eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
رویِ دوشِ خود، فقط بارِ غمش را خواستیم هرکه چیزی خواست؛... ما هم، ماتمش را خواستیم اشک می‌ریزیم...؛ ما با اشک، بالا می‌رویم پس فقط گریه، به زیرِ پرچمش را خواستیم از خودش درخواست کن، کم، می‌شود اینجا زیاد، از سرِ خوانِ شهِ عطشان، کمش را خواستیم خوش به حالِ هرکه شد، فانیِ راهِ سرخِ عشق عاقبت، سرباختن، در مَقدمش را خواستیم درد داریم از غمِ دلدار، دردی جانگداز ما از آن‌که، درد داده، مرهمش را خواستیم دیدنی‌های جهان، مالِ شما، ای اهلِ خاکِ ! ما فقط در این جهان، درد و غمش را خواستم 🔸شاعر: ╭┅──────——————─
رو به پیری می رود هر روز نوکر بیشتر گرد پیری می نشیند روی این سر بیشتر همت حی علی خیر العمل کمرنگ شد خیر در پرونده ام دارم ولی شر بیشتر آی آقای عزیز ما بیا برگرد که... دور از تو می شوم هر روز بدتر بیشتر از من این من را بگیر و چشم گریانم بده چون مقرب می شوم با دیده ی تر بیشتر دیرتر در وا کنی، بر من تفضّل کرده ای دوست دارم که بمانم پشت این در بیشتر یا عزیز الله ما را هم به زهرا وصل کن وصل کن ما را به قدر و نور و کوثر بیشتر هر کسی دارد ارادت به علیِ مرتضی پشت او بوده دعای خیر مادر بیشتر قدر زهرا را کسی نشناخت غیر از مرتضی قدر او معلوم می گردد به محشر بیشتر دلخوریم از اهل یثرب، از علی نشناس ها دلخوریم این روزها از کوچه،... از در بیشتر آتش اول چوب را سوزاند، اما فکر کن: عمدتا آتش اثر دارد به معجر بیشتر 🔸شاعر: ╭┅──────——————─
عمری است رعیتش همگی بهره برده اند از خیر و رحمتش همگی بهره برده اند "آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند" از خاک تربتش همگی بهره برده اند آن نوکران که در دل خاک آرمیده اند ذیل شفاعتش همگی بهره برده اند ما که به جای خویش، رسولان و اولیاء از نور خلقتش همگی بهره برده اند صاحب پیاله های بهشتی، برای قرب از چای هئیتش همگی بهره برده اند عابس، بُریر، جُون، حبیب، ابن عوسجه تحت ولایتش همگی بهره برده اند اصحاب یک به یک به مواسات، شهره اند از سختی عطش، همگی بهره برده اند ** خالی نمانده دست کسی بین قتلگاه هنگام غارتش، همگی بهره برده اند 🔸شاعر: ______________________ ╭┅──────——————─—
شبی که ختم خواهد شد دمِ صبحش به دیداری هزاران ساعتش وَللّهِ می ارزد به بیداری سحر از تاب گیسوی‌َت به گوش باد گفتم..،گفت: عجب یاری عجب یاری عجب یاری عجب یاری منِ بی عُرضه حتی عرضِ حاجت‌هام می لنگد گره در کار خود انداختم وقت گرفتاری چه بر می آید از دستِ من درمانده جز گریه اَقَلّاً دلخوشم با چشم هایم کرده ام کاری برای سنگ‌ِ طفلان سر کوی‌َت..،سر آوردم بیا دیوانه ات را مفتخر گردان به آزاری وبال معصیت بال عروجم را ربود از من کبوتر را قفس وِل می کند امّا به دشواری قرار از ابتدا این بود..،بارِ هجر بردارم ببین حالا چگونه شُهره‌ی شَهرَم به سرباری! گریز از ناگزیریِ فراق‌اَت کاش ممکن بود... چه چاره دارد این بیچاره ی تو غیر ناچاری شهیدان تکلم،کُشتگان نُطق معشو‌ق اند بیا تکیه بزن بر کعبه..،ذبحم کن به گفتاری اگرچه ظرف من ظرفیَّتش در حدِّ مِهرَت نیست ندیدم کاسه ام را خالی از لبخند بگذاری "خودم خاک کف پای تو هستم حضرت‌عباسی‌ ع" به قول لات‌های بامرام کوچه‌بازاری به جز تو رو به هرکس می زدم..،رو می گرفت از من هوای این گدای رانده از هر خانه را داری به حق خانمِ‌پهلو‌شکسته خواهشاً برگرد به حقِّ ردِّ خون مانده بر تیزی مسماری ▪️ ▪️ نه تنها مادر ما سوخت..،بلکه گیر هم افتاد نه ول کن بود میخ در،نه مهلت داد دیواری 🔸شاعر: ╭┅──────——————─
فاطمه جلوه ی باقی ازل تا ابد است آی مردم! بخدای احد! او هم احد است قامت سرو خودش را به علی داد و خمید.. راز زیبایی دریا به همین جزر و مد است از غذای حسنینش زد و بخشید به ما مادر ما به خدا مادری اش را بلد است جامه نو به تن فضه و اسما میکرد بانویی که به تنش پیرهنی از نمد است به فدک کار ندارد هدفش نام علیست نکند فکر کنی در طلب یک سند است گر علی پیکر یک عبدود انداخت به خاک پشت در فاطمه درگیر چهل عبدود است لال باد آنکه ازو شاهد حرفش را خواست آنچه صادر بشود از لب او مستند است نبی از خانه او دست به سینه‌ میرفت تو ببین خانه ی زهرا شرفش تا چه حد است شانی از تربت ارباب فراتر دارد خاک آن چادر خاکی که به زیر لگد است بین دیوار و در خانه چه آمد به سرش.. مدد از فضه گرفت آنکه به عالم مدد است.. 🔸شاعر:
❣﷽❣ ☀️ شد دوباره گلشن دین مصفا از شمیم نوگلی عالم ارا 2 فاضله عالمه دختر فاطمه زینب کبری ☀️زینب کبری مدد زینب کبری 2 جلوه گر نور زینب به دنیا دخت زهرا یاور و یار مولا 2 زینت بوالحسن عمگسار حسن زینب کبری 2 ☀️زینب کبری 4 شد مدینه از قدومش مزین نه سما ازروی تو گشته روشن 2 کوکب اسمان قهرمان زنان زینب کبری 2 ☀️زینب کبری4 قهرمان کربلا شد هویدا انکه سازد خصم دین خوارو رسوا 2 برعلی نورعین جانثار حسین زینب کبری 2 ☀️زینب کبری4 دخت زهرا این دل از غم رها کن عاشقان را راهی کربلا کن 2 ای به غم اشنا فاتح کربلا زینب کربلا ☀️زینب کبری4 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
این قصه ی پایان رسیده ابتدا هم داشت. این خانه ی تاریک روزی سرصدا هم داشت این زن که حالا پوستی بر استخوان ماندست هر نیمه شب در سجده اش یاربنا هم داشت. این حیدری که دیر شبها میرود خانه.. یک روز بین خانه اش مشکل گشا هم داشت خونابه های گوش بانو خوب میدانند این گوش پاره گوشواری از طلا هم داشت یاللعجب اوباش زهرا را چه بد کشتند! در کوچه ای که خانم آنجا آشنا هم داشت! ثانی لگد میزد بقیه کیف میکردند نامردِ کوچه دوستانی بی حیا هم داشت در روی زهرا ماند در را هم لگد کردند تو فکر کن آن لحظه بار شیشه را هم داشت! مردان نمیفهمند،بهتر که نمیفهمند.. اوضاع زهرا پشت در (فضه بیا) هم داشت یک سیلی معروف و صدها سیلی پنهان.. بین شلوغی ضربه هایی بی هوا هم داشت مولا عبا انداخت بررویش ولی زهرا.. ‌یک چادر افتاده زیر دست و پا هم داشت.. 🔸شاعر:
چند ماه است که رنگ غم و ماتم دارد خنده ی فاطمه را بیت علی کم دارد از قنوت سحر فاطمه باید پرسید گیسوی زینب او را، که منظم دارد؟! تا که پا می شود از بستر خود، می افتد چون که جز دیده ی تارش، قد خم هم دارد آب شد آب ولی باز غم حیدر را بر تمامیِ غم خویش مقدم دارد همه ی خانه بهم ریخته، یعنی حیدر تا ابد، روضه در این بیت مکرم دارد دردش انداخته از فایده مرهم ها را شکوه از وضع بد فاطمه، مرهم دارد هر که آمد به عیادت، دل زهرا خون شد بس که از مردم این شهر به دل غم دارد می شود گریه و حسرت همه ی روز و شبش محسنش را که در آغوش، مجسم دارد قول داده به حسینش که به جای کفنش جامه ای با پر زخمی اش فراهم دارد *** ساربان کاش نمی دید، میان گودال بین دستش پسر فاطمه، خاتم دارد 🔸شاعر: _
━━═━═━━━═━═━═━═━━━ ┄┅✿﷽✿┅┄ فاطمه جلوه ی باقی ازل تا ابد است آی مردم! بخدای احد! او هم احد است قامت سرو خودش را به علی داد و خمید.. راز زیبایی دریا به همین جزر و مد است از غذای حسنینش زد و بخشید به ما مادر ما به خدا مادری اش را بلد است جامه نو به تن فضه و اسما میکرد بانویی که به تنش پیرهنی از نمد است به فدک کار ندارد هدفش نام علیست نکند فکر کنی در طلب یک سند است گر علی پیکر یک عبدود انداخت به خاک پشت در فاطمه درگیر چهل عبدود است لال باد آنکه ازو شاهد حرفش را خواست آنچه صادر بشود از لب او مستند است نبی از خانه او دست به سینه‌ میرفت تو ببین خانه ی زهرا شرفش تا چه حد است شانی از تربت ارباب فراتر دارد خاک آن چادر خاکی که به زیر لگد است بین دیوار و در خانه چه آمد به سرش.. مدد از فضه گرفت آنکه به عالم مدد است.. اثر:سید پوریا هاشمی
━━═━═━━━═━═━═━═━━━ ┄┅✿﷽✿┅┄ تحمل غم هجران برایمان سخت است بیا عزیز دلم روزگارمان سخت است شبِ فراق و غمِ انتظار طولانیست به دوستان ندهی گر رُخی نشان سخت است شروع روضه به شعر فراق خورده گره عجیب نیست اگر کار روضه خوان سخت است جلوی صاحب عزا روضه خواندن از پهلو خودِ تو حق بده یا صاحب الزمان سخت است یکی غم علی اکبر یکی غم زهرا عجیب بود ، اصولاً غم جوان سخت است برای فاتح خیبر همین که فاطمه اش فقط ، زمین بخورد پیش این و  آن سخت است به دست ، گردشِ دستاس و آرد کردنِ جو شکسته باشد اگر چند استخوان سخت است کبودیِ تن خود را نهان کنی شاید ولی نهان شدنِ قامت کمان سخت است به موی دخترکانش برای شانه زدن مگر که فضه بیاید ، نفس زنان سخت  است .....  سفر برای کسی که برادرش هم نیست کنار حرمله و خولی و سنان سخت است مگر که نثر نویسند در بحار و لهوف که نظم گفتن از انگشت و ساربان سخت است اثر: مهدی مقیمی
━━═━═━━━═━═━═━═━━━ ┄┅✿﷽✿┅┄ رو به پیری می رود هر روز نوکر بیشتر گرد پیری می نشیند روی این سر بیشتر همت حی علی خیر العمل کمرنگ شد خیر در پرونده ام دارم ولی شر بیشتر آی آقای عزیز ما بیا برگرد که... دور از تو می شوم هر روز بدتر بیشتر از من این من را بگیر و چشم گریانم بده چون مقرب می شوم با دیده ی تر بیشتر دیرتر در وا کنی، بر من تفضّل کرده ای دوست دارم که بمانم پشت این در بیشتر یا عزیز الله ما را هم به زهرا وصل کن وصل کن ما را به قدر و نور و کوثر بیشتر هر کسی دارد ارادت به علیِ مرتضی پشت او بوده دعای خیر مادر بیشتر قدر زهرا را کسی نشناخت غیر از مرتضی قدر او معلوم می گردد به محشر بیشتر دلخوریم از اهل یثرب، از علی نشناس ها دلخوریم این روزها از کوچه،... از در بیشتر آتش اول چوب را سوزاند، اما فکر کن: عمدتا آتش اثر دارد به معجر بیشتر اثر: کربلایی وحید محمدی ━━═━═━━━═━═━━═━━━
درمدح ومأتم حَضرت زهرا سلام الله علیها مانده ای تَنها واَزغَم هاحکایَت میکنی با دل خود گاه گاهی راکه خلوَت میکنی گاه درخانه وگه دَربیتُ الاحزان شریف باسرشک دیده اَزغمها شکایَت میکنی اَزغَم تَنهائی حیدَر زبعد مُصطَفی گریه بَرحال علی دراُوج غُربَت میکنی بهتَرین عَبداَطَعنا درهَمه عالَم توئی بَرسَرسَجاّدهٔ خودچون عبادَت میکنی بَرنمیگردد زدرگاه توسائل هیچوَقت برگدای درگَه خود هَم کرامَت میکنی چونکه گَردنبند خودرامیدهی بَرسائلی خاطرخودراتسَلّا زین مُحَبَّت میکنی وَعدهٔ بخشش بهَردرمانده اَز رَه میدَهی چون که اَزپیرومُرادخود اطاعَت میکنی جامه ای نومیدَهی شام زفافَت بَرگدا شادی أت رابازنی دَرمانده قسمَت میکنی چهره میپوشی توحَتیّ هَم زنابینای کور تاچقَدرحُجبْ وحَیا راتورعایَت میکنی کوچه های شَهریَثرب بوی غُربَت میدَهَد دردیارخویش هَم احساس غُربَت میکنی گرچه توخودجان جانان علی هَستی وَلی تابپای جان زمولایَت حمایَت میکنی چون به مَحشَرمی نهَد پا ناقهٔ پُرنورتو حَشر راکَرببلا ای مام خلقَت میکنی اَنبیاء دَرمَحضرَتودَرس عشق آموختَند بَرامامان هم تودرفَردا امامت میکنی گَرچه قُرآن خداسَرتابپا دروَصف توست درمیان خانه أت قُرآن تلاوَت میکنی دَرمیان خانه ای بانوی شَهربیکسی کارخود راباکنیز خویش قسمَت میکنی روزآخربود وبازینَب درآن حال وهَوا اَزلَب خُشک حسین خویش صُحبَت میکنی خسروی فَر
💫💫💫💫💫💫💫 سلام ای ماه شبای تارِ، دو دنیا زینب، یا زینب سلام ای راه، فضیلت دارِ، تولا زینب، یا زینب عزیز شاهِ، جهان و یارِ، حسین یا زینب، یا زینب زمین و زمون/ میخونن امشب سلام بر حسین/ سلام بر زینب احساسی تریم از هر چی عاشقون است تو این قصه لیلی نقشش خواهرون است همه حاجت ها، روا میشه با، نگاه زینب، یا زینب پیشِ آقاشه، کسی که باشه، تو راهِ زینب، یا زینب پُر از اسرارِ، پُر از سردارِ، سپاه زینب، یا زینب بخونیم همه/ با هم زیر لب سلام بر حسین/ سلام بر زینب ای جان های عاشق ای دل های بیتاب این ذکر و بگیرید دریاب دریاب دریاب جان ارباب پَرِ پروازِ، شهادت بازِ، به نام زینب، یا زینب سر و منصورِ، سراسر نورِ، قیام زینب، یا زینب به قدری والاست، که میشه عباس، غلام زینب، یا زینب عرش قلب زینب سر تا سر حسینه حرف عشق از اول تا آخر حسینه میگن عاشقا/ توی تاب و تب سلام بر حسین/ سلام بر زینب چشمه ی خِیراتی، چشمه ی برکاتی خواهر حسنین، عمه ی ساداتی جان و روح حسین، مُقتدای اباالفضل اهلا و سهلا، مرحبا مولاتي جلوه ی قبله، جلوه ی صلواتی جلوه ی ثقلین، نورِ در مِشکاتی ماهِ آل علی، ماهِ خونه ی حیدر اهلا و سهلا، مرحبا مولاتي طایره ملکوت، ضامن عرصاتی مَروه و عرفات، مَشعَر و میقاتی عمه ی سجاد، عمه ی علی اکبر اهلا و سهلا، مرحبا مولاتي زمین و زمون/ میخونن امشب سلام بر حسین/ سلام بر زینب با یک نفس تمام جهنم شود بهشت گویند اگر جهنمیان یک صدا حسین @ewwmajmamolodi 🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟
AUD-20221112-WA0003.mp3
1.29M
🎤 ای وجودت بر تن بی جان عالم جان بیا ای ظهورت دردها را خوشترین درمان بیا ای جواب نالۀ مظلومی قرآن بیا ای همه جانها بخاک مقدمت قربان بیا ای امید بی کسان ای یار مظلومان بیا ای نجات هستی ای گمگشته انسان بیا زینب کبرا سر بازار می‌خواند تو را فاطمه بین در و دیوار می‌خواند تو را آفتابا طلعتت در پرده پنهان تا بکی؟ ماهتابا جلوه‌ای شبهای هجران تا بکی؟ باغبانا بی تو خون آب گلستان تا بکی؟ یوسفا از دیدنت محروم کنعان تا بکی؟ احمدا تنها میان جمع قرآن تا بکی؟ مهدیا بر نیزه سرهای شهیدان تا بکی؟ از جگرها آه می‌جوشد که یا مهدی بیا خون ثارالله می‌جوشد که یا مهدی بیا گاه دور کعبه با اشک روان می‌جویمت گه چو بلبل نغمه زن در بوستان می‌جویمت گه کنار خانه برگرد جهان می‌جویمت در منی من در زمین و آسمان می‌جویمت که به بزم دوستان با دوستان می‌جویمت گه درون خویشتن مانند جان می‌جویمت هرچه می‌گردم در این گلشن نمی‌بینم تو را تو مرا می‌بینی امّا من نمی‌بینم تو را دیده‌ها اختر شمار صبح دیدار تؤاند اختران آئینه‌دار ماه رخسار تؤاند گلعذاران بی قرار سیر گلزار توأند شهریاران خاکسار پای زوّار توأند سربداران پایدار دار ایثار توأند دوستان چشم انتظار صبح پیکار توأند یا بن مولانا العلی یا بن النبی المصطفی از تو عالم می‌شود چون نظم «میثم» با صفا
🏴 🏴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ رو به پیری می رود هر روز نوکر بیشتر گرد پیری می نشیند روی این سر بیشتر همت حی علی خیر العمل کمرنگ شد خیر در پرونده ام دارم ولی شر بیشتر آی آقای عزیز ما بیا برگرد که... دور از تو می شوم هر روز بدتر بیشتر از من این من را بگیر و چشم گریانم بده چون مقرب می شوم با دیده ی تر بیشتر دیرتر در وا کنی، بر من تفضّل کرده ای دوست دارم که بمانم پشت این در بیشتر یا عزیز الله ما را هم به زهرا وصل کن وصل کن ما را به قدر و نور و کوثر بیشتر هر کسی دارد ارادت به علیِ مرتضی پشت او بوده دعای خیر مادر بیشتر قدر زهرا را کسی نشناخت غیر از مرتضی قدر او معلوم می گردد به محشر بیشتر دلخوریم از اهل یثرب، از علی نشناس ها دلخوریم این روزها از کوچه،... از در بیشتر آتش اول چوب را سوزاند، اما فکر کن: عمدتا آتش اثر دارد به معجر بیشتر اثر: کربلایی وحید محمدی
Harshab_Bayad_Majnoonet_Sham.mp3
6.66M
ا ﷽ ا .: پای غمت گیرم حسی نوشته ی کتاب تقدیرم حسین از غیر تو سیرم حسین آخر یه شب تو روضه میمیرم حسین هر شب باید مجنونت شم لیلا کیه لیلا تویی قربونت شم بی سر و بی سامونت شم کاش کی یک شب کرب و بلا مهمونت شم جانم حسین جانم حسین جانم حسین با روضه هات قلبم گرفت قاب چشمامو بارون نم نم گرفت گفتم حسین گریه ام گرفت انقدر مرد که دست نامردم گرفت هر شب باید مجنونت شم لیلا کیه لیلا تویی قربونت شم بی سر و بی سامونت شم کاش کی یک شب کرب و بلا مهمونت شم جانم حسین جانم حسین جانم حسین بی رمقی و بی حالی یش چشم مادر میون گودالی میجنگی با دست خالی ای تشنه لب ای بی کفن ای یارالی ای محروم از آب فرات از تشنگی دیگه نمیبینه چشات ای وای ای وای خشکه لبات کشتنت با ذکر و سلام و صلوات جانم حسین جانم حسین جانم حسین یوم علی صدر النبی حالا به خاک افتادی و تشنه لبی تو زیر پای مرکبی زینب گرفتار یه عده اجنبی یوم علی وجه الثری ای وای من سر رو بریدن از قفا زینب به گریه زد صدا واویلتا هذا حسین بالعراء یوم علی وجه الثری ای وای من سر رو بریدن از قفا زینب به گریه زد صدا ای کشته ی لب تشنه کرب و بلا جانم حسین جانم حسین جانم حسین @azizamhosen @yaraliagham حضرت امام علیه السلام
حک شده نام تو درلوح دلم مهر تو آغشته با آب و گلم من اگرچه نوکر آلوده ام باولای تو ولیکن زنده ام بی تو ای سرلوحه ی آزاده گی پیش حق ارزش ندارد بنده گی بی توو بی عشق تو در زنده گی میکشد مارا غم شرمنده گی ای ولای تو جهان را آبرو عشق بازی میکنم با یاد تو سرکشیدم از ازل جام تو را می برم باصد شعف نام تورا من زجام عشق تو مستم حسین باشد از هستی تو هستم حسین شاکر خلاق حی و ذوالمنم درسرای ماتمت سینه زنم از عنایات تو گشته قیمتی بین مردم بچه های هیئتی میشود در روز رستاخیز علن حرمت پیراهن مشکی من پیرو آیین سینه چاکی یم پای بوس نوکرانت ، خاکی یم خاکی
سوره کوثر مردم شهر مدینه ؛ یاس پیغمبر منم معنی وتفسیر و شآن سوره کوثر منم در حدیث قدسی لولاک؛ محور مصطفاست علت خلقت ؛ نبی و ؛ بر نبی مادر منم لیله القدرم که قدرم خارج از ادراکهاست روح قرآن در کلام حضرت داور منم کوثر وطوبای جنت؛ اصل وفرعش نور ماست ساقی کوثر علی و ؛ کوثر حیدر منم گشته نازل ایه ی تطهیر بر اهل کسا واژه واژه عصمت این ایه را محور منم تار و پود چادرم حبل المتین عالم است عصمت الله مجسم زیراین معجر منم عالم دنیاو ؛عقبی گر که باشد چون صدف در میان این صدف؛ رخشان ترین گوهر منم راضیه؛ مرضیه ؛ زهرا و بتول و فاطمه طاهره خیر النسا ؛ صدیقه ی اطهر منم از وجودم یازده نور هدایت منجلیست بر ولای هر امامی حجت اکبر منم بی ولایت کس نبرده ره بعرش کبریا انکه در راه ولایت سوخت پشت در منم سوختم پروانه سان گرد علی در خانه ام جان سپردم تا بگویم ؛ بهترین یاور منم ان گل یاسم که با غنچه شکستم از جفا پیش چشم باغبان افتاده وپر پر منم لرزه بر جان قلم افتاد و شعرم ناتمام در بیان وصف این غم شاعر مضطر منم تا ( شقایق) برد دست التجا بر دامنش گفت زهرا غم مخور چون شافع محشر منم حمید رضازاده "شقایق" کرمان
35920.mp3
7.51M
پناه حرم كجا داری میری بگو برادرم بدرقه ی راه تو اشك چشم ترم آهسته تر برو داداش ببین مضطرم پناه حرم بیا ببین نامحرم ها رو دور و برم خاكی شده دوباره چادر مادرم تو رفتی و كشیدن از سرم معجرم پناه حرم هنوز یادم نرفته لحظه ی رفتنت بمیره خواهرت چقدر غریب كشتنت یه جای سالمم نمونده روی تنت پناه حرم یكی داره پیرهن خونیت رو می بره اومده ساربان به فكر انگشتره به روی نیزه ای سر علی اصغره پناه حرم جلو چشمای مادرم زدی دست و پا با نیزه زد تو دهنت یكی بی هوا زدن یه عده پیرمرد تو رو با عصا پناه حرم یه مادری داره به صورتش می زنه میون قتلگاه یه تشنه جون می كنه یه سینه ای به زیر سم اسب می شكنه پناه حرم رفتی و دخترت داره كتك میخوره غنیمتاش و هركسی داره میشمره ناموس تو ،تو آرزوی یك چادره پناه حرم دزدیدن گهواره رو می بینی داداش گوش های بی گوشواره رو می بینی داداش این معجرهای پاره رو می بینی داداش
فاطمه جلوه ی باقی ازل تا ابد است آی مردم! بخدای احد! او هم احد است قامت سرو خودش را به علی داد و خمید.. راز زیبایی دریا به همین جزر و مد است از غذای حسنینش زد و بخشید به ما مادر ما به خدا مادری اش را بلد است جامه نو به تن فضه و اسما میکرد بانویی که به تنش پیرهنی از نمد است به فدک کار ندارد هدفش نام علیست نکند فکر کنی در طلب یک سند است گر علی پیکر یک عبدود انداخت به خاک پشت در فاطمه درگیر چهل عبدود است لال باد آنکه ازو شاهد حرفش را خواست آنچه صادر بشود از لب او مستند است نبی از خانه او دست به سینه‌ میرفت تو ببین خانه ی زهرا شرفش تا چه حد است شانی از تربت ارباب فراتر دارد خاک آن چادر خاکی که به زیر لگد است بین دیوار و در خانه چه آمد به سرش.. مدد از فضه گرفت آنکه به عالم مدد است..
هدیه به حضرت زهرا صلوات شور طوفانی.  حضرت زهرا رمز ایمان زهرا معنیه قرآن زهرا آذری می خونم جان سن قوربان زهرا عشق حیدر زهرا معنیه کوثر زهرا مادر هستی و نبض پیمبر زهرا دل و دلبر می.   سایه سرمی بچه شیعه هستم و فاطمه مادرمی خیلی محترمی. نداری حرم تو قلبم صاحب حرمی‌ قوت پرمی‌ غم ندارم وقتی که شفیع محشرمی تا نفس دارم می گم.  یا زهرا تا سر دارم می گم.   یا زهرا ای بهار حیدر ای کس و کار حیدر قدرت بازوو ذوالفقار حیدر ای نگار حیدر دارو ندار حیدر علی بی تاب تو تو بی قرار حیدر ای سلام علی ای تمام علی غیر تو کسی نمی دونه مقام تکیه گاه علی هستی تو تمام لشگرو‌ سپاه علی ارزوی اشک چشم تو شده آب وضوی علی.  تا سر دارم می گم.  یا زهرا تا نفس دارم می گم یا زهرا رضا نصابی
هدیه به حضرت زهرا صلوات شور طوفانی. حضرت زهرا رمز ایمان زهرا معنیه قرآن زهرا آذری می خونم جان سن قوربان زهرا عشق حیدر زهرا معنیه کوثر زهرا مادر هستی و نبض پیمبر زهرا دل و دلبر می. سایه سرمی بچه شیعه هستم و فاطمه مادرمی خیلی محترمی. نداری حرم تو قلبم صاحب حرمی‌ قوت پرمی‌ غم ندارم وقتی که شفیع محشرمی تا نفس دارم می گم. یا زهرا تا سر دارم می گم. یا زهرا ای بهار حیدر ای کس و کار حیدر قدرت بازوو ذوالفقار حیدر ای نگار حیدر دارو ندار حیدر علی بی تاب تو تو بی قرار حیدر ای سلام علی ای تمام علی غیر تو کسی نمی دونه مقام تکیه گاه علی هستی تو تمام لشگرو‌ سپاه علی ارزوی اشک چشم تو شده آب وضوی علی. تا سر دارم می گم. یا زهرا تا نفس دارم می گم یا زهرا رضا نصابی
4_6016901512683334241.mp3
2.35M
هدیه به حضرت زهرا صلوات شور طوفانی. حضرت زهرا رمز ایمان زهرا معنیه قرآن زهرا آذری می خونم جان سن قوربان زهرا عشق حیدر زهرا معنیه کوثر زهرا مادر هستی و نبض پیمبر زهرا دل و دلبر می. سایه سرمی بچه شیعه هستم و فاطمه مادرمی خیلی محترمی. نداری حرم تو قلبم صاحب حرمی‌ قوت پرمی‌ غم ندارم وقتی که شفیع محشرمی تا نفس دارم می گم. یا زهرا تا سر دارم می گم. یا زهرا ای بهار حیدر ای کس و کار حیدر قدرت بازوو ذوالفقار حیدر ای نگار حیدر دارو ندار حیدر علی بی تاب تو تو بی قرار حیدر ای سلام علی ای تمام علی غیر تو کسی نمی دونه مقام تکیه گاه علی هستی تو تمام لشگرو‌ سپاه علی ارزوی اشک چشم تو شده آب وضوی علی. تا سر دارم می گم. یا زهرا تا نفس دارم می گم یا زهرا رضا نصابی @rezanesabi
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ مـردم شـــــهر مدیـــــنه ؛ یاس پیغـمبر منم معـنی وتفســــــیر و شآن سـوره کـوثر منم در حدیث قدسی لولاک؛ محور مصطفاست علت خلقت ؛ نبــــی و ؛ بر نبــــی مادر منم لیله القـــدرم که قدرم خارج از ادراکهاست روح قــــرآن در کلام حضــــرت داور مــنم کوثروطوبای جنت؛اصل وفرعش نورماست ساقی کـــــوثر علی و ؛ کـــــوثر حیـدر منم گشــــــته نازل ایــــه ی تطهیر بر اهل کسـا واژه واژه عصــمت ایـن ایــه را محـور منم تار و پود چــــادرم حبل المتـین عـالم است عصمـــت الله مجســـم زیر این معجــر منم عالم دنیـاو ؛عقبی گر که باشد چـون صدف در میان این صدف؛رخشان تریـن گوهر منم راضـــــیه؛ مرضـیه ؛ زهرا و بتول و فاطمـه طاهـــره خیر النســـا ؛ صدیقه ی اطـهر منم از وجـــــودم یازده نور هـدایت منجلیست بر ولای هـر امـامی حجـــت اکبـــــر منـــم بی ولایت کس نبـــــرده ره بعـــرش کــبریا انکــه در راه ولایـت سـوخـت پشت در منم ســوختـم پروانه سان گرد علی در خـانه ام جان سـپردم تا بگـــــویم ؛ بهترین یاور منم ان گل یاســم که با غنچــــه شکستم از جفا پیش چشـــــم باغــبان افتـــاده وپر پر منم لرزه بـر جــان قلم افـــتاد و شعــرم ناتـمام در بیان وصـف این غــم شــاعر مضطر منم تا ( شــقایق) برد دسـت التـجــا بر دامنـش گفت زهرا غم مخور چون شافع محشرمنم شعر:استاد حمید رضازاده "شقایق"کرمان 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
مرو ای نور چشم و جان حیدر مرو ای دختر پاک پیمبر نگر حیدر شده تنهای تنها مرو از پیش من ای دخت طاها نگر یا فاطمه بر حال زینب که روز دخترت گشته چنان شب ببین اشک حسن نور دو عینم کنار بسترت گرید حسینم شرر زد اشک تو بر تار و پودم مکن ناله تو ای یاس کبودم مرو ای بانوی پهلو شکسته علی غمگین کنار تو نشسته وصیت کردی و خون شد دل من شرر زد این سخن بر حاصل من نگر بر این همه رنج و ملالم مگو بر من که حیدر کن حلالم مرو ای‌ همسر قامت خمیده کسی چون تو غم دوران ندیده چه ها دیدی پس از داغ پیمبر چه شد یا فاطمه در پشت آن در چگونه در، ز ظلم و کینه وا شد شدی نقش زمین محسن فدا شد چرا با سوز و آهنگ حزینی بگفتی پشت در فضه خذینی چرا ای یاس من پژمرده ای تو درون بسترت افسرده‌ای تو شده بیت الحزن کاشانه ی تو تو شمعی و علی پروانه ی تو اگرچه از ستم قامت کمانی چه گردد فاطمه پیشم بمانی مرو ای یاور و همسنگر من مرو ای دختر پیغمبر من @babollharam
خیلی زوده که وداع من و تو سر برسه با جدایی چرا این قصه به آخر برسه   جای مادر کی حسینت رو در آغوش بگیره به خدا زوده که زینب به برادر برسه   در نفهمید مگه قلب یل خیبری تو بذا دستای من این بار به این در برسه   کار دنیا رو ببین من باید اینجا باشم و در به پهلوی گلِ فاتح خیبر برسه   سخته زن جارو کنه خونه رو با دست کبود حال زن بد باشه و خوب به شوهر برسه   سر سفره تو بشین، من به حسین لقمه می‌دم سخته دستای کبود تو به اونور برسه   خوب می‌شد کاشکی که زخمات آخه اینجوری علی چی بگه وقتی دوباره به پیمبر برسه   همدم ابوتراب! قرار نبود تنها بری چادر خاکی تو تنها به حیدر برسه   میدونی چی به سر علی میاد اون شبی که از یتیمات ناله‌ی : مادر مادر ... برسه   کی می‌دونه که چقدر خون میشه قلب باغبون وقتی بالای سر لاله‌ی پرپر برسه   بذا بند کفنو وا کنم و موی حسین بار آخر به سر انگشتای مادر برسه   بذا برداره نسیم خاکتو معلوم آخه نیست که طواف حرمت کی به کبوتر برسه   @babollharam  
راضی به هر قضایِ خدا می روی علی چون نوح سمتِ موج بلا می روی علی   دارم به فتحِ خیبر تو فکر می کنم با دستهای بسته کجا می روی علی   ای سرشناس شهر، برای تو خوب نیست مسجد چرا بدون عبا می روی علی   آشفته حالِ فاطمه ی پشتِ در نباش قدرِ خودت به هول و ولا می روی علی   آیینه ی شکسته ی این کوچه ها منم از من شکسته تر تو چرا می روی علی   بی رحمیِ مغیره عجب شمرگونه است داری چه زود کرببلا می روی علی   این کوچه، آخرش ته گودال می رسد داری میان حرمله ها می روی علی   @babollharam
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ «غزلی جدید تقدیم به مادر سادات» لگـــد ها را بدونِ هیـــچ ترســی از خــــدا میزد صــدای مـادری را می شـنــید و بی حــیا میـزد تــمامِ کیـــنه را در دست هایش جمــع میکرد و فقـط از بغض حیدر همســرش را بی هوا میزد سـلاحِ آتـــشِ بُغضــش فـقط در را نمی سوزانْد نمـی دانســـت آتــــش بـر گلســــتانِ وِلا میــزد عجب آغوشِ گرمی داشت محسن آن زمانی که میانِ شعله ها با مـادر خـود دســـت و پا میـزد غلاف و میخ ومسمار و در و دیوار و خاکـستر نمک بر زخــم های فاطمـــه هــر یک جـدا میزد در افتــاد و چهل نامرد جنگــی،،،بر ســـر زهـرا نمی دانم چـه آمــد که صـدای فِضّــــه را میـزد شعر:علی علی بیگی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
🍂🍁🍂 مناجات با امام زمان(عج)🍂🍁🍂 غم دوری تو شده داغی چه فراقی چه فراقی نداره کسی از تو سراغی چه فراقی چه فراقی حس دلتنگی برام مقدسه اینهمه دوری برا دلم بسه وعده ی دیدار تو کی میرسه بیا عزییییزم العجل منکه شکسته بالمو العجل خیلی خرابه حالمو العجل می بینی وضع عالمو بیا عزیییییزم غم دوری تو شده داغی چه فراقی چه فراقی نداره کسی از تو سراغی جه فراقی چه فراقی حس دلتنگی برام مقدسه اینهمه دوری برا دلم بسه وعده ی دیدار تو کی میرسه بیا عزییییزم العجل منکه شکسته بالمو العجل خیلی خرابه حالمو العجل می بینی وضع عالمو بیا عزیییییزم العجل یا مولا یا مولا یا مولا (6)🍂🍁🍂 غم دوری تو شده داغی چه فراقی چه فراقی نداره کسی از تو سراغی چه فراقی چه فراقی حس دلتنگی برام مقدسه اینهمه دوری برا دلم بسه وعده ی دیدار تو کی میرسه بیا عزییییزم العجل منکه شکسته بالمو العجل خیلی خرابه حالمو العجل می بینی وضع عالمو بیا عزیییییزم العجل یا مولا یا مولا یا مولا (6)🍂🍁🍂 امون از روزای جدایی تو کجایی تو کجایی تو درد منی تو دوایی تو کجایی تو کجایی ای امید هرکی ناامید شده کی میای آقا موهام سفید شده خوش به حال هرکسی شهید شده برا ظهورت باید از نفسم کجا فرار کنم فکر این روزای انتظار کنم تو بگو آقا باید چیکار کنم برا ظهورت العجل یا مولا یا مولا یا مولا(6)🍂🍁🍂 اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر