eitaa logo
💞روزهای خدایی💞
62 دنبال‌کننده
60 عکس
9 ویدیو
1 فایل
برخی از #ایام‌الله زندگی #شهروندی، #طلبگی، #تبلیغی، #معلّمی، #مترجمی و #ویراستاری 🔸 #سرگذشتها بر روی #سرنوشتها تأثیر می‌گذارد.🔸 ارتباط👇 @mirzameysam افراد فراری از شبکه‌های مجازی وطنی 👇 https://t.me/ayyamollah80
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 خون تو رنگین‌تر از خون حسین بن علی نیست 🔹مادر شهید فلسطینی در مویه‌های سوزناکش می‌گوید: 🔹 «عزیزم خون تو رنگین‌تر از حسن و حسین نیست. آنها را هم کشتند و ذبح کردند. خدا به همراهت پسرم...» حال و هوای دهۀ شصتی‌ها! مویه‌های سوزناک این مادر شهید فلسطینی به نوعی یادآوری و بازسرایی سرود خاطره‌انگیز «مادر برام قصه بگو» برای دهۀ شصتی‌های خودمون هست: مادر برام قصه بگو دل تنگ تنگه قصه ی بابا رو بگو قصه ی بابا رو بگو دل تنگ تنگه مادر مادر مادر مادر دیشب خواب بابا رو دیدم دوباره دیدم برام سوغاتی داره می‌یاره رو شونه‌هاش دست مردی رو دیدم دیدم که بابا به دورش بی قراره بغل واکرد به روم خندید تو آغوشش منو بوسید چش گریونمو می دید صداش زیبا چشاش دریا به روم خندید منو بوسید انگشترش مثل خورشید می‌تابید از خنده هاش عشق و امید می‌بارید مادر مادر مادر مادر دستشو رو سینه گذاشت رو زانوهاش منو نشوند بغضش شکست و گریه کرد روضه‌ی اربابشو خوند خونم مگه رنگین‌تر از خون حسینه جونم مگه شیرین‌تر از جون حسینه یه جون اگه دادم به راه دین و ایمون صد جون هزارونش به قربون حسینه بابات شهیده یادت بمونه هرجا که باشی با تو می‌مونه 💔😭 : 🔹قابل‌ توجّه کسانی که شایعه ناصبی بودن فلسطینیان را باور کرده‌اند. @ayyamollah
امروز در حال ترجمۀ یک یادداشت سیاسی به تعبیر جالبی برخوردم. 👈«... ستسقط عنهم ورقة التوت ...» 👉 « از آنان خواهد افتاد!🤔» آخه یعنی چی که برگ توت از اونا خواهد افتاد؟!‌ 😊این، یک است و داستانی دارد:👇 وقتی پدر و مادر ما حضرت آدم و حضرت حوّا از آن شجرۀ ممنوعه تناول کردند، قرآن می‌فرماید: «فَلَمَّا ذاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما» (الأعراف، ۲۲): به‌محض چشیدن از آن درخت ممنوعه، زشتی‌ها و عورات آنان آشکار شد! بعد قرآن فرموده: «طَفِقا يَخْصِفانِ عَلَيْهِما مِنْ »: آن دو شروع کردند با خود را پوشاندن!‌ دربارۀ اینکه این درخت چی بوده میان مفسّران گفتگوست: برخی می‌گویند بوده که برگ‌های پهنی دارد. با تعبیری که امروز در این یادداشت سیاسی دیدم، معلوم میشه که برخی هم معتقدند که اون در خت، بوده که برگ‌های آن هم پهن است و !‌ تعبیر «برگ توت از آنان افتاد» کنایه از رسوایی و برملا شدن زشتی‌هاست!👌❤️😍 @ayyamollah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در مطالعه برای تدریس تفسیر سورهٔ مبارک یوسف، دو روایت خیلی زیبا و درس‌آموز خواندم که با عزیزان بزرگوار و بامعرفت کانالم به اشتراک می‌گذارم: اوّلی در تفسیر شریف مجمع‌البیان علامه طبرسی(ره) هست که وقتی برادران یوسف بنیامین را به حضور ایشان آوردند و طبق صریح آیه قرآن حضرت خودش را به برادرش معرفی کرد و بقیّهٔ ماجراها، از بنیامین سؤال کرد که در فراق برادرت چه حالی داشتی؟ عرض کرد من ازدواج کردم و خداوند یازده پسر! به من داد که نام همهٔ آنان را از اسم یوسف گرفتم (اشتقاق یکی از ظرفیّت‌های زبانی مهم زبان عربی است و زبان عبری هم با عربی خانوادهٔ مشترک زبانی هستند) حالا حال ما در فراق یوسف گم‌گشته‌مان چگونه است!!!😔💔 روایت دوم در سفینة البحار شیخ عبّاس قمی(ره) نویسندهٔ مفاتیح الجنان است: فى «سفينة البحار»: روى انّه لما اجتمع يعقوب مع يوسف عليهما السّلام قال: حدّثنى يا بنىّ‌ بخبرك. قال: يا أبت لا تسألني عمّا فعل بي إخوتي و اسألني عمّا فعل اللّه بي. وقتی پدر و برادران و خانوادهٔ حضرت یوسف از کنعان به مصر آمدند و ... حضرت یعقوب از حضرت یوسف خواستند داستان سرنوشتش را تعریف کند و حضرت در پاسخ عرضه داشت: «پدر! از من مپرس که برادرانم با من چه کردند از من بپرس خدا با من چه کرد!» @ayyamollah
؟ اگر سرزنش کردن راه حلّ بود، حضرت یوسف آن را در برخورد با برادران معلوم‌الحالش، در دل خویش پنهان نمی‌کرد! «قَالُوا إِن يَسْرِقْ فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَّهُ مِن قَبْلُ ۚ فَأَسَرَّهَا يُوسُفُ فِي نَفْسِهِ وَلَمْ يُبْدِهَا لَهُمْ» (یوسف، ۷۷) @haltaalam
👓 نظر آیت‌الله خویی؛ تشکیل جمهوری اسلامی 📝 دستخط مهم آیت‌الله خویی (ره) 🔹 رأی اینجانب این است که همگی نسبت به تشکیل حکومت جدید، را انتخاب نمایید. شکر و سپاس بی حد خداوند متعال را که ملت مسلمان غیور ایران در اثر مجاهدات و فداکاری‌های خود توانستند آزادانه و بدون هیچ تحمیلی رأی خود را اظهار دارند و در این زمینه رأی اینجانب این است که همگی نسبت به تشکیل حکومت جدید جمهوریت اسلامی را انتخاب نمایند. و از آنجایی که اکثریت ساحقه این ملت شیعه اثنی‌عشری می‌باشند لازم است برای مراعات حقوقشان قوانین مجعوله نسبت به این اکثریت موافق مذهب آنها گردد. توفیقات همه برادران ایمانی را از درگاه خداوند متعال خواستارم.» 📌 پ.ن: این دستخط در اوج خفقان حزب بعث، (که چندی بعد شهید صدر را به شکل فجیعی به شهادت می‌رسانند!) نشان از شجاعت ایشان دارد. @HozeTwit @ayyamollah
! چند دقیقۀ پیش این خبر را خواندم و برام جالب بود؛ خصوصاً مجازات آن! بر اطّلاعات عمومی حقوقی‌ام افزوده شد!😁 «کسانی که سیم کارت یا کارت عابربانک یا خانه استیجاری به اتباع غیرمجاز می‌دهند، افرادی که در طول مسیر در مرز و عمق کشور خوابگاه در اختیار اتباع غیرمجاز می‌گذارند، دارندگان خودروهای شوتی که اتباع را به صورت قاچاق جابجا می‌کنند، صرافانی که نقل و انتقال پول این‌ها را انجام می‌دهند، همه این‌ها در حال شناسایی و رصد هستند و قوانین بسیار سخت از جمله مرگ مدنی (محرومیت از خدمات اجتماعی) دراین‌باره پیش‌بینی شده است و مجازات خواهند شد.» @ayyamollah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 «ساخت ایران» از کجا آمد 🔹«هدایت‌الله دهش» اولین تولیدکننده ایرانی بود که روی محصولاتش «ساخت ایران» نوشت؛ آن‌هم در دهۀ ۴۰ و ۵۰ که بازار پر از کالاهای خارجی بود. او در زندگی شخصی‌اش هم از کالای ایرانی استفاده می‌کرد. @Farsna
💞روزهای خدایی💞
🎥 «ساخت ایران» از کجا آمد 🔹«هدایت‌الله دهش» اولین تولیدکننده ایرانی بود که روی محصولاتش «ساخت ایران
سلام و ارادت این مطلب را یکی از رفقا و طلبه‌های هم‌حوزه‌ای در یکی از گروه‌های طلبگی‌مون گذاشته بود و یکی دیگر از رفقا حاشیه جالب و قابل تاملی بر آن نگاشتند که به نظرم برای عزیزان این کانال هم جالب باشه: اگرچه متن نوشته ممکنه دقیق باشه و عبارتی با واژگان "ساخت ایران" پیش از این در محصولات ایرانی استفاده نشده باشه، اما ترویج کالای ایرانی سابقه‌ای بسیار بیشتر دارد. از حوالی دوره مشروطه (شاید اندکی پس و پیش) و با هدایت روحانیون اصفهان نظیر آقا نورالله نجفی انقلابی در این شهر توسط برخی از تولیدکنندگان و بخصوص نسّاجان به وجود آمد که تاحدودی گستره ملی پیدا کرد. ایشان استفاده از کالای خارجی را تحریم کردند و حتی پیش از اینکه نساجی در ایران رشد پیدا کند، کرباس به تن می‌کردند. این انقلاب آنقدر در اذهان و دل‌ها عمیق شد که بسیاری گمان کردند نماز خواندن با لباس و پارچه خارجی باطل است. هنوز هم بقایای این گمان را در پیرمردهایی که در مساجد شلوار بیرونی خود را از پا درمی‌آورند می‌بینیم. @ayyamollah
فلسطینیان یک کلام معروفی دارند: «فصل تمام شده!» اشتباه نکنین! منظور از تاب و تحمّل آنان برای مقاومت در برابر ظلم رژیم و پیامدهایی مثل محاصره، دستگیری، آوارگی و نسل‌کشی و سختی‌های معیشت نیست؛ بلکه منظورشون از میوۀ خوش‌طعم، شیرین و آبداری است که به هم معروفه! میوۀ محبوب فلسطینیان، و مقاومت به حساب میاد و چیدنش مثل ، سنّت و آداب خاصّی داره، از جمله، همراهی اعضای خانواده. صبر از خانواده کاکتوس‌هاست و درختش در جاهای گرم و خشک رشد میکنه و به‌شدّت در برابر خشکسالی مقاوم است. درخت صبر، زمین را در برابر حشرات مضر حفظ می‌کنه و با وجود خارهای تیز، غذای مورد علاقه شترها در مناطق بیابانی محسوب میشه. یکی از اسرای معروف، طرّاح نقشۀ و فرار از امنیتی‌ترین و مستحکم‌ترین زندان اسرائیل، ، به همراه ۵ فلسطینی دیگر در سال ۲۰۲۱ م، () در روزهای بعد از فرارش از زندان گفته بود: «بعد از بیست سال از میوۀ صبر دشت مرج بن عامر خوردم و به خاطرش خداوند رو شکر کردم!» پی‌نوشت: سال‌ها پیش در جایی خواندم که این میوه، میوۀ مورد علاقۀ ، شهید مقاومت و فرزند شهید ، فرماندۀ شجاع و اسطوره‌ای حزب‌الله، بوده است. امیدوارم ملت علاوه بر طعم میوۀ شیرین صبر، طعم آزادی رو هم به‌زودی بچشند؛ همان‌گونه که امام خامنه‌ای عزیز، اخیراً وعدۀ آن را پس از عملیّات شجاعانۀ داده‌اند. به محضر شهدای جبهۀ مقاومت و به‌ویژه بیش از ۱۸ هزار شهید عزیز 😭 صلواتی هدیه کنیم. @ayyamollah
⚡️به بهانه هجدهم دسامبر، روز جهانی «حرف ضاد» و چالش‌های آن در جهان ✍به قلم: سید علی بطحائی 🔹نام دیگر زبان عربی در عُرف بین المللی «لغه ضاد» یا "zad language" است که همه ساله در تقویم جهانی ١٨ دسامبر به همین مناسبت آن را پاس می دارند. 🔸زبان شناسان تصریح کرده اند که زبان عربی از چه ظرفیت بالا، انعطاف پذیری و سازگاری خیره کننده ای برخوردار است و این به دلیل گرامر و قوانین منعطف زبانی نهفته در آن زبان است. 🔹ابواب متعدد زبان عربی (ثلاثی مجرد و ثلاثی مزید و…) همچون کارگاه تولیدی و پردازش گر قالب ها و واژگان متعدد به شمار می‌رود و نو به نو؛ واژه های جدید می زایند. 🔸ارنست رِنان (Ernest Renan) مستشرق، متخصص زبان های سامی و لغت شناس فرانسوی و نویسنده کتاب تاریخ ادبیات در ایران درباره جایگاه زبان عربی می نویسد: «زبان عربی بی مهابا و ناگهان در اوج پختگی و زیبایی رخ می نماید. این شگفت انگیزترین زبان تاریخ بشریت است. این لغت نه کودکی دارد و نه سالخوردگی و مانند جوانی شاداب هر روز رخی تازه می نمایاند.» 🔹 معنای واژه عربی هم به معنای «زبان مردم عرب» است و هم به معنای «فصیح و روشن». بنابراین عربی هایی که در کلام وحی آمده است (لِسَانًا عَرَبِیًّا) را بهتر است به معنای شفاف و روشن ترجمه کنیم و آنها را وصف زبان عربی بدانیم؛ نه اسم زبان قرآن. 🔸مسأله اینجاست که علت اینکه زبان عربی را «زبان ضاد» گفته اند و ۱۸ دسامبر را به نام لغت ضاد نام‌گذاری کرده‌اند چیست؟ به دلیل آنکه عربی تنها زبانی است که تلفظ حرف «ضاد» با گویش متفاوت دارد و تلفظ آن برای غیر اعراب‌ بسیار ثقیل است. 🔹این اصطلاح در قرن دوم و آغاز قرن سوم رایج شد. هنگامی که لغویون در آن دوران متوجه صعوبت تلفظ این حرف توسط غیر اعراب شدند این اصطلاح را به کار بردند و سیبویه متوفی (م ۱۸۰ ق) نخستین کسی بود که به این مسأله پی برد و در آثار خود به آن اشاره کرد. 🔸کتاب دقیق «الفرق بین الضاد و الظاء» نوشته صاحب بن عَبّاد (م٣٨٠ ق) نیز در همین راستای چالش های تاریخی ایرانیان برای تلفظ ضاد نوشته شده است. 🔹در حقیقت حرف «ضاد» با گسترش اسلام در جوامع غیر عرب به حاشیه سازترین واژه زبان عربی تبدیل شد. نومسلمانان قادر به تلفظ صحیح آن نبودند و هنوز هم حتی برخی مسلمانان عرب در آفریقا با تلفظ آن مشکل جدی دارند. از همان زمان تلفظ آن را با «ظاء» و «ز» اشتباه می‌گرفتند؛ به دلیل اینکه مخرج دهانی هر دو بسیار نزدیک به هم هستند. امروزه حتی در شامات هم برخی «ضاد» را «دال» تلفظ می‌کنند. 🔸 از همان سده‌های نخست اسلامی پای این اختلاف به مذاهب فقهی باز شد و فقها «فتاوایِ متضاد ِضادی» دادند و هنوز هم بحث هایی فقهی  در برخی کتب فقهی موجود است. علّت این اهتمام هم وجود این حرف در سوره حمد است که امر وجوبی بر قرائت آن در نمازهای پنجگانه وجود دارد. این حرف در دو واژه «المغضوب» «الضالین» در این سوره وجود دارد که اگر به شکل صحیح تلفظ نشوند، معنای مطلوب را بجا نمی‌ آورد. 🔹 فقهای جهان اسلام در برابر دشواری تلفظ این حرف در بلاد اسلامی غیر عربی و حتی در میان برخی مردمان عرب فتوا دادند که اگر نمازگزار در تلفظ این حرف اشتباه کند، نمازش صحیح است و استدلال به این آیه می‌کنند که «لا یُکلّفُ اللّه نفساً الا وُسعَها» (خداوند هیچ کسی را جز به اندازه توانایی‌اش تکلیف نمی‌کند) 🔸 هنوز هم عده‌ اندکی از فقهای جهان اسلام پیش‌نمازی امامی که حرف ضاد را درست تلفظ نمی کند را صحیح نمی‌دانند. 💥مسْلِمْنا (کانال علمی‌تخصصی مسائل جهان اسلام) در تلگرام، ایتا و بله: ➣ @Muslimnair ؛ @muslimnair ➣ واتس اَپ: https://chat.whatsapp.com/H7nizlXGUrP2CtEK6UrE2J @haltaalam
یادش بخیر... یکی از طلبه های هم مدرسه ای خاطره ذیل را در گروه دورهمی رفقا نوشته بود و گفتم با شما به اشتراک بگذارم: یادمه با چند نفر از طلبه ها همان سال اول ورود به حوزه توی رفته بودیم پای نزدیک مسجد جمکران و کوهپایه ی قزقله سه. دم غروب آتیش روشن کرديم و نمازمون رو به امامت یکی از همراهان که مرحوم شده😔 خوندیم. اونوقت خواستیم دعای تعقیبات ماه رجب رو بخونیم. رسیده بودیم به حَرِّم شَیبَتی عَلی النّار... که یکی از همراهان طلبه که هنوز ریش نداشت، بجای این عبارت گفته بود: شَرِّم هَیبَتی عَلی النّار!!!! که یادمه کلی با هم خندیدیم و برامون خاطره شد... 😂😂😂😂 پی نوشت: در این کوه من هم چند خاطره از کوه نوردی دارم که شاید یه روزی احساس وظیفه کردم و نوشتم! @ayyamollah 🌿
«تا سه نشه، ...!»😍😍😍💐💐💐 سلام علیکم! ۲۲ بهمن و ۴۵‌امین سالگرد پیروزی باشکوه انقلاب اسلامی در ایران را خدمت اعضای صبور و باوفا و باصفای گروه تبریک عرض می‌کنم و خدمت آن دسته از عزیزانی که امروز با شرکت در راهپیمایی دشمن‌شکن، دل رهبر انقلاب و همۀ عزیزان دغدغه‌مند و انقلابی را شاد کردند به صورت ویژه‌تر تبریک عرض می‌کنم و بهترین‌ها را برایتان از درگاه الهی خواستارم. برای آنانی که علاوه بر راه‌پیمایی امروز، قصد دارند ان‌شاءالله در انتخابات ۱۱ اسفند هم شرکت دارند و فامیل و دوستانشان را هم به رأی دادن تشویق می‌کنند که دیگه به صورت 😁تبریک می‌گویم و به وجودشان از صمیم قلب افتخار می‌کنم. کثّر الله أمثالهم💐 چند روز پیش که از کرمان به وطن دوم برمی‌گشتیم به طوفان شن کویر لوت خوردیم و جایتان خالی نباشه با سختی‌ها و تلفاتی مالی! به مقصد رسیدیم. جالب بود که بخشی از جاده را به دلیل خشکسالی‌ها و بی‌بارشی‌ها، گرفتار طوفان شن شدیم و بخشی از جاده را که برف و باران حسابی باریده بود گرفتار مه! خلاصه، به مقصد که رسیدیم مجبور شدم موتور ماشین و زیر ماشین را کامل در کارواش بشویم و خطرش را به جان بخرم! سینی زیر ماشین را هم باز کردم که روغن‌ها کامل شسته شوند تا تعمیرکار بفهمد که منشأ روغن‌ریزی و روغن‌سوزی ماشین از کجاست! القصّه، عصری گفتم حالا که سینی زیر جلوبندی ماشین بازه و تمیز و برّاق هست، بروم پیش اوستای جلوبندی چندساله‌ام و ببینم که صدای فرمان از کجاست. فکر هم نمی‌کردم که اوستا امروز تعطیلی خاصّ، اومده باشه. با کمال تعجّب دیدم که اومده!‌ گفتم: اوستا! امروز روز تعطیل انقلابی، برای چی اومدی مغازه؟!😅 اوستا گفت که تلفنم را جا گذاشته بودم و اومده بودم برش دارم. 🤔😉 خلاصه که گذر پوست را به دباغ‌خانه انداخته بودم و زیر ماشین را نگاه کرد و دست به آچار و زنگ زد که قطعه بیاورند. پیک که آمد، شماره کارتش را گرفتم تا پول قطعات را بدهم، دیدم که آخر شماره کارتش دو تا ۵۷ کنار هم داره!😍😍 بهش گفتم که عجب حسن تصادفی! من مناسبت امروز را به شما تبریک میگم! اوّلش یه جوری نگام کرد، ولی بعدش لبخند ملیحی زد! ماشین را گذاشتم تعمیرگاه و رفتم تاکسی بگیرم و بروم خانه. چند دقیقه‌ای معطّل شدم و چون منطقۀ نسبتاٌ کم تردّدی اون هم روز تعطیل بود، تاکسی گیر نیاوردم. دست به دامن ذکر مرحوم آیت‌الله مروارید شدم و به محضی که خواندم پرایدی نگه داشت و طلبه‌ای بود اهل مشهد و من را تا جایی رساند. کمی مسیر را پیاده رفتم و بعد از تاکسی تلفنی که در اون محلّ بود ماشینی گرفتم و وقتی به مقصد رسیدم و شماره کارت ایشان را گرفتم گفتم به مناسبت امروز که بیست و دوم بهمن است به شما عیدی هم می‌دهم! تا که گفتم بیست و دوم بهمن و ...، گفت: «من بودم! زمانی که امام قم تشریف داشتند منزل ما دو منزل بعد از منزل حضرت امام بود و امام که سخنرانی می‌فرمودند ما روی بام خانه‌مان می‌رفتیم و حرف‌های امام را برای جمعیّت حاضر تکرار می‌کردیم!»😍👏 @ayyamollah
سلام و درود خدا بر مهدی یاوران کانال! 🌺🌹 لطفا جمله «یار مهدیم» را از آخر بخونید قول بدید انجامش بدین! ❤️ •┈┈••✾••┈┈• ╔═.🍃.════╗ 🆔 @jhakimaneh ╚════.🍃.═╝
۞﷽۞ 😍 سلام و درود و تبریک ایام این چند روز خداوند متعال اهالی و استان‌های دیگر را بدون هیچ چشمداشتی کرد و بعد از شاید بیش از ده سال، برفی کم‌سابقه و بلکه بی‌سابقه را به مردمان هدیه داد و دل‌های بچه‌ها و بزرگ‌ترها خیلی خیلی شاد شد؛ الحمدلله! ان‌شاءالله ما هم به شکرانهٔ نعمت‌های پیدا و پنهان الهی که یکی از بزرگ‌ترین آن‌ها نعمت استقرار جمهوری اسلامی در ایران عزیزمان است، -با وجود برخی نابسامانی‌ها و نقاط ضعفی که آن هم عمده‌اش به ما بر می‌گردد- و به پاس قدردانی از خداوند متعال که بارها در عرصه‌های سخت و طاقت فرسا ما را امداد فرموده و به قول معروف به نخ رسیده و قطع نشده، در روزهای پیش رو نظام اسلامی‌مان را در دنیا و در محضر امام روح‌الله کنیم، با شرکت پرشور و با چشم باز و با انتخاب درست، در انتخابات جمعه ۱۱ اسفندماه ۱۴۰۲ و انقلابی را یاری رسانیم که امید مستضعفان دنیا و آزادگان دنیاست و به حق، آن‌گونه که شهید صدر فرمود آرزوی انبیای الهی بوده و خون‌های ارزشمندی به پای نهال آن ریخته شده و برای سرافرازی آن خون دل‌ها خورده شده تا اکنون قدرتی متکی بر ایمان و غیرتمندی مردمان شده که لرزه بر جان ابرقدرتهای پوشالی انداخته و ان‌شاءالله با زمینه‌سازی و آمادگی ما میدان برای آمدن صاحب اصلی‌مان، همو که دست قدرتش پشت سر این نظام و مردم است و دست قدرتش بارها و بارها خودش را به دوست و دشمن نشان داده، فراهم شود و پرچم آن به دست رهبر حکیم و فرزانه‌مان به دستان حضرت مهدی(عج) برسد ان‌شاءالله! رفقا! روزهای خوب است! ❤️💐🤲✌️✍️ @ayyamollah
😂✌️ امسال بعد از سال‌ها کارگران عزیز پارو به دست در کوچه‌ها صدا می‌زدند: «برف، پارو می‌کنیم!» یاد باد آن روزگاران یاد باد😔😍 کاش حال و هوای مدیران دهۀ شصتی باز در مملکت عزیزمان طنین‌انداز شود!🤲 @ayyamollah
۞﷽۞ 🤔 : پاروی انتخاباتی! 😄 بخش اوّل «و بکم ینزّل الغيث»: «خداوند به واسطۀ شما اهل‌بیت بارش رحمت الهی می‌فرستد.» (زیارت جامعۀ کبیره) دیروز پس از آنکه خداوند بعد از سال‌ها دهۀ شصت و بارش‌های آن‌چنانی را به رخ مردمان برخی استان‌ها و از جمله عُشّ آل محمّد، قم المقدّسه، کشیده بود و صدای گوش‌نواز پاروییه، پاروییه کارگران عزیز بعد از ده‌ها سال در کوچه‌ها و محلّه‌ها طنین‌انداز شده بود، تصمیم گرفتم که بروم و پارویی را تهیّه کنم تا هم کوچه را سر و سامانی بدهم و هم حیاط و پشت بام منزل را. سوار ماشین که شدم پسر همسایه‌مان، آقا محمّد، را دیدم که ماشینش را که چند روزی در زمین خالی بین خانه‌های‌مان پارک کرده بود و پر از برف شده بود را با تِی کوچکی برف‌هایش را تمیز می‌کرد تا به قول خودش، ماشین یخ نزند! خیلی روی تمیزی و خش نداشتن ماشین حسّاسه و ... بعد از ساعتی که پاروی درجۀ یک را به مبلغ 170 هزار ت خریدم، به خانه آمدم و قباپوش و با کلاه مشغول تمیز کردن جلوی پارکینگ خودمان شدم. نیم ساعتی که از کار گذشت، آقا محمّد داستان ما اومد بیرون و گفت: به‌به! حاج آقا چه پارویی! گفتم دیگه شده بودم و احساس وظیفه کردم و خریدم. خلاصه کمی کمک داد و رفت طرف ماشینش و گفت بابا میگه ماشیتم را جابه‌جا کنم و بیارمش توی کوچه‌مون. به نظرتون میشه؟ گفتم ضرری نداره، امتحان کن و ان‌شاءالله میشه. چند دقیقه‌ای گذشت و من مشغول کار برف‌روبی محیط اطراف بودم که اومد و گفت که حاج آقا! میشه پارو را بدهید؟ گفتم چی شده؟ گفت گیر افتادم توی برف‌ها و می‌خوام زیر لاستیک‌های ماشین را برف‌روبی کنم. همراهش رفتم و دیدم که بله! ایشون با ماشینشون تشریف بردند توی کارگاه مصالح ساختمانی موجود در کنار ساختمانی در حال ساخت که برف همشون را پوشانده بوده: میلگرد، چیزهایی شبیه سیم خاردار و ... گلوله‌ای از همین سیم‌ها زیر ماشیت رفته بود و به شدت ماشین و لاستیک‌ها را گیر انداخته بود و میلگردها هم حسابی زیر لاستیک ماشین‌ها قرار داشتند. در حال تفکّر بودیم که چه کنیم و چه نکنیم، کارگر همین ساختمان در حال ساخت که کارگر افغانستانی بود به طرفمان اومد و ماوقع را دید و گفت اگر صاحب ماشین ناراحت نمیشه که خشی روی ماشین بیفته من اون سیم‌ها را از زیر ماشین درمی‌آرم. چاره‌ای نبود و دست به کار شد و با مهارتی اون سیم‌ها را با کمترین آسیب بیرون کشید و بعد کمی برف‌ها را برداشتیم و به آقامحمّد گفتیم بشین پشت فرمون و ما هُل می‌دهیم و بلکه بتوانی با سر خوردن‌های ناچاری از این مخمصۀ میلگردها نجات پیدا کنی. القصّه، ماشین از منطقۀ‌ برفی بیرون آمد و به سلامت رهسپار کوچه‌مان شد.🚗 یه مرتبه جرقّه‌ای به ذهنم زده شد و تنور را برای چسباندن تبلیغی انتخاباتی داغ دیدم ...😅😍 @ayyamollah