درود ای دریای خروشان! آبی پهناور! ای ایستاده بر بلندای تاریخ برای عظمت ایران! تو مظهر شکوه و پایداری ایرانی و خار چشم دشمنان! ای آبی نیلگون! که میلیون‌ها دل عاشق را در سینه‌ات جا داده‌‌ای تو تا ابد خلیج همیشه فارس می‌مانی #محمد_رضا_قاسمیان #از_سبوی_عشق ۱۴۰۲/۰۲/۱۰

ماه من! ای ماه پرده‌نشین غیبت! غایب حاضر! کجایی؟ چقدر هم‌پای صبا شهر به شهر و کوبه‌کو دنبالت بگردم؟ پیدای پنهانم! وقتی مشام شهر پر از بوی یاس حضورت می‌شود نمی‌بینمت ولی هستی همین‌جا در کنار من خورشید من! پس کی طلوع می‌کنی؟ چقدر دل دلم برای آغوش پرمهرت تنگ شده است! #محمد_رضا_قاسمیان #از_سبوی_عشق ۱۴۰۲/۰۲/۱۰

وقتی ستاره‌ها به چهره‌ی ماهت چشمک می‌زنند وقتی گل‌ها با دیدن گل جمالت رُخ در نقاب برگ می‌کشند وقتی دریا در برابر سخاوت تو از شرم درّ و گهرش را در صدف نهان می‌کند وقتی در هیچ قاموسی واژه‌ای در خور توصیف تو یافت نمی‌شود زبانْ‌الکنی چون من در وصف تو چه بگوید؟ وقتی که می‌دانی دوستت دارم #محمد_رضا_قاسمیان #از_سبوی_عشق ۱۴۰۲/۰۲/۱۰

سیاه پوش کدام سپیدی که از صدف کلامت به جای دُر عقیق می‌بارد؟ سوز این رشته بند دلم را پاره می‌کند #محمد_رضا_قاسمیان #خوشه_خوشه #از_سبوی_عشق ۱۴۰۲/۰۲/۱۰

گفته بودی نازنینا! بی قرارت می‌شوم ماه تابان در دل شب‌های تارت می‌شوم ماه من! پس جلوه کن، آیا نمی‌بینی چه سان چوُن به تو دل بسته هستم؟ چوُن دچارت می‌شوم؟ گر بنوشانی مرا از باده‌ی عشقت شبی تا سحرگاهان بتا! مست و خمارت می‌شوم می‌کنم پیمانه‌ات لبریز از شادی، اگر غم به دورت پر زند، خود غم‌گسارت می‌شوم می‌شوم اردیبهشتت در گلستان وجود بهترین گل در میان لاله‌زارت می‌شوم ای معلم! من کویرم، همچو بارانی مرا غرق در دریای حُسن بی‌شمارت می‌شوم ای معلم! تا ابد مدیون الطاف توام عاشق و دلداده‌ی بی‌اختیارت می‌شوم #محمد_رضا_قاسمیان #گلشن_شعرا #از_سبوی_عشق ۱۴۰۲/۰۲/۱۱

من خزان بودم او بهارم شد بر معلم درود، زیرا او ماه تابان شام تارم شد #محمد_رضا_قاسمیان #محفل_سه_گانی #از_سبوی_عشق ۱۴۰۲/۰۲/۱۱

خون دل خورد و درس یادم داد بارالها! خودت نما امداد که تشکر کنم من از استاد #محمد_رضا_قاسمیان #محفل_سه_گانی #از_سبوی_عشق ۱۴۰۲/۰۲/۱۱

جلوه‌ی عاشقانه‌ فولادی بلبلان را ترانه فولادی اوستاد سه گانه فولادی #محمد_رضا_قاسمیان #محفل_سه_گانی #از_سبوی_عشق ۱۴۰۲/۰۲/۱۱

پدر مهربانم! چه عاشقانه مرا در آغوش می‌کشی و چه هنرمندانه دست‌های ترک خورده و پینه بسته‌ات را از نگاهم می‌دزدی تا به قدر یک نگاه هم برایت غمگین نشوم چه زیبا پنهان می‌کنی غم و خستگی‌ چهره‌ات را پشت لبخندهای عاشقانه‌ات دریای عشق! کوه صبر! صلابت ایمان! به پاهایت که پای آرمانت ایستاده و به دست‌های توانمندت که چرخ زندگی را به چرخش در می‌آورد افتخار می‌کنم #محمد_رضا_قاسمیان #از_سبوی_عشق #روز_کار_گر ۱۴۰۲/۰۲/۱۱

پدرم رزق حلال هر روزم که بهترین هدیه‌ی خداست و آرامش هر شبم که بهترین نعمت اوست از تو دارم دست‌های خشن و پینه‌بسته‌ات برایم از لطافت گل‌ها لطیف‌تر است و صدای پاهای آزرده‌ات که پای آرمانت ایستاده برایم دلنشین‌ترین آهنگ چهره‌ی ماهت را می‌بوسم و به داشتنت افتخار می‌کنم #محمد_رضا_قاسمیان #از_سبوی_عشق #روز_کار_گر ۱۴۰۲/۰۲/۱۱

پدرم گل‌های لطیف به دستان خشن و پینه بسته‌ات غبطه می‌خوردند و کوه‌ها صلابت و استواری گام‌هایت را می‌ستایند و من عاشقانه بوسه‌ی افتخار می‌زنم بر دست و پای پرمهرت آفتاب عمرت درخشان و سایه‌ی پرمهرت مستدام #محمد_رضا_قاسمیان #از_سبوی_عشق #روز_کار_گر ۱۴۰۲/۰۲/۱۱

در آسمان نگاهم، همیشه اختر و ماهی چه می‌شود بنوازی، تو هم مرا به نگاهی؟ کدام کوچه‌ی باغی؟ فدای قامت سروت! برای آمدنت دل، دهد دوباره گواهی بیا که بی تو بوَد روز و روزگار همه شب تو آن طلیعه‌ی مهری، به شام تیره پگاهی تویی تو بخت سپیدم، تویی تو عشق و امیدم چه می‌شود بزدایی، ز بخت تیره، سیاهی؟ ز درد دوریت ای جان! زمین پر است ز افغان به آسمان نرسد از چه ناله و آهی؟ دمی که کوه غم آید به روی شانه‌ام، آن غم شود چنان پر کاهی، غمم اگر تو بکاهی چه می‌شود که گذارم، سرم به شانه‌ات ای جان! مرا تو سنگ صبوری، مرا تو پشت و پناهی خدا کند که بیفتد به چهره‌ی تو نگاهم مگر نگاه گدایی، چه کم کند ز تو شاهی؟ همیشه من طلبیدم تو را ز خالق یکتا شود که از سر احسان، مرا تو بخواهی؟ #محمد_رضا_قاسمیان #مکتب_خانه_عشق #از_سبوی_عشق ۱۴۰۲/۰۲/۱۱

شبیه گلشن رویت، بهار، لازم داشت برای سیر، صبا، لاله زار، لازم داشت عجب ندارد اگر گِردت این فلک گردد برای چرخشش این، روزگار، لازم داشت به گِرد ماه رُخت، زلف عنبرین داری مگر حریم تو ای مه! حصار، لازم داشت؟ سحر ز دامن شب، برگرفت سر، اما هنوز نرگس مستت، خمار، لازم داشت نسیم، زلف تو را چون به شانه‌ات می‌ریخت هزار چشمه نگاه، آبشار، لازم داشت ببار ابر بهاری! بجوش، چشمه‌ی عشق! کویر خشک لبم، چشمه‌سار لازم داشت غزال وحشی چشمت، ربود قلبم را که شیر بیشه‌ی عشقت، شکار لازم داشت دلی که بی تو ندارد قرار و آرامی چقدر وقت قرارش، قرار لازم داشت! نخفت مردم چشمم ز دوریت تا صبح دعای مردم شب زنده دار، لازم داشت فقط نگاه تو کافی است تا به هم ریزم که گفته است که دل، کارزار، لازم داشت!؟ به یک نگاه، مرا شعله می‌زنی بر جان چقدر عشق تو از این شرار، لازم داشت!؟ بیا بیا که دگر تاب انتظارم نیست اگرچه وصل تو این انتظار، لازم داشت #محمد_رضا_قاسمیان #گلشن_شعرا #از_سبوی_عشق ۱۴۰۲/۰۲/۱۳

امروز که روز بی بدل می‌باشد شیرینی آن مثل عسل می‌باشد بگذار! کمی طعم رباعی بچشم هرچند سرم گرم غزل می‌باشد #محمد_رضا_قاسمیان #از_سبوی_عشق ۱۴۰۲/۰۲/۱۵

. وقتی قطار واژه‌ها به ایست گاه عشق می‌رسد شاه بیت غزلم متولد می شوی ✍️#محمد_رضا_قاسمیان 📚#خوشہ_خوشہ

به مناسبت ۱۶ اردیبهشت سالروز درگذشت علامه استاد بدیع الزمان فروزانفر👇 نیلوفرانه سرو اگر در بر گرفتیم در آسمان عشق اگر ما پر گرفیم درس ادب را از فروزانفر گرفتیم #محمد_رضا_قاسمیان #سه_گانی #محفل_سه_گانی #از_سبوی_عشق ۱۴۰۲/۰۱/۱۶

متولد می شوی وقتی قطار واژه‌ها به ایست گاه عشق می‌رسد شاه بیت غزلم متولد می شوی #محمد_رضا_قاسمیان #آوا_تورج_حیدری #شعر_سپید ۱۴۰۲/۰۲/۱۵

🇮🇷 ۱۶ اردیبهشت سالروز درگذشت مترجم بزرگ قرآن، ادیب توانا و عارف و مولوی پژوهش«استاد بدیع الزمان فروزانفر» 🗣 روز گویش بشرویه ای در مدارس ✍ روابط عمومی مدیریت آموزش و پرورش شهرستان بشرویه

💠به مناسبت۱۶ اردیبهشت 🔰 بزرگداشت دکتر بدیع الزمان فروزانفر 🎤🎬پخش زنده ی برنامه ی رادیو بشرویه👆👆👆 🔸از اتاق فرمان دفتر دبیرستان ریحانه النبی 🌿🌺🌿 شعر خوانی با گویش بشرویگی توسط شاعر و دبیر ارجمند جناب حاج محمد رضا قاسمیان 🔸🔷🔸 #انجمن‌اولیاومربیان #کانون_یاریگران #تشکلهای‌دانش‌آموزی #بسیج‌دانش‌آموزی #دبیرستان_ریحانه_النبی_س #شانزده_اردیبهشت۱۴۰۲ #استاد_فروزانفر #گویش_بشرویه_ای