین رفاقت دو روزه
و رفاقت چندین ساله،
مثل فرق بین چای کیسهای
و چای بهار نارنج دار آتیشیه،
دوتاش چاییه،
اما این کجا و اون کجا...
سلامتی همه رفیقای قدیمی و بامعرفت 🌹
✨@avayeqoqnus✨
✨🤎✨
دی شیخ با چراغ همیگشت گِرد شهر
کز دیو و دَد مَلولم و انسانم آرزوست
گفتند یافت مینشود جستهایم ما
گفت آن که یافت مینشود، آنم آرزوست
#مولوی
✨@avayeqoqnus✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من اگر روزی برگردم...
من اگر روزی برگردم؛ به شکل
صدای شرشر باران بر روی ناودانهای
خانههای شمالی برمیگردم...
به صورت آن نیمکت انتهای پارک
که زیر درخت شاتوت است، برمیگردم...
به صورت نمای آجری یک خانه قدیمی،
عاشقانه های شاملو برای آیدا، دستِ
مهربانِ نسیمِ بهاری، به شکل عطرِ
دلنشین غریبهای در پیادهروهای خلوت
شهر، برمیگردم...
#دلنوشته
✨@avayeqoqnus✨
#صبح،
پیام مهمی برای شروع دوباره دارد؛
اینکه هیچ تاریکی تا ابد باقی نمیماند...
صبح بخیر و شادکامی رفقا 🌞🪴
✨@avayeqoqnus✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا
اگر من بد کردم
تو را بندههای دیگر بسیار است
اگر تو با من مدارا نکنی
مرا خدایی دیگر کجاست؟ 🍂
#مناجات
✨@avayeqoqnus✨
.
ای جان اگر رضای تو
غم خوردنِ دل است 🌼
صد دل به غم سپارم
بهرِ رضای تو 🌸
#مولوی
#مولانا
✨ @avayeqoqnus ✨
📚 فقط ۵ دقیقه پدر!
در يك پارك زن و مردی روي نيمكت
نشسته بودند و به كودكاني كه در حال
بازي بودند نگاه مي كردند.
زن رو به مرد كرد و گفت: "پسري كه
لباس ورزشي قرمز دارد و از سرسره بالا
مي رود پسر من است."
مرد در جواب گفت: "چه پسر زيبايي" و در
ادامه گفت: "او هم پسر من است" و به
پسري كه تاب بازي مي كرد اشاره كرد.
مرد نگاهي به ساعتش انداخت و پسرش
را صدا زد: "نیک! وقت رفتن است."
نیک كه دلش نمي آمد از تاب پايين بيايد،
با خواهش گفت: "پدر فقط ۵ دقيقه،
باشه؟"
مرد سرش را تكان داد و قبول كرد.
مرد و زن باز به صحبت ادامه دادند. دقايقي گذشت و پدر دوباره فرزندش را
صدا زد:
"نیک دير مي شود برويم."
ولي نیک باز خواهش كرد: "۵ دقيقه! اين
دفعه قول مي دهم."
مرد لبخند زد و باز قبول كرد.
زن رو به مرد كرد و گفت: "شما آدم
خونسردي هستيد ولي فكر نمي كنيد
پسرتان با اين كارها لوس بشود؟"
مرد جواب داد: "دو سال پيش يك راننده
مست، تام پسر بزرگم را در حال دوچرخه
سواري زير گرفت و كشت.
من هيچگاه براي تام وقت كافي نگذاشته
بودم و هميشه به خاطر اين موضوع غصه
مي خورم. ولي حالا تصميم گرفتم اين
اشتباه را در مورد نیک تكرار نكنم.
نیک فكر مي كند كه ۵ دقيقه بيشتر براي
بازي كردن وقت دارد ولي حقيقت این
است كه من ۵ دقيقه بيشتر وقت دارم تا
بازي كردن و شادي او را ببينم.
ديگر هرگز نميتوانم حتی ۵ دقیقه بودن
در كنار تامِ از دست رفته ام را تجربه
كنم." 🥺
#داستان
#داستان_آموزنده
✨@avayeqoqnus✨
.
همیشه که نباید بنشینیم و
بدیهای زندگیمان را مرور کنیم؛
گاهی باید نشست و پا بر روی پا انداخت
و خوشیها را شمرد؛
چای نوشید و پشت کرد به تمامِ نداشتنها
و غصههایی که عمری با آنها زندگی کردیم...
عصر پنج شنبهتون بخیر رفقا 🙏🌹
✨ @avayeqoqnus ✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
دل به دریا زده ای پهنه سراب است نرو
برف و کولاک زده راه خراب است نرو 🕊
بی تو من با بدن لختِ خیابان چه کنم
با غم انگیز ترین حالتِ تهران چه کنم 🥀
#علیرضا_آذر
✨ @avayeqoqnus ✨