یک دشت لاله
بر گونه داری
و دو پیاله
بادهی عشق
در نرگس خمارت
و آبشاری سنبل
بر شانه ریخته
چه اردیبهشتی
شدهای
#محمد_رضا_قاسمیان
#خوشه_خوشه
#از_سبوی_عشق
در محفل عاشقانهی ما
رقص گلها
و آواز چلچلهها
چه رستاخیزی
به پا کردهاند!
این بهشت است
یا اردیبهشت؟
#محمد_رضا_قاسمیان
#خوشه_خوشه
#از_سبوی_عشق
۱۴۰۲/۰۲/۰۲
@azsabuyeeshgh
عاشق نرگسام
که آمدنش
مژدهی بهار است
#محمد_رضا_قاسمیان
#خوشه_خوشه
#از_سبوی_عشق
۱۴۰۲/۰۲/۰۳
@azsabuyeeshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆شعرخوانی شاعر آیینی بشرویه :
حاج محمدرضا قاسمیان
❇️ در اولین یادواره شهدای ارتش شهرستان بشرویه ،برگزار شده روز پنجشنبه هفتم مهرماه ۱۴۰۱.در مهدیه بشرویه
🆔 @shohadaboshroyeh
@azsabuyeeshgh
امشب ز عشقت آتشی در سینهام افروختم
واندر میان شعلهاش، هر دم ز هجرت سوختم
چشمان خود را ماه من! فرش رهت کردم مگر
از در، درآیی، تا سحر، چشمم به راهت دوختم
روزم تویی، شامم تویی، توفان و آرامم تویی
درس وفا و عشق را در مکتبت آموختم
ای ماه تابان شبم! با جان خریدم مهر تو
یک تار مویت را به یک دنیای زر نفروختم
امشب تمام هستیام ای مه! نثارت میکنم
گنج محبت در دلم، عمری اگر اندوختم
#محمد_رضا_قاسمیان
#از_سبوی_عشق
۱۴۰۲/۰۲/۰۳
@azsabuyeeshgh
دلم
در چین زلفت
جا خوش کرده
همراه صبا
برایم
مشک
میفرستد
#محمد_رضا_قاسمیان
#خوشه_خوشه
#از_سبوی_عشق
۱۴۰۲/۰۲/۰۴
@azsabuyeeshgh
نگذار که دلبر از کنارم برود
بگذار که دل سر قرارم برود
در گوشهی عزلت این دل از دستم رفت
بگذار به چین زلف یارم برود
#محمد_رضا_قاسمیان
#از_سبوی_عشق
#سیزده_بدر
۱۴۰۲/۰۲/۰۴
@azsabuyeeshgh
از من همه خواهش است و نشنیدن تو
ای کاش! میسّرم شود دیدن تو
دلخوش نشوم به یک نگاه از ره دور
دارم هوس دیدن و بوسیدن تو
#محمد_رضا_قاسمیان
#سه_گانی
@azsabuyeeshgh
۱۴۰۲/۰۲/۰
مار را
از لانه
بیرون میکشد
و فیل را
از سوراخ سوزن
رد میکند
چه چنگی به دل
میزند
این جعبهی جادویی
#محمد_رضا_قاسمیان
#خوشه_خوشه
#از_سبوی_عشق
۱۴۰۲/۰۲/۰۴
voice.ogg
728.1K
جعبهی جادویی
مار را
از لانه
بیرون میکشد
و فیل را
از سوراخ سوزن
رد میکند
چه چنگی به دل
میزند
این جعبهی جادویی
#محمد_رضا_قاسمیان
#خوشه_خوشه
#از_سبوی_عشق
۱۴۰۲/۰۲/۰۴
از نگاه آینه، یک لحظه دزدیدم تو را
کاش! میشد روز و شب، پیوسته میدیدم تو را
در شب تنهاییام، ای کاش! ماهم میشدی
تا سحر از آسمان ای ماه! میچیدم تو را
کاش! میشد در گلستان، سیر میدیدم رُخت
مست بویت میشدم هر وقت بوییدم تو را
با کنایه شاه بیتی در غزلهایم شدی
استعاره گشتی اما خوب فهمیدم تو را
نازنینا! ناز کن، نازت خریدارش منم
با دل و جانم قرین هستی، پسندیدم تو را
خواب دیدم سر زده، ای ماه! مهمانم شدی
روشنی بخش دلم بودی و بوسیدم تو را
کعبهی آمال من! عشقم! اجابت کن مرا
کز صمیم قلب خود، عمری پرستیدم تو را
#محمد_رضا_قاسمیان
#گلشن_شعرا
#از_سبوی_عشق
۱۴۰۲/۰۲/۰۵