دلم از چشمهی عشقت، شراب ناب مینوشد
به شوق دیدنت مانند یک #فواره میجوشد
شبیه #لاله، داغی بر جگر دارم ز هجرانت
چنان صیدی که از صیاد #سرب داغ مینوشد
#حسود این روزها همدست شیطان گشته میبینی
به امید جدایی بین ما، پیوسته میکوشد
ز سرمای شب یلدای این عاشق، نما یادی
تنت وقتی #حریر نازک مهتاب میپوشد
تو هم سرگرم #هستی باش هچون آن نگاری که
میان گلّه با انگشتهایش، شیر میدوشد
#محمد_رضا_قاسمیان
#بداهه_سرایی_شعر_سه_نقطه
۱۴۰۳/۰۷/۲۰