eitaa logo
آیات غمزه
906 دنبال‌کننده
40 عکس
1 ویدیو
0 فایل
صفحه ی رسمی سایت آیات غمزه در شبکه اجتماعی ایتا ارتباط با مدیر: @telkalayam
مشاهده در ایتا
دانلود
یک شب به هم گره خورد قلب دو تا پرنده از لانه های آنها آمد صدای خنده این غنچه های کوچک مانند گل شکفتند قول و قرارشان را با جیک و جیک گفتند روی درخت سبزی یک لانه هم خریدند دیوارهای چوبی اطراف آن کشیدند امروز هم گرفتند یک جشن خوب و ساده بالای شاخه دادند تشکیل خانواده. @ayateghamze https://ayateghamzeh.ir/Poem/ID/247660
بابای من آقای شیخ است با دوستانش فرق دارد با خواهر و داداش و مامان خیلی زبانش فرق دارد من مخفیانه مثل بابا همشیره می گفتم به خواهر گاهی اخی گفتم به داداش یا والده گفتم به مادر یک اتفاق جالب افتاد یک دفعه دیشب پیش بابا گفتم :«تفضل ، اِ ببخشید یعنی بیا ، یعنی بفرما» در حال خنده گفت بابا : «این هم خودش نوعی زبان است » بابای من آقای شیخ است یک شیخ خوب و مهربان است @ayateghamze https://ayateghamzeh.ir/Poem/ID/135989