eitaa logo
آوای ققنوس
8.1هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
566 ویدیو
31 فایل
دوستای عزیزم، اینجا کنار هم هستیم تا هم‌از ادبیات لذت ببریم هم حال دلمون خوب بشه.😍 ♦️کپی پست ها بعنوان تولید محتوا برای کانال های دیگر ممنوع بوده و رضایت ندارم♦️ تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/1281950438C0351ad088a
مشاهده در ایتا
دانلود
هیچ وقت گریه کردن آدم‌ها رو از این زاویه قضاوت کردید؟ برخی گریه می‌کنند… نه به خاطر اینکه ضعیف هستند!!! بلکه به این خاطر که برای مدت طولانی قوی بوده اند... 🥀 @avayeqoqnus
. چه تعبیر زیبا و درستی 👏 🌸 آدمها مثل کتابند! از روی بعضیها باید مشق نوشت و آموخت، از روی بعضیها باید جریمه نوشت و عبرت گرفت، بعضیها رو باید نخونده کنار گذاشت، و بعضیها رو باید چندبار خوند تا معنیشون رو فهمید. 👌 @avayeqoqnus
میگه: به همه عشق بورز ، به تعداد کمی اعتماد کن و به هیچ کس بدی نکن.@avayeqoqnus
می‌خواهم برگردم به روزهای کودکی ... آن زمان‌ها که پدر تنها قهرمان زندگیم بود عشق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه میشد بالاترین نــقطه‌ى زمین، شــانه‌های پـدر بــود بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادرهای خودم بودند تنــها دردم، زانوهای زخمـی‌ام بودند تنـها چیزی که می‌شکست، اسباب‌بـازی‌هایم بـود و معنای خداحافـظ، تا فردا بود ... @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
211982446-samatak-com.jpg
174.1K
یک استکان بوسه داغ یه بشقاب بزرگ عشق بی پیرایه یک پیاله گل سرخ یک کف دست نان صداقت از شکر خودت هم کمی بریز تا شیرین شود این صبحانه عشق است با تو خوردن صفا دارد 🌸 صبحتون همراه با عشق فراوون عزیزان 🌸 @avayeqoqnus
. اگر یکروز از من بپرسند قویترین انسان های دنیا چه کسانی هستند ؟ جواب می دهم زنانی که تنهایی را یاد گرفته اند. 💪👏 @avayeqoqnus
. 🌼 نِی دولت دنیا به ستم می‌ارزد 🍀 نی لذّت مستی‌اش اَلَم می‌ارزد 🌼 نه هفت هزار ساله شادی جهان 🍀 این محنتِ هفت روزه غم می‌ارزد @avayeqoqnus
و عشق اگر با حضور همین روزمرگی ها عشق بماند ! عشق است… ❤️ @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 حکایتی از جوانمردی حاتم طایی 🌴 يكي از پادشاهان يمن در بخشندگی و سخاوت معروف بود، ولي هرگاه كسی نزد وی از بخشندگی های حاتم طايی سخن می گفت، برمی آشفت و ناراحت می شد. 🌴 بنابراين، چون پادشاه يمن، حاتم را در بخشندگی از خود بلندآوازه‌تر ديد، كسی را مأمور كرد تا او را از بين ببرد. 🌴 مأمور حاکم راه قبيله «بنی طی» را پيش گرفت. در راه شخصی را ديد و با او دوست و همراه شد و به وی گفت:‌ "حال كه تو جوانمرد و راز نگه‌دار هستی، از تو خواهشی دارم، اميدوارم مرا راهنمايی كنی!" 🌴 جوان گفت: "با كمال ميل در خدمتم." مأمور گفت: ‌"آيا تو حاتم طايی را می شناسی؟" جوان گفت: "مقصود تو از اين سؤال چيست؟" 🌴 مأمور گفت: "پادشاه يمن مرا مأمور كرده است تا حاتم را بكشم و سرش را برای پادشاه ببرم، ولي سبب دشمنی آنها را نمي‌دانم." جوان خنديد و گفت: "آن حاتمی كه دنبال او می گردی، خود منم و الان‌ آماده‌ام سر از تنم جدا كنی!" 🌴 مأمور با شنيدن اين سخن ناراحت شد، به سرعت به يمن بازگشت، به خدمت پادشاه رفت و آنچه بر او گذشته بود، تعريف كرد. 🌴 پادشاه پس از شنيدن ماجرا و پی بردن به ميزان جوانمردی حاتم، از مأمور دلجویی كرد و به وی هديه‌ای داد و بر حاتم طایی درود فرستاد. 💐 @avayeqoqnus 💐