.
بهترین آدمهای زندگی
همانهایی هستند
که وقتی کنارشان مینشینی
چایت سرد میشود
و دلت گرم! 🍁🌿
امیدوارم در این عصر دل انگیز بارونی
هم چایتون گرم باشه هم دلتون، عزیزان 🌹
#ایلهان_برک
✨ @avayeqoqnus ✨
.
#بریده_کتاب
مرا با حقیقت بیازار
اما هرگز با دروغ آرامم نکن.
♦️ از رمان "جان شیفته"
نوشته رومن رولان
✨ @avayeqoqnus ✨
.
🌼 کاش 🌼
کاش میشد آسمان در بر کشید
کاش میشد طرحی از باران کشید
چشم را بر کهکشانها خیره کرد
روح را از جسم خود بیرون کشید
میشد این دنیا به چشمی هم زدن
طی نمود و نقش جاویدان کشید
بی محابا دل به باورها سپرد
رنگ سبزی بر دل صحرا کشید
روی دشت پر ستاره پرسه زد
نفحهی یاس و شقایق بر کشید
بی هراس ازهیبت دریای ژرف
غرقه شد از این هیاهو دست کشید
کاش میشد چون کبوتر نغمه خوان
رفت و آسان از زمانه پر کشید
🔸 ارسالی از خانم مریم ابراهیمی
از اعضای محترم کانال
#مریم_ابراهیمی
#شما_ارسال_کردید
✨ @avayeqoqnus ✨
.
آرامِ دلِ خویش نجویم چه کنم؟
وندر طلبش به سر نپویم چه کنم؟ 🌸
گویند مرو که خون خود میریزی
مادام که در کمند اویم چه کنم؟ 🌸
#سعدی
💫 @avayeqoqnus 💫
.
🔆 گاهی دلت نه عشق می خواهد،
نه عاشقانه؛
گاهی دلت فقط
یک رفیق شش دانگ می خواهد 🌿
🔆 که بنشینی کنارش
و بدانی
نه سکوتت ناراحتش می کند
نه حرفهای بی سرو تهت؛ 🌼
🔆 نه اخمهایت
و نه تمام دق و دلی هایی
که از کسی داری
و سرش خالی می کنی؛ 🌱
🔆 گاهی چقدر خوب است
بودن کنار کسی
که عاشقت نیست
فقط دوستت دارد
همین. 🪴
#دلنوشته
✨ @avayeqoqnus ✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
🍁 مثل یک جریان موسیقی
🍃 مثل یک باران پاییزی
🍁 ناگهانی بودنت عشق است
صبح بخیر و شادکامی رفقا 🌞 🌻
☀️ @avayeqoqnus ☀️
.
ای خدایی که
راه ها را هموار می کنی
گره ها را باز میکنی
امید را به ناامیدان برمی گردانی
دل ها را خوشنود می کنی
گرفتاران را گشایش می بخشی
دستان ما را رها مکن
آمین 🙏🌸
#مناجات
#خدا
☀️ @avayeqoqnus ☀️
.
📚 ضرب المثل "آستین نو بخور پلو !!"
🖇 معنی و کاربرد:
🔸 یعنی کسی که به خاطر لباس مهمان برای او اهمیت قائل می شود و او را به میهمانی اش دعوت می کند، همان بهتر که لباس مهمان غذا را بخورد نه خودش!
🔹 این ضرب المثل را برای افرادی به کار می برند که از روی ظاهر انسان ها به آنها احترام می گذارند و اگر کسی ظاهر خوبی نداشته باشد در نزد آنها از احترام کمتری برخوردار است.
🖇 داستان ضرب المثل:
روزی یکی از ثروتمندان، ملا نصرالدین را به میهمانی دعوت کرد.
از قضا کار ملا در زمین کشاورزی به طول انجامید و فرصت پیدا نکرد که به خانه رفته و لباس های نو بپوشد.
او همان طور به مهمانی رفت. هر کدام از مهمان ها که می آمدند به ملا نصرالدین می گفتند لطفا کمی آن طرفتر بروید.
ملا نیز با آمدن هر میهمان آنقدر به پایین مجلس رفت تا اینکه کنار کفش ها رسید و همانجا نشست.
میوه را که آوردند همانجا میوه اش را خورد اما از رفتار مهمانان بسیار عصبانی شده بود. تصمیم گرفت تا قبل از آوردن غذا به سرعت به خانه رود و لباس هایش را عوض کند.
بهترین لباس هایش را از صندوقچه اش برداشت و پوشید و دوباره به مهمانی برگشت.
هرکدام از مهمان ها که تا آن لحظه مشغول صحبت بودند و به ملا نصرالدین توجهی نداشتند، این بار به گرمی از او استقبال کردند و با تعارف کردن او به نشستن در بالای مجلس، کم کم او را در بالاترین جای سفره نشاندند!
غذا را که آوردند، ملا قاشق را برداشت و غذا را ریخت روی آستینش. به آستین لباسش گفت : آستین نو بخور پلو!
مهمانان که از رفتار او تعجب کرده بودند پرسیدند: چرا اینطور می کنی؟!
ملا لبخندی زدی و گفت: من همان کسی ام که بار اول با لباس های کهنه ام به اینجا آمدم و شما هیچ توجهی به من نکردید و از من دور شدید. حالا که با این لباس های فاخر آمده ام مرا مورد لطف خود قرار می دهید؛
شما مرا به مهمانی دعوت نکرده اید در واقع لباس من را دعوت کرده اید. این هم غذای مهمانتان است!
میهمانان شرم کردند و میزبان نیز خجالت کشید و همگی از ملا عذرخواهی کردند. از آن پس این ضرب المثل را برای کسانی به کار می برند که به ظاهر افراد توجه می کنند و با توجه به ظاهر انسان ها به آنها احترام می گذارند.
#ضرب_المثل
✨ @avayeqoqnus ✨