eitaa logo
کانال ادبی از سبوی عشق سروده‌های محمد رضا قاسمیان_ بشرویه
210 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
97 ویدیو
21 فایل
#از_سبوی_عشق #اشعار #قصیده #غزل #ترکیب_بند #ترجیع_بند #قطعه #دو_بیتی #رباعی #مثنوی #سه_گانی #شعر_ولایی #شعر_مقاومت #سپید #سپکو #سروده #شاعر #محمد_رضا_قاسمیان #شهرستان_بشرویه #خراسان_جنوبی #عضو_جمعیت_شاعران_آزاد_ایران #تصاویر #کلیپ #مطالب_ارزشمند
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام بر تو که عشقم تویی، همه چیزم! سلام بر تو که از باده‌ی تو لبریزم صبا چو بوی تو می‌آورد، شوَم مستت چگونه در سر زلف تو دل، نیاویزم!؟ چه غم که شب بکَشد چتر ظلمتش بر سر؟ به یاد روی تو هر بامداد، برخیزم تو شمع جان منی، من به سان پروانه به شوق جلوه‌ات از سوختن، نپرهیزم تو در خیال منی، روبروی من، اینجا به چشم‌های تو من خیره، پشت این میزم تمام هستی من هستی و به جز این نیست بخوان فدای تو، این نامه‌های ناچیزم بیا حماسه‌ی جاوید تا ابد، ای عشق! که من، به پای تو جانانه! جان خود ریزم ۱۴۰۲/۰۳/۲۸
voice.ogg
2.8M
می‌وزی همچون نسیم عشق و توفان می‌شود ابر می‌گرید ز شوقت، فصل باران می‌شود می‌گشایی نرگس مستت، چو هنگام سحر مست بویت روز و شب، نسرین و ریحان می‌شود رقص گل‌ها با قیام تو قیامت می‌کند شاخ شمشاد قدت وقتی خرامان می‌شود در مسیر عاشقی، افتاده در کارم گره ای که هر مشکل به دستت باز و آسان می‌شود! با سرانگشتان پر مهرت اگر ننْوازی‌ام مثل تار زلف تو، قلبم پریشان می‌شود آه! ای آرام جان! کردی چه با جان و دلم؟ کز فراقت، پیکرم چون جسم بی‌جان می‌شود دردها در سینه دارم، از فراق روی تو نازنینا! با نگاهت درد، درمان می‌شود در سپهر قلب من، تابنده‌تر از ماه و مهر! کی جمال انورت ماها! نمایان می‌شود؟ ۱۴۰۲/۰۳/۱۸
voice.ogg
1.8M
در سپهر دل من، ماه رُخت جلوه‌گر است شرمسار از رخ زیبای تو قرص قمر است شوق دیدار تو دارد دل من، ای سیمرغ! در هوای تو اگر باز مرا بال و پر است پیکر سرد مرا گرمی جان بخشیدی آتش عشق تو در سینه‌ی من، شعله‌ور است هر دلی می‌نگرم، عشق تو دارد به سرش کو‌به‌کو همچو صبا در پی تو دربدر است دل غمدیده‌ی ما بی تو به جان آمده است نکند قلب تو از سینه‌ی ما بی خبر است عالمی سوخت از این ناله‌ی جانسوز بیا آه سوزان دلم، در تو چرا بی‌اثر است!؟ ۱۴۰۲/۰۳/۲۱
voice.ogg
2.8M
می‌وزی همچون نسیم عشق و توفان می‌شود ابر می‌گرید ز شوقت، فصل باران می‌شود می‌گشایی نرگس مستت، چو هنگام سحر مست بویت روز و شب، نسرین و ریحان می‌شود رقص گل‌ها با قیام تو قیامت می‌کند شاخ شمشاد قدت وقتی خرامان می‌شود در مسیر عاشقی، افتاده در کارم گره ای که هر مشکل به دستت باز و آسان می‌شود! با سرانگشتان پر مهرت اگر ننْوازی‌ام مثل تار زلف تو، قلبم پریشان می‌شود آه! ای آرام جان! کردی چه با جان و دلم؟ کز فراقت، پیکرم چون جسم بی‌جان می‌شود دردها در سینه دارم، از فراق روی تو نازنینا! با نگاهت درد، درمان می‌شود در سپهر قلب من، تابنده‌تر از ماه و مهر! کی جمال انورت ماها! نمایان می‌شود؟ ۱۴۰۲/۰۳/۱۸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خورشید از راه می رسد سبدش را پر از ستاره کنید رقص ماه بر مدارش تماشایی است ۱۴۰۲/۰۳/۲۸
فرهاد از راه می رسد سبدش را پر از اعجاز کنید تا بیستون کامش را تلخ نکند شیرین منتظر است ۱۴۰۲/۰۳/۲۸
خسرو می‌گوید فرهاد از راه می رسد سبدش را پر از بیستون کنید تا دستش به شیرین نرسد اما من... ۱۴۰۲/۰۳/۲۸
تابستان از راه می رسد سبدش را پر از باغ کنید بگذارید در سایه‌اش کمی با غزل‌هایم درد دل کنم از بغض نگفته‌هایم... ۱۴۰۲/۰۳/۲۸
پروانه شدم تا از آتش عشق ات جان بگیرم ... شمع شدی قطره قطره چکیدم ۱۴۰۲/۰۳/۳۱