eitaa logo
عزیزم حسین♥️
3.1هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
5.6هزار ویدیو
124 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجود ما عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوادهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
حضرت امام حسین علیه السلام حضرت امام علیه السلام عاشورا قتلگاه 👆👇
تکثیر عشق 💚 👈 @azizamhosen @yaraliagham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣﷽❣ ⭕️ 🚩 ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ شمع دل می سوزد و شام غریبان امشب است موپریشان زینب است گم شده طفلان  و حیران در بیابان زینب است موپریشان زینب است @roze_daftari ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ زینب سوخته دل بی کس و کار است اخا بنگر حال مرا پای طفلان حرم آبله دارداست اخا بنگر حال مرا ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ امشب حرم آل عبا یار ندارد امان از دل زینب مردی به جز از عابد بیمار ندارد امان از دل زینب ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ جان زینب در شب شام غریبان گم شده یاریم کن یاحسین دخترت با گوش پاره در بیابان گم شده یاریم کن یاحسین ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ بین هر خیمه پرستویی خدایی می شود کربلا آتش گرفت صورت پروانه ها کرب بلای می شود کربلا آتش گرفت ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ شمع دل میسوزد و شام غریبان امشب است مو پریشان زینب است گم شده طفلان و حیران در بیابان زینب است   مو پریشان زینب است ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ امشب به صحرا بی کفن  جسم شهیدان است  شام غریبان است امشب نوای کودکان بر بام کیوان است شام غریبان است ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ آسمان کربلا تیره شده واویلتا  حضرت زهرا بیا سر به روی نی تن شه مانده زیر دست و پا حضرت زهرا بیا ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ ای زنان باید به دورِ ذوالجناح شیوَن کنید کار مولا شد تمام بعد از اين رَخت اسارت را دگر بر تن کنید كار مولا شد تمام ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ ای وای از آن وقت و از آن ساعت که زیوَرِ اهلِ حرم شد غارت ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ آسمان خون و، زمين خون و، جهان غوغا شده شام عاشورا شده در غمِ شاه شهيدان روضه خوانْ زهرا شده شام عاشورا شده *** جسم شهيدان بر روی زمین است قلب اسیران زین عزا حزین است 👇صلوات حذف نشه لطفا👇 ◼️هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)◼️ @roze_daftari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم ‌الله الرحمن الرحیم اشکی مرا به شام مصیبت نمانده است چشمی تو را در این شبِ غربت نمانده است ما را به سخت جانیِ خود این گمان نبود هرچند جانِ عرض ارادت نمانده است ما را ببخش زنده اگر مانده ایم باز گرچه نفس گرفته و طاقت نمانده است ما خسته ایم خسته تر از ماست دخترت حالا که خیمه ای شبِ غارت نمانده است ما خسته ایم خسته تر از ماست خواهرت او مانده است حیف که قوت نمانده است ما خسته و رباب ولی خسته تر ز ما عباس کو که یک رگِ غیرت نمانده است در علقمه سپاه حرم مانده روی خاک چیزی چرا از آنهمه قامت نمانده است من کربلا رسیدم و دیدم غروب شد چیزی به غیر رخت اسارت نمانده است
حمله‌های موج دیدم، لشکرت آمد به یادم کشتی صدپاره دیدم، پیکرت آمد به یادم باد تنها بود، اما خار و خس‌ها را عقب زد تاختن‌های علیِ اکبرت آمد به یادم بحث عقل و عشق شد، هر کس بیانی، داستانی من ترک‌های لب آب‌آورت آمد به یادم «لَن تَنالُوا البِرَّ حَتّی تُنفِقُوا مِمّا تُحِبُّون» لحظه‌های سرخ بعد از اصغرت آمد به یادم جویباری بر شکوه کوه مستحکم می‌افزود اشک‌های از رجز محکم‌ترت آمد به یادم گفت سعدی دیده با چشم خودش می‌رفت جانش من وداع آخرت با خواهرت آمد به یادم باغبان با طفل گفت: این سیب! دیگر شاخه نشکن! قصهٔ انگشتت و انگشترت آمد به یادم روضه‌خوان می‌گفت: یا مهدی! محبان تو هستیم از محبان آنچه آمد بر سرت آمد به یادم...
بسم الله الرحمن الرحيم روی خاک دشت جسمت نامرتب مانده است نه ...تو تنها نیستی پیش تو زینب مانده است یادگار مادرت غارت شد اما جای آن روی جسمت یادگار سم مرکب مانده است نیتش خیر است و دارد با عصایش می زند پیرِ نامردی که در معنای مذهب مانده است زیر خورشید بیابان پیکرت ماند و سرت نزد راهب در کلیسا نیمه ی شب مانده است روضه ی سخت سنان و ساربانت خوانده شد روضه ی گرگان وحشی مار و عقرب مانده است قرن ها خواندند از زخم لبت اما هنوز روضه باید خواند زیرا حق مطلب مانده است
به خون غلتید جانی تشنه تا جانان ما باشد که داغش تا قیامت آتشی در جان ما باشد سری گردن کشید از مرگ، قدر نیزه‌ای روزی که نامش آفتابِ جان سرگردان ما باشد لبش بر نیزه قرآن خواند تا ثقلین جمع آیند لبش بر نیزه قرآن خواند تا قرآن ما باشد چراغ چشم‌هایش زیر نعل اسب‌ها می‌سوخت که مصباح الهدایِ دیدهٔ حیران ما باشد... کنون ننگ است ما را تا به محشر، مرگ در بستر حسین آمد به سوی کوفه تا مهمان ما باشد
ظهر عاشورا زمان دست از جان شستنت آب‌ها دیگر نیاوردند تاب دیدنت چشمۀ نوش لبت می‌سوخت از هُرم عطش هم لبانت خشک بود از تشنگی، هم گلشنت آب می‌گرید برای لعل عطشانت هنوز خاک می‌نالد برای جسم بی‌پیراهنت... آسمان لرزید آن ساعت که طفلت حلقه کرد دست‌های کوچک خود را به دور گردنت... ای تماشایی‌ترین خورشید، عالم زنده شد بر ستیغ نیزه از آوای قرآن خواندنت...