eitaa logo
آوای معرفت
375 دنبال‌کننده
980 عکس
762 ویدیو
263 فایل
مباحثی معرفتی درباره خودشناسی و خودسازی، زمینه ساز تحقق بندگی برای فرج و ظهور و قیامت شخصی و ورود به بهشت لقای الهی ارتباط با ادمین @Elahi_alafv
مشاهده در ایتا
دانلود
* 🔻لحظه لحظه قضایایی که در زندگي حضرت امام حسن مجتبی عليه السلام اتفاق افتاد، از مرگ سخت تر است؛ مصیبت هایی که برای مادر حضرت در کودکی و مقابل چشم ایشان اتفاق افتاد؛ تا غربت و مظلومیت و شهادت پدرشان؛ تا جسارت هایی که به پدرشان روی منابر می کردند و همچنین اذیت هایی که از اطرافیان خود کشیدند؛ تا جایی که حتي بعضي از اطرافيان حضرت به ران حضرت خنجر زدند یا ایشان را با لقب يا مُذلل المؤمنين،(ای ذلیل کننده مومنین) خطاب می کردند، يک سری هم زخم زبان ها را شروع كردند. 🔸واقعا چه قدر سخت است؛ اما آقا امام مجتبي علیه السلام فقط به خاطر مصالحی كه از ناحيه حق تعالي تعریف شده بود، بايد تحمل می کردند و كاملاً صبوری كردند. ‌ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🔺کانال رسمی حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ┈•• گپ •• سروش •• ایتا •• بله ••┈ ‌ ‌
🔸پيامبر خدا (صلّى الله عليه و آله) : 🔹مَن رَدَّ عَن عِرْضِ أخِیهِ المُسْلِمِ وَجَبَتْ لَهُ الجَنَّةُ اَلْبَتَّةَ. 🔹هرکس آبروی برادر مسلمانش را حفظ کند، بدون تردید بهشت بر او واجب شود. 📚 ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 14 @avaymarefat
🔸علامه جعفری با نقل حکایت«خر برفت» ما را دیوانه خود کرد رمان نویس نام آشنای ایرانی در خاطراتی از علامه جعفری گفت: 🔹من در ایام کودکی یک روحانی برجسته شدم که آن روحانی، مرحوم _محمد_تقی_جعفری بود. در یک مدرسه راهنمایی درس می‌خواندم و ایشان را دعوت کردند و برای ما صحبت کردند. 🔹ما هم بچه بودیم و شنیدیم که ایشان بزرگی هستند و فکر می‌کردیم حوصله ما سر می‌رود، ولی بیان ایشان این‌قدر جذاب بود که هیچ یک از ما تکان نخوردیم، همه نشستیم و محو علامه جعفری شدیم که برای یک مشت بچه راهنمایی وقت گذاشتند؛ کاری که شاید من نکنم؛ پس از من است، مشکل علامه نیست. 🔹ایشان(علامه) شروع به حکایت خواندن کرد و حکایت‌هایی از مثنوی را گفتند تا رسیدند به حکایت صوفی مشهوری که در مجلس سماع رفت و گفتند حالا که آمدی شام هم می‌دهیم و رفتند خرش را فروختند و قصه مشهور «خر برفت و و خر برفت». 🔹مرحوم علامه رضوان الله علیه وقتی دیدند ما سرحال نیستیم ما را سر حال کردند و پایان صحبت شان فرازی از همین عبارت بود که «خر برفت و خر برفت و خر برفت» و در همان حال از کلاس خارج شدند و حتی «والسلام علیکم »هم نگفتند. ما همگی ایشان شدیم که این مرد که بود که اینقدر نفْس نداشت. @avaymarefat
هدایت شده از ندای سعادت
✅ميرزا محمد حسين بن ميرزا محمد قاضى طباطبايى تبريزى1⃣ ✍عارف بزرگوارى است كه 29 ذى الحجه سال 1321، در شادآباد تبريز ديده به جهان گشود و سال 1344 به نجف اشرف مشرف گرديد. در فقه و اصول و لواحق آنها از آية اللَّه حاجى ميرزا حسين نايينى غروى و حضرت آية اللَّه حاج شيخ محمد حسين اصفهانى و در اخلاق و معقولات خدمت آقا سيد حسين بادكوبه اى و مقدارى خدمت آقا ميرزا احمد آشتيانى مقيم تهران و در رياضيات خدمت آقا سيد ابوالقاسم خوانسارى رياضى و در تزكيه نفس خدمت حاج ميرزا على آقا قاضى شاگردى نمود. سال 1352 به زيارت بيت اللَّه مشرف شد و سال 1354 به شهر تبريز مراجعت نمود و در قريه شاد آباد علاوه بر كارهاى زراعى و غيره، به تحقيقات علمى اشتغال داشت. 📘پاسداران حریم عشق ج8 ص ۳۹ https://eitaa.com/Nedaysaadat
هدایت شده از ندای سعادت
✅هر كس با حقّ سبحانه چون و چرا كند، و يا در رابطه با امورى كه از ناحيه ى حضرت حق سبحانه در عالم پياده مى شود و صدور يافته و يا مى يابد، در مقام چون و چرا با او سبحانه برآيد، هم چون مشركى است كه غير خدا را هم در عالم كاره اى مى داند و قايل به وحدت ذات الهى نمى باشد؛ اما كسى كه در عالم فقط بارى تعالى را همه كاره مى داند، معنا ندارد كه با او سبحانه و كارهايش چون و چرا داشته باشد. راز دل ص 274 https://eitaa.com/Nedaysaadat
هدایت شده از ندای سعادت
✅ميرزا محمد حسين بن ميرزا محمد قاضى طباطبايى تبريزى2⃣ سال 1325 ش. پس از تفأل به قرآن شريف و ملاحظه ى آيه: هُنالِكَ الْوَلايَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ هُوَ خَيْرٌ ثَواباً وَ خَيْرٌ عُقْباً به دارالايمان قم مشرف گرديد تا اين كه روز 18 محرم الحرام سال 1402 سه ساعت به ظهر مانده، روح مباركش به سراى ابدى پرواز نمود. ايشان خود مى فرمايد: وقتى به قم آمدم و به برنامه هاى حوزه نگاه كردم كمبودهايى را يافتم، وظيفه خويش را در رفع آنها دانستم. مهمترين آن كمبودها را تفسير و مباحث عقلى دانستم با آن كه تفسير گفتن در آن روز، نشانه كمى معلومات به حساب مى آمد ولى خود را در پيشگاه الهى معذور نمى دانستم و آن را ادامه دادم. 📘پاسداران حریم عشق ج8 ص 40 https://eitaa.com/Nedaysaadat
هدایت شده از ندای سعادت
✅علّت اينكه تو را به فرامين شرعى امر فرموده اند، آن است كه به ذات و فطرتت آشنا نمايند، زيرا شرع برخلاف ذات و فطرتت حكمى ندارد، بلكه همه ى احكام الهى بر وفق فطرت توحيدى تو صادر شده است، ولى تو فطرتت را فراموش كرده اى، لذا با فرامين الهى باز تو را به آن چه از يادت رفته توجّه مى دهند. راز دل ص 277 https://eitaa.com/Nedaysaadat
هدایت شده از ندای سعادت
✅ميرزا محمد حسين بن ميرزا محمد قاضى طباطبايى تبريزى 3⃣ ◀️ايامى كه در نجف بودم و در منزل اجاره اى به سر مى بردم و هنوز در جلسه درسى شركت نكرده بودم، شنيدم درب خانه را مى زنند، درب را باز كردم، ديدم يكى از علماى بزرگ است، سلام فرمود و داخل منزل شد و در اتاق نشست و خير مقدم فرمود، چهره اى جذاب و نورانى داشت. با من انس گرفت و به گفتگو پرداخت و در ضمن از ترجيعات هاتف اصفهانى، قسمت اول آن را خواند كه مى گويد: اى فداى تو هم دل و جان اى نثار رهت همين و همان سپس فرمود: كسى كه به قصد تحصيل به نجف مى آيد خوب است علاوه بر تحصيل، به فكر تهذيب و تكميل نفس خويش نيز باشد و از نفس خود غافل نماند و پس از آن برخواست و برفت و مرا شيفته خود و گفتارش نمود و برنامه خود را دانستم و تا در نجف بودم، از محضر وى-.. رحمه اللَّه- استفاده مى نمودم و آن بزرگمرد، حاج ميرزا على آقا قاضى بود. پاسداران حريم عشق، ج8، ص: 41 https://eitaa.com/Nedaysaadat
هدایت شده از ندای سعادت
✅بيا زمانى دست از تعلّقات كَوْن و مكان بشوى و از آن ها تجافى بگير و به عالمى بالاتر از مادّه پرواز كن و ببين كه تو اين جسم و جان متعلّق به خاك نيستى، بلكه تو برتر از همه موجوداتى، تو جهانى هستى كه در دام تن و تعلّقات اسير شده اى. 📘راز دل، ص: 145 https://eitaa.com/Nedaysaadat
هدایت شده از سیدالعلماء
⬆️ ص ۲ 2⃣ 🔺 ضرورت استفاده از تعالیم مرحوم علامه طباطبایی در اصلاح انقلاب اسلامی 🔹 مرحوم استاد شهید فرمود: تفسیر سال‌ها بعد جلوه شایسته‌اش بُروز می‌کند. در تأیید فرموده‌ی ایشان عرض می‌شود که ببینید در زمان ما که سال‌ها از مقدس اسلامی می‌گذرد، هنوز این مسأله جا نیفتاده و دوره‌ای برای محترم ترتیب داده نشده، چه رسد به و عزیز و زحمت‌کش و دل‌سوز که مانند یک جهش یا و یا با این تفسیر شریف و تفسیر اولین آیه؛ -تفسیر آیه‌ی شریفه- "بسم الله الرحمن الرحیم" آشنا شوند و در نتیجه یک شایسته‌ی این رژیم الهی به وجود آورند. انقلابی که در درون انسان‌ها، مسأله طبیعت و وجهه‌ی الاهیت را چنان پایه‌ریزی کند، که اگر استاد یا متوجه شود که کلاس را گذرانده، و کند. مرحوم علامه این بیت را فراموش نمی‌کرد: "اهل دنیا از کهین و از مهین لعنة الله علیهم اجمعین" خدا، همان ابتر و منقطع الآخر بودن است که و اسلامی باید به عنوان یک فاجعه‌ی از آن بپرهیزد. (رحمه الله) هم درباره‌ی پیروزی در با دشمنان، مسأله‌ی را تکرار می‌کرد. وظیفه همان خدای جهان و انسان است که حضرت (ارواحنافداه) برای گسترش آن در کره‌ی زمین خواهد کرد و انقلاب فرهنگی اسلامی به معنای آشنا کردن و با آن است. آشنایی این فضیلت به این است که تمام چه رسد به و ، از افرادی دوره دیده تشکیلات داده شوند. دوره‌ای که از پیش از آغاز شده باشد و به همان شیوه‌ای که با دهان و دندان و نیروهای بینایی و شنوایی آشنا می‌شود، با بندگی انسان و جهان نسبت به پروردگار مهربانش هم آشنا شود. است که و فراگیر در جهان، ریشه در همین مسأله‌ی بی‌خبری از جهان دارد. این ایده و مرام در و معاشرت این‌گونه اساتید به وضوح دیده می‌شد. 🔺 تشکیل جلسات تفسیری مرحوم علامه طباطبایی در ماه مبارک رمضان در حرم مطهر 🔹 [ مرحوم علامه] فرمودند: من یاد ندارم در شب‌های ماه خوابیده باشم. به خاطر دارم در ماه مبارک رمضان سالی، را در حدود بعد از نیمه‌شب، در صحن شریف ترتیب دادند، به طوری‌که پس از درس به مطهر مُشَرَّف شوند و برای صرف غذای سحری برگردند. بنده هم که ظرفیت لازم را نداشتم به این برنامه چند شب عمل کردم که در اثر کم‌خوابی و بی‌توفیقی بیمار شده و از هم محروم گردیدم. 🔺 ظهور قابلیت افراد در إمتحانات الهی 🔹 در همه‌گونه امور برای ارائه‌ی وجود دارد. فرمودند: روزی در حجره تدریس در خدمت مرحوم استاد [ رحمه الله] بودیم و بحث را بیان می‌کردند، ناگهان سقف حجره و مدرسه طوری تکان خورد که گویا زمین‌لرزه‌ای رخ می‌دهد. حاضران با عجله در صدد خروج از حجره به‌طور ایجاد مزاحمت با یکدیگر بر آمدند! ولی بعداً با نبودن خطر بازگشت نموده و ایشان [ آیت الله قاضی رحمه الله] بعد که از جای خود تکان هم نخورده بود، فرمود: بفرمایید ای آقایان و آشنای با !. 🔺 از اویی و به سوی اویی! 🔹 مرحوم استاد شهید دوره‌ی دروس را به همین منظور برای نسل آماده کرده و بسیار مناسب است که در برنامه‌ریزی‌های همه‌ی دوره‌های و از آن استفاده شود. در ایشان، جلد دوم صفحه ۸۳ به همین مسائل اصولی اشاره فرموده‌اند. «جهان‌بینی توحیدی یعنی درک این‌که جهان از یک مشیّت حکیمانه پدید آمده است و نظام هستی بر اساس خیر و جود و رحمت و رسانیدن موجودات به کمالات شایسته آن‌ها استوار است. جهان‌بینی توحیدی یعنی جهانْ «یک قطبی» و «تک‌محوری» است. جهان‌بینی توحیدی یعنی جهانْ ماهیت «از اویی» (إِنَّا لِلَّهِ) و «به سوی اویی» (إِنَّا إِلَیهِ راجِعُونَ) دارد». جهان مدرسه‌ی است و خداوند به هر انسانی بر طبق و کوشش صحیح و درستش می‌دهد. این همان مسأله مرحوم علامه در مورد منقطع‌الآخر و مورد لعنت قرار نگرفتن است، که همین پی بردن به "انا لله و انا الیه راجعون" و آن را سرلوحه‌ی اعمال قرار دادن و جهاد و علمی، درباره‌ی این‌که لحظه‌ای از آن در هیچ عملی، در هیچ تدریسی و در هیچ قدمی فراموش نشود. درست صد در صد برعکس و بر خلاف روز ما است، که حتی در کشورهای سران منفور دستور اسلام را به خاطر چند روز عیّاشی به دیده‌ی پذیرش می‌نهند و را رها می‌کنند. ص ۲ 2⃣ @seyedololama ⬇️
هدایت شده از سیدالعلماء
⬆️ ص ۳ 3⃣ 🔺 تعالیم غافلانه و تعالیم بیدارگرانه 🔹 مرحوم احمد و دانشمندانی دیگر در سال‌ها قبل کتابی به نام ترجمه کردند که از گفتارهای درجه‌ی یک است. در یکی از مقالات آن آمده است: در پی از ماشین و استفاده از آن است و به سازنده‌ی آن کاری ندارد. یعنی علوم روز بر اساس پی‌ریزی‌ شده است. این است یک معنای فراگیریِ جور و ستم در که معنای هم درست مبارزه با آن خواهد بود. [ مرحوم علامه ] از این‌طور توجیهات نسبت به نسل کوتاهی نمی‌کردند، حتی بعضی از کسانی که در - در عصر - تأسیس کرده بودند، می‌آمدند در و دروس نسبتاً خودشان را از ایشان استفاده می‌کردند که بعداً هم به صورت کتابی منتشر شد. بنابراین ایشان همه‌ی توجهش به ؛ چه ، چه ، چه و چه ، بر اساس و و اطاعت از دستورات الهی است، همان سخنی‌که هم داشتند به عنوان این‌که ما باید را تعقیب کنیم و در پی پیروزی نباشیم و از شکست هم دل‌آزرده نشویم، چون ما انجام وظیفه و است. این را باید انقلاب فرهنگی ما، چه در ، چه ، چه در اجتماعات، و همچنین برای و دیگر و کاملاً جدی روشن کنند که ما وقتی می‌توانیم ادعا کنیم که از بهره برده‌ایم و از اهداف مقدس بانیان آن و خون مقدس قدردانی کرده‌ایم که همه‌ی مسایل با اساس "انا لله و انا الیه راجعون" شروع شود، ادامه یابد و ختم شود. و این مسایل در صفحات اول کتاب مطرح شده است. خداوند را به حق قسم می‌دهیم که این توفیق را به اجتماع ما و افراد ما مرحمت بفرماید. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته 🔺 خاطراتی از مرحوم علامه طباطبایی ❔ حاج آقا خاطره‌ای از علامه دارید؟ 🔹 این‌که درباره‌ی این‌که ایشان به منازل ما چند تا تشریف بیاورند و بعضی روزها مانند ناهار هم در خدمت‌شان بودیم و از بیانات‌شان استفاده کنیم، این مسأله بسیار جالب بود. چون آن موقع حتی اتوبوس هم در ظاهراً برقرار نشده بود و ایشان با همان کفش معمولی یعنی نعلین اهل علم، راه نسبتاً طولانی منازل ما را پیاده طی می‌کردند و می‌آمدند و با خودشان هم یک نوشته‌ای یا دفترچه‌ای همراه داشتند. این موضوع نشان می‌داد که ایشان معتقدند به این‌که باید سخنش را قبلاً در نظر بگیرد به طور حضوری، نه این‌که از و استفاده کند تا نکند شاید در بین سخن اشتباهی حاصل شود، ولی اگر انسان خلاصه‌ی مطلب را در حضور داشته باشد، از خطا و اشتباه محافظت می‌شود. و آن‌وقت یک روایتی را و یا یک مطلبی را توضیح می‌دادند. مثلاً در مورد همین بیتی را که ایشان می‌خواندند که: "اهل دنیا از کهین و از مهین لعنة الله علیهم اجمعین" این را مثلاً وقتی تفسیر می‌دادند، به این مطلب می‌رسیدند که شهرسازی و و مهندسیِ اسلامی با این طرز ساختمان‌های فعلی مناسبت ندارد، چون وقتی انسان به یک ساختمان مرتب و منظمِ عالی نگاه می‌کند، توجه‌اش از آن ممکن است برگردد یا ضعیف شود و مثلاً یا تظاهر خانواده‌ها در مجالس، که خانواده‌ی یک شخص اعیان‌منش یا نسبتاً مستغنی اگر زیاد به خود جواهرات و طلا داشته باشد، خویشان او که این دسترسی‌ها را ندارند یا حاضران مجلس وقتی به منزل بر می‌گردند، نسبت به شوهران‌شان و پدر و مادران‌شان گله‌مند می‌شوند که خانواده‌ی فلانی این‌طور و آن‌طور بودند!. همین مسأله در ساختمان‌ها باید مراعات شود. معماری و مهندسی و شهرسازی نباید بر اساس جلب زیاد افراد به جنبه‌ی شود و از خدا شوند و در نتیجه به کارهای خلاف یا شبه خلاف بپردازند تا درآمدشان را زیاد کنند و از باقی بمانند و جدا شوند. این هم از خاطره. ص ۳ 3⃣ @seyedololama ⬇️
هدایت شده از سیدالعلماء
🔺 مطالبی پیرامون شخصیت مرحوم علامه سید محمد حسین طباطبایی رضوان الله تعالی علیه؛ (۲۴ ۱۳۶۰ ش= ۱۸ الحرام ۱۴۰۲ ق) بسم الله الرحمن الرحیم "و صلی الله علی اشرف انبیائه و خاتم اوصیائه، صلی الله علیهم اجمعین" 🔺 برکات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها 🔹 از برکات حرم مطهر (علیهم‌السلام)؛ شهر مقدس ، مهاجرت شخصیتی مانند مرحوم آیت الله و تأسیس علمیه‌ی قم در آن و مهاجرت آیت الله و سپس ادامه‌ی حوزه و طلوع شخصیت‌هایی مانند راحل و مرحوم علامه می‌باشد. 🔺 اثرات جلسات معارفی و شروع استفاده از مرحوم علامه طباطبایی 🔹 جلسات و هشداردهنده‌ی مرحوم امام و دیگر اساتید؛ امثال مرحوم استاد شهید و دیگر بزرگان را بسیار آمادگی داد که در جستجوی هر چه بیشتر اساتید باشند. ولذا استاد شهید در سفری به با استاد ؛ مرحوم حاج میرزا علی آقای برخورد کرده و اعتراف کردند که ما با استفاده از آن بزرگوار موفق به شناخت نهج‌البلاغه شدیم و ای کاش ما توفیق شناخت را نیز پیدا کنیم. این خواست و عطش نیز به وسیله مرحوم علامه طباطبایی (رضی الله عنه) از الطاف خاصه‌ی الهی برآورده شد و ما طلاب ابتدایی نیز بحمدالله تعالی از این خرمن فیض، اگر نه گندم، ولی به کاهی رسیدیم و ابتداً - در اثر نداشتن مکان مناسبی - قرار شد روزها در باغی که نزدیک منزل ایشان بود از بیانات تفسیری و اخلاقی ایشان استفاده کنیم. 🔺 بیداری از خواب غفلت و بندگیِ خدای متعال؛ اساس تعلیمات مرحومین قاضی و طباطبایی؛ نقش اساسیِ روایات در تفسیر المیزان 🔹 اساس تعلیمات و تدریسات ایشان که از استاد عالی مقام‌شان مرحوم کسب شده بود، دست‌گیری و دادن و از خواب و توجیه آنان به سوی بندگی و صرف چند روزه‌ی عمر در الهی بود، به طوری‌که تمامی لحظات زندگی حتی برای کسب امور معیشتی یا اداره‌ی پست‌ها و مقام‌ها و یا تشکیل خانواده، دارای بُعد و جنبه‌ی بندگی باشد، آن‌گونه که در ابتدای سوره‌ی در صفحات اول فرموده‌اند: «أن الله سبحانه بیَّن فی مواضع من كلامه: أنَّ ما ليس لوجهه الكريم هالك باطل، و أنه: سيقدم إلى كل عمل عملوه ممّا ليس لوجهه الكريم، فيجعله هباء منثورا، و يحبط ما صنعوا و يبطل ما كانوا يعملون، و أنّه لا بقاء لشی‌ء إلّا وجهه الكريم، فما عمل لوجهه الكريم و صنع باسمه هو الذی يبقى و لا يفنى، و كل أمر من الأمور إنّما نصيبه من البقاء بقدر ما للّه فيه نصيب، و هذا هو الذی يفيده ما رواه الفريقان‌ عن‌ النّبیّ صلّی الله علیه وآله أنّه قال: (كل أمر ذی بال لم يبدأ فيه باسم الله فهو أبتر الحديث‌). و الأبتر هو المنقطع الآخر، فالأنسب أنّ متعلق الباء فی البسملة أبتدئ بالمعنى الذی ذكرناه»؛ ( ج ۱ صص ۱۵-۱۶)؛ ایشان درباره‌ی این‌که اولین آیه‌ی سوره‌ی مبارکه‌ی که اولین سوره‌ی قرآن است و با آیه‌ی شریفه‌ی "بسم الله" آغاز می‌شود، مطرح می‌کنند که آیا این "باء" به چه فعلی یا اسمی - طبق قاعده‌ی عربیت و عرب- تعَلَّق دارد؟ ایشان انتخاب فرمودند به این‌که به فعل "أبتَدِءُ" بر می‌گردد یعنی من ابتدا می‌کنم به نام خداوند بخشاینده‌ی مهربان. در صورتی‌که شاید مفسرین و لغت‌شناسانِ‌ دیگر این‌طور نگفته باشند، ولی ایشان در این مسأله که اولین مسأله‌ی تفسیرشان بود، از یک نبوی متابعت کرده‌اند که آن روایت این است که اکرم (صلی الله علیه آله و سلم) فرموده‌اند: هر کار مهمی که به نام خداوند ابتدا نشود، انقطاع خواهد یافت، بریده خواهد شد و به سود نخواهد رسید. بنابراین ایشان هم معناً و هم لفظاً اول استفاده‌شان از روایت بوده است و این مطلبی است که شخصاً بنده از ایشان شنیدم و کمتر کسی درباره تفسیر "المیزان" این مطلب را یادآوری کرده که این تفسیر بسیار ارزنده، طرز استفاده‌اش از با سایر هیچ فرقی ندارد، منتها آن‌ها آیه را بیان می‌کنند و در تفسیرش روایت می‌آورند، ولی ایشان اول به روایات رجوع می‌کند و مطلب آیه را که از روایات به دست آورد، طوری تنظیم می‌کنند که با روایات تطبیق شود و روایاتش هم در آخر ذکر شود تا این افراط و تفریطی که در برخی محدثین و غیر آن‌ها پیدا شده، که قرآن کریم جز با روایات نباید تفسیر شود، این افراط و تفریط جلویش گرفته شود، ولی رهنمودشان را از روایات گرفته‌اند و بهترین شاهد همین مسأله است و از خود ایشان هم - در وقتی که خدمت‌شان بودم- شنیدم که فرمود: اگر روایات نبود، من در تفسیر چیزی نمی‌فهمیدم. این مطلب ای کاش تکرار می‌شد تا مردم بدانند که برکات تفسیر "المیزان" برکات روایات اطهار (علیهم‌السلام) است. ص ۱ 1⃣ @seyedololama ⬇️