eitaa logo
آوای ققنوس
8.4هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
597 ویدیو
31 فایل
دوستای عزیزم، اینجا کنار هم هستیم تا هم‌از ادبیات لذت ببریم هم حال دلمون خوب بشه.😍 ♦️کپی پست ها بعنوان تولید محتوا برای کانال های دیگر ممنوع بوده و رضایت ندارم♦️ تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/1281950438C0351ad088a
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
درود صبح بخیر عزیزان 🌹🌹
🌸 بعضی ها مثل خود شعرند 🌸 ردیف و قافیه دارند 🌸 وزن دارند 🌸 اگر نباشند موسیقی زندگی گم می شود ... @avayeqoqnus
📚حکایت برادر عزلت نشین و وسوسه شیطانی نقل کرده اند که دو برادر بودند: پس از مرگ پدر، یکی جای پدر بـه زرگری نشسته دیگری برای دور ماندن از وسوسه نفس شیطانی از مردم کناره گرفته و غار نشین گردید. روزی قافله ای از جلو غار گذشته و چون بـه شهر برادر میرفتند، برادر غارنشین غربالی پر از آب کرده بـه قافله سالار می دهد تا در شهر بـه برادرش برساند. منظورش این بود که از ریاضت و دوری از خلایق بـه این مقام رسیده که غربال سوراخ سوراخ را پر از آب می تواند کرد بی آنکه آب آن بریزد. چون قافله سالار بـه شهر و بازار محل کسب برادر می رسد و امانتی را می دهد، برادر آن را نخ بسته و از سقف دکان آویزان می کند و در عوض گلوله آتشی از کوره در آورده میان پنبه گذاشته و بـه قافله سالار می‌دهد تا آن را در جواب بـه برادرش بدهد. چون برادر غار نشین برادر کاسب خود را کمتر از خود نمی‌بیند عزم دیدارش کرده و بـه شهر و دکان وی میرود. در گوشه دکان چشم بـه برادر داشت و دید که برادر زرگرش بازوبندی از طلا را روی بازوی لخت زنی امتحان می کند،‌ دیدن این منظره همان و دگرگون شدن حالت نفسانی همان و در همین لحظه آبی که در غربال بود از سوراخ غربال رد شده و از سقف دکان بـه زمین میریزد. چون زرگر این را می بیند می‌گوید: ای برادر اگر بـه دکان نشستی و هنگام کسب و کار و دیدن زنان و لمس آنان آب از غربالت نریخت زاهد میباشی، وگرنه دور از اجتماع و در کنج عزلت همه زاهد هستند… @avayeqoqnus
images (6).jpeg
15.6K
🌸 آتش عشق تو در جان خوش تر اسـت 🌸 جان ز عشقت آتش‌ افشان خوش تر اسـت 🌸 هر کـه خورد از جام عشقت قطره‌ اي 🌸 تا قیامت مست و حیران خوش تر اسـت … 《عطار نیشابوری》 @avayeqoqnus
کتاب-سرگشته-راه-حق.jpg
40.5K
تحمل هیچ تنبیهی دشوارتر از این نیست که موجودی در برابر بدیهایی که کرده با خوبی روبه‌رو شود... سرگشته راه حق اثر نیکوس کازانتزاکیس @avayeqoqnus
سلام سلام دوستان گل 😘 عیدتون خیلی مبارک 🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 تقدیم به حضرت ولی عصر (عج): حرفی که دارم با شما گفتن ندارد  این حرف‌های بی‌صدا گفتن ندارد  این دردها درمان ندارد غیر وصلت این غصه بی‌انتها گفتن ندارد  چشم گنه‌کار من و دیدار رویت  دردی که باشد بی‌دوا گفتن ندارد هر بار توبه کردم و هر بار … بگذر  این ماجرای توبه‌ها گفتن ندارد  آقا اگر کاری برایت کرده باشم  باشم اگر بی‌ادعا، گفتن ندارد  هر صبح و شب گریان غم‌هایت نبودیم  حال دل این بی‌وفا گفتن ندارد @avayeqoqnus
📚 داستان مدیری که کارمندانش را نمی شناخت! روزی مدیر یکی از شرکت‌های بزرگ در حالی‌که به سمت دفتر کارش می‌رفت چشمش به جوانی افتاد که در کنار دیوار ایستاده بود و به اطراف خود نگاه می‌کرد. جلو رفت و از او پرسید: شما ماهانه چقدر حقوق دریافت می‌کنی؟ جوان با تعجب جواب داد: ماهی دوهزار دلار. مدیر با نگاهی آشفته دست به جیب شد و از کیف پول خود شش هزار دلار را در آورده و به جوان داد و به او گفت: این حقوق سه ماه تو، برو و دیگر اینجا پیدایت نشود، ما به کارمندان خود حقوق می‌دهیم که کار کنند نه اینکه یک‌جا بایستند و بی‌کار به اطراف نگاه کنند! جوان با خوشحالی از جا جهید و به سرعت دور شد. مدیر از کارمند دیگری که در نزدیکی‌اش بود پرسید: آن جوان کارمند کدام قسمت بود؟ کارمند با تعجب از رفتار مدیر خود به او جواب داد: او پیک پیتزافروشی بود که برای کارکنان پیتزا آورده بود !!! @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عاشقی دردسری بود نمی دانستیم حاصلش خون جگری بود نمی دانستیم 🍂🌱 @avayeqoqnus