eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
کیست زینب آسمان در مَحضَرَش اُفتاده است پیشِ او خورشید با خاکسترش اُفتاده است شام چیزی نیست تا ویران کُنَد با خطبه اش بالِ عزرائیل پایِ شَهپَرَش اُفتاده است @hosenih چادرش را می تکاند می تکاند کوفه را کیست زینب کوفه یادِ حیدرش اُفتاده است می کَنَد از جا زمینِ شام را با کاخها راهِ مولا باز هم بر خیبَرَش اُفتاده است کیست زینب لحظه هایی که علی در رزم بود ذوالفقار اینَک به دستِ دخترش اُفتاده است قبل از آنیکه یزید از پیشِ خانم پا شود دید یِکجا سقفِ ظلمش بر سرش اُفتاده است مرتضیٰ بر دستمالِ زرد خود می زد گِره یا که زینب دو گره بر معجرش اُفتاده است هر کجا می رفت چشمی سویِ او جرات نکرد بر سرِ او سایه یِ آب آورش اُفتاده است @hosenih کارِ او پیغمبریِ کربلا تا شام بود بیرقِ عباس دوشِ خواهرش اُفتاده است یادِ ایامی که شد سایه برادر با سرش ظهر در گرمایِ سوزان بسترش اُفتاده است داشت بر سینه لباسی را که مادر داده بود یادِ مادر یادِ روزِ آخرش اُفتاده است رو به قبله بستر است و رو به دَر چشمانِ او باز اشکی سرخ از چشمِ تَرَش اُفتاده است بادِ گرمی می وزید و بویِ سیبی می رسید دید از تَل آنطرف تَر پیکرش اُفتاده است وای دستِ حرمله گهواره ای پاشیده بود آه دستِ ساربان انگشترش اُفتاده است محملش را دید وقتی می رود از کربلا می رود با دختری که زیوَرَش اُفتاده است می شنید از مَحمِلی لالاییِ گرمِ رُباب حق بده چشمانِ او بر اصغرش اُفتاده است خُطبه اش را گیسویِ از نِی رهایی قطع کرد ردِ خونی رویِ چوبِ منبرش اُفتاده است @hosenih چشم را بالا گرفت اما برادر را ندید تاب خورده نیزه و حتماً سرش اُفتاده است زیر دست و پا نگاهی کرد دنبالِ حسین دید سَر این سو و آن سو مادرش اُفتاده است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بخشیده بر خورشید نور مأمنش را نور عفیف آیه های روشنش را با کاف و ها و یا و عین و صاد، مریم قدری تجلی داده یاس گلشنش را @hosenih ارباب محتاج قنوت وتر او بود یعنی گرفته عرش هر شب دامنش را آری سلوکش عرش را آباد کرده روضه سرا کرده ست کوی و برزنش را این اشک های جاریِ در بین روضه احرام بسته بارگاه شیونش را از آستینش احتضارش را بپرسید "شرمش" بخواند روضه جان دادنش را با خط نامحرم نوشته تازیانه شرح کبود مرثیه های تنش را با حرمتِ آن گوشوار غرق خونش وا کرد با ایثار مشت دشمنش را او پیش تر با قتل صبری جان سپرده یک بار دیده رفتن جان از تنش را از پیکر خورشید هنگامی که بردند پیراهن و کفش و عبا و جوشنش را با خنجر کندی کسی از بین می برد گل بوسه های "ان یکاد" گردنش را کوبید وقتی که چهل تا نعل تازه آن خوشه های سبز پوش خرمنش را @hosenih او بارگاهش تا ابد قلب حسین است پس ساخته نیزه ضریح مدفنش را بر روی سینه می فشارد وقت رفتن آغوش گرم و زخمی پیراهنش را شاعر: حجت الاسلام © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سوگند به ربنای زینب من سجده کنم به پای زینب زینب علیِ پس حجاب است او امِّ ترابِ بوتراب است او صاحب معجزات تام است شمشیر برنده اش کلام است هشتاد و چهار اسیر هرشب بودند دخیل صبر زینب @hosenih هم معنی پنج اصل دین است هم بر دل پنج تن نگین است یک ممتحنه مثال زهراست در قامت او جلال زهراست معنای صراط مستقیم است شاگرد خطابه اش کلیم است هرچند غم است روزگارش یک ذره نشد کم از وقارش گیرم برسد هزارلشگر هیچ است به پیش دخت حیدر بانوی دوعالم است زینب نام دگرش غم است زینب @hosenih او دیده هرانچه کس ندیده از کوچه به کربلا رسیده ای کاش اگرسوار میرفت بامحمل پرده دار میرفت ای کاش اگر به شام میرفت  باعزت و احترام میرفت درغصه و غم نشست زینب درکوچه سرش شکست زینب شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دست بر دامان آن زن میشوم کز شوکتش قرنها افتاده هر مردی به پای عزتش قدر اگر زهراست!قدر فاطمه این دختر است باخبر هرگز نباشد هیچکس از قیمتش با همان دستی که آتش را گرفت از خیمه ها... آبرو بخشیده ابراهیم را با ملتش آستین‌پاره نه با خود ذولفقار آورده است... کاخ استبداد را ویران کند با قدرتش! می نویسند عالمان از معجزات خطبه اش می نشینند انبیا هرروز پای صحبتش سوختن پای حسین از واجبات زینب است او بلا را میخرد هرقدر باشد قیمتش بین این بزم عزا هرکس حسینی میشود مطمئنا بوده با امضای زینب دعوتش چادرش را بر کمر میبنند و بالای تل منتظر می ایستد پس کی بیاید نوبتش سهم آبش را میان بچه ها تقسیم کرد تشنه تر بود از همه حرفی نمیزد از عطش.. سیدپوریا هاشمی @rozeh_1
سوگند به ربنای زینب من سجده کنم به پای زینب زینب علیِ پس حجاب است او امِّ ترابِ بوتراب است او صاحب معجزات تام است شمشیر برنده اش کلام است هشتاد و چهار اسیر هرشب بودند دخیل صبر زینب هم معنی پنج اصل دین است هم بر دل پنج تن نگین است یک ممتحنه مثال زهراست در قامت او جلال زهراست معنای صراط مستقیم است شاگرد خطابه اش کلیم است هرچند غم است روزگارش یک ذره نشد کم از وقارش گیرم برسد هزارلشگر هیچ است به پیش دخت حیدر بانوی دوعالم است زینب نام دگرش غم است زینب او دیده هرانچه کس ندیده از کوچه به کربلا رسیده ای کاش اگرسوار میرفت بامحمل پرده دار میرفت ای کاش اگر به شام میرفت  باعزت و احترام میرفت درغصه و غم نشست زینب درکوچه سرش شکست زینب سیدپوریا هاشمی @rozeh_1
میداند آسمان که کبوتر چه نعمتی ست پرواز کن که پی ببری پر چه نعمتی ست سرگشته شو که درک کنی سر چه نعمتی ست از خواهران بپرس برادر چه نعمتی ست خواهر همیشه محو نگاه برادر است کنج حیاط، چشم به راه برادر است اصلا مصیبتی ست برادر نداشتن حسّی شبیه بودن و دلبر نداشتن مشتاق آسمان شدن و پر نداشتن حسّ غزل سرودن و دفتر نداشتن صد بار اگر زمین و زمان زیر و رو شود مهر برادر از دل خواهر نمی رود تا چشم باز کرد جمال حسین دید خود را همیشه مست وصال حسین دید با چشم دل شکوه و جلال حسین دید گوهرکلام شد چو کمال حسین دید زینب تمام دار و ندارش حسین بود بعد از حسن همه کس و کارش حسین بود این روزها مدام دلم پیش زینب است تا میدهم سلام، دلم پیش زینب است از کوفه تا به شام، دلم پیش زینب است سیراب و تشنه کام، دلم پیش زینب است لب تشنه بین زخم زبان ها چه می کند!؟ با چشم زخمِ چشم چران ها چه می کند!؟ ناموس خاندان طهارت کجا رود! در ازدحام ظلم و جسارت کجا رود! خورشید در لباس اسارت کجا رود! آواره ی دیار محبت کجا رود! با دستهای بسته و قلب شکسته اش بغض نهان و نافله های نشسته اش باید پیاده محو تماشای سر شود با قاتل برادر خود همسفر شود از حال تک تک اسرا باخبر شود گاهی میان زجر و رقیه سپر شود باید شود مراقب ایتام در مسیر باید رباب را کند آرام در مسیر محسن مرادنوری @rozeh_1
کیست زینب آسمان در مَحضَرَش اُفتاده است پیشِ او خورشید با خاکسترش اُفتاده است شام چیزی نیست تا ویران کُنَد با خطبه اش بالِ عزرائیل پایِ شَهپَرَش اُفتاده است چادرش را می تکاند می تکاند کوفه را کیست زینب کوفه یادِ حیدرش اُفتاده است می کَنَد از جا زمینِ شام را با کاخها راهِ مولا باز هم بر خیبَرَش اُفتاده است کیست زینب لحظه هایی که علی در رزم بود ذوالفقار اینَک به دستِ دخترش اُفتاده است قبل از آنیکه یزید از پیشِ خانم پا شود دید یِکجا سقفِ ظلمش بر سرش اُفتاده است مرتضیٰ بر دستمالِ زرد خود می زد گِره یا که زینب دو گره بر معجرش اُفتاده است هر کجا می رفت چشمی سویِ او جرات نکرد بر سرِ او سایه یِ آب آورش اُفتاده است کارِ او پیغمبریِ کربلا تا شام بود بیرقِ عباس دوشِ خواهرش اُفتاده است یادِ ایامی که شد سایه برادر با سرش ظهر در گرمایِ سوزان بسترش اُفتاده است داشت بر سینه لباسی را که مادر داده بود یادِ مادر یادِ روزِ آخرش اُفتاده است رو به قبله بستر است و رو به دَر چشمانِ او باز اشکی سرخ از چشمِ تَرَش اُفتاده است بادِ گرمی می وزید و بویِ سیبی می رسید دید از تَل آنطرف تَر پیکرش اُفتاده است وای دستِ حرمله گهواره ای پاشیده بود آه دستِ ساربان انگشترش اُفتاده است محملش را دید وقتی می رود از کربلا می رود با دختری که زیوَرَش اُفتاده است می شنید از مَحمِلی لالاییِ گرمِ رُباب حق بده چشمانِ او بر اصغرش اُفتاده است خُطبه اش را گیسویِ از نِی رهایی قطع کرد ردِ خونی رویِ چوبِ منبرش اُفتاده است چشم را بالا گرفت اما برادر را ندید تاب خورده نیزه و حتماً سرش اُفتاده است زیر دست و پا نگاهی کرد دنبالِ حسین دید سَر این سو و آن سو مادرش اُفتاده است حسن لطفی @rozeh_1
یک تنه در کربلا غوغا به راه انداخته تیغِ برّان است، یا زینب نگاه انداخته با کلامش تیغِ حیدر را برون کرد از نیام دشمنش تسلیم گردیده، سلاح انداخته مرتضی انگار دارد خطبه خوانی می‌کند منطقش یک دشت را در اشتباه انداخته مثلِ طوفان خانه‌ی تزویر را ویران نمود مثلِ شیری لرزه بر جانِ سپاه انداخته یک نگاهِ اشکبار انداخته بر خیمه‌گاه یک نگاهِ مضطرب بر قتلگاه انداخته جانِ زینب از فراقِ یار بر لب آمده در مصیبت چنگ بر رخسارِ ماه انداخته عادل حسین قربان @rozeh_1
بخشیده بر خورشید نور مأمنش را نور عفیف آیه های روشنش را با کاف و ها و یا و عین و صاد، مریم قدری تجلی داده یاس گلشنش را ارباب محتاج قنوت وتر او بود یعنی گرفته عرش هر شب دامنش را آری سلوکش عرش را آباد کرده روضه سرا کرده ست کوی و برزنش را این اشک های جاریِ در بین روضه احرام بسته بارگاه شیونش را از آستینش احتضارش را بپرسید "شرمش" بخواند روضه جان دادنش را با خط نامحرم نوشته تازیانه شرح کبود مرثیه های تنش را با حرمتِ آن گوشوار غرق خونش وا کرد با ایثار مشت دشمنش را او پیش تر با قتل صبری جان سپرده یک بار دیده رفتن جان از تنش را از پیکر خورشید هنگامی که بردند پیراهن و کفش و عبا و جوشنش را با خنجر کندی کسی از بین می برد گل بوسه های "ان یکاد" گردنش را کوبید وقتی که چهل تا نعل تازه آن خوشه های سبز پوش خرمنش را او بارگاهش تا ابد قلب حسین است پس ساخته نیزه ضریح مدفنش را بر روی سینه می فشارد وقت رفتن آغوش گرم و زخمی پیراهنش را محسن حنیفی @rozeh_1
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 شادی امشب گشته ممتد یا محمد یا محمد ماه خوبی از افق زد یا محمد یا محمد (یا حبیبی یا محمد )2 شد ثنا خوان تو آدم جان به قربان تو عالم تا به قلبم پا گذاری میرود اندوه و ماتم (یا حبیبی یا محمد )2 نور ذات حی سرمد از رخ تو منجلی شد دینتان شد کامل آنگه که وصی تو علی شد (یا حبیبی یا محمد )2 شاعر : مرتضی مظاهری پیامبر اکرم (ص) سرود 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 پر زده تا به حرم دل ، دل ، دل ، دل مست ارباب کرم دل ، دل ، دل ، دل میخونه با این صدا دل ، دل ، دل ، دل فدای کرب و بلا دل ، دل ، دل ، دل تو شهنشاه دو عالم ، حسین من گدای سر راهم ، حسین یا اباعبد الله خاک پاتم والله ای شه کربلا حسین یا ثارالله ** می خونه با شو رو شین دل ، دل ، دل ، دل شده مجنون حسین دل ، دل ، دل ، دل میره بین الحرمین دل ، دل ، دل ، دل پیش هر دو نور عین دل ، دل ، دل ، دل قربون صحن و سراتم ، حسین عاشق ایوون طلاتم ، حسین عشق تو در این دل با تو حل شد مشکل ای شه کربلا حسین یا ثارالله امام حسین (ع) سرود 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 گرفتم از دستت سبو گرفتم از تو ابرو پیش تو می زنم زانو اقام. ابالفضل چقدر تو نمک داری ریشه در هفت فلک داری پیش حسین ادب داری اقام ابالفضل از دلبرا هم تو دل می بری و اصلا شده کار تو دل بری و وقتی می جنگی می گن که ابالفضل که حیدری و مدد ابالفضل. ابالفضل بند اومدعلمدارحسین میروسپهدارحسین دلبرودلدارحسین آقام اباالفضل اومده ماه دلربا اومده معنای وفا ساقیه دشت کربلا آقام اباالفضل جار می زنم این و من ایهاالناس هستم دخیل دو چشمان عباس صد یوسف مصری محو جمالش از بس که زیباس مدد اباالفضل. اباالفضل حضرت عباس (ع) سرود 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 لبخَندِ خُدا بَسته به لَبخَندِ حُسین است پَس باش پیِ آنچه خوشایَندِ حُسین است تَعریفِ مَن از عشْق هَمان بود که گُفتَم در بَندِ کَسی باش که دَر بَندِ حُسین است دَر مَعرکه اَز سَنگدلان حُرّ بِتَراشَد این ویژگیِ چَشمِ هُنَرمَندِ حُسین است شیرین تَر اَز این شور نَدیدیم هَمه عُمْر شوری که خُدا دَر دلَم اَفکَنده حُسین است آهَنگِ خوش و رَقصِ خوش و بویِ خوش اصلاً طَبل و عَلَم و پَرچَم و اِسفَندِ حُسین است بی روضه ی او حال خوشی نیست ، اَگَرهست از حال گُذَشتیم که آیَنده حُسین است اَز بَس که عَلی نامِ قَشَنگیست عَجَب نیست این نام اَگَر رویِ سه فَرزَندِ حُسین است دَر جَنگ سَراَفکَنده نَبودیم و نَگَردیم چون بَر سَرِمان یکسَره سَربندِ حُسین است پَس باش پیِ آنچه خوشایَندِ دِلِ اوست لَبخَندِ خُدا بَسته به لَبخَندِ حُسین است محسن کاویانی امام حسین (ع) مدح 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 از تازيانه مانده بر رويت نشاني روحت جراحت ديده از زخم زباني زنجيرهاي پير اين گردن گواه است شايد فقط امروز را زنده بماني با اين تن سنگين نمي دانم چگونه داري بلاي شيعيان را مي كشاني ؟ محروم از يك روزنه نوري به زندان گرچه تو خورشید همه کون و مکانی پهلوی تو با ضرب پايي آشنا شد چون خواستي شب ها مناجاتي بخواني از اين شكنجه سخت تر بهر پسر نيست اسمي برند از مادرش با بد دهاني چشم انتظار ديدن روي رضايي در اين سيه چاله ... بميرم ، نيمه جاني شكر خدا در شهر غربت هم كه هستي تو باز داري در غريبي دوستاني شكر خدا كه بعد مرگ تو كسي هست نگذارد عريان بر زمين ديگر بماني اما خدا داند كه زير نعل اسبان ديده چه جسمي ! زينب قامت كماني... شاعر : رضا رسول زاده امام کاظم (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 صدای چِک‌چِک باران؛ صدای گریه‌ی آب است پس از تو آبی اگر هست هم، شبیه سراب است دو قطره ریخت، زمین داغ شد به زلزله افتاد چرا که داخل مشک تو آب نیست، شراب است حرارتِ غمت افتاده است، بر دلِ خورشید که دردِ دوری‌ات ای ماه، درد نیست، عذاب است در آسمان، «شَرَفُ‌الشّمسی» ای که ماهِ زمینی برای عکسِ تو آغوشِ پاکِ برکه رکاب است پناهِ آخرِ من شو؛ پناهگاه، ندارم چرا که پشتِ سرم هر پلی که بود، خراب است شب است، اولِ رویای صادقه‌ست، دوباره که عکسی از حرمِ ماه، روی پنجره قاب است دوباره پرچمت از راهِ دور، دست تکان داد سلام‌های مرا رقصِ پرچمِ تو جواب است زبان گرفته زنی در حرم: «بخواب عزیزم» هنوز، قصه‌ی مشکِ تو لای‌لایِ رباب است دوباره دست مرا داده‌ای به دستِ ضریحت صدای «اَشهَدُ اَنّ عَلی»‌ست، آخرِ خواب است . حضرت عباس (ع) مدح 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 نزدیک ترین حالت مخلوق به خالق وقتی است که مخلوق به دنبال حسین است خوشبخت غلامی که به اخلاص و تباکی در پای علم قامتِ او دالِ حسین است گردد به خدا عاقبتش خیر کسی که آمال دلش روی به آمال حسین است از محشر و از روز قیامت نهراسد هرکس که امیدش به نخ شال حسین است در خانه ی ما رونق و خیر است فروان بی شک برکات رُخ و تمثال حسین است دیوانه ی یاریم به ما خرده نگیرید ما هر چه که داریم فقط مال حسین است در لحضه ی اکران عمل ها به قیامت بر پرده ی دل مصحف سریال حسین است در ماه محرم همه در جوش و خروشند این آتش عشقِ غم و احوال حسین است بر زخم سر و صورت ما طعنه مَگویید اینها اثر روضه ی گودال حسین است از بهر مواسات تنم زار و کبود است این لطمه ز آن قامت پامال حسین است بر نیزه ی اعدا سر شش ماهه و سقا اشک بصرم بر غمِ اطفال حسین است بی صاحبی ماست که دنبال گناهیم گر یار بیاید ، همه دم سال حسین است عبدِ کریم امام حسین (ع) مدح 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 بیایید عشق را عبادت كنیم به سجاده عرض ارادت كنیم در این خشك سال صداقت شبی دو ركعت محبت تلاوت كنیم «تمام عبادات ما عادت است به بی عادتی كاش عادت كنیم» بیایید نوبت بگیریم و بعد صف عاشقی را رعایت كنیم همین كه در این صف نشستیم پس بیایید شكر ولایت كنیم شب سوم عاشقی های ماست دوباره كمی عشق نیت كنیم مجال عبادت به عالم رسید بهار مناجاتیان هم رسید به چشم زمین تا كه مهمان شدی به عمر پدر راحت جان شدی تو از مادری آریایی نژاد و از ما و فرزند ایران شدی عجم با تو شانی دگر یافت چون تو فامیل با شهر سلمان شدی پر از لحظه های ركوع و سجود و تندیس خاكی ایمان شدی تو هستی؛ قناعت چه معنا دهد مگر نه كه لبریز احسان شدی كریمانه ما را بخر حضرتا تو كه آبروی كریمان شدی نوشتم كه مهتاب من آمده علی ابن ارباب من آمده حسن کردی........ امام سجاد (ع) میلاد 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
یکسال و نیم مانده غمت در گلوی من هر  روز و شب تویی همه جا رو به روی من در زیر آفتابم و تشنه شبیه تو دنیا کشیده خنجر غم بر گلوی من @hosenih تصویر قتلگاه تو یادم نمی رود یک بوسه از تنت شده بود آرزوی من از خاطرات آن شب مقتل کنار تو مانده هنوز لالۀ سرخی به روی من یک لحظه چوب محمل و پیشانی ام شکست تا رفت روی نیزه سرت پیش روی من @hosenih سنگین ترین  غمم  غم دفن سه ساله بود او رفت و رفت پیش شما آبروی من بشکن سفال عمر مرا تا نفس کشم دیگر بس است بادۀ غم در سبوی من شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هنوز رخت سیاه عزا به تن دارد هنوز در دل خود غصه ی کفن دارد هزار خاطره از کوچه ی بنی هاشم هزار خاطره از مادر و حسن دارد @hosenih شکسته بال و پرش را فراق جانکاهی دو چشم خیس و دو تا دست سینه زن دارد هزار حرف نگفته است در دلش از شام هزار غصه ز دوری اش از وطن دارد هنوز هم که هنوز است پلک او زخمی است هنوز در بر خود پاره پیرهن دارد هنوز هم که هنوز است، چشم او تار است و ردّ سلسله ها را به روی تن دارد @hosenih هنوز هم که هنوز است روضه می خواند چه روضه های عجیبی از آن بدن دارد همان بدن که میان حصیر پیچیدند هزار بوسه از آن تیر و نیزه ها چیدند شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خدا را شکر ما عبدِ خدا گشتیم با زینب شدیم عاشق حسینش را بِاذنِ الله تا زینب اگر چه معرفت داریم بر آن بانوی عظما ولیکن مُعترف هستیم، ما اَدراکَ ما زینب خدا فرمود نامش را، نبی واکرد کامش را که ناموسِ خدا هست و حیاتُ المصطفا زینب تمام ریشه اَش مولا، همه اندیشه اَش زهرا چو پرسی کیست این بانو، همان خیرُالنّسا زینب @hosenih صدایش ناطقِ حیدر، صفای سوره ی کوثر صبورِ آل پیغمبر، شبیهِ مجتبا زینب ز احمد تا حسین از هر یکی صدها صفت دارد شکوهِ عصمت و آئینه ی آل عبا زینب نخوانش مضطرِ مقتل، بخوان پیغمبرِ مقتل شهیدِ نینوا را جان، سفیرِ کربلا زینب تمامِ منطقش قرآن، خطابش خطبه اَش ایمان نفیرِ حنجرِ سرخِ شهیدِ سرجدا زینب پس از سالارِ مظلومش، حرم را قافله سالار ز کوفه نایبِ معصوم، تا شام بلا زینب هدایت را همه معنا، ولایت را یدِ بَیضا امامت را بقا زیرا، که شد کنزُالوِلا زینب درایت کرد چون مادر، امامت کرد چون حیدر امامش را چو بی سر دید زیرِ دست و پا زینب دو دستش بُرد زیرِ پیکرِ صد پاره در مقتل و شد در قلّه ی عرفان، پیِ شکر خدا زینب از آن گودال تا کوفه، بلا را دید مکشوفه هزاران بار مضروبه شد از جور و جفا زینب به خون هفتاد پیکر دید و بر نِی هیجده سر دید و غم را تا به آخر دید و زیبا دید، وا زینب گهی در گوشه ی زندان، گهی در گوشه ی ویران یتیمان را نوازش کرد با اشک و دعا زینب میانِ مجلسِ دشمن، سرِ خونِ خدا را دید... به چوبِ خیزران، مضروب در تشتِ طلا زینب در آن بزمِ شراب آری، بپا شد انقلاب آری ز عنوانِ کنیزی! چون یتیمی گفت یا زینب @hosenih سه ساله دختری را در خرابه جانِ خود خواند و... در آن ویرانه مدفون ساخت جانِ خویش را زینب قیامش پرچمِ دین را نگهبان تا قیامت شد غمش در جانِ ما جاوید، مکتب را بقا زینب هزاران چون سلیمانی، فدای یک نخِ معجر همان معجر که عفت را نمایش داد با زینب ظهورِ مهدی آل علی بسته به نجوایش بخوان همراهِ او "یا منتقم اَلغوث" با زینب شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شعله آه مرا هر دلی ادراک کند دود آن رخت عزا بر تن افلاک کند یوسفی بود مرا پیرهنی باقی ماند تا که تشریح غم سینه صد چاک کند @hosenih جان اگر هم بدهم پیرهنش را ندهم کاش یارم به همین جامه مرا خاک کند دست از چاک گریبان نکشیدم بی او کاش دستش برسد اشک مرا پاک کند بی رمق خسته دویدیم به غارت نرویم صید را دیدن صیاد چه چالاک کند @hosenih سر او را که شکستند شکستم من هم آیینه می شکند جامه اگر چاک کند خیزران بود و لب و آیه تطهیر شراب یاد آن مرثیه خون بر جگر تاک کند شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فکر کن ظهر شود روز به آخر برسد لحظه ها بگذرد و ساعت خنجر برسد @hosenih لحظه ی آخر گودال به کندی برود خنجر کینه سراسیمه به حنجر برسد فکر کن بین اجانب به چه وضعی به چه حال؟ زینب از تل به تماشای برادر برسد هرچه بوده است به غارت برود ، در گودال بوسه ای از رگ خشکیده به خواهر برسد ازدحام است و در این معرکه زینب مانده به برادر برسد یا که به معجر برسد @hosenih قد خم دارد از این غم چه کسی می دانست؟ ارث مادر وسط دشت به دختر برسد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
‍ هدیه به حضرت زینب صلوات شور روضه ای شعر رضا نصابی به نفس استاد کربلایی نریمان پناهی قتلگاهت شلوغه شده بلوا برادر سر پیراهنه تو شده دعوا برادر بر می گردونه باپا می بینم پیگرت رو داره از پشت می بر ه بمیرم من سرت رو حسین جانم حسین جانم حسین جان روی خاکا تن تو چقد شد نامرتب تن تورو شکستن به زیر سم مرکب افتادی روی خاکا نداری سر برادر نداری جای سالم به این پیکر برادر حسین جانم حسین جان حسین جان لحظه ی اخر هست و نشستم روبه رو تو می بوسم من با گریه رگ خشکه گلو تو نگاهی کن نگاهی به زینب کن ترحم ز نوک نیزه داداش به خواهر کن تکلم حسین جانم حسین جانم حسین جان ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ بهترین مداحی های روز @qwehgm ⏪⬅️⏪ ☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘
4_5857441183847941508.mp3
6.5M
‍ ‍ 🔅 سبک: تلفیقی روضه ای شعر. کربلایی رضا نصابی 🎙 نفس کربلایی حسین عینی فرد ◼️ 🖋 رونیزه ها سر دیدن سر برادر دیدن غارت معجر دیدن ام المصائب یعنی غنچه پر پر دیدن ضجه مادردیدن شیر خواره بی سر دیدن ام المصائب یعنی لحظه ی غارت دیدن خیلی جسارت دیدن طعم اسارت دیدن ام المصائب یعنی خنده ی اغیار دیدن طعنه و ازار دیدن کوچه و بازار دیدن کوفه غوغا بود وسط نامحرما زینب کبری بود انگاری عیده یکی داره گوشواره به دخترش میده ام المصائب یعنی بزم حرامی دیدن بی احترامی دیدن بازار شامی دیدن ام المصائب یعنی پژمرده لاله دیدن گریه و ناله دیدن مرگ سه ساله دیدن تو کوچه ها و تو بازار من و زدن من و زدن من و زدن کنار نیزه ی علمدار من و زدن من وزدن من و زدن ام المصائب یعنی کتک به هر جا دیدن تازیونه ها دیدن ضربه های پا دیدن لگد بر در خورد در شکسته به هستیه حیدر خور د زدن ناموسش و به غرورش برخورد ام المصائب یعنی غصه و غم ها دیدن رد قدم ها دیدن دست قلم ها دیدن ام المصائب یعنی غرقه به خون تن دیدن غارت پیرهن دیدن غرقه به خون تن دیدن ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ بهترین مداحی های روز @qwehgm ⏪⬅️⏪ ☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘
افتاده ام به بستر بی سایبان حسین از خواهر تو گریه گرفته امان حسین در زیرآفتاب، سرت را بریده اند در زیر آفتاب، به رویت دویده اند دارم حساب می کشم از قطره های آب تو سوختی و صورت من سوخت بی نقاب ماندی سه روز بی کفن و بوریا حسین اصلاً عوض کنیم سر بحث را حسین.... @hosenih من سختم است پیش تو این روز آخری از این همه گلایهء خواهر برادری یاد تو هست مادرمان بستری که شد... رخسار او کبودی و نیلوفری که شد... دارم شبیه او پی تابوت می روم با این پر شکسته به لاهوت می روم این روزها که سینهء من تنگ میشود خیلی دلم برای حسن تنگ می شود ای کربلای من سفرم را چه می کنی؟ داغی که مانده بر جگرم را چه می کنی؟ من را ببخش وقت زیارت نمی شود دیگر کسی شبیه تو غارت نمی شود میخواستم ضریح تنت را بغل کنم یکبار جسم بی کفنت را بغل کنم جانم به وصل عشق تو با سوختن رسید این پاره های پیرهنت هم به من رسید از آن غروب، رنج اسارت کشیده ام از زیر تیر و نیزه، کنارت کشیده ام رفتی و گوش ما همه بی گوشواره شد عمامه رفت و معجر مان پاره پاره شد سنگت زدند بر سر نی، مرد و زن حسین از هر دو سنگ، خورده یکی هم به من حسین اصلاً چه شد که قسمت آن دیگری شدی بین تنور رفتی و خاکستری شدی ای وای از رباب، که جانش به لب رسید هرجا که رفت، حرملهء بی ادب رسید پیشانی ام شکست و وضویم جبیره بود بازارهای کوفه پُر از چشم خیره بود وقت قمار، پای سرت شرط کرده اند در پیش پای ما صدقه پرت کرده اند گرچه میان تشت طلا، جام برنگشت دیگر رقیه از سفر شام برنگشت @hosenih حالا شده خرابه دمشق رقیه ات برگشته ام به شام، به عشق رقیه ات سر را گرفت و گفت که بابا حلال کن موی مرا بلندتر از این خیال کن این رو به قبله را تو نگو روبه راه نیست اصلاً خیال کن بدن من سیاه نیست شهدی دوباره از لب قرآنی ات بده جایی برای بوسه به پیشانی ات بده شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
امان ز هجر امان از نبودن تو حسین گرفت جان مرا غصه ی تن تو حسین ز سینه ام نفس بی قرار افتاده حسین عشق تو در احتضار افتاده چقدر اشک بریزم نیامدی پیشم دلم گرفته عزیزم نیامدی پیشم @hosenih دلم هوای تو کرده بیا در آغوشم هنوز بعد عزایت سیاه میپوشم برای تو همه زندگیم سینه زدم کنار دخترکان یتیم سینه زدم نگاه کن چقدر چین به صورتم‌ دارم نشان ضربه ی سنگین به صورتم دارم برات روضه ی هرروزه میگرفتم من به یاد تشنگی ات روزه میگرفتم من کسی مقابل من آب خورد غش کردم و گاهواره کمی تاب خورد غش کردم اگرچه از همه کس احترام میبینم به خواب اگر بروم خواب شام میبینم به احترام سرت چشم من نشد روشن تنور خانه ی من مطلقا نشد روشن پس از تو داغ کفن میکشد مرا آخر شتر سوار شدن میکشد مرا آخر  زمان خواندن قرآن زدم بروی لبم به یاد آن لب و دندان زدم بروی لبم  میان خانه غمِ آفتاب را چه کنم به سایبان بروم من رباب را چه کنم چقدر شام، سرت را عذاب میدادند به قاتلت جلوی من شراب میدادند لباس مادری ت را گرفتم‌ از دستش مرا زیاد زد اما گرفتم از دستش @hosenih در آفتاب نشانی غربتم برگشت شبیه صورت تو رنگ صورتم برگشت  نگو دوباره چرا من به شام سر زده ام پی زیارت قبر رقیه آمده ام همینکه نیست سرم سایه ی سری سخت است بدان برادر من بی برادری سخت است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
غمی بزرگ در دلم مرا عذاب می دهد تورا صدا که میزنم، سنان جواب می دهد @hosenih برای بار اول است خود سوار می شوم کار رسیده تا کجا ! فضه رکاب می دهد مقابل نگاه یک سپاه می خورم زمین همینکه شمر ناقه‌ی مرا شتاب می دهد آیه ی تطهیر بگو چه خاک بر سرم کنم دهان قاتلان تو بوی شراب میدهد گرفته لکنت زبان ، سه ساله ات که اینچنین سوال خواهر تو را دیر جواب میدهد @hosenih شیر درست میشود گریه بلند میشود همینکه بر لب خودش رباب آب میدهد شعر از گروه © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🏴شهادت حضرت زینب (سلام الله علیها) 🏴سبک شور 🎤مداح :حاج محمود کریمی دست منو بستن، نبودے ببینے یا حسین  فرقمو شکستن، نبودے ببینے یا حسین  تا که تو رفتے از بر من،اے عزیز مادر من،گُل یاس پر پر من  سر تو بر نیزه و من از پے تو،خاڪ عالم بر سر من  بے یاوری،در به دری،بے برادری،بے هم سفری  کاشکے مے شد باد صبا، یڪ خبری،براے مادر ببری  از من و از دلبر من  بر تنم نشونه،نبودے ببینے یا حسین  جاے تازیونه،نبودے ببینے یا حسین  دست من رو بستن، نبودے ببینے یا حسین  فرقمو شکستن، نبودے ببینے یا حسین  مهمونت از راه رسیده،قد خمیده،با صورت رنگ پریده  دور فلڪ ،غریبے این جور ندیده  یڪ زن تنها که به دوشش،غم غربت کشیده  دور و برش،بچه یتیما همگی،صف کشیده  همگے گریبان دریده،همگے نفس ها بریده  زینب و خرابه،نبودے ببینے یا حسین  یادشم عذابه،نبودے ببینے یا حسین  خنده هاے دشمن،نبودے ببینے یا حسین  جاے نیزه بر تن،نبودے ببینے یا حسین  چشماے زیباے تو خوابه عزیزم،حال من خرابه عزیزم  چشمام پر آبه عزیزم،دیدنت سرابه عزیزم  پاشو از جات تا ببینی،روضه خونه اهل حرم، چشماے ربابه عزیزم  زیر آفتابه عزیزم  کربلا آباد شده امروز،پاشو اے تشنه لبم  آب دیگه آزاد شده امروز، پاشو اے تشنه لبم  قربون تو ،خواهر تو  کاشکے مے شد من بمونم،تا بمیرم بر سر تو  با چه رویے ببرم،این خبرُ،براے مادر تو  جامه هاے پاره،نبودے ببینے یا حسین  گوش و گشواره،نبودے ببینے یا حسین  دست من رو بستن، نبودے ببینے یا حسین  فرقمو شکستن، نبودے ببینے یا حسین  آے اهل عالم بدونید،عمویے دارم نمے دونید که چقدر مهربونه  قامتش تا کهکشونه،نگاهش رنگین کمونه  توے چشماے قشنگش،هزار هزار آسمونه  وقتے شبا خواب ندارم،روے شونش سر مے زارم  در گوشم آروم آروم،شعر محبت مے خونه  واے که چقدر، عمو جونم مهربونه  شونه هاش بالاتر از،هرچے بلندے رو زمین  عمو جونم میگه اے ،فرشته ے روے زمین  راه نرو خسته مے شی،روے شونه هام بشین  روے دوش عمو جونت،همه عالم رو ببین  از تو چشمام مے خونه،که چقدر دوسش دارم  از تو چشماش مے خونم،که چقدر دوسم داره  فکر مے کنم عمو جونم اگرکه با ما نباشه،خدا اون روز رو نیاره  اگه من تب بکنم،تاب نداره  اگه خار تو پام بره،خاب نداره  هرچے ازش مے ترسیدم،خدایا اومد به سرم  عمو جون رفت آب بیاره،خبرش اومد به حرم  عمو جونم تا تو بودے سرو سامونے داشتیم  تا تو رفتے دل پر خونے داشتیم  عمو جونم تا تو بودی، چاره داشتیم  کے لباس، پاره داشتیم  تو که رفتے ،ما همه بیچاره شدیم  از پے زینب همه آواره شدیم  بے گوش و گوشواره شدیم  عمو جونم دیگه دل سامون نداره  عمو جون پاے زینب جون نداره  کار چشماش دلبریه،دلبریه  قد و بالاے قشنگش عجب، محشریه،محشریه  تیغ دو دمش صفدریه،صفدریه  غضب نگاش حیدریه،حیدریه  سر زلفش دل فریبه،دل فریبه  رگ پیشونیش،نصر من الله و فتحٌ قریب  همه عاشقن، اون حبیبه  قوت بازوے شه،کربُبلا  عباس، علمدار حسین  کیست خداے برتری؟ ابالفضل  کیست خداے سروری؟ ابالفضل  کیست خداے دلبرے ابالفضل  ابالفضل..... ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ بهترین مداحی های روز @qwehgm ⏪⬅️⏪ ☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘
زینب از تل دید دارد بی برادر می شود آستین بر سر گرفت و گفت معجر می شود @hosenih کاش آن خنجر نمی برّید اما ای دریغ « ما رأیت إلّا جمیل ِ » کیست بی سر می شود؟ داد از این تقدیر و نفرین بر قضا ، در کربلا بی برادر ماندن زینب مقدّر می شود غم یکی نه غم دو تا نه غم پی غم می رسد با کدامین داغ آیا روز او سر می شود؟! آن طرف بر خاک افتاده علمدار این طرف خود علمدار سپاه چند دختر می شود @hosenih آه از شام آه از شام آه از شام از ستم این چه رفتاری است با ناموس حیدر می شود؟! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هفتاد و دو شهید به صحرای زینب است پایین نامه ی همه امضای زینب است می میرم و دم تو مرا زنده می کند قاری من صدات مسیحای زینب است @hosenih از سربلندی تو سرافراز می شوم بالای نیزه ها سرت آقای زینب است جای مرا گرفته ای و پس نمی دهی جای تو نیست بر سر نی ، جای زینب است امروز که مشاهده کردی مرا زدند عین همین مشاهده ، فردای زینب است در طول زندگانی پنجاه ساله ام این اولین نماز فرادای زینب است این جلوه های مختلف روی نیزه ات از " ما رایت الا جمیلا " ی زینب است طوری قدم زدم که همه باخبر شدند کاخ یزید زیر قدم های زینب است @hosenih دارند سمت من صدقه پرت می کنند خرمای نخل ها جلوی پای زینب است هرچه زدند سنگ ، سرش آخ هم نگفت آخر حسین گرم تماشای زینب است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e