eitaa logo
آوای ققنوس
8.9هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
538 ویدیو
31 فایل
دوستای عزیزم، اینجا کنار هم هستیم تا هم‌از ادبیات لذت ببریم هم حال دلمون خوب بشه.😍 ♦️کپی پست ها بعنوان تولید محتوا برای کانال های دیگر ممنوع بوده و رضایت ندارم♦️ تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/1281950438C0351ad088a
مشاهده در ایتا
دانلود
کُجاست بارشی از ابر مهربان صدایت؟ که تشنه مانده دلم در هوای زمزمه هایت به قصه‌ی تو هم امشب درون بسترِ سینه هوای خواب ندارد دلی که کرده هوایت تُهی است دستم اگر نه برای هدیه به عشقت چه جای جسم و جوانی که جان من به فدایت چگونه می‌طلبی هوشیاری از منِ سرمست که رفته‌ایم ز خود پیش چشم هوش رُبایت هزار عاشقِ دیوانه در من است که هرگز به هیچ بند و فُسونی نمی‌کنند رهایت دل است جای تو تنها و جز خیالِ تو کس نیست اگر هر آینه ، غیر از تویی نشست به جایت هنوز دوست نمی‌دارمت مگر به تمامی؟ که عشق را همه جان دادن است اوج و نهایت @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ این دو بیتی از مولانای جان چه زیباست: من دردِ تو را ز دست آسان ندهم دل بَر نَکَنم ز دوست تا جان ندهم از دوست به یادگار دردی دارم کآن درد به صد هزار درمان ندهم @avayeqoqnus
حمایت‌گری چون خدا ما را بس است...@avayeqoqnus
روزی گنجشکی عقربی را دید که در حال گریستن است. از او پرسید برای چه گریه می‌کنی؟ عقرب گفت می‌خواهم آن سمت رودخانه بروم اما نمی‌توانم… گنجشک او را روی دوش خود گذاشت و پرید… وقتی به مقصد رسیدند گنجشک دید پشتش می‌سوزد به عقرب گفت من که کمکت کردم برای چه نیشم زدی؟ عقرب گفت خودم هم ناراحتم ولی چکار کنم ذاتم اینه…!! حکایت بعضی از ما آدمهاست…… از دست رفیقان عقرب صفت… هم نشینی با مارم آرزوست… 👈 مراقب رفاقت‌هایمان باشیم @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شادی، عطری است که باید آن را به خود زد تا دیگران هم از بوی آن بهره مند شوند. صبح آخرین روز پاییز بخیر و شادی رفقا 🌞🌺 ✨ @avayeqoqnus
یک روز... جایی در زندگیم می‌ایستم و می‌گویم خدا با من بود که دوام آوردم... که ادامه دادم..‌. و رسیدم. خدایا شکرت 🙏🌸 @avayeqoqnus
چه مبارک است این غم که تو در دلم نهادی به غمت که هرگز این غم ندهم به هیچ شادی چه خیال می‌توان بست و کدام خواب نوشین به از این درِ تماشا که به روی من گشادی @avayeqoqnus
روزی باد به آفتاب گفت: من از تو قوی ترم. آفتاب گفت: چطور؟ باد گفت آن پیرمرد را می‌بینی که کتی بر تن دارد؟ شرط می‌بندم من زودتر از تو کتش را از تنش در می آورم. آفتاب در پشت ابر پنهان شد و باد به صورت گردباد هولناکی شروع به وزیدن کرد. هرچه باد شدید‌تر می‌شد، پیرمرد کت را محکم‌تر به خود می‌پیچید... سرانجام باد تسلیم شد. آفتاب از پس ابر بیرون آمد و با ملایمت بر پیرمرد تبسم کرد و طولی نکشید که پیرمرد از گرما عرق کرد و پیشانی اش را پاک کرد و کتش را از تن درآورد. در آن هنگام آفتاب به باد گفت: دوستی و محبت قوی‌تر از خشم و اجبار است. 🔆 در مسیر زندگی گرمای مهربانی و تبسم از طوفان خشم و جنگ راه گشاتر است. @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. آخر پاییز شد، همه دم می زنند از شمردن جوجه ها!! اما بیا بشماریم، تعداد دل هایی را که به دست آوردیم؛ تعداد لبخند هایی را که بر لب دوستانمان نشاندیم؛  تعداد اشک هایی که از سر شوق و غم ریختیم؛ پاییز فصل زردی بود، ما چقدر سبز بودیم؟ جوجه ها را بعدا با هم می‌شماریم. عصر آخرین روز پاییزی شما بخیر و سلامتی 🍁🪴 ✨ @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بوی را می‌شنوی؟ انتهای خیابان آذر… باز هم قرار پاییز و زمستان... قراری طولانی به بلندای یک شب.. شب بازی برگ و برف… پاییز چمدان به دست ایستاده! عزم رفتن دارد… آسمان بغض کرده و می‌بارد... خدا هم می‌داند فصل ها چقدر دوست داشتنیست…❤️ کاسه ای آب میریزم پشت پای پاییز… و… تمام می‌شود... 🍂🍂 پاییز، ای آبستن روزهای ، رفتنت به خیر… سفرت بی خطر... 🥺 🍂🍂 ✨@avayeqoqnus
. باز هم دی شد و یلدای من از راه رسید اولین فرصت فردای من از راه رسید برکه درگیر خزان بود که سرما گل کرد با لحافش ، ننه سرمای من از راه رسید شب یلدای من از کوچه ی آذر آمد و گل سرخ و فریبای من از راه رسید در پی این شب زیبا ، مه زیبا رویم  با می و ساغرِ مینای من از راه رسید سفره ای چیده شد از حقه ی یاقوت و درآن حافظ انجمن آرای من ، از راه رسید دل دیوانه ، گرفتار نگاه تو و عشق خنده بر لب که مسیحای من از راه رسید وسعت ساحل تو ، همهمه ی دریا داشت که در این همهمه ، دریای من از راه رسید ایستادم که به آوای دلم ، گوش کنم که نگار دل شیدای من ، از راه رسید خاطرات شب یلدا و شب فال و خیال دست در دامن رویای من ، از راه رسید همه یک تن شده بودیم و دراین خلوتِ انس شور و غوغای تماشای من ، از راه رسید ماه در اوج فریبایی و دل ها خندان با تو دین و دل و دنیای من از راه رسید تو رسیدی و شبم آینه سیما شده بود در کنارت ، شب یلدای من از راه رسید یلداتون مبارک 🌿🌸🌿🌸🌿 🔸 ارسالی از خانم لیلا کباری قطبی @avayeqoqnus
پاییز هزار رنگ می‌رود و زمستان سپید رنگ از راه می‌رسد... و در این میان شبی است بلند به بلندای یک فرهنگ... آئینی رنگارنگ به سان پاییز و درون مایه‌ای سپید به رنگ زمستان... یلدا بر شما عزیزان مبارک ✨ شادی‌هاتون مستدام 🙏🌹🌹 @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"" روزمادر""مبارک 😍👇 پیام و کلیپ های تبریک روزمادر♥️ 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1179058760C364c8c8a8e ♥️کلیپ های تبریک و خوشگل روزمادر از اینجابردار♥️☝️☝️ 💔غم پدر مادر دیدی دلتنگشونی💔 بزن رو لینک 👇 https://eitaa.com/joinchat/1179058760C364c8c8a8e
4_5836756423781912858.ogg
542.1K
زنگ خور گوشی شیک ، باکلاس رسید 💜👇         •••  @zang ‌   ‌‌    •••  @zang همه از اینجا زنگ گوشی شون برمیدارن😛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صبح همان روزنه‌ی امیدی‌ست که بعد از سیاهی شب لبخند را بر لب می‌آورد... از خداوند برایتان لبخندهای بی پایان آرزو می‌کنم 🙏🍀 صبح اولین روز زمستان بخیر و سلامتی رفقا 🌞🪴 @avayeqoqnus
گفت: بنده من، با وجود من چرا نگرانی؟ حتی اگه طناب طاقتت به باریک‌ترین رشته رسید، نترس من هستم... 🪴@avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فکرشم نمیکردم روزی درامدم از شوهرمم بیشتر شه🤩🔥✨ با افسردگی و بی پولی شروع کردم😔خسته‌شدم‌انقدردنبال‌کار‌گشتم‌و‌نشد😭 تا اینکه دوستم بهم گفت‌جواهردوزی یاد بگیر و با ها کار کن😍 همین کارو کردم و الان درامدم عالیه✨ https://eitaa.com/joinchat/3301638274Cb7fe465b39 این کانال👆بزرگترین کانال اموزش جواهردوزی ایتا رو داره😊 جشنواره هم با %🌱❌🌸
هم‌اکنون اعلام شد🔥 🚨تعطیلی مجدد مدارس ۲۴ استان برای روزهای یک‌شنبه و دوشنبه (۲ و ۳ دی) ؟! ✔️ لیست تک‌به‌تک شهرهای تعطیل👇🏾👇🏾 📎 مشاهده لیست تعطیلی مدارس : 📎 ☑️ دانشگاه‌ها هم که مجازی شد ☑️ ❌ توجه: ادارات تعطیل نیست❌
📌 عجیب‌ترین امتحان! عجیب ترین معلم دنیا بود، امتحاناتش عجیب تر...امتحاناتی که هر هفته می گرفت و هر کسی باید برگه ی خودش را تصحیح می کرد...آن هم نه در کلاس، در خانه...دور از چشم همه... اولین باری که برگه ی امتحان خودم را تصحیح کردم سه غلط داشتم...نمی دانم ترس بود یا عذاب وجدان، هر چه بود نگذاشت اشتباهاتم را نادیده بگیرم و به خودم بیست بدهم... فردای آن روز در کلاس وقتی همه ی بچه ها برگه هایشان را تحویل دادند فهمیدم همه بیست شده اند به جز من...به جز من که از خودم غلط گرفته بودم... من نمی خواستم اشتباهاتم را نادیده بگیرم و خودم را فریب بدهم...بعد از هر امتحان آنقدر تمرین می کردم تا در امتحان بعدی نمره ی بهتری بگیرم... مدت ها گذشت و نوبت امتحان اصلی رسید، امتحان که تمام شد ، معلم برگه ها را جمع کرد و برخلاف همیشه در کیفش گذاشت...! چهره ی هم کلاسی هایم دیدنی بود... آن ها فکر می کردند این امتحان را هم مثل همه ی امتحانات دیگر خودشان تصحیح می کنند... اما این بار فرق داشت...این بار قرار بود حقیقت مشخص شود... فردای آن روز وقتی معلم نمره ها را خواند فقط من بیست شدم... چون بر خلاف دیگران از خودم غلط می گرفتم ؛ از اشتباهاتم چشم پوشی نمی کردم و خودم را فریب نمی دادم... زندگی پر از امتحان است... خیلی از ما انسان ها آنقدر اشتباهاتمان را نادیده می گیریم تا خودمان را فریب بدهیم ... تا خودمان را بالاتر از چیزی که هستیم نشان دهیم... اما یک روز برگه ی امتحانمان دست معلم می افتد... آن روز چهره مان دیدنی ست... آن روز حقیقت مشخص می شود و نمره واقعی را می گیریم... @avayeqoqnus
‌ 💰دعای ثروت حضرت سلیمان 🌗 هرکس بدنبال روزی بی حساب است در بین الطلوعین این ذکر را زمزمه کند روز هفتم به اذن خدا ... 👌 این دعا به قدری قویه که فرزندان هم تا ۷ نسل ثروت باقی میمونن ❌و برای همین هیچوقت در دسترس عموم نبوده و ما هم مجبوریم زود پاکش کنیم 👇 https://eitaa.com/joinchat/1722352022Cbfec7e3259