روزی که صدام توسط خلبانان ایرانی تحقیر شد!
صدام حسین برای تحقیر خلبانان ارتش ایران در تلویزیون عراق اعلام کرد به هر جوجه کلاغ ایرانی که بتواند به 50 مایلی نیروگاه بصره نزدیک شود حقوق یک سال نیروی هوایی عراق را جایزه خواهم داد
تنها 150 دقیقه پس از مصاحبه ی صدام شهید عباس دوران، شهید علیرضا یاسینی و سرهنگ کیومرث حیدریان نیروگاه بصره را بمباران کردند.
۲۶ آوریل روز جهانی خلبان بر تیزپروازان ایرانزمین مبارک باد... ♥️
دنیای ما، بدون حضورت، قشنگ نیست
در چهرهام، ز هجر تو بنگر که رنگ نیست
بی تو بهار، بوی خزان میدهد دگر
ای گل! بیا که بی تو بهارم، قشنگ نیست
ماهیِّ دل، فتاده به دریای عاشقی
ماهی که مثل کوسه و همچون نهنگ نیست
ای شیر بیشه زار دلم! کی رسی ز ره؟
ما را غزال دل، که شبیه پلنگ نیست
چنگی به دل نمیزند این زرق و برقها
چنگی بزن، که دلخوشیام، غیر چنگ نیست
چشم دلم، همیشه به در، گوش او به زنگ
بانگ جرس نمیرسد آوای زنگ نیست
اینک، غزال طبع، غزلخوان یاد توست
پای غزل، به شوق سرودن که لنگ نیست
فرش رهت همیشه کنم دیدگان خود
گر در خور حضور تو این جای تنگ نیست
وقتی شکستنی است عقیق دلم، دگر
این شیشه را نیاز به تهدید سنگ نیست
جانم به لب رسیده دگر از فراق تو
برگرد عمر من، که زمان درنگ نیست
#محمد_رضا_قاسمیان
#محفل_شیدایی
#از_سبوی_عشق
۱۴۰۲/۰۲/۰۶
در خانهی دل، فروغ یزدان داریم
از اوست که در پیکر خود، جان داریم
دندان، چو خودش داده، خودش نان بدهد
آری به خدای خویش، ایمان داریم
#محمد_رضا_قاسمیان
#گلشن_شعرا
#از_سبوی_عشق
۱۴۰۲/۰۲/۰۶
.
دیگر فقر
دست از سرم برداشته است
حالا
در فراق تو
گنجی از مروارید و
عقیق سرخ
به دامن دارم
✍️ #محمد_رضا_قاسمیان
📚 #خوشہ_خوشہ
📚 #از_سبوی_عشق
۱۴۰۲/۰۲/۰۳
شعری که پخته شد
با آتش عشق
هرگز
از دهان نمیافتد
✍️#محمد_رضا_قاسمیان
📚#خوشہ_خوشہ
#از_سبوی_عشق
۱۴۰۲/۰۲/۰۳
باز، نوید میرسد
مژده که عید میرسد
ماه جدید میرسد
#محمد_رضا_قاسمیان
#محفل_سه_گانی
#از_سبوی_عشق
۱۴۰۲/۰۱/۳۱
غنچه
وقتی لبخند
میزند
گلچین
به سراغش
میرود
مراقب رفتارت
باش
#محمد_رضا_قاسمیان
#خوشه_خوشه
#از_سبوی_عشق
۱۴۰۲/۰۱/۳۱
سپیده
سر از دامان شب
برداشت
تا پابهپای صبح
خوشآمد گوی خورشید
باشد
#محمد_رضا_قاسمیان
#خوشه_خوشه
#از_سبوی_عشق
۱۴۰۲/۰۱/۳۰
طفلی به نام عشق
یک روز سر زده
قلب مرا
گرفت
از من ربود و رفت
#محمد_رضا_قاسمیان
#خوشه_خوشه
#از_سبوی_عشق
۱۴۰۲/۰۱/۳۰
دل شیر دارد
شیری که بخورد
از پستان شیر
شیر
#محمد_رضا_قاسمیان
#خوشه_خوشه
#سپکو
#از_سبوی_عشق
۱۴۰۲/۰۲/۰۶
کسی که چشمش سو ندارد
به هر سو بنگرد
جز سیاهی نبیند
#محمد_رضا_قاسمیان
#خوشه_خوشه
#از_سبوی_عشق
۱۴۰۲/۰۲/۰۶
شکوفا
خواهد شد
در کویر
غنچهای
باز هم
به هوای بوسیدن لبهایت
#محمد_رضا_قاسمیان
#خوشه_خوشه
#از_سبوی_عشق
۱۴۰۱/۰۲/۰۷
مهر سکوت
بر لب و
غوغای عشقت
در سینه ام
پس کو
دریای وصال
#محمد_رضا_قاسمیان
#خوشه_خوشه
#از_سبوی_عشق
۱۴۰۲/۰۲/۰۷
چه خیاط ماهری!
در دلم
آتش افروخته
و لب از سخن
دوختهای
#محمد_رضا_قاسمیان
#خوشه_خوشه
#از_سبوی_عشق
۱۴۰۲/۰۲/۰۷
هر دو خیاطیم
تو
لب از سخن دوختهای
و من
چشم به لبهای تو
این رشته
سر دراز دارد
#محمد_رضا_قاسمیان
#خوشه_خوشه
#از_سبوی_عشق
۱۴۰۲/۰۲/۰۷
تو از کدام کندو
عسل نوشیدهای؟
که جهانی
مست لبهای توست
#محمد_رضا_قاسمیان
#خوشه_خوشه
#از_سبوی_عشق
۱۴۰۲/۰۲/۰۷
در سینه غمی، ز روزگاران داریم
لب تشنه، امید چشمه ساران داریم
فریاد! ز هجمهی خزان بر گلها
ما آرزوی فصل بهاران داریم
#محمد_رضا_قاسمیان
#گلشن_شعرا
#از_سبوی_عشق
۱۴۰۲/۰۲/۰۶
مانند کویر، شوق باران داریم
در فصل خزان، میل بهاران داریم
با این همه خلق و این همه تنهایی!
ما آرزوی دیدن یاران داریم
#محمد_رضا_قاسمیان
#گلشن_شعرا
#از_سبوی_عشق
۱۴۰۲/۰۲/۰۶
ما شوق نظر به روی جانان داریم
دردیم و از او امید درمان داریم
یک بوسه که درد ما مداوا نکند
مایی که طمع از او فراوان داریم
#محمد_رضا_قاسمیان
#گلشن_شعرا
#از_سبوی_عشق
۱۴۰۲/۰۲/۰۶
مگر بهای بوسه
جان چند آدمیزاد است
که لبهایت
پیکر این همه عاشق را
به دوش میکشد
#محمد_رضا_قاسمیان
#خوشه_خوشه
#از_سبوی_عشق
۱۴۰۲/۰۲/۰۷
voice.ogg
493.2K
نان
در خانهی دل، فروغ یزدان داریم
از اوست که در پیکر خود، جان داریم
دندان، چو خودش داده، خودش نان بدهد
آری به خدای خویش، ایمان داریم
#محمد_رضا_قاسمیان
#آوا_تورج_حیدری
#اجرا_شده_در_محفل_سه_گانی
#گلشن_شعرا
#از_سبوی_عشق
۱۴۰۲/۰۲/۰۶
معلم
به نام یگانه خدای معلم
گشایم زبان در ثنای معلم
همان مهربانی که چون مهر باشد
جهان روشن است از ضیای معلم
به عالَم بیاموزد از لطف، علمش
عجب گوهری! کیمیای معلم
گرفتیم از مکتبش، درس ایثار
ز ایثار و جود و سخای معلم
شبیه پدر باشد و مثل مادر
برایم صمیمی، صدای معلم
ندارم دگر هیچ، احساس غربت
که قلبم بوَد آشنای معلم
شبیه نهالی چنین قد کشیدم
ز تشویق و از مرحبای معلم
معلم برایم گل و من چو بلبل
غزل میسرایم، برای معلم
چو مایه ز جانش گذارد، میارزد
اگر جان بریزم به پای معلم
فدای صفایش! چه میشد که عالم
بگیرد صفا از صفای معلم؟
رضایش به دست آر، زیرا که باشد
رضای خدا در رضای معلم
خدایا! تو خود حاجتش را روا کن
بگردان ز جانش، بلای معلم
چه خوب است یارب! که از لطف و احسان
کنی شامل ما، دعای معلم
#محمد_رضا_قاسمیان
#از_سبوی_عشق
#مکتب_خانه_عشق
۱۴۰۲/۰۲/۰۷
الا ای آن که در کارم، نکو نامت، سرآغاز است!
#ترنم میکنم نامت، به لبهایم، عجب ناز است
نمیدانم چه رازی هست در نام تو و یادت
که شور انگیزتر از بلبلان شهر #شیراز است
صبا وقتی که میآرد پیام #صبح از کویت
شبیه شیشهی عطری که پیوسته درش باز است
چنان بویت #دل_انگیز است و مستان را سحر خیز است
که گویی چون مسیحایی و از #عشق تو اعجاز است
#بدهکار لبت هستم، هزاران بوسه میدانی
ز اسنادی که موجود است و از چشمی که غمّاز است
برای #یادگاری کن، گلم! گاهی دلم را #شاد
که با یادت چنان بلبل به لبهای من آواز است
مرا ای #یار! یاری کن بوَد تا #فرصت دیدار
هوایت را به سر دارم، دلم را شوق پرواز است
#محمد_رضا_قاسمیان
#خالقین_شعر_سه_نقطه
#بداهه_سرایی_واژگانی
#از_سبوی_عشق
۱۴۰۲/۰۲/۰۸