eitaa logo
آوای ققنوس
8.2هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
555 ویدیو
31 فایل
دوستای عزیزم، اینجا کنار هم هستیم تا هم‌از ادبیات لذت ببریم هم حال دلمون خوب بشه.😍 ♦️کپی پست ها بعنوان تولید محتوا برای کانال های دیگر ممنوع بوده و رضایت ندارم♦️ تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/1281950438C0351ad088a
مشاهده در ایتا
دانلود
🌿💐🌿💐 با تو همین یک سخنم آرزو است گفتن و قربان شدنم آرزو است پیش قدِ شمعِ تو پروانه‌وار پر زدن و سوختنم آرزو است وقت شد از دیده ببارم سِرِشگ غوطه به دریا زدنم آرزو است لاله‌صفت پنجه خونین ز غم پیش تو بر سر زدنم آرزو است قدّ و رخ و تن بنما در چمن سرو و گل و یاسمنم آرزو است کرد دلم عزم ز خود رفتنی دور شدن زین وطنم آرزو است نشئه دیگر مِی توحید راست جرعه بدین می زدنم آرزو است باش تو قصاب که گفته است فیض حلقه آن در زدنم آرزو است @avayeqoqnus
یکی عشق را زندگی می داند دیگری آن را دروغ پندارد هر دو بر حقند که آن یک جان خویش را باز یافته و این دیگری بر باد داده ... @avayeqoqnus
. خانه های قدیمی را دوست دارم چون که ... چای همیشه دم بود روی سماور ...توی قوری در خانه همیشه باز بود مهمانی ها دلیل و برهان نمی خواست غذاها ساده و خانگی بود و بویش نیازی به هود نداشت .. عطرش تا هفت خانه آن طرف تر می رفت کسی نان خشکه نداشت نان برکت سفره بود ! مهمانِ ناخوانده، آب خورشت را زیاد می کرد بوی شب بوها و خاک نم خورده در حیاط غوغا میکرد .. خبری از پرده های ضخیم و مجلسی نبود، نور خورشید سهمی از خانه های قدیم بود دلخوری ها مشاوره نمی خواست دوستی ها حساب و کتاب نداشت سلام ها اینقدر معنا نداشت ... @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نفس باد صبا صبحدم از راه رسید قاصدک پر زد و گل وا شد و خورشید دمید بلبل از هلهله‌ی باد به رقص آمد و گفت باید از باغ خدا عطر محبت را چید... صبحتون بخیر و شادکامی رفقا 🌞🌸 ✨@avayeqoqnus
امید بستم به تویی که ناخوانده اجابتم می‌کنی 🙏🌺 @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 رسم مردانگی ابن سیرین كسی را گفت: چگونه‏ ای؟ گفت: چگونه است حال كسی كه پانصد درهم بدهكار است، عیالوار است و هیچ چیز ندارد؟ ابن سیرین به خانه خود رفت و هزار درهم آورد و به وی داد و گفت: پانصد درهم به طلبكار بده و باقی را خرج خانه كن. واى بر من اگر پس از این حال كسی را بپرسم! گفتند: وادار نبودی كه قرض و خرج وی را بدهی. گفت: وقتی حال كسی را بپرسی و او حال خود بگوید و تو چاره ‏اي برای او نیندیشی، در احوالپرسی منافق باشی. @avayeqoqnus
آنکس‌که همنشینِ خِرد شد، ز هر نسیم چون پَرِ کاه بی سر و سامان نمی‌شود دین، از تو کار خواهد و کار از تو راستی این درد با مباحثه درمان نمی‌شود @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 پند لقمان حکیم به پسرش لقمان حكیم پسر را گفت: امروز طعام مخور و روزه دار، و هرچه بر زبان راندی، بنویس. شبانگاه همه آنچه را كه نوشتی، بر من بخوان، آنگاه روزه‏ ات را بگشا و طعام خور. شبانگاه، پسر هر چه نوشته بود، خواند. دیروقت شد و طعام نتوانست خورد. روز دوم نیز چنین شد و پسر هیچ طعام نخورد. روز سوم باز هرچه گفته بود، نوشت و تا نوشته را بر خواند، آفتاب روز چهارم طلوع كرد و او هیچ طعام نخورد. روز چهارم، هیچ نگفت. شب، پدر از او خواست كه كاغذها بیاورد و نوشته‏‌ها بخواند. پسر گفت: امروز هیچ نگفته‌‏ام تا برخوانم. لقمان گفت: پس بیا و از این نان كه بر سفره است بخور و بدان كه روز قیامت، آنان كه كم گفته‏‌اند، چنان حال خوشی دارند كه اكنون تو داری. @avayeqoqnus