eitaa logo
🌱آیه های زندگی🌱
326 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
531 ویدیو
17 فایل
#خانه داری #مهدویت #ازدواج #روانشناسی #مذهبی https://harfeto.timefriend.net/17180058032928 لینک ناشناس کانال آیه های زندگی👆👆👆نظرات،پیشنهادات وانتقادات خودتان را با ما میان بگذارید
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉️چطوری الکتریسته ساکن لباسها رواز بین ببریم؟🤔 👈با فویل آلومینیومی چند توپ ساخته و همراه لباسها در خشک کن بیندازید 👈لباسها دیگر الکتریسیته نداشته وگرد خاك رابه خود جذب نخواهند کرد🤗 @ayeha313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱آیه های زندگی🌱
به اندازه که درباره ی توحید ونبوت و امامت و معاد و شب اول قبر و برزخ و قیامت و فقه و اصول و اینا کا
قسمت 16 جریان از این قرار بود که شب دوازدهم، یکی دو ساعت قبل از شروع مناظره نسیم و عطا، هفت نفرمون دور هم نشسته بودیم و زمین بازی خودمون را تعریف و چک میکردیم... این مرحله، ینی مرحله تعریف و چک کردن زمینی که قراره در اون بازی کرد، از خود بازی مهمتره! پریا میگفت: اکثر تیم های فوتبال و والیبال، بخاطر «چینش درست نیروها» و «تقسیم به موقع فشارها» بر حریفشون چیره میشن... وگرنه اگر دقت کرده باشین، در بازی هایی که ستاره های جهان در یک تیم دور هم جمع میشن، برخلاف تصور همه، تعداد گل کمی میتونن بزنن! چرا؟ چون علی رغم اینکه همشون ستاره هستند، اما ترکیب و تقسیم خوبی ندارن و در نتیجه، همه مجبورن فقط روی توانمندی های خودشون حساب کنند و انگار نه انگار که بقیه هم هستن و میتونن توپ ساز و گل ساز خوبی برای هم باشن! خلاصه... داشتیم تیمو برای مناظره شب دوازدهم میچیدیم که یکی از دخترا به اسم «هاجر خانوم» اهل ابرکوه که قبل از حوزه، کارشناسی نرم افزار خونده و مخ کامپیوتر هست و خودش میگه قبلا هکر بوده، حرفی زد که دهن هممون باز موند... هاجر گفت: «بچه ها باید باهاتون صحبت کنم... یه صحبت حیاتی و مهم... صحبتی که میتونه نتیجه معادله را به نفع نسیم... یا بهتره بگم به نفع شیعه... تغییر بده... هرچند منکر بهتر بودن و چیره بودنمون بر حریف نیستم و تا حالاش هم خیلی خوب اومدیم اما ... بچه ها جون! من همین الان شرایطم طوریه که میتونم ... میتونم... میتونم سیستم عطا را هک کنم تا ببینیم چی تو مشتش داره و الان داره چه حرفها و فایل هایی را آماده میکنه!! راستشو بخواید از دو سه پیش که سرگرم بحث بودیم، من علاوه بر مطالبی که خودم باید برای بحثمون پیدا میکردم، روی سیستم عطا کار کردم تا اینکه الان میتونم ظرف چند دقیقه دیگه، سیستمش را هک کنم! نظرتون؟!» هممون دهنمون باز مونده بود و فقط داشتیم به هم نگاه میکردیم... خب خداییش کار خیلی حرفه ای بود و هاجر میتونست به خوبی از پسش بر بیاد... در توانمندی هاجر هیچ شکی نبود و میدونستیم که به محض اینکه پریا اجازه این کار را بده، شاید به ده دقیقه نکشه که هاجر ترتیب سیستمش را بده! هممون به لب و دهن پریا نگاه میکردیم... پریا بعد از اینکه چند لحظه ساکت بود، خیلی آروم و در حالی که معلوم بود در دریای فکر و تخیلاتش داره غرق میشه، گفت: نه... موافق نیستم... من گفتم: ببخشیدا... چرا اونوقت؟! پریا گفت: عادلانه نیست... هاجر گفت: نیس که عطا خیلی به عدالت و عدل الهی اعتقاد داره! عادلانه نیست که نیست! پریا گفت: ما که اعتقاد داریم... عطا میخواد اعتقاد داشته باشه ... میخواد نداشته باشه... اصل کار اینه که شرایطمون یکی باشه... مگه اون دسترسی به لب تاپ نسیم داره که ما تلاش کنیم به لب تاپش دسترسی پیدا کنیم؟! بقیه بچه ها حرفی نمیزدند... اما از چشماشون مشخص بود که چندان مخالف هم نیستن که بریزیم تو سیستم عطا و بفهمیم داره چیکار میکنه! هاجر گفت: لطفا زود تکلیفمو مشخص کنید... چون هر لحظه ممکنه سیستمش به خاطر اینترنت نفتی ما از دسترسم خارج بشه! چیکار کنم؟! پریا محکم و بدون هیچ ملاحظه ای دوباره گفت: نه... همین که گفتم... اصلا نسیم نظر تو چیه؟ نسیم هیچی نمیگفت... فقط گوش میداد و سرش تو کتابش بود... پریا دوباره به نسیم اشاره کرد و گفت: نسیم جان... وانمود نکن که صدامو نشنیدی... نظر تو چیه؟ بالاخره تو الان قراره با گلادیاتور اونا مچ بندازی... بگو چیکار کنیم؟ اصلا نظر من، نظر نسیم هست.... هر چی نسیم بگه! نسیم بازم ساکت بود... هممون داشتیم نگاش میکردیم... تا اینکه نسیم لب باز کرد و گفت: «من یازده شب جون کندم... ینی هممون جون کندیم... داریم پیروز میشیم... مطمئنم... پس لطفا کاری نکنین که لذت و حلاوت این پیروزی که قراره تا آخر عمرمون پزش بدیم و هر وقت یادمون میاد، اشک تو چشممون حلقه بزنه و بگیم یادش بخیر... نذارین ابتر بمونه ... نذارین با رکب، برنده بشیم... بذارین با زور علمی خودمون، عطا را بشونیم سرجاش... چیزی نمونده... به قیافه هاتون نگاه کنین! آخه به شما با این همه خستگی و فراموش کردن زندگی معمولی دخترونه، میگن دختر؟! پس حالا که به این حال و روز افتادیم و داریم از حال میریم از خستگی و فراموش کردن همه لذت های کم ارزش دیگه که بقیه دخترا توش غرق هستند، بذارین تا تهش بریم و علمیت و ذکاوتمون به رخ عطا و اساتید و تیمش بکشیم...» پریا که از این حرفای نسیم خیلی خوشش اومده بود گفت: ای جووونم... جوووونم دختر قائم شهری... رو سفیدم کردی... شیعه تا حالا با این رکب زدن ها پیروز نبوده... شیعه با شجاعت و جسارت و علمیتش بوده که تونسته تو دهن همه بزنه...
🌱آیه های زندگی🌱
#حجره_پریا قسمت 16 جریان از این قرار بود که شب دوازدهم، یکی دو ساعت قبل از شروع مناظره نسیم و عطا،
اگر قرار باشه با این چیزا و این روشس ها به جایی برسیم، اصلا چرا هفت نفر آدم تحصیل کرده دور هم جمع شدن و دارن جون میکنند؟! دیگه اینقدر بیچارگی و سختی نداشت! پس بذارین با اخلاق پیروز بشیم نه به قیمت هک کردن سیست م عطا! دیگه کسی چیزی نگفت... هاجر هم سرش تو کار خودش بود و بقیه هم مطالعه و تحقیقشون را ادامه دادن... اما هر از گاهی همه یواشکی به هم نگاه میکردن و چشم و ابرو میومدند... اون شب هم گذشت و بحث خیلی بالا گرفت ... » بهش گفتم: «میشه یه کم درباره بحث اون شب توضیح بدید؟ چی بود؟ چی میگفتن؟ ضمنا من تا حالا فقط اسم سه نفرتون را فهمیدم...خودتون و بقیه را اگر بشه معرفی کنید ممنون میشم.» گفت: «خواهش میکنم... ما هفت نفریم: پریا، نسیم، هاجر، فرشته، زهرا سادات، زهرا، منم کوچیک شما یگانه هستم!» گفتم: «بسیار خوب. موفق باشین. از اون شب بگید! چی شد؟» گفت: «یادمه بحث درباره چیز دیگه ای بود اما عطا بحث را برد سمت امام زمان! حرف عطا درباره اعتقاد به امام زمان و حیات و زنده بودن ایشون بود... استثنائا عطا توهین نکرد و اما دلیلی هم نیاورد... فقط گفت بعیده که چنین شخصی باشه و اصلا به دنیا اومده باشه! ما هم فورا سندهای زیادی از منابع شیعه و سنی آوردیم و از نظر تاریخی اثبات کردیم که به دنیا اومده و دیگه معنی نداره که چشم بذاری روی هم و بگی به دنیا نیومده! چرا؟ چون اسناد تاریخی قطعی میگن به دنیا اومده و دیدنش. عطا گفت بعیده تا الان زنده مونده باشه... چون بالاخره اونم آدم هست و یه روزی میمیره! نسیم گفت: تو میگی بعیده اما دلیلی بر این بعید بودن نمیاری! آخه چرا بعیده؟ آیا کافیه ما هم درباره عقاید تو بگیم بعیده و هیچ دلیلی براش نیاریم؟! خب نه... پس تو هم دلیل بر این بعید بودنت بیار! عطا گفت قبول دارم... دلیلی برای زنده نبودنش ندارم... اما یه کم دور از عقل نیست؟! نسیم نوشت: ما الان وقتی پیرمرد و پیرزن های بالای صد سال میبینیم کلی تعجب میکنیم و دهنمون باز میمونه! چون به سن و سال کم مردن عادت کردیم. اما حقیقت اینه که ما انسان ها داریم کوتاه عمر تر از گذشته ها میشیم... حالا این به کنار... وقتی ما تعجب میکنیم از عمر دراز پیرمردا و پیرزنای خودمون، باید هم عمر اعجازگونه امام عصر برامون دور از عقل باشه! عطا گفت درسته... من دارم با خودمون مقایسه میکنم وگرنه امکانش هست که کسی عمر دراز داشته باشه! نسیم نوشت حالا چرا بحث را بردید طرف امام زمان؟! تا حالا سابقه نداشته در طول شب های گذشته، بحث خارج از چارچوب مطرح کنید! عطا نوشت چون اینجا نمایشگاه مسجد جمکران داشتیم... چند تا دلقک اومده بودن و داشتن ادای چاه مسجد جمکران و نامه نوشتن و انداختن توی چاه درمیاوردن! راستی تو هم به این چیزا اعتقاد داری؟ نسیم نوشت: کلا وقتی دشمنان ما بخوان پا توی کفش عقاید ما بکنن اما دلیلی برای کوبیدن ما نداشته باشن، دست به دامن چهار تا دلقک میشن تا بیان مسخره کنند! با وجود اینکه اگر دلیلی بر ردش داشتن و بنظر اونا خرافات بود، معطلش نمیکردن و دلایلشون را از درازا و پهنا و انواع مختلف به خوردمون میدادن! ... نمیدونم چرا فقط به ما که میرسه میشه خرافات؟! با اینکه یهودیا در کنار دیوار سلیمان و مسیحیا در کنار حوضچه غسل تعمید و بوداییا کنار مجسمه بودا و زرتشتی ها کنار آتشکده های مفاخرشون و ... نامه و مطلب و دسخط مینویسن و هیچکس هم کاری به کارشون نداره و معتقدند اثر داره و اجابت میشه و این حرفها... با اینکه خودشون هم میگن به شخص زنده مشخصی ایمان ندارن و ممکنه حالا یکی یه روز بیاد و بخونه و بره! اونوقت واسه ما دلقک میارن و ادا درمیاره! مهم نیست... ما نه با دلقک دلسرد میشیم و نه با تاییدش دلخوش...» وسط همین حرفای یگانه خانوم بود که گوشیم زنگ خورد... برداشتم... علوی بود... گفت: حاجی خودتو برسون... گفتم کجا؟ چی شده؟ گفت عصر دیدیم حال عطا بد شد و داشت کف بالا میاورد... بچه های تیم پزشکی اومدن بالای سرش... اما دیدن نمیشه و موضوع جدی شده... بردنش بیمارستان... من شمارتو لینک میکنم روی سیستم بچه ها... حاجی لطفا خودت پیگیرش باش... هول شدم... پاشدم و با یگانه و داداشش خدافظی کردم... اما چیزی از این موضوع نگفتم... از حرم اومدم بیرون و یه ماشین دربست گرفتم و رفتم به طرفبیمارستانی که عطا را اونجا برده بودن... دوباره گوشیم زنگ خورد... علوی بود... گفت محمد زود باش... خودتو برسون به بچه ها... من گرفتار یه سوژه دیگه هستم... میگن عطا درگیر شده و در رفته... میفهمی محمد... عطا فرار کرده! با اینکه از دهنش خون و کف بالا میموده در رفته... محمد پیداش کن... زود باش لطفا... و اینجا بود که اصل پرونده «حجره پریا» با ابعاد امنیتیش شروع شد... ادامه دارد... @ayeha313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خدایا 🙏 در اولین پنجشنبه آذر فراوانی و برکت آرامش و سعادت را به دوستانم ارزانی دار بارالها❤️ دل همه ی بندگانت را شاد 🌹 لبهاشون را خندون روزی هاشون را فراوان رویاهاشون را محقق گردان 🙏 آمیـــن ای فرمانروای حق و آشکار 🙏 @ayeha313
امیرالمؤمنین ؛ امام علی علیه‌ السلام : سخت ترين پشيمانى و بيشترين سرزنش ؛ دامنگير كسى مى شود كه شتابكار و بى فكر است و وقتى كار از كار گذشت تازه به سر عقل مى آيد...!!! منبع : 👇 کتاب شریف غرر الحكم ح ۳۳۰۸ @ayeha313
🌱آیه های زندگی🌱
#مجردانه نکته های مهم#آمادگی_برای_ازدواج که باید هر دختر و پسری بداند 🔹️قسمت هفتم 🔸️برای خونواد
💠نکته های مهم که باید هر دختر و پسری بداند 🔹️قسمت هشتم 🔸️درباره صمیمیت صحبت کنین 🍂صحبت از صمیمیت در زمان آمادگی برای ازدواج بسیار اهمیت داره. باید این صمیمیت مطابق با نیازها، خواسته‌ها و انتظارات شریک زندگی‌تون باشه که بدون ارتباط صادقانه حاصل نخواهد شد. 🍂این بحث می‌تونه در ابتدای آمادگی قبل از ازدواج پسران و آمادگی برای ازدواج دختر به ایجاد یک زندگی عاشقانه قوی، سالم و شگفت‌انگیز کمک کنه! @ayeha313
اگه مدام کاراتو عقب میندازی، باید بدونی که : 1- انجام ندادن یک کار ازت انرژی روانی بیشتری تا انجام دادنش میگیره. 2- اگه تصمیم بگیری یه کاریو فقط پنج دقیقه انجام بدی، به احتمال زیاد تا تموم شدنش ادامه میدی. 3- اگه یک کاریو زود تموم کنی، روزت پر از انرژی مثبت و انگیزه برای ادامه دادن میشه. 4- قانون پنج ثانیه رو فراموش نکن، از 1 تا 5 بشمار، سریع از جات بلند شو و کارو انجام بده. @ayeha313
🌱آیه های زندگی🌱
🛑آیا در عالم ذر،ما خودمون انتخاب کردیم که ظاهرمون،خانوادمون و سرنوشتمون چی باشه؟! 🔰مطلبی که امشب بر
🔴آیا در عالم ذر،ما خودمون انتخاب کردیم که ظاهرمون،خانوادمون و سرنوشتمون چی باشه؟ (قسمت دوم) توی قسمت قبلی توضیحات کاملی نوشتم که چرا میگیم ظاهر و خانواده و پدر و مادر و..به انتخاب خودمون نیست... ‌ ‌بعضیا گفتن نه به انتخاب خودمون بوده،اما یادمون نیست! ‌ ‌🛑خب من یه سوال ساده دارم از این بزرگواران: اگر دست خودمون بوده و خودمون پذیرفتیم که چه شکلی باشیم و خانوادمون کیا باشن و... ‌ ‌اولا چرا توی دنیا راضی نیستیم از انتخاب هایی که در عالم ذر کردیم؟ چون گفتم روح و اخلاق و سلیقه از با ما بوده تا ! ‌ ‌اگر انتخاب خودمون بوده پس الانم باید بپذیریمش،اگر نمیپذیریم پس یعنی با خواسته های ما در تضاده یعنی انتخاب ما نبوده! ‌این یه مورد.. ‌ ‌✅مورد بعدی اینکه خدا اگر به دلخواه خودمون همه چی به ما داده پس چرا ما توقع داریم ازش عدالت رو در موردمون اجرا کنه؟! ‌ ‌‌چون در روایت از حضرت امیر داریم که فرمودن: خدا در خلقت انسان هرجا کم گذاشت،جای دیگه براش جبران کرد. ‌ ‌عدالت از نظر خدا اینه .. ‌ ‌نه که عدالت این باشه که همه آدما ۲ متر آفریده بشن ۱۰۰ کیلو وزنشون باشه و همه یه مدل باشن و...!! ‌نه این مفهوم عدالت از نگاه خدا نیست... ‌ ‌عدالت خدا اینجوریه که: مثلا یکی که قدش رو کوتاه آفرید به جاش صدای خوبی بهش داد،یکی که خوشگل آفرید عمرش رو کوتاه قرار داد یا بهش سختی های بیشتری داد، به اونی که ظاهرش کمتر خوبه در عوض عمر طولانی و زندگی خوشبخت تری داد،به یکی که بچه نداد همسر خوبی داد،یکی ‌که ده تا بچه بهش داد اما همسرش بداخلاقه یا فقیره و... ‌‌خدا همینجوری هرجا برای کسی کم گذاشت جای دیگه توی خلقتش جبران کرد.. ‌ پس اینا اصلا به انتخاب ما نیست وگرنه همه الان از زندگیاشون راضی بودن چون مناسب با روحیاتشون بود دیگه! ‌و در ضمن اگر به انتخاب خودمون بود دیگه معنا نداشت! ‌ ‌امتحان زمانی درسته که شخص دیگری سوال رو برای شما طرح کنه نه که سوالای خودتو ازت بپرسه! ‌ 🔘پس خدا خلق و خو و ذات ما رو در عالم ذر میدونست اونا رو آورد توی دنیا و بهشون جسم ها و شرایط مختلف زندگی داد تا اونها رو آزمایش کنه که در سختیا قراره چیکار کنن.. ‌ ‌خلق و خو و ذات ما هم در عالم ذر بر اساس پذیری و اطاعت از اوامر الهی بوده.. ‌ ‌‌مثلا در روایت داریم اولین کسی بود که به یگانگی خدا اقرار کرد و به همین خاطر جایگاهش از عالم و آدم بالاتر رفت.. ‌ ‌در روایت دیگه ای خدا از مومنین اقرار به ولایت رو گرفت خیلی از مومنین قبول کردن یه عده با اکراه و یه عده هم نپذیرفتن... 🔰خب اونایی که پذیرفتن در دنیا خدا جایگاهشون رو مسلمون و مومن قرار داد اونایی که نپذیرفتن یا اکراه داشتن جایگاهشون شد افراد کافر و گمراهی که در دنیا شاهد وجودشون هستیم..‌. ‌ ‌در کل هیچی به انتخاب ما نبوده، به اعمال ما بوده.. شاید بگید ما عالم ذر رو یادمون نیست از کجا معلوم چجوری بودیم؟ باید بگم که ببینید الان چجوری هستید؟ در عالم ذر هم همین خصوصیات و اخلاقیات رو داشتید...منتهی دنیا فرصتیه برای بهتر شدن.. ‌‌ ‌حالا خدا با این جسمایی که به ما داده و انواع مشکلات مختلفی که بر اساس نعمتها و روحیاتمون سر راهمون قرار میده داره مارو امتحان میکنه.. ‌ ‌اینا ابزار ماست برای رویارویی با لحظه به لحظه‌ی زندگی دنیا میتونیم ازش برای رشد و بالا رفتن و رسیدن به بهشت استفاده کنیم یا نزول به درجات پایین و جهنم... @ayeha313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا