در بدترين روزها
اميدوار باش
هميشه زيباترين باران
از سياهترين ابر میبارد...
صبح بخیر و شادی 🌞🌸
✨@avayeqoqnus✨
💚 خداوندا دلم آزاد گردان
💫 به فضلِ خود تنم را شاد گردان
💚 خداوندا گُنه بسیار دارم
💫 ولکین جمله را اقرار دارم
💚 قلم دَرکِش به این طومار عصیان
💫 که غرقم اندرین دریای طوفان
آمین 🙏🌺
🔻 از "مظهر العجایب" عطار نیشابوری
#عطار
#مناجات
✨@avayeqoqnus✨
📚 آهنگر جوانمرد و زن ناسپاس
حکیمی یک جعبه بزرگ پر از مواد غذایى و سکه و طلا را به خانه زنى با چندین بچه قد و نیم قد برد.
زن خانه وقتى بستههاى غذا و پول را دید شروع کرد به بدگویى از همسرش و گفت: شوهر من آهنگرى بود که از روى بىعقلى دست راست و نصف صورتش را در یک حادثه در کارگاه آهنگرى از دست داد و مدتى بعد از سوختگى علیل و از کار افتاده گوشه خانه افتاد تا درمان شود.
وقتى هنوز مریض و بىحال بود چندین بار در مورد برگشت سر کارش، با او صحبت کردم ولى به جاى اینکه دوباره سر کار آهنگرى برود مىگفت که دیگر با این بدنش چنین کارى از او ساخته نیست و تصمیم دارد سراغ کار دیگری برود.
من هم که دیدم او دیگر به درد ما نمىخورد، برادرانم را صدا زدم و با کمک آنها او از خانه و دهکده بیرون انداختیم تا لااقل خرج اضافى او را تحمل نکنیم.
با رفتن او ، بقیه هم وقتى فهمیدند وضع ما خراب شده از ما فاصله گرفتند و امروز که شما این بستههاى غذا و پول را برایمان آوردید ما به شدت به آنها نیاز داشتیم.
اى کاش همه انسانها مثل شما جوانمرد و اهل معرفت بودند!
حکیم تبسمى کرد و گفت: حقیقتش این بستهها مال من نیستند. یک فروشنده دورهگرد امروز صبح به مدرسه ما آمد و از من خواست تا اینها را به شما بدهم و ببینم حالتان خوب هست یا نه!؟
حکیم این را گفت و از زن خداحافظى کرد تا برود.
در آخرین لحظات ناگهان برگشت و ادامه داد: راستى یادم رفت بگویم که دست راست و نصف صورت این فروشنده دوره گرد هم سوخته بود.
#داستان
#داستان_کوتاه
#داستان_آموزنده
✨@avayeqoqnus✨
هر گونه رشدی نیازمند وداع است.
وداع با ارزشهای سابق ،
رفتارهای سابق و هویت سابقتان.
از این رو رشد گاهی با چاشنی اندوه
همراه است.
📗 هنر ظریف رهایی از دغدغهها
✍ مارک منسن
#بریده_کتاب
✨@avayeqoqnus✨
دیروز را درک نکردیم و امروز شد
امروزمان تمام نشده فردا میشود !
فردا را به خیر
و دیروز را به گذشته بسپاریم...
تا امروزمان امروز است زندگی کنیم.
عصرتون دلپذیر کنار عزیزان 💐
✨@avayeqoqnus✨
.
طاعت آن نیست که بر خاک نهی پیشانی
صدق پیش آر که اخلاص به پیشانی نیست
#سعدی
✨ @avayeqoqnus ✨
هدایت شده از آوای ققنوس
.
🌻 قطره عسلی بر زمین افتاد،
مورچه ی کوچکی آمد و از آن چشید و خواست که برود اما مزه ی عسل برایش اعجاب انگیز بود،
پس برگشت و جرعه ای دیگر نوشید…
🌻 باز عزم رفتن کرد،
اما احساس کرد که خوردن از لبه عسل کفایت نمی کند و مزه واقعی را نمی دهد، پس بر آن شد تا خود را در عسل بیاندازد
تا هر چه بیشتر و بیشتر لذت ببرد…
🌻 مورچه در عسل غوطه ور شد و لذت می برد… اما (افسوس) که نتوانست از آن خارج شود، پاهایش خشک شده و داخل عسل به هم چسبیده بودند و توانایی حرکت نداشت…
در این حال ماند تا آنکه نهایتا مرد …
🌻 بنجامین فرانکلین میگوید: دنیا چیزی نیست جز قطره عسلی بزرگ!
پس آنکه به نوشیدن مقدار کمی از آن اکتفا کرد نجات می یابد، و آنکه در شیرینی آن غرق شد هلاک می شود … 👌
این است حکایت دنیای ما 🌿
#تلنگر
✨ @avayeqoqnus ✨
پرنده ای که تنها به پرواز فکر میکند
هیچ وقت به ویرانی لانه اش فکر نمیکند
نگران فردایت نباش...
خدای دیروز و امروز
خدای فردا هم هست...
الهی به امید خودت 🌹🌿
✨@avayeqoqnus✨