eitaa logo
آوای ققنوس
8هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
568 ویدیو
31 فایل
دوستای عزیزم، اینجا کنار هم هستیم تا هم‌از ادبیات لذت ببریم هم حال دلمون خوب بشه.😍 ♦️کپی پست ها بعنوان تولید محتوا برای کانال های دیگر ممنوع بوده و رضایت ندارم♦️ تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/1281950438C0351ad088a
مشاهده در ایتا
دانلود
امام مرشد محمد غزالی را رحمة الله علیه پرسیدند: چگونه رسیدی بدین منزلت در علوم؟ گفت: بدان که هر چه ندانستم از پرسیدن آن ننگ نداشتم. 🔻 برگرفته از باب هشتم گلستان @avayeqoqnus
📚 ضرب المثل "طاقچه بالا گذاشتن" در قدیم برخی از معماری های خانه ها طوری بود که دو نوع طاقچه می ساختند؛ یکی طاقچه کوتاه تر که دست همه به آن می رسید و معمولا لوازم دم دستی خانه را روی آن قرار می دادند. و دیگری طاقچه ای بود که بالاتر از این طاقچه ها ساخته می شد و دست کسی به آن نمی رسید. معمولا اشیاء ارزشمند و زینتی را در آن قرار می دادند. حال وقتی کسی خیلی خودش را دست بالا می گیرد به او می گویند طاقچه بالا می گذارد؛ یعنی خودش را انقدر ارزشمند و قیمتی می داند که دوست ندارد کسی به او نزدیک شود. 🔸 طاقچه بالا گذاشتن کنایه از چیست؟ کنایه از این است که کسی خود را برتر از دیگران بداند و با رفتارش کاری کند که کسی به او نزدیک نشود. گاهی اوقات کنایه از مغرور بودن است. گاهی کنایه از شخصی است که خیلی ناز و افاده می کند و خودش را لوس می کند. @avayeqoqnus
ما انسان‌ها بر روی کره زمین زندگی نمی‌کنیم بلکه سرزمین واقعی ما قلب کسانی است که دوستشان داریم... 🌹 @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باغ ها را گرچه دیوار و در است از هواشان راه با یکدیگر است شاخه ها را از جدایی گر غم است ریشه هاشان دست در دست هم است @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مهربان خدایم؛ به حضورت به نگاهت به پناهت به یاریت نیازمندم... الهی دریاب که می‌توانی 🙏🌸 @avayeqoqnus
. ز تو با تو راز گویم به زبان بی‌ زبانی به تو از تو راه جویم به نشان بی‌ نشانی 🌹 @avayeqoqnus
. او را که از خود پُر است، صد هزار پیغامبر نتوانند تُهی کردن... 🔸 برگرفته از مقالات شمس تبریزی @avayeqoqnus
. او را که از خود پُر است، صد هزار پیغامبر نتوانند تُهی کردن... 🔸 برگرفته از مقالات شمس تبریزی @avayeqoqnus
📗 حکایتی آموزنده از گلستان: دو درویش خراسانی مُلازم صحبت یکدیگر سفر کردندی. یکی ضعیف بود که هر به دو شب افطار کردی و دیگر قوی که روزی سه بار خوردی. اتفاقاً بر درِ شهری به تهمتِ جاسوسی گرفتار آمدند. هر دو را به خانه‌ای کردند و در به گل برآوردند. بعد از دو هفته معلوم شد که بی‌‎گناهند. در را گشادند، قوی را دیدند مرده و ضعیف جان به سلامت بُرده. مردم در این عجب ماندند. حکیمی گفت: خلاف این عجب بودی، آن یکی بسیارخوار بوده است، طاقت بی‌‎نوایی نیاورد، به سختی هلاک شد. وین دگر خویشتن‌‎دار بوده است، لاجرم بر عادت خویش صبر کرد و به سلامت بماند. چو کم‌‎خوردن طبیعت شد کسی را چو سختی پیشَش آید، سهل گیرد وگر تن‌‎پرور است اندر فَراخی چو تنگی بیند، از سختی بمیرد 🔻 برگرفته از باب سوم گلستان سعدی @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا