eitaa logo
آوای ققنوس
8هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
560 ویدیو
31 فایل
دوستای عزیزم، اینجا کنار هم هستیم تا هم‌از ادبیات لذت ببریم هم حال دلمون خوب بشه.😍 ♦️کپی پست ها بعنوان تولید محتوا برای کانال های دیگر ممنوع بوده و رضایت ندارم♦️ تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/1281950438C0351ad088a
مشاهده در ایتا
دانلود
پدربزرگ من... چیز زیادی ازش یادم نمیاد جز اینکه شطرنج بازی کردن رو بهم یاد داد. هر بار که بازیمون تموم می‌شد و مهره‌ها رو توی جعبه اش میذاشتیم، یه چیز بهم میگفت، هنوز صدای آرومش تو گوشمه: "میبینی کرول! زندگی مثل شطرنجه، وقتی بازی تموم میشه همه مهره‌ها، پیاده‌ها، شاه‌ها و وزیرها‌ همه به یک جعبه برمیگردن." 📚 دروغگویی روی مبل ✍ اروین د یالوم ‌‌ ‌‌ @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی دل ز تنهایی به جان آمد خدا را همدمی 🥀 @avayeqoqnus
. آزادی همان بی تعهدی نیست. آزادی، توانایی انتخاب کردن، و تعهد به آن انتخاب است. 🔻 از کتاب "زهیر" ✍ پائولو کوئلیو @avayeqoqnus
صبر برجورِ فلک کن تا برآیی رو سفید دانه چون در آسیا افتد تحمل بایدش 🌱 @avayeqoqnus
. 📜 چه باران ببارد، چه نبارد ما بدبختیم!! مردی دو دختر داشت؛ یکی را به یک کشاورز و دیگری را به یک کوزه گر شوهر داد. چندی بعد همسرش به او گفت : ای مرد سری به دخترانت بزن و احوال آنها را جویا بشو. مرد نیز اول به خانه کشاوز رفت و جویای احوال شد. دخترک گفت که زمین را شخم زده و بذر پاشیده‌ایم. اگر باران ببارد خیلی خوبست اما اگر نبارد بدبختیم! مرد به خانه کوزه گر رفت. دخترک گفت کوزها را ساخته‌ایم و در آفتاب چیده ایم اگر باران ببارد بدبختیم و اگر نبارد خوبست! مرد به خانه خود برگشت. همسرش از اوضاع پرسید مرد گفت: چه باران بیاید وچه باران نیاید ما بدبختیم!! @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اینجا در دنیای من گرگ ها هم افسردگی مفرط گرفته اند دیگر گوسفند نمی درند به نی چوپان دل می سپارند و گریه می کنند... 🥀 @avayeqoqnus
. 📜 حکایت بهلول و آب انگور 🍇 یکی از دوستان بهلول از او پرسید: ای بهلول! اگر من انگور بخورم، آیا حرام است؟ بهلول گفت: نه! پرسید: اگر بعد از خوردن انگور زیر آفتاب دراز بکشم، آیا حرام است؟ بهلول گفت: نه! پرسید: پس چگونه است که اگر انگور را در خمره ای بگذاریم و آن را زیر نور آفتاب قرار دهیم و بعد از مدتی آن را بنوشیم حرام می شود؟ بهلول گفت: نگاه کن! من مقداری آب به صورت تو می پاشم. آیا دردت می آید؟ گفت: نه! بهلول گفت: حال مقداری خاک نرم بر گونه ات می پاشم. آیا دردت می آید؟ گفت: نه! سپس بهلول خاک و آب را با هم مخلوط کرد و گلوله ای گِلی ساخت و آن را محکم بر پیشانی مرد زد! مرد فریادی کشید و گفت: سرم شکست، دیوانه!! بهلول با تعجب گفت: چرا؟ من که کاری نکردم! این گلوله همان مخلوط آب و خاک است و تو نباید احساس درد کنی، اما من سرت را شکستم تا تو دیگر جرات نکنی احکام خدا را بشکنی!! @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبح از راه رسید قلمت را بردار سر هر شاخه سلامی بنشان... سلام ✋ صبحتون بخیر رفقا ☕️ 🌸 روزتون سرشار از سلامتی و حال خوب@avayeqoqnus