بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
#علی_اصغر_یزدی
▶️
پروانه سوخت،روی زمین پیچ وتاب خورد
مسمار روی بال و پرش با شتاب خورد
@hosenih
او بار شیشه داشت و گفتا امان دهید
اما به پهلویَش لَگَدی در جواب خورد
سیلی اگر چه پیش نگاه علی نَخورد
بر بازویَش غَلاف ولی بی حساب خورد
تنها میان شعله دِفاع از علی نَکرد
زهرا تَمام عمر غمِ بوتراب خورد
نامرد بود ثانی و بعد از شرارتَش
با قُنفذ و مُغیره نِشَست و شَراب خورد
@hosenih
هر چند در سَقیفه بنایش نَهاده شد
از برکه ی غدیر خُم این کینه آب خورد
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#علی_ذوالقدر
▶️
رو کرد خدا قدرت پنهانی خود را
تا خلق کند حوری انسانی خود را
@hosenih
ابلیس بهشتی بشود گر بگذارد
بر خاک قدم های تو پیشانی خود را
هفتاد یهودی نه، که سلمان و ابوذر
مدیون تو هستند مسلمانی خود را
در بند غمت هر که اسیر است عزیز است
آزاد مکن یوسف زندانی خود را
چون مور اگر ریزه خور خوان تو باشیم
یک روز ببینیم سلیمانی خود را
ترسی ز اجل نیست به این شرط که باشیم
در روضه تو لحظه پایانی خود را
@hosenih
محشر همه فاطمیون چشم به راهند
از یاد مبر این همه قربانی خود را
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#محمدجواد_شیرازی
▶️
تبدارِ خانه ام نشده کم حرارتت
پایان نداشته غم و داغ و مصیبتت
اینجا محارمت همه جمعند فاطمه
آخر چرا نقاب زدی روی صورتت
@hosenih
هجده بهار دیدی و رنگ خزان شدی
حوریه ی علی چه شده قد و قامتت
این بچه ها به شوق نگاه تو زنده اند
هستند باز تشنه ی جام محبتت
یادم نرفته ضربه ی دیوار و میخ داغ
یادم نرفته لحظه ی سخت اصابتت
ای کاش مرده بود علی و نمی شنید
تا آرزوی مرگ کنی وقت خلوتت
با هر تکان، دوباره تنت تیر می کشد
بهتر نشد گمان کنم اصلا جراحتت
تا سرفه می کنی و رخت زرد می شود
من آب می شوم به خدا از خجالتت
@hosenih
خورشید خانه ام نرو، وقت غروب نیست
از ما نگیر فاطمه جان نور رحمتت
با تو بهشت بود فقط خانه ی علی
ویرانه است خانه ی بعد از شهادتت
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#سیدپوریا_هاشمی
▶️
آنکه تابید رخش در شب یلدای علی
کیست جز فاطمه نوریّه ی شبهای علی
فاطمه کیست؟همان است که دراین نه سال...
هرسحر بود خودش ربی الاعلای علی
همه بر پاش میوفتند پیمبرها هم..
ولی افتاد خود فاطمه بر پای علی
@hosenih
بارها گفت پیمبر که علی جان من است
و شده فاطمه هم جان گوارای علی
زن نبینش! بخدا ظرفیتش را دارد...
که به میدان بزند جنگ کند جای علی
هرچه گفته ست علی بود علی بود علی
نیست بر لوح دلش غیر تولای علی
ما گدایان علی ریزه خور فاطمه ایم
جان فدای کرمت حضرت زهرای علی!
@hosenih
حکم لولاک خدا بود که فهماند به ما..
اوست تنها سبب خلقت دنیای علی
این دو سه ماه چه آمد به سر بانو که..
بسته شد بر رخ او راه تماشای علی
یک در سوخته و یک زن سیلی خورده
ما بمیریم برای غم عظمای علی
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
✅از فاطمه سلام الله علیها جز شبحی نمانده بود...
📚قاضی نعمان مغربی (متوفّای 363) در کتاب «دعائم الإسلام» (جلد 1 ، صفحه 232) نقل میکند:
🔻 [عَنْ أبِی عَبْدِاللهِ جَعْفَرِبْنِ مُحَمَّدٍ الصادِقِ علیهالسّلام عَنْ أبِیهِ علیهالسّلام: قالَ:]
🔹إنَّ رَسُولَ اللهِ صلّیاللهعلیهوآله أسَرَّ إلی فاطِمَةَعلیهاالسّلام أنَّها أوْلی(أوَّلُ) مَنْ یلْحَقُ بِهِ مِنْ أهْلِ بَـیتِهِ فَلَمّا قُبِضَ وَ نالَها مِنْ الْقَوْمِ ما نالَها لَزِمَتْ الْفِراشَ وَ نَحَلَ جِسْمُها وَ ذابَ لَحْمُها وَ صارَتْ کَالْخَیالِ.
🔻[از امام جعفربن محمّد صادق از پدرش علیهماالسّلام که فرمود:]
🔸رسول خدا صلّیاللهعلیهوآله به فاطمه علیهاالسّلام محرمانه فرمود که وی نخستین شخص از اهل بیت اوست که به ایشان میپیوندد. بعد، وقتی آن حضرت صلّیاللهعلیهوآله رحلت فرمود و از طرف جماعت به آن بانو آن آسیبها رسید، در بستر افتاد
▪️ و جسمش ضعیف گشت
▪️ و گوشت [بدن] وی آب شد (به تدریج لاغر شد)
▪️و مانند شَبَحی گردید.😭
--‐-----------------------------
📚منابع دیگر:
▪️دانشنامه شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها ، چاپ اول، 1388، 437 صفحه یا جلد اول درسنامههای فاطمیه ، چاپ سوم، 1393 ، ص 412پ7/266پ
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
#بردیا_محمدی
▶️
از ابتدای هفته فقط آه می کِشیم
ما هر سهشنبه ناله ی جانکاه می کِشیم
هِی جمعه روی جمعه تلنبار می شود...
دردِ فراق را همه ی ماه می کِشیم
@hosenih
گاهی عتابِ تو به صلاحِ دوامِ ماست
ما انتظار سیلیِ گَهگاه می کِشیم
ما از تبِ وصال..،توان کَسب می کنیم
یک کوه را به قدر پرِ کاه می کِشیم
باید به زور..،گریه از این "چشم"ها گرفت
با دست خویش آب از این "چاه" می کشیم
شرط عروج بنده به بُغضِ پگاهِ اوست
خود را به سمت اشکِ سحرگاه می کِشیم
هرکس دلیل قدِّ خمم را سوال کرد
گفتیم بارِ نوکری شاه می کِشیم
این اعتقادِ ماست..،که دلخواه فاطمه است
در روضه هرچه ناله ی دلخواه می کِشیم
@hosenih
آقا!قسمِ به عُمرِ کم مادرِ شما...
ناز تو را در این دمِ کوتاه می کِشیم
▪️
▪️
در کوچه گوشواره ی مادر شکسته شد...
ما هرچه می کِشیم از آن راه می کشیم
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
#محمدجواد_شیرازی
▶️
فاطمه افتاد اما سوخت حیدر بیشتر
بسته شد دست علی و سوخت مادر بیشتر
هر کسی آن روز ساکت ماند، مدیون نبی است
هیچ فرقی نیست در این جرم، کمتر... بیشتر...
سنگدل دیوار بود و سنگدل تر میخ در
سرخ شد دیوار اما سینه ی در بیشتر
@hosenih
هرچه زهرا می کشید ازین طرف مولای خود
می کشیدند آن طرف دستان حیدر بیشتر
نانجیبی دید زهرا بی خیالِ یار نیست
تازیانه زد به مادر، بین معبر بیشتر
در شلوغی ناگهان با ضربه ی سخت غلاف
ریخت بر روی زمین، آیات کوثر بیشتر
@hosenih
بعد از آن چشمی دگر لبخند زهرا را ندید
بین بستر، فکر رفتن بود دیگر بیشتر
ارث بردند از مصیبات بتول این بچه ها
یک به یک داغ و بلا دیدند، دختر بیشتر
زخم های سنگ و تیغ و نیزه ها جای خودش
سوخت زینب از غم کندیِ خنجر بیشتر
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
|⇦• پشت در فاطمه اش سوخت...
روضه جانسوز تقدیم به ساحت مقدس حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها ایام فاطمیه سال ۹۸ _ حاج مجتبی رمضانی•✠•
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
"اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّة،بِمُوالاتِكُمْ عَلّمَنا اللّهُ مَعالِمُ دينِنا و أصْلَحَ ما كانَ فَسَدَ مِنْ دُنْيانا"
دل ما را غم او بود چنین عاشق کرد
اشک کافی است؟نه والله،که باید دِق کرد
لایقِ وصل نبودی به عزاخانه ی او
ای دل! این صاحب عزا بود تو را لایق کرد
کشته ی اشک کند گریه،چه داغی است مگر
که در این داغ،حسین بن علی، هِق هِق کرد
پشت در فاطمه اش سوخت و لب دوخت علی
می توان آه! چه با مَردمِ بی منطق کرد
لال بودن سرانِ عرب آن روز ولی
دفنِ نیمه شبِ زهرا همه را ناطق کرد
صبحِ امروز زنی خورد زمین در کوچه
خبر آمد سَرِ شب شوهرِ آن زن دِق کرد
دلم با مدینه نمیشه صاف
بازم زندگیمُ بهم بِباف
بهت گفته بودم برو بسه
تو زورت به قنفذ نمیرسه
یه جوری تو رو زد که نَفَسِ مَنُ بگیره
با دستی که رفته زیرِ غلاف،علی بمیره
از صبرِ شوهرت،سوء استفاده کرد
دیدی که نَقشَشُ آخر پیاده کرد
کجا رفته بودی بدونِ من؟
شنیدم تو کوچه تو رو زدن
دعا کن عزیزم برا حَسَن
چه کابوسِ تلخی دیده حَسَن
همش میگه مادر! تو رو زدن
هیچکی نبود بگه این گُل که پَرپَرِ
این زن که می زنید ناموسِ حیدرِ
* امام حسن مجتبی میگه: خودم دیدم مغیره مادرم رو لگد میزنه، هر وقت مغیره رو می دید گریه می کرد...چرا گریه میکنی؟ آخه بد جور مادرم رو میزد...آخرین باری که مادرم افتاد رو زمین، آخرین لگد رو همین مغیره زد...*
خاک به سَرِ من
مونده زیرِ دست و پا مادرِ من
زدنش جلویِ چشایِ تَرِ من
*امام صادق علیه السلام فرمود: مرگِ مادرِ ما، به دلیل ضربه هایی بود که قنفذ زد..ما یه عُمری داریم میگیم: قنفذ به بازوها زد...مگه میشه به بازو بزنه و مادرِ ما بمیره؟ اما نه فقط بازو رو نزد...بازو رو زد،صورت رو زد،چشمایِ مادرِ ما خون شد...*
خاک به سَرِ من
مونده زیرِ دست و پا مادرِ من
زدنش جلویِ چشایِ تَرِ من
خاک به سَرِ من
آخرش جلو چشمِ پدرِ من
خورد زمین مادرِ بی سپرِ من
در شکست
مادر شکست
جلو غریبه ها غرورم آخر شکست
*یه جمله از امام حسن بگم: اگه یه روز با مادرت بری بیرون، اتفاقی برا مادرت بیوفته، یه عُمر خودت رو سرزنش میکنی...میگه: امام حسن همیشه ناراحت بود، من نتونستم به مادرم کمک کنم...*
مَردکِ پَست که عُمری نمکِ حیدر خورد
نعره زد بر سر مادر به غرورم بر خورد
ایستادم به روی پنجه ی پا، اما حیف
دست او رد شد و بر مادر خورد
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_مجتبی_رمضانی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
#حضرت_زهرا
#بعد_از_شهادت
همسايه ها ، مَردُم ، دگر راحت بخوابيد
زهراي من رفته سفر راحت بخوابيد
آن دختري كه باعث آزارتان بود
مهمان شده نزد پدر راحت بخوابيد
با دست خود هستي خود را دفن كردم
شد پير خيبر بي سپر راحت بخوابيد
ديگر نمي آيد صداي آه آهش
از درد پهلو تا سحر راحت بخوابيد
فكر خبر بوديد از بيمار بدحال
جان داد زهرا بي خبر راحت بخوابيد
بانوي من با سينة مجروح رفت و ...
من ماندم و اين ميخِ در راحت بخوابيد
حورية انسيه كه سيلي نمي خواست
كشتند او را در گذر راحت بخوابيد
باخنده هستيِ مرا آتش كشيدند
دامان زهرا شعله ور راحت بخوابيد
دل تنگم و ديدار يارم مي روم من
هر نيمه شب با چشم تر راحت بخوابيد
قاسم نعمتی
@deabel
#حضرت_زهرا
فاطـمیه آمـــد و دلهـــا چو در آتش زدند
شعله از کین علی (ع) دُرّ و گهـر آتش زدند
داغ بابا بردل زهرا(س) عیان میشد که دید
قلب جانسوز از شـــرر بار دگــر آتش زدند
خانه وحی خــــدا خیر النســاء دارد به بر
ملحدان بر خیمه ی خیر البشــر آتش زدند
فاطمیه شد معلق گــــردش گردون سپهـر
بانی پیدایش شمس و قمـــــر آتش زدند
هر سـخن از انسیـه در پشت در کاری نبود
چشمشان را بسته و باگوش کـر آتش زدند
چشم زینب درپــی شمشیر بابا چون دوید
دست بابا بـسته دید و بر نظــر آتش زدند
گل که تاب شعلـه ی آتش ندارد پس چـرا؟
غنچه ی نارسته راخونین جگر در آتش زدند
دست حیدر بسته بودازصبرو پیغام نبی(ص)
این چنین شد خانه حیـدر اگــر آتش زدند
فاخته نالد روز و شب ،ایوای و ایوای از پـدر
مادری را در حضـــور دو پســـر آتش زدند
حمیدرضا میرزایی
@deabel
🏴#صلی_الله_علیک_یا_مولاتی
#یا_فاطمة_الزهرا_ س🏴
#فاطمیه_اول
بسوز ای شمِع غم امشب، بساطِ غم مهیا است
بسوز امّا تو با حسرت، شبِ هجرانِ زهرا است
بسوز ای شمعِ غم امشب، علی با گل وداع دارد
علی را دردِ زهرا و، عدو را دردِ دنیا است
بسوز ای شمعِ غم امشب، ولی آرام و آهسته
به شب غسل و کفن کردن، وصیّت های زهرا است
بسوز ای شمعِ غم امشب، شبِ هجران به سر آید
به کتف و پهلوی زهرا، نشان از ضربتِ پا است
بسوز ای شمعِ غم امشب، سحر از کوچه می آید
که زهرا خود عزادارِ، شکافِ فرقِ مولا است
بسوز ای شمعِ غم امشب، که زینب گشته بی طاقت
همین یک امشب و مادر، فقط مهمانِ بابا است
بسوز ای شمعِ غم امشب، درِ کاشانه می سوزد
که امشب خانه ی زهرا، ز آه و ناله غوغا است
بسوز ای شمعِ غم امشب، بشوید جسمِ زهرا را
بریز آب روان اسماء، که چون غساله مولا است
بسوز ای شمعِ غم امشب، علی او را کفن پوشد
بیا ای زینبِ زارم، گلم بی یار و تنها است
بسوز ای شمعِ غم امشب، دلِ عالم به درد آید
که زخمِ پهلو و بازو، به زیرِ جامه پیدا است
بسوز ای شمعِ غم امشب، ز دردِ بی وفائیها
کبودیِ رخِ زهرا، گواهِ روزِ فردا است
بسوز ای شمعِ غم امشب، درونِ کلبه ی احزان
حسینش می زند بر سر، عزا و نوحه بر پا است
بسوز ای شمعِ غم امشب، ز اوجِ بی کسیِ او
سرای خانه اش یکسر، ز سیلِ اشک دریا است
بسوز ای شمعِ غم امشب، یتیمانش عزا دارند
دلِ غمدیده ی زینب، که آنان را تسلّا است
بسوز ای شمعِ غم امشب، تو تنها یارِ مولایی
نگاهت سر به سر امشب، غمِ ما را تماشا است
بسوز ای شمعِ غم امشب، به زخمِ جَرحَتِ زهرا
که از آن صورتِ نیلی، حکایتها چو بر جا است
بسوز ای شمعِ غم امشب، به یادِ غربتِ مادر
ز زخمِ سینه اش حتی، زبانِ میخ گویا است
#هستی_محرابی
@deabel
روضه حضرت زهرا سلام الله علیها
خانه خراب گشتن من با عزای توست
زیباترین ترنم قلبم صدای توست
دیدی چگونه زندگی ام را نظر زدند
چشمانِ شور پشت سر بچه های توست
دردم گرفته فاطمه جان گریه می کنم
این قلب زخم دیده من مبتلای توست
دستار بسته ای که نبینم سرت شکست
جای شکستگی به خدا هر کجای توست
تکرارِ ضربه ها که به یک جا نمی خورد
جایِ قلاف رویِ سرو دست وپایِ توست
جایِ طناب مانده به دورِ گلوی من
آثارِ تازیانه بر انگشت هایِ توست
پایینِ هر دو گونه تو چاک خورده است
دو گوشواره درد سر مجتبایِ توست
مقتل نوشته از در ودیوار خورده ای
دهلیزِ خانه شاهد این ماجرای توست
مقتل نوشته خون همه جارا گرفته بود
خون لخته ها به مویِ پریشان حنای توست
مقتل نوشته است که چادر سرت نبود
این ماندنِ تو پشت در هم از حیای تو ست
مقتل نوشته خنجری از لایِ در زدند
آثارِ پارگی به لباسِ عزای توست
گودال هم لباسِ حسینِ تو پاره شد
حالا زمان روضه کرببلای توست
هرکس رسید نیزه خودرا شکست و رفت
کُندی خنجر از اثر بوسه های توست
#قاسم_نعمتی
#فاطمیه
@deabel