در هر چه دیدهام تو پدیدار بودهای
ای کم نموده رُخ، که چه بسیار بودهای
#اوحدی
✨@avayeqoqnus✨
مادر بزرگم همیشه می گفت:
چاه، دستی پر نمیشه...
اون وقتا سنم کم بود و معنی حرفشو
نمی فهمیدم.
میپرسیدم عزیز یعنی چی چاه دستی
پر نمیشه؟
با همون لهجه کاشونی میگفت: یعنی اگر
چاهی خشک باشه هر چقدرم توش آب
بریزی نمیتونی ازش آبی برداری.
خود ِچاه باید آب داشته باشه...
امروز توی این سن و سال معنی اون
حرفو کاملا می فهمم.
اگر آدمی دوستت نداشته
باشه هر کاری هم براش بکنی
دوست نخواهد داشت.
آدم بد ذات و نمی تونی ذاتش
رو عوض کنی.
رفتنی رو اگه دنیاتو هم به پاش
بریزی، میره...
خدا بیامرزتت عزیز
چاه هیچ وقت دستی پر نشد... 🍂🤍
#دلنوشته
✨@avayeqoqnus✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبح همان روزنهی امیدیست
که بعد از سیاهی شب
لبخند را بر لب میآورد.
از خداوند برایتان
لبخندهای بی پایان آرزو میکنم.
صبحتون بخیر و شادکامی 🌞🪴
✨@avayeqoqnus✨
بعضی ترانه ها را میتوان
بارها و بارها گوش داد 🎼
بعضی انسانها را میتوان
بارها و بارها دوست داشت 💞
#ایلهان_برک
✨@avayeqoqnus✨
May 11
.
📜 ملانصرالدین و ازدواج
روزی دوستی از ملانصرالدین پرسید: ملا، آیا تا به حال به فکر ازدواج افتادی؟
ملا در جوابش گفت بله، زمانی که جوان بودم به فکر ازدواج افتادم ….
دوستش دوباره پرسید خب، نتیجه چه شد؟
ملا جواب داد بر خرم سوار شده و به هند سفر کردم، در آنجا با دختری آشنا شدم که بسیار زیبا بود ولی من او را نخواستم، چون از مغز خالی بود!
بعد به شیراز رفتم: دختری دیدم بسیار تیزهوش و دانا، ولی من او را هم نخواستم، چون زیبا نبود…
ولی آخر به بغداد رفتم و با دختری آشنا شدم که هم بسیار زیبا و هم اینکه، خیلی دانا و خردمند و تیزهوش بود، ولی با او هم ازدواج نکردم…
دوستش کنجکاوانه پرسید دیگر چرا؟
ملا گفت برای اینکه او خودش هم به دنبال چیزی میگشت، که من میگشتم! 😅
#حکایت
#حکایت_طنز
#ملانصرالدین
✨@avayeqoqnus✨
صبر برجورِ فلک کن تا برآیی رو سفید
دانه چون در آسیا افتد تحمل بایدش 🌱
#صائب_تبریزی
✨@avayeqoqnus✨
از خودم میپرسم: دوزخ چیست؟
و چنین پاسخ میدهم: رنجِ ناتوان بودن
از عشق ورزیدن. 🥀
🔻 از رمان "برادران کارامازوف"
✍ فیودور داستایوسکی
#بریده_کتاب
✨@avayeqoqnus✨