eitaa logo
کانال ادبی از سبوی عشق سروده‌های محمد رضا قاسمیان_ بشرویه
209 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
97 ویدیو
21 فایل
#از_سبوی_عشق #اشعار #قصیده #غزل #ترکیب_بند #ترجیع_بند #قطعه #دو_بیتی #رباعی #مثنوی #سه_گانی #شعر_ولایی #شعر_مقاومت #سپید #سپکو #سروده #شاعر #محمد_رضا_قاسمیان #شهرستان_بشرویه #خراسان_جنوبی #عضو_جمعیت_شاعران_آزاد_ایران #تصاویر #کلیپ #مطالب_ارزشمند
مشاهده در ایتا
دانلود
امروز هوا، حال جدیدی دارد هر سو نگرم، سوز شدیدی دارد انگار زمین، باز عروسی دارد چون بر تن خود رخت سپیدی دارد
از بس غمت به شانه کشیدم، دلم گرفت از دوریت ز بس که خمیدم، دلم گرفت چون قاصدک، سراغ تو گیرم ز هر کسی نامت، چو از کسی نشنیدم، دلم گرفت چون ماه، می‌درخشی و من غرق دیدنت زآن خواب خوش همین که پریدم، دلم گرفت مجنون صفت، به وادی لیلا شتافتم عمری دویدم و نرسیدم، دلم گرفت می‌خواستم به گِرد تو گردم ولی چه سود!؟ دور خودم چو پیله تنیدم، دلم گرفت چون تشنه‌ای که بر لب دریای بی‌کران یک قطره از لبت، نچشیدم، دلم گرفت جانا! بیا که طاقت من، بی‌تو طاق شد پیراهنم چو غنچه دریدم، دلم گرفت آمد خزان و فصل بهارم! نیامدی بازآ که بی‌تو، یاس سپیدم! دلم گرفت ۱۴۰۳/۱۰/۰۶
بلبل به گل چنین گفت محصول تو گلاب است عطرت چقدر ناب است!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بیا که عاشق و دلداده‌ی تو بسیار است خوش آن دلی که به عشقی چنین گرفتار است دلا! مباد! که از یار خود شوی غافل که هر چه بر سر غافل رسد، سزاوار است زمان، زمان بصیرت، زمان بیداری است اگر تو خواب بمانی، رقیب، بیدار است کنون که دشمن‌مان، بسته خنجرش از رو بیا که سر بتراشیم، وقت پیکار است به راه دوست، بیا تا که بگذریم از جان متاع جان چه بوَد؟ یار اگر خریدار است به شوق گلشن روی تو ما غزل‌خوانیم بیا که بی‌گل رویت، جهان پر از خار است تمام هستی من، نذر مقدمت، ای یار! بگو کجا و کی آن لحظه‌های دیدار است!؟ ۱۴۰۳/۱۰/۰۸
بر چینی قلب خویشتن، بش زده‌ایم دنبال هوا رفته و عاشق نشدیم بر عمر خویش زده‌ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صد شکر که ما باران داریم آمده اما دل‌مان، نشد مُلک سلیمان داریم
فریاد زدم از دل غم‌دیده، خدا را او می‌شنود گرچه هم آهسته صدا را گفتم که خدایا! تو که خود مظهر لطفی لطفی کن و کن قسمت ما صلح و صفا را یا دشمن ما را به جهنم برسان زود یا گوی دگر کم کند این جور و جفا را از کشور ما فتنه‌گران را تو برانداز از ملت ما دور نما درد و بلا را هرچند که ما بنده‌ی خوب تو نباشیم از ما تو بپوشان ز کرَم، جُرم و خطا را اکنون که همه مدعی عشق تو هستیم عاشق به حساب آر تو جمعیت ما را با دلبر ما گوی که با ما بِه از این باش کمتر بکن ای نازترین! ناز و ادا را من عاشق دیدار جمال گل یارم پس کی تو اجابت کنی این ذکر و دعا را!؟ ۱۴۰۳/۱۰/۰۹
عروس خیالم حالا نقابی است قاب شده بر دیوار که به جای گرمی آغوشش نگاه‌های سردش می‌خراشد دیواره‌های قلبم را
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر ایوار اندوهی در دلم لانه می‌کند ولی چون یادت را به همراه دارد چشم به راه ایوارمی‌مانم