eitaa logo
عزیزم حسین♥️
4.5هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
10.7هزار ویدیو
166 فایل
ا ﷽ ا تکثیر و نشر کانال🙏 تکثیر عشق ناب علوی،حسینی است❤️💚 عشق را باید همی تکثیر کرد👌 ای عشق سربلند که برنیزه میروی ازحلقه کمندتو راه گریز نیست کانال های ما: حسینی، محبتی : @azizamhosen روضه،مقتل: @yaraliagham علمی،حدیثی: @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
. هرچند جهانِ نا بِسامان داریم تنهایی و ظلمتِ فراوان داریم شد بارقه ی اُمید روشن زیرا امسال دو تا نیمه‌ی شعبان داریم شاعر: . - عجّل الله تعالی فرجه الشّریف ای وارثِ شاهِ لافتی أدرکنی ای باعث و بانیِ سخا أدرکنی ای کاش بیایی و به همراهِ شما نوکر برود به کربلا أدرکنی .➖➖➖. ڪم راه بیا با دل شرمنده ی ما هی اشڪ نریز پای پرونده ی ما انقدر نڪن بدی بی پایان را تبدیل به خیر، یار بخشنده ی ما نه دست دعا و ذکر و زاری داریم نه توشه ی راه و چشم جاری داریم بیهوده نشسته ایم تا او برسد ما منتظران چه انتظاری داریم با بوی خوش باد صبا می آید از سوی حبیب هی ندا می آید کافیست برایش قدمی برداریم مهدی دو قدم به سمت ما می آید __ ✍مهدی کبیری . ای چشمه ی دینِ ناب ، ما را دریاب فرزندِ ابوتراب ، ما را دریاب خورشیدِ قشنگِ فاطمه ، مهدی جان بر عالَمِ ما بتاب ، ما را دریاب .
─━⊰•┅═•••❃؛﷽؛❃•••═┅•⊱━─ السلام علیک یا مولا یا اباصالح ادرکنی میـلاد امــام کائـنات آمـده اسـت ازعرش برین تحفه برات آمده است گل واژه ی خلقـت گل نرگـس مهدی از بهــر بشــر باب نجات آمـده است با ذکــر محـمـدی دهـان خوشبـو کن بر ذائـقه هـا شــاخِ نـبات آمده است ࿐❁🍃🌹🍃❁࿐ یابـن الحــسـن بیـا که دل مـا مکـدّر است عـالـم به انتـظـار دیـدن انـوار داور است هر جا سخن ز باغ و زبستان رسد بگوش عطر و صفایش از گل زهرای اطهـر است خوش آن کسی که خلوت دل باتو سرکند آری نگاه تـو بـه دو عـــالم بـرابـر اســت صــاحـبـدلان همــــــه دلـداده ی تـواَنـد یکـــ ذرّه عـشــق تو به جهـانی برابر است هــر فــرقــه در فـراق به ناجـی نظــر کند منجیِ این جهان به یقین پور حیـدر است ای مجـــری عــدالــت و ای حجّـــت خدا عالــم ز نـور توست که اینسان منوّر است میلاد تو به جشــن و چراغان خلاصه شد آری دلــم بــرای همیــن زار و مضطر است پیچــد دو روز نـام تو در شهر و کوچه ها در کشوری که نام علــی سایه گسـتر است باید بـرای غـربـت یـابـن الحــسـن گریست خـونیـن دلـش ز پیـرو زهـرای اطـهر است در طــول ســال و ماه نرفتــه به خـانه ها آن رهــبری که مجــری احـکام داور اسـت ما غــافـل از حضـــور و بُـوَد در میــان ما چشمــان اهل دل به جـمالـش منــوّر است آن شیــعه ای که حرمت دین خدا شکست قلـب عـزیـز فاطمــه از آن مـکــدّر است دیگــر شکـسـته حــرمت فــرزند و والدین شـرم وحـیا برفـته گنه سایه گستر است اینجاست کشوری که پیروآل محمّد است درسیـنه های مـردم آن عشـق حیـدر است گــر مـرزهـا مصــون بود از شــر دشمـنان چـون نام اهل بیـت به ایران مسخّر است بی تو جهان به جـهل و تباهی کشیده شد هر جا نوای ناله ی مظلوم و مضـطر است هر سینـه شـرحـه شرحه شد از ماتم فراق درد فــراق از همــه بـاری گــرانـتـر است پیشینیان منتـظــر همــه رفتنـد زیر خاک آیـا وصــال روی تـو مـا را میسّـــر است؟ همراه دلشـکستگان تو "کیانی" صـدا بزن یابن الحســن بیـا که دل مـا مکــدّر است ࿐❁🍃🌹🍃❁࿐ روزی که در تـلاطــم دریـای زندگی پامال شد عـدالـت و ایمان و بندگی یوسف جمال فاطمه رخ راعیان کند انسـانـیـت رها شـود از یـوغ بردگی 📝شعر:محمد رضا کیانی «یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطِمه اللّهم عجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج» ─━⊰┅═•••❃❀❃•••═┅
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم رباعی شهادت امام محمد باقر علیه‌السلام دارد جگرِ پاره‌یِ من می‌سوزد این آخرِ روضه سینه‌زن می‌سوزد با چشمِ خودم خدا تماشا کردم تا لحظه‌یِ دست‌وپا زدن می‌سوزد اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم رباعی شهادت امام محمّد باقر علیه السلام ده سال مِنا از غمِ تو آه کشید می‌گفت به کودکی چه غمها که ندید از دور نگاهِ او به گودال افتاد اِی وای حسین خنجری سخت برید
.. و مگر که کوفی ظالم ز من گناهی دید که بین کوفه سفیرت چه بی پناهی دید میا، به جان رقیه اگر بیائی تو زبان گشودن شش ماهه رانخواهی دید شرمندگی گرفته نفس را به سینه ام من روضه خوان کوچه تنگ مدینه ام کوفه میا تو را به رقیه قسم ،حسین آخر به یاد روی کبود سکینه ام از غربت تو سینۀ زارم شده دلتنگ بگذر از این شهر پر از حیله ونیرنگ هرجاسخن ازغارت وجنگ است حسین جان ترسم که خورد بر زینب ز جفا سنگ من رفتم و از من به تو ای شاه سلامی بالای سر دارم و اینست پیامی شمشیر مهیا شده بر کشتنت آقا اینجا تو میا نیست دراین شهر مرامی حیف است که بر پیکر تو تیر ببارد بر پیکر نو ضربۀ شمشیر ببارد سرنیزه شده تشنۀ خون بدن تو حیف است که بر پیکر تو سیر ببارد خنجر شده لب تشنۀ خشکیده گلویت سرنیزه و شمشیر مهیاست به سویت صد حیف نشد تا که ببوسم رخ نازت صد حیف که سرزنیزه زند بوسه به رویت اینجا سخن از عشق و وفانیست برگرد درکوفه نشانی ز صفا نیست برگرد هرجا سخن از خنجر تیز است آقا حرفی به جز از رأس جدا نیست برگرد کوفه هدفی جز تن صدپاره ندارد امّید در این شهر ره چاره ندارد اینجا سخن از بستن آب است،برگرد توتاب عطش داری و شیرخواره ندارد از ساغر گردون می اندوه چشیدم خیری من از این شهر جفاپیشه ندیدم اینجا تو میا نیزه و شمشیر مهیاست از ضربت آنان به تن خویش،کشیدم ازکوفه و کوفی صفتان خسته و زارم جز ناله در این شهر طرفدار ندارم کاری زمَن ایدوست نیاید، به جزاینکه از بیکسی و غربت تو اشک ببارم جا شد به تنم نیزه و شمشیر حسین جان پر شد همۀ پیکرم از تیر حسین جان از بام زدند بر سر سودازده ام سنگ ازضعف شدم زار و زمینگیر حسین جان لب،تشنه ودل،خسته ودندان شکسته اینها همه فخر است که جانباز تو هستم شادم که زعشق تو سرم بر سر دار است این دار گواه است که سرباز تو هستم اینجا کمر بر قتل تو بستند مردم بازار شمشیر و سنان غوغاست آقا جمعی همه خنجر به دست در انتظارند مقصودشان رأس تو و سقاست آقا کوفه میا که قامتت از غم کمان شود از بهر داغ قاسم و عباس و اکبرت با خود سه ساله را تو میاور به همرهت ترسم که تازیانه شود سهم دخترت در حیرتم که این همه لشگر کجا روند دارند همه به همرهشان خنجر و سنان تیر سه شعبه دیدم و از بغض حرمله ترسم که اصغرت نگشاید دگر زبان آیی اگر به کوفه میاور رقیه را اینجا سخن زکعب نی و تازیانه هاست با نیزه ها و خنجر و شمشیرها حسین جسم تو و تن اکبر نشانه هاست رحمی به حال خواهر غم پرورت نما رحمی به حال نجمه و حال سکینه کن این کوفه چون مدینۀ زهرا کش است وای یادی زآتش در و مسمار و سینه کن از بهر غربتی که تو داری حسین من در هر گذر به یاد تو چشمم پر آب شد تیرسه شعبه ای که بدیدم به چشم خویش جانم پر از شراره به حال رباب شد ای شه میا به کوفه که این قوم کینه جو طرحی برای کشتن اکبر کشیده اند نفرین به چشمهای حریص و پلیدشان گویا که گوشواره و معجر ندیده اند اینجا کمر به قتل تو بستند حسین جان حرفی ز وفا و ز حیا نیست در اینجا تو جای خودت ،اکبرو عباس همینطور حتی نکنند رحم به شیرخواره ات آقا سوگند به زهرا که همین است دعایم ایکاش در این شهر نیفتد گذر تو ترسم که بیائی،غم عباس ببینی ترسم که ز داغش بشود خم کمر تو ......................................................................
. بده مژده به یاران که غدیر است چه عیدی آمده که بی نظیر است دلا شادی بکن در کوی جانان که بر عالم دگر حیدر امیر است 💐💐💐💐💐💐💐 خدا را شکر مولایم علی شد به دنیا عشق والایم علی شد امیدم این بُود تا آخر عمر شفیع روز عقبایم علی شد 💐💐💐💐💐💐💐 عاشق روی تو هستم عشق تو باشد هدف سُرمه ی چشمان من مولا شده خاک نجف با نگاهت گشته ام شوریده و شیدای تو شکر حق من حیدریَم دل شده غرق شعف 💐💐💐 ................................. . از شأن علی، فقط خدا آگاه است از دامن او دستِ خرد کوتاه است گفتیم علی بن ابی‌طالب کیست؟ گفتند محمد بن عبدالله است! 📝 ✍ ........................................................ . . هوا مطبوع و ناب و دلپذیر است لبم لبریز ِ عطر ِ یا مجیر است غدیری زاده ام ، صد شکر مردم میان رگ رگم خم غدیر است روح الله قناعتیان✍ ........................................................ . . با نسخه‌ی مخصوص خدا ظاهر شد با آیه ی سـبز هـل اتـٰی ، ظاهر شد همـراه ِ تمـام ِ انبـیا ، بـود ولـی ... در نقش وصی به مصطفی ظاهر شد روح الله قناعتیان ............... . تو خورشید نمیرای غدیری ابرمرد ِ جهانی ، بی نظیری به قول جرج جرداق مسیحی ندارد مثل تو ، دنیا امیری روح‌الله قناعتیان ............. . الـهی شکر ، ایامم ، به کـام است امیـرالمومـنین بر من ، امام است به فتوای ِ صَریـح ِ عشـق ، مردم نفس بی حب او ، "شرعاً حرام است" روح‌الله قناعتیان ............... . وقتی که بنا نهاد حق عرشش را منظومه لوح و قلم و فرشش را آرام نشسته بود ، می زد مولا در مسجد حنانه رفو کفشش را روح الله قناعتیان ............... . با عشق علی عذاب را می نوشم این لذت شرب ناب را می نوشم گفتند که مست از مسلمانان نیست من مؤمنم این شراب را می نوشم روح الله قناعتیان ................ . تأکید به خدمت علی فرمودند پیوسته ز مدحت علی فرمودند قد افلح مؤمنون که در قرآن هست در شأن ولایت علی فرمودند روح‌الله قناعتیان ................. . آورده ام این سیاهه ی خوش خط را در کوزه نهاده ام هزاران شط را اوصاف عظیم تو سر وجد آورد القطره و علامه ی مستنبط را روح الله قناعتیان✍ ............ با غیر بگو : ثواب در دست علیست دنیاست سراب و آب در دست علیست چرخاندن ذوالفقار در جای خودش چرخاندن آفتاب در دست علیست .
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم رباعی دوّم محرّم ورود کاروان حسینی به کربلا و مدح حضرت زینب سلام‌اللّه‌علیها زانو زده عبّاسِ علمدار تَفَضَّل اِی فاطمه‌ای شوکتِ دربار تَفَضَّل لرزید به زیرِ قدمت کرب‌و‌بلا گفت: خوش آمدی اِی حیدرِ کرّار تَفَضَّل
‍ . ✔️مجلس_کامل ✔️ 🥀توسل_به_امام_زمان عج و روضه_حضرت_زینب(س) 🥀 ▪︎غزل امام زمان(عج) خواستم نزدیک‌تر باشم به آقایم، نشد تا بگیرم دامن لطف تو مولایم نشد خواستم از معصیت دوری کنم، آدم شوم بند‌ها را وا کنم از دست و پاهایم نشد ندبه‌های جمعه را هی خواب می‌مانم ببخش سر به زیرم که میان روضه پیدایم نشد ظاهراً ذکر تو را می‌گویم، اما باطناً در میان عاشقانت باز هم جایم نشد گفتمت یک بار در خوابم بیا، جانِ حسین سر به خاک مقدمت‌ای یار می‌سایم، نشد دائماً می‌چرخم آقا جان به دور معصیت از دو چشم خیس تو هربار، پَروایم نشد کربلایم دیر شد، دارم خجالت می‌کشم آه آقا جان بگو که وقت امضایم نشد ▪︎روضه کلامی اجازه بدین از همینجا دلارو ببرم کربلا... یابن‌الشبیب عمه‌ی ما راه دور رفت می‌خواست قتلگاه بماند به زور رفت آتش گرفت چادرش اما کسی ندید پنجاه و پنج سال قدش را کسی ندید پنجاه و پنج سال  بدون غمی نبود تا آن زمان مقابل نامحرمی نبود پنجاه و پنج سال پرش را گرفته‌اند مردانِ خانه دور و برش را گرفته‌اند ▪︎روضه کلامی: (هر وقت می خواست بره زیارت قبر مادر... یا زیارت جدش رسول الله... همه ی مَحرما دورشو می گرفتن...حتی سایه ی زینبو کسی ندید... یابن‌الشبیب عمه‌ی ما احترام داشت چندین امام زاده و چندین امام داشت ▪︎روضه کلامی: (حالا که آماده ای بگم چه کردن با عمه ی سادات...) ▪︎مرثیه حضرت زینب س: پیش بزرگ قافله فریاد می‌زدند یابن‌الشبیب بر سرِ او داد می‌زدند داغی کمر شکن کمرش را شکسته بود یک نیزه‌ی بلند سرش را شکسته بود یابن‌الشبیب بسکه زمین خورد جان نداشت می‌خواست راه علقمه گیرد توان نداشت یابن‌الشبیب دختر دلگیر را زدند پنجاه و پنج ساله زنی پیر را … اما رُباب زخم پَرَش را گرفته بود از بسکه درد داشت سرش را گرفته بود یابن‌الشبیب آتش خیمه امان  نداد فرصت به روی زخمی دختران نداد او را به ریگ‌های پریشان سپرد و رفت او را به آفتاب بیابان سپرد و رفت او را به مردمان دهاتی سپرد و رفت..‌‌.. ▪︎روضه کلامی (صدا زد حسین جان...) ▪︎مرثیه زبانحال س: سِپُردَمت به خدا و به ریگهای بیابان سپردمت به غبار به خارهای مغیلان سپردمت به وحوش،به شیرهای درنده به مردمان دهات و به آهوان پریشان به باد گفتم اگر شد مَرتبت بکند که تا خمیده نگردد دوباره مادر جان به گوش خاک سپردم تنت بپوشاند مباد اینکه ببیند کسی تو را عریان سپردمت به هر آنکس که بود ، اما تو سپردیم به که رفتی به دلقکان به کنیزان سپردیم به دو صد چشم پست نامحرم به شمر و خولی و اَخنس به حرمله به سنان ▪︎ کلامی : (یه نگاه به علقمه کرد... صدا زد عباس جان یادته زینبو میاوردی کربلا...گفتی جوونای بنی هاشم...پرده ی مَحمل هارو نگه دارید... نکنه باد بیاد این پرده ها کنار بره... چشم نامحرم به محارم آل الله بیفته...بلند شو نگاه کن ببین دور خواهرتو نامحرما گرفتن پاشو ببین یه مُشت بی حیا دارن خواهرتو سوار بر ناقه می کنن...همه صدا بزنیم یاحسین ▪︎ بعد روضه: خداحافظ ای برادر زینب به سبک حسین جان ای آبروی دو عالم🎼 ز زخم تنت روی ریگ بیابان به اشگ دل و سوز و آه یتیمان خدایا از این غم چه چاره کنم... تنت بی سر مانده در دل صحرا سرت هر دم روی نیزه ی اَعدا خدایا از این غم چه چاره کنم... (خداحافظ ای برادر زینب)۳ ▪︎ های به سبک دشتی بسوی شام و کوفه ام چه ظالمانه می برند نمی روم ولی مرا به تازیانه می برند سر تو را به روی نِی،نشانده دشمن علی نمی روم ولی مرا به این بهانه می برند مرا نه سر نه سامان آفریدند پریشان پریشان آفریدند پریشان خاطران رفتند در خاک مرا از خاک ایشان آفریدند اگر دردم یکی بودی چه بودی اگر غم اندکی بودی چه بودی به بالینم حبیبی یا طبیبی از این هر دو یکی بودی چه بودی مو که افسرده حالُم چون ننالُم شکسته پَرُّ بالُم چون ننالُم همه گویند زینب ناله کم کن۲ تو آیی در خیالُم چون ننالُم۲ ▪︎ های : من که ز آغاز عمر،بی تو نکردم سفر خیز و ببین خواهرت با که سفر می کند لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین "صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله" ▪︎دعای آخر مجلس: *فرج امام زمان عج برسان. *رهبر عزیزمون حفظ بفرما. *مریض های اسلام شفا بده. *زیارت کربلا نصیب ما بگردان. *حاجات این جمع برآورده به خیر بفرما* ذکر ما هست دائم الاوقات بر محمد و آل او صلوات... . 🥀روضه_امام_زمان روضه_متنی 🥀 کانال باب الحوائج اشعار ناب ( مداحی،مولودی ترکی و فارسی) لینک کانال👇 http://eitaa.com/torkiy ---•••◇🔹️💢🔹️◇•••--- @torkiy .
. چارپاره ( بر وزن ) مدح و مرثیه‌یِ حضرت زهرا سلام الله علیها از فاطمیون می‌شوم ان شاءَالله لٰاحولَ وَ لٰا قُوَّةَ اِلّٰا بِااللّه بالاست سرِ نوکرِزهرا وَاللّه لٰاحولَ وَ لٰا قُوَّةَ اِلّٰا بِااللّه ازفاطمه دَم می‌زنم و مولایش ازعاشقیِ خالص و بی‌همتایش دلداده و دل بسته به مولا وَاللّه لٰاحولَ وَ لٰا قُوَّةَ اِلّٰا بِااللّه سرچشمه‌یِ عشقِ اَزلی زهرا بود سرمستِ تولّایِ علی زهرا بود مرضیه و اِنسیِّه‌یِ حوراء وَاللّه لٰاحولَ وَ لٰا قُوَّةَ اِلّٰا بِااللّه بانویِ علی بازویِ یاریِ خدا یک لحظه نشد از اَسداللّه جدا عشقِ علیِ عالیِ اَعلاء وَاللّه لٰاحولَ وَ لٰا قُوَّةَ اِلّٰا بِااللّه راضیه وهانیه واُمُّ النُّجباء نورِ دلِ خیرُالبشر و بی‌بیِ ما عِلم و عملِ اوست چو بابا وَاللّه لٰاحولَ وَ لٰا قُوَّةَ اِلّٰا بِااللّه او عصمتِ کبراست خدا می‌داند کاروکسِ مولاست خدا می‌داند کوثرشده در فاطمه معنا وَاللّه لٰاحولَ وَ لٰا قُوَّةَ اِلّٰا بِااللّه پشت درِ خانه ماند و یاحیدر گفت او چادرِ خود تِکاند و یاحیدر گفت درفکرِ علی همیشه هرجا وَاللّه لٰاحولَ وَ لٰا قُوَّةَ اِلّٰا بِااللّه بالاتر از آسمانِ هفتم مادر در ظاهر اگر قبرِ تو شد گُم مادر داری حرمی کُنجِ دلِ ما وَاللّه لٰاحولَ وَ لٰا قُوَّةَ اِلّٰا بِااللّه راضی به رضایتِ ولی‌اَت بودی تو چشم‌به‌راهِ مهدیِ موعودی آوایِ ظهورِ گلِ زهرا وَاللّه لٰاحولَ وَ لٰا قُوَّةَ اِلّٰا بِااللّه ............................................................... الذاکرین
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ تو عــالِمــۀ عِـلمِ خـــــدائی زینب ضـرب المثل عشق و وفائی زینب کِشتیّ نجات عالَمین است حسین بر فُلک نجــــات ناخـــدائی زینب 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ای کــــــوثـر خــــانوادۀ زهــــرا وی لیلـۀ قـــدر عصــمت کــــبرا ای عــــالمــــۀ مُعلِّمـــــه پـــرور وی فاضلــــه تر ز مریم و سـارا ای آیۀ نــــور و کـــــوثر قـــرآن وی گوهــــــر آمــــده ز دو دریا شد فاطمه کوثــر رسول از حق تو کـــوثر بر علی شــــده اعطا ای چشـم و چـــراغ عالَم و آدم وی مُفتخـــر از وجـــود تو حوّا ای مــــاه عــفاف ازنظر پنهـــان خورشیــــد ندیــــدۀ جــهان آرا گوینــــد تو را عقیلــــۀ یاســین خــواننـــد تو را ســـلالــۀ طاهـا زهرا و توئیــد هر دو از یک نور او اُمِّ اَب و تو زینــت بابا نشناخت کسی تو را به جزمعصوم ای ســـــرّ نهان ز دیده ناپیـــــدا کِشتـــیّ نجــات هست ثــــارالله داری تـو مـقــــام ناخـــدایــی را از صبرتو صبر داده صبر از دست افتــــاده غـم از صبـــوریت از پا ای نایبةَ الحسین تــــا محـشــــر وی از تو بـپا شکـــوه عاشــــورا در جوهرۀ صدای تـو مخـفیست آهنــــگ علــیِّ عـــالـــیِ اعـــــلا آن خطبۀ تو به بزم اهــل شـــام کـرده است بنــیّ اُمیّه را رســوا محبوبتـــرین دخـتــــر مــــــادر غمخـوارتــرین خــــواهــــر دنیا در پیش ستـم نگشت قـدّت خَم شــــد قامـت تو دو تا بَـرِ یکتـــا از یـُمـــــنِ ولادتــت بـــه آل الله تبـــریک رســـد ز عـــــالَـــم بـالا ذکـــر همـــگان تبــارک الله است در عیـــد تـــو یا ولیــةَ العظـــما آغـــوش حســــین کـــرد آرامـت با گــــریه نشست خـــنده بر لبها از گَــــردِ تبـــــــرّک قـدمهــــایت ایـــکاش شود کمـــــی نصیب ما لطف و کرم و عنایت است از تو دریاب بـــه اشــــفعــــی لنا ما را هرکس که مدافع حـــریم توست گـــردد سنـــد شــــفاعـتش امضا پُـرسـند اگـر ز ما به روز حشــــر گوئیـــم گـــدای زینـــب کـــبــری شعر:محمّد نعیمی (قم المقدسه) تهیه و تنظیم از:علی وطنی (ورامین) ابوالفضل عامری (قم) 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
تو فرقانی تو یاسینی تو طاها تو زهرایی تو زهرایی تو زهرا   ملک موج لطیفی از نگاهت فلک گردی حقیر از خاک راهت *..*..*..* دو بيتي حضرت زهرا ای از ازل به عرش خدا تاج “فاطمه” سیب بهشتی شب معراج “فاطمه”   فردا که اختیارشفاعت به دست توست هستند انبیا به تو محتاج “فاطمه” *..*..*..* دوبیتی مدح حضرت زهرا این صفای سینه هامان از صفای فاطمه است هر چه داریم و نداریم از عطای فاطمه است چادر خاکی او بر قلب ما هم نور داد باز هم در جان ما حال و هوای فاطمه است   *..*..*..* دوبیتی روضه حضرت زهرا تو هم با کوفه هم دستی مدینه نمک خوردی، ولی پستی مدینه کسی بر بــازوی زهـــرا نمی‌زد اگـر دستــم نمی‌ بستی مدینه *..*..*..* مکن مخفی به سینه آه، مادر مرا کن از غمت آگاه مادر مشو راضی پس از تو زنده باشم گل خود را ببر همراه مادر *..*..*..* مليكه ي محشري و سلطنتت ديدني است خاك قدمهاي تو يا فاطمه بوسيدني است   كور شود هر آن كسي كه در دلش به ذره اي به شيعيان حيدرت عداوت و دشمني است   *..*..*..* ای آنکه  خدایت ز هواداران است نازل به جهانْ فیض تو چون باران است   یا فاطمه مِهر تو بوَد روح نماز مهر تو شفاعت گنهکاران است حضرت زهرا سلام الله علیها
ای بی  نشانه ای که  خدا را  نشانه ای هر سو نشان توست ولی بی نشانه ای   زهرای  پاک، ای  غم  زیبای  دلنشین تو  خواندنی  ترین  غزل  عاشقانه اي *..*..*..* دوبیتی حضرت فاطمه زهرا فاطمه ای نورچشم مصطفی فاطمه درعالمین خیرونساء   فاطمه سوره کوثردرشان تو فاطمه ای مادر جمله  اولیا     *..*..*..* شعر دوبیتی حضرت زهرا ای نخل بلند بردباری زهرا وی اشک غمت همیشه جاری زهرا   روزی که تمام کارها دست شماست مارا به کسی وا مگذارید زهرا حضرت زهرا سلام الله علیها
به نام نامی زهرا و مصطفی صلوات برای ام ابیها و مرتضی صلوات ز بهر فاطمه آن افتخار کون و مکان به مادر میر شهیدان و مجتبی صلوات « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم » محبوبة حی کبریا را صلوات همتای علی مرتضی را صلوات برفاطمه، آن شفیعه روز جزا وان خیر کثیرِ مصطفی را صلوات « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم » بر سیده زنان عالم صلوات بر مایة افتخار آدم صلوات بر فاطمه، حبیبه حی ودود بر دُخت پیام آور خاتم صلوات « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم » بر سینة خون چکان زهرا صلوات بر قامت چون کمان زهرا صلوات بر روی کبودِ نازنین دخت رسول بر محسن خسته جانِ زهرا صلوات « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم » بر راضیه بر مرضیه، کوثر صلوات بر فاطمه صدیقه ی اطهر صلوات بر قلّه ی توحیدی زهرا به بقیع بر سیده و همسر حیدر صلوات « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم » بر میم محمد و جمالش صلوات بر عین علی و ذوالفقارش صلوات بر دسته گل شاخه ی طوبی زهرا قائم به محمد و کمالش صلوات « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم » بر مقدم دختر پیمبر صلوات بر چشمه ی پاک حوض کوثر صلوات بر محضر حضرت محمد تبریک بر مادر شیعیان حیدر صلوات « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم حضرت زهرا سلام الله علیها