. 📜 ملانصرالدین و ازدواج روزی دوستی از ملانصرالدین پرسید: ملا، آیا تا به حال به فکر ازدواج افتادی؟ ملا در جوابش گفت بله، زمانی که جوان بودم به فکر ازدواج افتادم …. دوستش دوباره پرسید خب، نتیجه چه شد؟ ملا جواب داد بر خرم سوار شده و به هند سفر کردم، در آنجا با دختری آشنا شدم که بسیار زیبا بود ولی من او را نخواستم، چون از مغز خالی بود! بعد به شیراز رفتم: دختری دیدم بسیار تیزهوش و دانا، ولی من او را هم نخواستم، چون زیبا نبود… ولی آخر به بغداد رفتم و با دختری آشنا شدم که هم بسیار زیبا و هم اینکه، خیلی دانا و خردمند و تیزهوش بود، ولی با او هم ازدواج نکردم… دوستش کنجکاوانه پرسید دیگر چرا؟ ملا گفت برای اینکه او خودش هم به دنبال چیزی می‌گشت، که من می‌گشتم! 😅 #حکایت #حکایت_طنز #ملانصرالدین ✨@avayeqoqnus✨

صبر برجورِ فلک کن تا برآیی رو سفید دانه چون در آسیا افتد تحمل بایدش 🌱 #صائب_تبریزی ✨@avayeqoqnus✨

از خودم می‌پرسم: دوزخ چیست؟ و چنین پاسخ می‌دهم: رنجِ ناتوان بودن از عشق ورزیدن. 🥀 🔻 از رمان "برادران کارامازوف" ✍ فیودور داستایوسکی #بریده_کتاب ✨@avayeqoqnus✨

آدم‌ها، جدا از عطری که به خودشون می زنن عطر دیگه ای هم دارن که تاثیر گذارتره؛ عطر نگاهشون، عطرحرفاشون، عطری که فقط و فقط مختصّ شخصیت اون هاست و در هیچ مغازه ی عطر فروشی پیدا نمیشه... 🌺 ✨@avayeqoqnus✨

ما دوستان خود را نه فقط به‌دلیل مهربان و سرگرم‌کننده بودنشان، بلکه شاید مهم‌تر از آن به‌دلیل اینکه خود واقعی ما را می‌فهمند، انتخاب می‌کنیم. 📚 تسلی‌بخشی‌های فلسفه ✍ آلن دوباتن #بریده_کتاب ✨@avayeqoqnus✨

از رفتن بمان دستت را به من بده که در امتداد دستانت بندری است برای آرامش... ❤️      #نزار_قبانی ✨@avayeqoqnus✨

من اناری را می‌کنم دانه، به دل می‌گویم: خوب بود این مردم، دانه‌های دلشان پیدا بود... #سهراب_سپهری ✨@avayeqoqnus✨

نمی‌دانم تا کی دوستم داری هرجا که باشد باشد هرجا تمام شد اسمش را می‌گذارم آخر خط من. باشد؟ ♥️ #عباس_معروفی ✨@avayeqoqnus✨

. دو بیت زیبا از سعدی شیرین سخن: دوست مشمار آنکه در نعمت زند لاف یاری و برادر خواندگی 🍁 دوست آن دانم که گیرد دست دوست در پریشان حالی و درماندگی 🍂 #سعدی ✨ @avayeqoqnus ✨